کامم در اول صبح شیرین شد با قهوه تلخ لبنانی که به پیشنهاد چشمان مهربان دختر شهید نوشیدم.
رفته بودم برای ثبت خاطرات دختران و زنان لبنانی تا فصلی دیگر از دایره المعارف مجهول « هویت تمدنی زن مسلمان و مقاومت » را بنگارم.
چقدر این بخش از روایت مقاومت ناشناخته مانده است.
طرفه اینکه که مترجم با ذوق و پر انگیزه ای مثل فاطمه دارم وگرنه از میان این حجم کلمات عربی چیزی دستگیرم نمی شد.
با خواهر یک نابغه شهید از حزب الله قرار گذاشتم و در و گوهرهای دیگری به صید قلم انداختم .
از خودشان مدد میگیرم.
سید را به شهادت می طلبم:
«پیش از آن که شما را به خاک بیروت بسپارند، قلم به دست گرفتم تا خاک فراموشی از راه تان بستُرَم. در حد توان و اندیشه خودم.
از من بپذیرید.
و
یاری ام کنید.»
#مریم_قربانزاده
#روایت_مقاومت_زنان_لبنان
https://eitaa.com/khane_8