eitaa logo
نکات ناب در مورد خمسه طیبه
237 دنبال‌کننده
307 عکس
385 ویدیو
84 فایل
در این گروه فقط مطالب در موضوع اهل بیت و نکات مربوط به آن است ارتباط با ادمین👇 @valiyeasr12
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 تنکابنی، در کتاب ، می‌نویسد: در يكى از تأليفات [صاحب مفاتيح الاصول و فرزند صاحب رياض المسائل] آمده كه: ➖ مردى عالم خراسانى كه با مجلسى اول آخوند طاب ثراه صداقت (و دوستى) داشته نقل كرده كه از كربلا مراجعت مى‏كردم. در اثناى راه خواب ديدم كه داخل خانه‏اى شدم كه در آن خانه پيغمبر خدا و ائمه هدى سلام الله عليهم تشريف داشتند و به‌ترتيب نشسته بودند و حضرت حجت منتظر عجل الله فرجه زير دست همه آنها نشسته بود. و مرا زير دست آن بزرگوار نشانيدند. ➖ ناگاه ديدم كه آخوند ملا محمد تقى طاب ثراه شيشه گلابى آوردند و آن بزرگواران استعمال كردند و بعد از ايشان من استعمال كردم بعد از آن آخوند مذكور رفت و قنداقه طفلى را آورد و بر رسول‌خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) داد و عرض كرد: دعائى در حق اين طفل مى‏خواهم كه خداوند او را مروج دين گرداند. ➖ آن حضرت آن قنداقه را گرفته در حق او همان دعا كرد پس آن حضرت آن قنداقه به اميرالمؤمنين عليه‌السلام داد و فرمود: در حق آن دعا كن. آن حضرت او را گرفته نيز همان دعا كرد پس به امام حسن (عليه السلام) داد و همان دعا كرد و همچنين تا نوبت به امام عصر (عليه السلام) رسيد آن حضرت نيز آن دعا كرد پس آن حضرت آن قنداقه را به من داد و فرمود كه: تو هم در حق او نيز دعا كن. من هم گرفته همان دعا كردم. ➖ پس از خواب بيدار شدم اتفاقاً عبورم در آن سفر به اصفهان افتاد و به جهت آشنايى و صداقت بر آخوند ملا محمد تقى وارد شدم و بعد از ورود آخوند مذكور از اندرون خانه خود قنداقه طفلى را آورد و به‌دست من داد و فرمود كه: اين طفل امروز متولد شده در حق او دعا كن كه مروج دين شود. من آن قنداقه را گرفته همان دعا كردم. پس خواب به‌خاطرم آمد از براى ايشان نقل كرده مسرور گرديد. 📚 قصص العلماء، ص۲۰۶ و ۲۰۷ 🆔 @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد مورد علاقه دخترها در فیلیپین @khamse5
1_4133288810.mp3
6.58M
کربلا کربلا کربلا😭😭 👤 🌸 به ما بپیوندید 👇 @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غم به من چیره شد و تیره جهان در نظرم خیز و کن یاری ام ای چشم و چراغم پسرم تا صدای تو شنیدم ز رخم رنگ پرید خبرم داد صدایت که چه آمد به سرم چشم خود وا کن اگر لب به سخن وا نکنی مکن از موی پریشان خود آشفته ترم بسکه غم هست به دل جای غمت دیگر نیست می نهم داغ جگر سوز تو را بر جگرم پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم داغت آخر کشدم لیک بدان من پدرم چشمه ی چشم مرا اشک فشان خیز و ببین لب خشکیده مگر تر کنی از چشم ترم منکه خود خضر رهم بر سر تو پیر شدم چون نهادم لب خود بر لب تو ای پسرم خصم لبخند زند من کف افسوس به هم بین دل ریش و از این بیش مزن نیشترم گه سرت، گاه رخت، گاه لبت می بوسم دلم آرام نگیرد، چه کنم من پدرم 🆔 @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفره دارد جمع می‌گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه‌ها دارم خجالت می‌کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می‌روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده‌ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن‌های علی، موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده‌ها را عفو کن بوده‌ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن‌های غم کرببلا را عفو کن جان آن که دست و پا می‌زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده‌ی بی‌ادعا را عفو کن 🆔 @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درزمانی که به دستورحکومت پهلوی مجالس روضه تعطیل شد،مداحان و مرثیه‌سرایان اصفهان ازجمله این پیرغلام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها مجالس خودرادر تخت فولاد سرپانگه می‌داشتند و در‌های تکیه‌ها را با رمز باز می‌کردند؛زنده‌یاد سعیدمنش دربین تمامی معاصران و گذشتگان خود بیشترین بهره را از فن تحریر بر دو با استفاده ازاین فن مداحی‌های زیبایی را به یادگار گذاشت. @khamse5
به برکت احترام به سادات، خداوند توفیقِ تاسیسِ حوزه را عنایت فرمود! آیه الله حاج شیخ مرتضی حائری از پدرش آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری- موسس حوزه علمیه قم- نقل می‌کردند که می‌فرمودند: من در سامرا مشغول تحصیل بودم و زیرِ پلهِ مدرسه، که یک اطاق داشت مستقر بودم. طلبه سیدی از ایران به سامرا آمده بود تحصیل کند. مدرسه، جا نداشت. مسؤل مدرسه به او گفت: جا نداریم مگر اینکه حائری اگر چه اطاقش، کوچک است، موافقت کند. سید به اطاق من آمد، دیدم سید است، گفتم: موافقت می‌کنم به شرطی که شما تعهد کنی هیچ کاری در تهیه غذا، شستن لباس و ظروف انجام ندهی، خودم همه این کارها را انجام می‌دهم، شما فقط تحصیل کنی! ایشان رفت. مسؤل مدرسه به او گفته بود: شرط را بپذیر، بعد از مدتی حل خواهد شد. در این مدت من اجازه ندادم او هیچ کاری انجام دهد! خداوند به برکت این احترام، به یکی از ذریّه حضرت زهرا سلام الله علیها به من توفیق داد که مؤسسِ حوزه علمیه قم بشوم! مجمع خطبای قم، نقل خاطره از سید محمد باقر گلپایگانی- فرزند آیت الله العظمی گلپایگانی- ۹۹/۱۲/۶. @khamse5
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 عبرت🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 رود روتشیلد، میلیاردر بریتانیایی در دهه 20 میلادی، بقدری ثروتمند بود که در برخی موارد به دولت بریتانیا وام داده بود. او یک روز وارد گاوصندوق امن و غیر قابل نفوذ خود شد و درب گاو صندوق اشتباهاٌ از روی سهل انگاری خود به روی او بسته شد. هر چه صدا کرد هیچ کس صدایش را نشنید، غیبت چند روزه او هم عادی بود، و در آخر در کنار طلا و پول های خود از گرسنگی جان سپرد، می گویند او با بریدن انگشت خود، با خون خودش روی دیوار نوشته بود: «ثروتمند ترین مرد جهان از گرسنگی در کنار پول هایش می میرد.» 🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 @khamse5