eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
298 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 ✏️ 📗 روایت سی و یکم: شهادت می شود پایان نامهٔ بعضی ها، و مرگ می شود پایان نامهٔ بعضی های دیگر... 🌀 اگر بگویم من با ، قصاب صبرا و شتیلا که سکتۀ مغزی شد، و که به‌جای نحس او نشست، خصومت شخصی دارم، لابد پیش خودتان یک جور خاصی در موردم فکر می‌کنید! 💠 وسط‌مسط‌های تابستان سال ۸۵ بود که المرت دستور آتش صادر کرد و اسرائیل و لبنان شروع شد و افتاد توی سر ما. اَد یک هفته قبلش کرده بودم! 🔶 کاروانی از تهران و مشهد و شهرهای مختلف کشور راه انداختیم. که چه؟ می‌خواهیم برویم لبنان و با رژیم صهیونسیتی بجنگیم. سردستۀمان هم حاج سعید قاسمی بود. 🔷 ما هم که عمری آرزوی داشتیم و کلی توی همین و و به سینه و سر زده بودیم که «یالیتنا کنا معکم و... .» کاروان از تهران حرکت کرد و آمد زنجان و من را هم سوار کرد که برویم تا خود بیت‌المقدس. ⚪️ من نمی‌دانم در پسِ ذهن حاج سعید و دوستانِ دست‌اندرکار چه می‌گذشت، آیا اساساً این‌کار امکان‌پذیر بود یا صرفاً جنبۀ تبلیغاتی داشت، اما خودم یادم هست که هرچه به مرز نزدیک‌تر می‌شدیم، بیش‌تر برم‌می‌‌داشت! 🔘 گرچه من به خودم حق نمی‌دهم، اما شما سعی کنید که حق بدهید به من! یک هفته نشده بود عمر نامزدیمان! کلی آمال و آرزو داشتم. من به‌جهنم، پدرومادرم! 🔅 یادم هست که توی آن چندروزی که پشت مرز بودیم، چقدر به خدا التماس کردم که هرچه زودتر این جنگ لعنتی تمام شود و من مجبور نشوم بروم آن‌جا و دختر مردم را عروسی نکرده، بیوه کنم! کلی التماس خدا کردم و بالاجبار «...»خوردم پیشش که دیگر ادعای شهادت نکنم! حتی یادم هست چندبار با همین لحن گفتم: «دمت گرم، اجازه بده برگردم، قول می‌دهم که پاک‌تر بیایم این‌بار!» 🌐 حالا گمانم اگر بگویم من به‌جز دشمنیِ ایدئولوژیک، یک دشمنی و پدرکشتگی شخصی هم با شارون و المرت دارم، به من حق بدهید. ✅ و الان که درخدمت شما هستم، از آن روز ۱۴ سال می‌گذرد. روزی که علی مهدیان و حسین کاظم‌زاده و سجاد ناصر و میرزایی و بقیه داشتند به‌خاطر تدارک کار جهادی توی را می‌دیدند، من هم داشتم دقیقاً به‌خاطر کرونا نقشۀ عملیات به زنجان را طراحی می‌کردم؛ مثل اسرائیلی‌ها که از خاک لبنان دررفتند، من هم دررفتم! 📕 دارم خودم را برای نوشتن پایان‌نامه‌ای با موضوع «» آماده می‌کنم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که بروم بیمارستان و خودم را در معرض قطعی‌ترین پیش‌آمد هستی قرار دهم و عملاً خودم را بیندازم وسط صحنۀ پایان‌نامه‌ام، نتوانستم. جگرش را نداشتم خب. 🌀 ببینید قصۀ دنیا را! می‌شود پایانِ نامۀ بعضی‌ها، و می‌شود پایان‌نامۀ بعضی‌های دیگر! پیاپیش اعتراف می‌کنم که حتی اگر بهترین پایان‌نامه و کتاب دنیا را درباب نوشتم، نخرید و نخوانیدش، چون به مفت نمی‌ارزد. این نوشته را هم می دهم به عبدالله عصاره تا عیناً و بدون دخل و تصرفی منتشر کند در کانال. فکربوسِ بروبچه‌های جهادی محمدرضا امینی ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ 💠💠 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
💌امام خمینی (ره): خدایا! ما را در این سال نو از این حالی که داریم متحول کن. ▫️یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَ الْاَبصارِ، یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهارِ، یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْاَحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا الی‌ اَحْسَنِ الْحال ▫️خدایا! ما را در این سال نو از این حالی که داریم عوض کن. ما گرفتار هواهای نفسانی هستیم و تو می‌دانی، و تو می‌توانی ما را نجات بدهی. ... روح ما را هم کن به یک روحی که مورد رضایت تو باشد. ▫️تمام مقاصد انبیا، برگشتش به یک کلمه است و آن . تمام، این است. اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به‌ معارف شده است، تمام برگشتش به این است که آن نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانها هست، را ازش بردارند تا انسان برسد به او، و او است، مقصد عالی همین است. ▫️... ما از خدا می‌خواهیم که قلوب ما را تغییر دهد. ما بفهمیم که برای چی در این دنیا آمدیم و باید چه بکنیم و چه جور برویم از این دنیا. یک حیوانی نباشد. یک نحوی نباشد که ما انبار کنیم معاصی را، در آنجا روسیاه باشیم. خداوند تایید کند ما را و همه را