شادی و نکات مومنانه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت 16) 🔵ذوب شدن گناه همان طور که مسیر را میپیمودیم، جریان ناراحتی
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 17)
🔵نزاع مجرمان
✅حرفهايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و گفتم: زود برويم تا دوباره وبال گردنمان نشدهاند.
🔅نيک گفت: اگر تمايل داري مشاجره و نزاعشان را با يکديگر بشنوي، پس خوب دقت کن.
❎ وقتي گوش سپردم صداي آنها را در دل تاريکي شنيدم که چند تن از آنها خطاب به گروهي ديگر ميگفتند: اگر شما نبوديد ما مؤمن ميشديم و حالا از نور و روشنايي ايمان برخوردار بوديم.
♨️ آنها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را براي شما بستيم؟ ميخواستيد ايمان بياوريد.
🔥ناگهان صداي رهبرشان بلند شد که ميگفت: مگر نميبينيد من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟
⚡️ وقتي حرف رهبرشان به اينجا رسيد، پيروانش مأيوسانه لب به نفرين گشودند و گفتند:
خدايا ما گناهي نداريم زيرا در دنيا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن.
💥هنوز مشاجره مجرمان به پايان نرسيده بود که نيک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوايشان پاياني ندارد. آنها در جهنم نيز هميشه⚔ با يکديگر نزاع خواهند داشت.
🌑 پس از برداشتن چند قدم ناگهان صداي دلخراشي به گوش رسيد، علت را از نيک جويا شدم، گفت: صداي يکي از مجرمان بود که سرانجام در يکي از چاههاي عميق سقوط کرد...
🔵سرعت عبور
✅مقداري که جلوتر رفتيم چندين نور ضعيف و متوسط توجه مرا به خوب جلب کرد.
🔅حدس زدم گروهي همانند ما در پرتو نور ايمانشان در حرکتند. چيزي نگذشت که به شخصي رسيديم که در پرتو نوري از نورهاي ضعيف، آهسته، قدم برمي داشت.
☘سلام کردم و جوياي حال او شدم. گفت: خسته شدم، با اينکه مدتهاست در اين غار راه ميپيمايم، ولي هنوز در ابتداي راهم.
گفتم: اينها به سبب ضعف ايمان توست! او نيز حرفم را تاييد کرد و در حاليکه همچنان آهسته ره ميپيمود، آهي از سينه برکشيد و گفت: افسوس... افسوس...
⛔️هنوز چند قدم از آن شخص دور نشده بوديم که فريادش بلند شد، خواستم برگردم اما نيک بلافاصله گفت: عجله کرد و چون نور ايمانش بسيار ضعيف بود در يکي از چالهها فرو غلطيد.
♻️گفتم: آخر چه ميشود؟ نيک ايستاد و گفت: هيچ نيکش او را نجات خواهد داد اما بسيار دير به مقصد خواهد رسيد.
🌟 وقتي حرف نيک به اينجا رسيد در يک لحظه چنان نوري بدرخشيد که چشمانمان را به خود خيره کرد.
وقتي آن نور 💫تابنده ناپديد شد با تعجب بسيار از نيک پرسيدم: چه بود؟ چه اتفاقي افتاد؟
🌻 نيک آهي کشيد و گفت: يکي از علماي دين بود که در پرتو نور ايمانش با سرعت زياد اين مسير تاريک را پيمود.
🍁من نيز از حسرت آهي برکشيدم و گفتم: خوشا به حال او، عجب نور و سرعتي داشت. در دلم غمي غريب ريشه دوانيد و سر بر زانوي غم گذاشتم و شرمگينانه گفتم: از اينکه حاصل آن همه تلاش ساليان عمرم چنين نوري است افسوس ميخورم.
✨از درون خويش فرياد برکشيدم: خدايا اي آگاه به احوال زندگان و مردگان، مرا درياب و نورم را قوي ترگردان تا از اين مسير دشوار بسي آسانتر عبور کنم.
🍃مدتي در اين حال گريستم تا اينکه احساس کردم غار روشنتر شده است، وقتي سر از زانو برداشتم نيک را نوراني تو از قبل ديدم. از جا برخاستم و با تعجب به طرفش رفتم و پرسيدم: چقدر نوراني شدي؟
🌸گفت: خداوند از منبع رحمت رحماني خويش مقداري نور ايمان به تو افزود که بي شک اجابت دعاهاي دنيايي توست که بارها رحمت الهي را براي سفر آخرت درخواست کرده بودي.
