eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
8.5هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖اسم رمان جدید 💖 نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی با ما همـــراه باشـــــید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ازعشق_تاپاییز قسمت ۱۸ چیزی طول نکشید که مامان درب حیاط و باز کرد مثل بچه‌ها پریدم بغلش -چه قدر دلم برات تنگ شده بود مامان -منم همین‌طور خوشحالم که سالمید -بابا کجاست -رفته دوش بگیره برمیگرده رفتم تو اتاقم، اتاق کوچیک و قشنگم تو این ۴۰ روز حسابی خاک خورده بود خستگی راه هنوز تو وجودم بود بدجور بدنم گرفته بود و از همه بیشتر گردنم درد میکرد ترجیح دادم استراحت کنم تمیزکاری اتاق باشه برای یه وقت دیگه. رو تختم دراز کشیده بودم و مداحی شهید گمنام رو گوش میدادم. دام لک زده بود برای دیدن مرتضی نمی‌تونستم صبر کنم پنجشنبه شه تا برم دیدنش دلم میخواست الان کنارش بودم. کلی حرف دارم برای گفتن. کلید اسرارم شده بود مرتضی اتفاقاتی که تو حوزه برام می‌افتاد اول از همه به مرتضی میگفتم. البته آبجیم هم محرم اسرارم بود. یه جورایی از جیک و پیک هم خبر داشتیم. گاهی وقتا آبجیم حرفایی رو که باید به یک خانم میزد به من میگفت من هم متقابلا بهش اعتماد میکردم و از خودم بهش میگفتم تو کل فامیل که چه عرض کنم بین دوست و آشنا هم پیچیده بود که اسماعیل و سارا رفیق همن و بدون هم نمیتونند زندگی کنند. خدا میدونه وقتی سارا ازدواج کرد. چه قدر برام سخت گذشت داشتم مداحی گوش میدادم که ناصر وارد اتاقم شد +بیداری؟ -آره تو چرا نخوابیدی +داشتم اتاقمو مرتب میکردم حسابی خاک گرفته این چهل روز خندم گرفت ناصر هم به درد من مبتلا بود -بابا نیومد از حموم بیرون +نه بابا تو که بابا رو میشناسی چهار ساعت یه دوش گرفتنش طول میکشه حالا حالاها بیرون نمیاد. راستی مامان بهت گفت عمه مریم فرداشب میخواد بیاد اینجا با شنیدم اسم عمه مریم از جام پاشدم و باتعجب گفتم -نه مامان حرفی بهم نزده. چیزی شده؟؟ +چیز خاصی نشده میاد برای همون حرفای تکراری عمه مریم تداعی یه قهر بی‌سابقه تو فامیلمونه اونم بابت مخالفت ازدواج من و دخترش از قضا عمه مریم پیشنهاد ازدواج من و فاطمه رو به بابا میده و بابا هم که از ازدواج فامیلی خوشش نمیاد بهونه میکنه که اسماعیل داره درس میخونه و هنوز بچه‌ست دخترعمم خدایی خیلی دختر خوبی بود اما مگه میشد رو حرف پدر مادر حرف زد وقتی میگن نه یعنی نههههه حرفم نباشه -مگه بابا جوابشونو نداده ؟ چرا؟ -ولی تو چی؟ -من چی؟؟ +تو نمیخوای نظر بدی؟؟ -دلت خوشه ناصر جان. درمورد چی نظر بدم وقتی مامان بابا تو خصوصی‌ترین مسئله‌ی آدم دخالت میکنند -خاک بر سرت اسماعیل که حتی نمیتونی برای آینده‌ت تصمیم بگیری با عصبانیت از جام پاشدم و گفتم -مواظب حرف زدنت باش ناصر. تو میگی چی کار کنم؟ داد بکشم؟ دعوا راه بندازم؟ هوار کنم؟ که چرا با ازدواج من و فاطمه مخالفت کردین؟ بعد اونوقت فکر میکنی زندگی که با دعوا شروع بشه عاقبت خوشی داره؟ -من که نمیگم صداتو ببر بالا. من میگم اگه فاطمه رو دوست داری چرا سعی نمیکنی بهش برسی با این حرف ناصر بغضم گرفت -تو چی میفهمی از دوست داشتن بچه‌ جون چی میفهمی چه قدر سخته بخاطر پدر مادرت چون دوستشون داری از دلت از خواسته‌ت از همه چی بگذری تا پدر مادرت ناراحت نشن. من از خیلی چیزا گذشتم نه بخاطر خودم بلکه بخاطر مامان. دیگم درمورد این موضوع صحبت نکن نمی‌خوام چیزی بشنوم ناصر که از برخوردم شُکه شده بود گفت -لیاقتت یکی مثل خودته و بدون خداحافظی از اتاقم رفت بیرون اشکامو پاک کردم و رو تختم دراز کشیدم دام میخواست بخوابم ولی دلم برای بابا تنگ شده بود منتظر موندم تا از حموم بیاد بیرون ببینمش بعد بخوابم صدای بابا که داشت با ناصر احوالپرسی میکرد بلند شد از اتاقم رفتم بیرون بابا طبق معمول ریشش و شش تیغه کرده بود -بابااااا؟؟ +جانم پسرم -باز که زشت شدی. چند بار بگم ریش بهت میاد نزن اون لامصبو بابامم طفلی گفت -فعلا بیا ماچ بده که حسابی دلم برات تنگ شده غُر زدنت باشه برای بعد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠 رسول اکرم صلى الله علیه و آله: هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد. 🔸آنان را در دين دانا مى كند. 🔸كوچك ترها، بزرگ ترهايشان را احترام مى‌نمايند. 🔸 مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج كردن را روزيشان مى‌نمايد 🔸و به عيوبشان آگاهشان مى‌سازد، تا آنها را برطرف كنند. 📚نهج الفصاحه، ح۱۴۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 وقتی مردم آزاری بکنی و شانس باهاتون همراه نباشه🙈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری که این شبا یمنیها با اسقاطیلیها میکنن 😄
☑️شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. 🔸شهدا را یاد کنیم، با ذکر یک صلوات 💠شادی روح شهدا صلوات --------------