...
👨🎓 یه روز بهش گفتم: آخه تو چرا با علم و دانش جدید مشکل داری و به اون بدبین هستی؟ گفت: چون مبانی این علوم از غرب و انسان های فاسد و گمراه گرفته شده، به همین خاطر همه اش ضلالت و گمراهیه. غربی ها دشمن بشریت اند و خیر و صلاح کسی رو نمیخوان. اونها دارن با این کارهاشون کل عالم رو به نابودی می برند و میخوان همه ما رو اسیر و برده خودشون کنند. این علوم وقتی درست می شن که از اول و بر پایه درست نوشته بشن.
❓ خب نظر شما چیه؟ عقیده و کار این رفیق سنتی من رو قبول دارید یا نه؟
👨🎓 بر نظر من کار این رفیقمون هم مثل اون رفیق مدرن درست نیست و یک جور دیگه ایراد داره. بالاخره هر کسی براساس فطرت و عقلش، آنچه درسته و کارآیی بیشتری داره و کم هزینه تر و سهل الوصول تر است رو انتخاب می کند، و الان بشر خیلی تونسته در این زمینه ها موفق باشه.
🔹 بله ما هم قبول داربم که مدرنیته در عرصه عمل، پیامدهای مخرب و بَدی داشته، و وابستگی شدید به ماشین صدمه های بزرگی به روان و جان آدم ها زده، اما به نظر من نباید همه اون رو یک کاسه دید. بلاخره همین علم و دانش تونسته در حوزه معرفتی پیشرفت های خوبی بکنه و در حوزه عملی هم در سطح وسیعی مشکلات زندگی رو حل کند و زندگی رو آسانتر کنه!
👨🎓 خب حالا چکار باید کرد؟ به نظر من معیار تشخیص در این موارد همونکه به رفیق مدرنم گفتم، یعنی: بررسی منطقی چیزها و کارآمدی یا ناکارآمدی اونها. نباید به صرف اینکه یه چیزی مربوط به گذشته است، چشم بسته اون رو قبول کرد و راه هرگونه تحول رو بر اون بست،. اصلا نواندیشی و بازنگری عقاید و افکار و آداب و رسوم البته با رعایت موازین عقلانی و وحیانی، نشانه رشد و بلوغ فکری انسان است.
🔹 جان کلام اینکه همیشه آدم هایی هستند که بر سنت های نادرست اصرار دارن، و همیشه آدم هایی هستند که مسحور چیزهای جدیدند و هر چیز قدیمی رو بی فایده می دونند. اینها در دو لبه خط افراط و تفریط قرار دارند. به نظر من بهترین جای ایستادن روی این خط، وسط اون است، یعنی چیزهای خوب سنت و مدرن رو گرفتن و چیزهای بد شون رو دو ریختن. به خاطر همین که اون دو تا رفیق به من میگن: سنتی مدرن.
❓ به نظر شما کدوم یک از ما سه نفر راه درستی رو میریم؟
ـــــــــــــــــــــــــــ
🖋 توضیح: سنت در بحث ما در مقابل مدرنیته و به معنای هر عقیده و عمل مربوط به گذشته است، نه سنت معروف در کاربرد علوم اسلامی .
ــــــــــــــــــــــــــ
📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص210 - 212
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
📜 #مجموعه_حکایت_های_اعتقادی
ــــــــــــــــــــــــــــ
💠 این قسمت: دین و آزادی علم و هنر
ــــــــــــــــــــــــــــ
🧔 میگم حمید، چند وقت قبل تو فضای مجازی، یه کلیپی دیدم که یه آقای درباره آزادی صحبت می کرد. حرف های اون یه مقداری من رو به شک انداخته و از جهت فکری به هم ریخته، می توانی کمکم کنی؟
👨🎓 خب بگو ببینم چی گفته؟
🧔 می گفت: همون طور که یه نهال اگر بخواهد خوب رشد کنه باید آزاد باشه و مانعی سر راهش نباشه، علم و هنر هم وقتی شکوفا میشن که کاملا آزاد باشند و تحت هیچ نوع دیکتاتوری و بگیر و ببند نباشند. شما وقتی به یه هنرمند یا دانشمند هی بگی این کار رو بکن و این کار رو نکن، خوب معلومه استعدادهایش پژمرده میشه و می میره.
همین مشکل در کشور ما وجود داره و دین اومده کلی شرط و شروط برای هنرمند گذاشته و دست و پاش رو بسته و حالا شما می خواهید تو این وضعیت کار هنری هم انجام بده؟ خب معلومه چطور میشه. در مورد علم و دانش هم همین طوره، شما وقتی می تونید انتظار رشد و شکوفایی اون رو داشته باشد که کاملا اون رو را آزاد بذارید و دست و پای دین رو از روی گلوی اون بردارید.
👨🎓 ببین مسعود، حرفای این آقا چند تا ایراد مهم داره، خوب گوش بده تا برات بگم:
🔹 اول: این فضای بگیر و ببندی که میگه کجا تو کشور ما وجود داره؟ اگر این طوره پس این همه هنرمند و دانشمند که در کشور مشغول فعالیت هستند چه معنایی داره؟
👇👇👇 ادامه ...
...
...
🔹 دوم: این حرف درست نیست که هنر و استعداد فقط در فضای آزاد و بدون بگیر و ببند رشد می کنه، چون عده زیادی داریم که در سختی و محرومیت بودند، با این حال کارهای بزرگی انجام دادند، نمونه اش همین شکوفا شدن استعدادهای جوانهای ما در اثر تحریم های ظالمانه دشمنه.
🔹 سوم: من یه سوال از تو می پرسم: همون نهالی که گفت باید آزاد باشه تا رشد کنه، آیا نباید جلوی آفت هاش رو گرفت، یا گاهگاهی با زدن تکیه گاه از کج شدنش جلوگیری کرد، یا اون رو هرس کرد و شاخ و برگ اضافیش رو قطع کرد؟ اتفاقا اگر این کارها نشه اون نهال به درستی رشد نمی کنه و به درخت بارور تبدیل نمیشه. حرف ما هم همینه که دستورات دینی نه تنها مانع رشد استعدادهای بشر نیست، بلکه اولا موانع مخرب رو بر می داره و آزادی بیشتری به فرد میده، ثانیا: عقل و خرد رو تقویت کرده و ارتقا میده.
🧔 من حرف تو را متوجه نمی شوم یعنی محدودیت های دینی، آزادی بیشتری به هنرمند میده؛ آخه چجوری؟
👨🎓 بذار یه مثال برات بزنم. یه راننده که تو جاده حرکت میکنه، در مقابلش تابلوهایی فراوانی نصب شده. این راننده ممکنه بگه: بابا! چه خبره، هی میگن از این طرف برو از او طرف نرو، سرعتت چقدر باشه، اصلا نمیذارن آدم آزاد رانندگی کنه! آیا این حرف به نظرت درسته؟ نه! چرا؟ چون این تابلوها دارن چیزهایی رو به راننده گوشزد می کنند تا دچار آسیب نشه.
دین مبین اسلام هم محل های سقوط انسان در دره های خطرناک گمراهی و ضلالت را تذکر داده، و راه های انحرافی و از راه اصلی مشخص کرده، و بین شما و دره های عمیق گاردریل زده تا به خوبی و آرامش در مسیر سعادت و موفقت حرکت کنید و به مقصد برسید. شما وقتی به بهانه آزادی فضای جامعه را مشوش کردی و برای این جوان بیچاره هزار دام جنسی و فحشا و مواد مخدر و مشروب و ... پهن کردی چطور انتظار داری فکرش آزاد باشه و بتونه خوب کار کنه؟!
🔹 نکته دیگه ای که از مزیت های دینه اینکه علاوه بر نشون داده موانع و خطرات، راهکارهایی رو به انسان نشون میده که باعث میشه در همون جاده به پرواز در بیاید و در افق های بلندتری از زندگی مادی حرکت کنه و به جاهای بالاتری دست پیدا کنه.
آیا می دونسی وقتی مسلمان ها به تعالیم این دین به درستی عمل کردند، تمدن بزرگی رو شکل دادند که سالیان سال آقای علمی دنیا در علومی مثل طب، ریاضیات، شیمی، نجوم، فیزیک و مهندسی، فلسفه و ادبیات و ... بودند؟ یا می دونستی استفاده از روش تجربی در علوم طبیعی که کلید مهم تحول دانش بشری است از ابتکارات مسلمانان بوده؟ یکی از اندیشمندان غربی میگه: بیکن (که اون رو پدر تجربه گرایی در غرب میدونن)، سرمایه های علمی و سبک کاوش خودش رو از مسلمانان گرفته. اون میگه هیچ گوشه ای از تمدن اروپا نیست مگر اینکه نشانی از فرهنگ مسلمانان در اون دیده میشه (منابع فرهنگ اسلامی، 126- 127).
🔹 خب جناب آقا مسعود! یادت هم باشه آدم بدون سپر و تجهیزات کافی وارد میدان نبرد نمیشه.
🧔باز منظورت رو از نفهمیدم.
👨🎓 منظورم میدون فضای مجازیه!
🧔 آخه ما باید از دنیا خبر داشته باشیم؛ بی خبری درست نیست.
👨🎓 باشه، اما این رو هم بدان که فضای مجازی یه میدان نبرد فکریه که در کنار مطالب خوب، تیرهای مسموم زیادی توسط دشمن تو اون پرتاب میشه که میتونه به کسانی که مجهز نیستند، آسیب جدی بزنه. پس مجهز وارد میدون شو.