💎آنگاه ادامه داد:
براي عبور از اين برهوت پر خطر، هيچ کس نميتواند تنها به عمل نيک خود اتکا کند، چرا که در کنار عمل، رحمت خدا هم لازم است که شامل حالش گردد...
🌼با آن که خسته بودم اما به عشق وادي السلام سر از پا نميشناختم به نيک گفتم: چقدر گذرگاه اين غار طولاني است؟!
نيک همانطور که با سرعت گام برمي داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت ميکردي مسير کوتاهتري نصيبت ميشد...
✍ادامه دارد..
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از در سمت توام 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ😍
«امام زمان لحظه ای از ما غافل نیستند»
👤آیت الله ناصری🖤
⁉️ بعضیها خیلی مشتاق دیدن امام زمان هستند، میگویند: ما میخواهیم امام زمان را ببینیم چه کار کنیم؟...
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولههای تمساح صدای تیراندازی میدن 😐
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از نیسان آبی انتظار هر حرکتی رو باید داشت🤦♀
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان گفتن تو گوش نوزاد توسط ایت الله ناصری رحمه الله
🌷یک کرامت از آیت الله ناصری
🌷 نورانیت اذان بدو تولد و دریافت آن توسط اهل بصیرت
چندی قبل خانواده ای صاحب اولاد شدند،اذان واقامه درگوش نوزادگفته بودن، برای تبرک، نوزادراپیش #آیت_الله_ناصری بردن ونگفتن که اذانش گفته شده، به ایشان گفته بودن اذان درگوش او بگویید،ایشان هم پذیرفتن،اماوقتی نوزادرانگاه میکنند، میگویند:اینکه اذان برایش گفته اند، چرا اذیت می کنید؟
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
AUD-20220811-WA0009.
16.35M
🎤عوامل غم و اندوه و راه های درمان آن جلسه 3
🔹عباسعلی الماسی
🌱#داستان
مردى مهمانِ مُلّانصرالدّين بود. از مُلّا پرسيد: " شما اولاد داريد؟ "
مُلّانصرالدّين جواب داد: "بله! يك پسر دارم."
مرد گفت: " مِثل جوانهاى اين دور و زمونه دنبال جوانگردى و عمر هدر دادن كه نيست؟ "
مُلّا گفت: " نه! "
مرد پرسيد: " اهلِ شربِ خمر و دود و دم و اين جور چيزهاى زشت كه نيست؟ "
مُلّا جواب داد: " ابداً! "
مرد گفت: " قماربازى هم كه نمى كند؟ "
مُلّا گفت: " خير! اصلاً و ابداً! "
مرد گفت: " خدا رو كُرور كُرور شكر! بايد به شما به خاطر چنين فرزند صالحى تبريك و تهنيت گفت: " آقازاده چند ساله است؟ "
مُلّانصرالدّين گفت: " شير مى خورد. همين چند ماه پيش او را خدا داده به ما. "
@hal_khosh
#داستان
🕊
🌾خیلی قشنگه حتماً بخونید.
روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت. پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان.
پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟
پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت.
داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟
پيرزن جواب داد:350 سال!!
داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
🌾 پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند.
پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند، آيا وقت خانه درست كردن دارند؟
حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم در خانه سازي رقابت ميكنند.
پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.🌐
─═इई 🌸🌸🌿🌹🌿🌸🌸ईइ═─
اهمیت نماز در روایات اسلامی بر کسی پوشیده نیست،سلمان فارسی نقل میکند:ک در خدمت پیامبر(ص)نشسته بودم آن حضرت شاخه خشکی را تکان داد تا همه برگهایش فروریخت سپس رو ب من کرد و فرمود:هنگامی ک مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد و سپس نماز های پنچ گانه را بجا آورد گناهان او فرو میریزد همانگونه ک برگهای این شاخه فرو ریخت.
همچنین در روایتی مشهور که از امام باقر(ع)نقل شده است ایشان فرمودند:اولین چیزی ک بنده بدان محاسبه میشود نماز است،اگر پذیرفته شود اعمال دیگر نیز پذیرفته خواهد شد و اگر رد شود اعمال دیگر نیز رد خواهد شد.
#نماز#اخرت#برزخ#قیامت#پیامبر#مذهبی#عرفان#سلوک
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
ایران:
✍️ #داستان
🔸سنجش ایمان
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد!
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم .
پرسیدم بابت چی ؟
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم …
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حوادث داخل قبر
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5