تایید کند که همه ما بشویم. ▫️ آمده است که آدم درست کند. همه انبیا برای این معنا آمدند که این انسان را به آن چیزی که در باطن ذاتش هست و آن فطرت الهی است که توجه به خداست، همه چیز مربوط به اوست ما را یک اندکی معرفت عنایت کند که این را بفهمیم. بفهمیم که خودمان چی هستیم و دنیا چی است، نسبت به حق تعالی چه وضعی دارد. گفتنش آسان است که همه فانی‌اند، همه چه‌اند، اما یافتنش مشکل است، که ما بیابیم این مطلب را که انبیا چه خواستند از ما و خود انبیا چه بودند. در عین حالی که آن طور بودند، مع ذلک اظهار عجز می‌کردند و حق هم همان است. برای اینکه عظمت حق، فوق این مسائل است. ▫️خداوندا! اینها را پیروز کن. ما را در پیروز کن. همه را در جهاد نفس پیروز کن. ما را به تکالیف خودمان آشنا کن. ما را به وظایفی که با این ملت داریم آشنا کن. خدمت ما را پیش خودت که خدمت به اینها خدمت به تو است، این را بپذیر. دین و دنیای ما را حفظ کن. این سال را مبارک کن بر همه قشرهای ملت ما. خدایا! دلهای اینهایی که مخالف با این جمهوری هستند، این دلهای اینها را برگردان، تو هستی. اینها را برگردان که آدم بشوند. توجه داشته باشند اینهایی که کنار نشستند و جوانها این طور پرپر می‌شوند، و آنها یا شادی می‌کنند یا بی‌تفاوت هستند، دلهای اینها را برگردان به یک دلهای سالمی، و این حجابها را از پیش چشم همه ما بردار. ▫️و ما را موفق کن که در تعقیب مسائل الهی کُندی نکنیم، قلب ما به نور معرفت تو روشن بشود. قلب همه ملت ما به نور معرفت تو روشن بشود. خدایا! «ارِنِی الْاشْیاءَ کَما هی‌». 📖صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۶ ✅خانه طلاب جوان👇 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
آقا 7⃣1⃣ ▫️ درباره‌ی فکر کنیم. عمر سرمایه‌ی اصلی هر انسانی است. همه‌ی خیرات به وسیله‌ی عمر -همین ساعات زودگذر- به دست می‌آید؛ این سرمایه است که می‌تواند ابدی و بهشت جاودان را برای انسان تدارک ببیند. ▫️ درباره‌ی این عمر فکر کنیم. گذر عمر را ببینیم. ساعات زندگی و روزها و شبهای اوقات عمر را احساس کنیم. به این گذر زمان توجه کنیم؛ «عمر، است و آفتاب تموز». لحظه به لحظه از این سرمایه دارد کاسته میشود؛ و این در حالی است که این سرمایه، همه چیز ماست برای کسب سعادت اخروی؛ چه جوری مصرفش میکنیم، در کجا مصرفش میکنیم، در چه راهی آن را خرج میکنیم؟ ▫️ تفکر در باب ، عبور از این عالم، لحظه‌ی خروج روح از بدن و ملاقات جناب ملک‌الموت؛ این لحظه برای همه‌ی ما پیش می‌آید؛ «کلّ نفس ذائقة الموت»؛ همه، این را می‌چشیم. حالِ ما در آن لحظه چگونه است؟ دل ما در آن لحظه در چه حال است؟ اینها نکاتی است که در خور تدبّر و تأمّل است. فکر در این زمینه‌ها، از جمله‌ی تفکر لازم و اساسی و ضروری است. 🗓 ۱۳۹۰/۰۵/۱۶ 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 🆔 @Khanetolab
4⃣ ☑️ ایمان عامل حقیر شدن مرگ در چشم مردم ▪️بدون هم ممکن نبود این بیداری [بیداری مردم در برای انقلاب] به وجود بیاید. ایمان مردم از درون مثل یک موتور فعال وجود آنها را به راه انداخت. اگر ایمان نبود، اینجور کوچک نمیشد در چشم مردم. آن چیزی که مرگ را حقیر میکند در مقابل چشم مردم، ایمان است. لذا هر چه ایمان بالاتر باشد، مرگ حقیرتر میشود. ایمانی مثل ایمان ، آنقدر مرگ را تحقیر میکند و کوچک میکند که میگوید من از مرگ نه فقط وحشت ندارم، بلکه با او انس دارم. ▪️«انس للموت من الطّفل بثدی امّه»(خطبه۵)؛ انس دارم، علاقه دارم، اصلاً نه اینکه نمیترسم، استقبال میکنم؛ این ناشی از ایمان است. وقتی ایمان هست، مرگ پایان زندگی نیست. وقت مردن آمد و جستن ز جو "کلّ شی‌ء هالک الّا وجهه" از جو انسان میپرد. یک خط فاصلی است بین این نشئه و آن نشئه؛ بعضیها را با زنجیر از این خط فاصل عبور میدهند؛ آنهائی که چسبیده‌اند به زندگی دنیا، بعضی خودشان جست میزنند، خودشان را پرتاب میکنند؛ چرا؟ چون می‌بینند آنجا چه خبر است. وعده‌ی الهی را مشاهده میکنند. ▪️لذا شهدای عزیزی که نام اینها را شنیده‌اید، بسیاری از اینها را میشناسید، بعضی از شماها با آنها همراه بوده‌اند، زندگی کرده‌اید، این از مرگ نمیترسیدند، اینها عاشق زندگی بوده‌اند. وصیتنامه‌ها را که انسان نگاه میکند، این را میفهمد. راه یک ملت این است. ملت ما این راه را شروع کرد. 🗓 ‌بیانات در دیدار مردم تبریز؛ ۱۳۸۶/۱۱/۲۸ •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا"