خانوم اجازه!
📚✏️ یکی از تمرینات ما در کارگاه مجازی #نویسندگی_خلاق تصویر نویسی است. حالا شما هم دست به کار شوید.
🖊واکسنِ آنتی تکرار
خط ها بالا و پایین می شوند و ضربانِ زندگی را می نوازند. حسِ حیات و بودن وجودمان را فرا می گیرد. وقتی خط ها از سر سره بالا می روند و ناگهان فرود می آید، صدای خنده هایمان را از ته دل برای زندگانی بلند می کنیم.
که یک دفعه می ایستد و دیگر بازی نمی کند. حالا به شکل یک خط صاف ادامه دار می شود و صدای بوق ممتدش نفس را در سینه ها حبس می کند و رنگ نگاه زندگی را خشک می کند. اکنون زمانِ متأسفم گفتن ها و کشیدن پارچه سفید بر روی ناکامِ زندگی است.
تصادف کرد، در جاده نبض های پر پیچ و خمش چپ کرد و صاف شد.
کاش یکنواختی اسیر جان هایمان نمی شد و نفس ها را زندانی نمی کرد؛ که دستگاه های شُک هم نجات نباشند.
اوج نداریم! که نه رنگ دارد و نه عطر و طعم این زندگانی؛
زمانی که یادش می رود سُر بخورد تا صدای بوق خلاص شدنش در نیاید.
آنگاه که خط هایمان دنبال تکرارند، غافل از اینکه تکرار بلای جانِ آدم است. عادت، همان چاقوی برّنده ای است که خونمان را فواره وار فدایِ بی حوصلگی اش می کند.
وقتی هر روز خورشید را با همان عظمت بالای سرمان میبینیم، درخت را مثل همیشه بر روی زمین می بینیم، چشم های موجودات را به یک اندازه بینا میبینیم و همیشه همه را غیر آدمی در قفس میبینم و خودمان را به دنبال سرگرمی های بی هدف ازاد و تماشاچی، همین می شود که مبتلا به تکرار می شویم و هیچ واکسنِ آنتی تکراری ما را از مرگ مصون نمی دارد. نفس هایمان به شماره می افتد وقتی دلمان را به دریا نمی زنیم و قرص های تغییر را برای درمانِ عادت های نفس گیر مصرف نمی کنیم و از آمپول های خلاقیت می ترسیم.
شاید اگر به فکر درمانِ مان باشیم کمی بیشتر زنده بمانیم...!
#ریحانه_بهادری_جهرمی_۱۵_ساله
#از_نوشتن_نترسید
#انجمن_ادبی_آیه
#دخترانه
📎کانال بله :
https://ble.ir/aye_adabi
📎 کانال ایتا:
http://eitaa.com/aye_adabi