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص53 - 54 و 285 - 290
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری
👈🏻 قسمت دوم:
|بررسی ادعای یمانی بودن احمد بصری
🔺 ادعای یمانی بودن احمد بصری
🔹 اولین خصوصیتی که از واژه یمانی به ذهن میرسد و در روایات نیز به آن تصریح شده، این است که یمانی، فردی از اهل یمن است، اما احمد اسماعیل اهل بصره است نه یمن. پیروان احمد اسماعیل برای توجیه یمانی دانستن وی گفتهاند: باید بدانیم که مکه از تهامه است و تهامه از یمن است و یمن از ریشه ایمان است. رسول خدا(ص) فرمود: همانا ایمان در مکه ظهور کرد و مکه در تهامه و تهامه در سرزمین یمن است و به همین سبب، کعبه را کعبه یمانیه میگویند. سپس این گونه نتیجهگیری شده است: پس حضرت محمد(ص) و خاندان ایشان همگی یمانی هستند. حضرت رسول(ص) یمانی است و امام علی(ع) یمانی است و امام مهدی سلام الله علیه و همه اهل بیت(ع) یمانی هستند و این موضوع را علمای با عمل گذشته میدانستند.
(ادله جامع دعوت یمانی، ص17 و 18. این جزوه از سوی گروه انصار المهدی (پیروان احمد اسماعیل) منتشر شده است).
🔍 ادامه👇👇
🔺 نقد
🔹 1. عبارت: «ایمان از مکه آغاز شد و مکه از تهامه و تهامه از یمن است» از ابن اثیر جزری است، نه حدیث نبوی، حدیث نبوی این است که: «الایمان یمانی و الحکمة یمانیه» (بحارالانوار، ج22، ص 136) ایمان و حکمت یمانی است. ابن اثیر جزری در توجیه اینکه پیامبر(ص) ایمان را یمانی نامیده، دو وجه را ذکر نموده است، وجه اول این که ایمان از مکه آغاز شد و مکه از تهامه و تهامه از یمن است، بدین جهت، کعبه نیز یمانیه نامیده شده است. و وجه دوم این که انصار، یمانی بودند، و آنان پیامبر اکرم(ص) و مهاجران را یاری دادند، لذا ایمان به آنان نسبت داده شده است (النهابة فی غریب الحدیث و الأثر ، ج 5، ص 300.). علامه مجلسی، پس از نقل روایت مذکور، این دو وجه را از ابن اثیر نقل کرده است. بنابراین، احمد اسماعیل و هواداران او، سهوا یا عمدا سخن ابن اثیر را به عنوان کلام پیامبر اکرم(ص) مطرح کردهاند.
🔹 وجه اول در کلام ابن اثیر، درست نیست، زیرا تهامه سرزمینی است که شمال آن از شبه جزیره سینا آغاز میشود و جنوب آن به یمن میرسد و شهرهای مکه، جده و صنعاء در آن واقع شدهاند (المنجد فی الاعلام، ص 194؛ دایرة المعارف فارسی، ج1، ص695). بنابراین، قسمتی از یمن (صنعاء) جزء تهامه است، نه اینکه تهامه بخشی از یمن باشد، مانند این که شهر کهک جزء استان قم و شهر ساری جزء استان مازندران است، نه این که قم جزء کهک یا مازندران جزء ساری باشد. هنگامی که دو ناحیه (دو شهر یا دو روستا) جزء یک سرزمین باشند، صحیح نیست که اهل یکی از آن دو ناحیه اهل ناحیه دیگر معرفی شود، آنچه صحیح است این است که اهل هریک از آن دو ناحیه، اهل ناحیه مشترک به شمار آید، از باب مثال، صحیح است که گفته شود اهل مکه و اهل مدینه، اهل حجاز میباشند، ولی صحیح نیست که گفته شود اهل مکه اهل مدینه و اهل مدینه اهل مکهاند، بر این اساس، صحیح است که گفته شود: (اهل مکه و اهل یمن (صنعا) اهل تهامهاند ولی صحیح نیست گه گفته شود، اهل مکه اهل یمن، و اهل یمن اهل مکهاند. بنابرین، یمنی دانستن پیامبر اکرم(ص) و خاندان آن حضرت بر اساس وجه اول در کلام ابن اثیر، صحیح نیست.
🔹 2. صرف نظر از اشکال قبل، اگر سخن پیروان احمد اسماعیل درباره یمانی بودن پیامبر(ص) و امام علی و امام مهدی(سلام الله علیهما) را بپذیریم، در این صورت باید بر این باور باشیم که اولاً: واژه یمانی بر همه سادات صادق بوده و همه آنها یمانی هستند. بنابراین انتخاب این لقب برای یکی از آنها، باید به خاطر خصوصیت دیگری باشد که شامل همه آنها نمیشود و قدر متقین آن، خروج و قیام از سرزمینی است که جزء یمن باشد و قطعاً عراق و بصره جزء یمن نیست. ثانیاً: اگر به یمانی موعود به این خاطر که جزء سادات است، یمانی گفته میشود پس باید به حسنی، که در روایات علائم ظهور (الکافی، ج8، ص 225.) به داستان خروج او اشاره شده، نیز یمانی گفته شود، زیرا او نیز از سادات (بحار الانوار، ج53، ص 15) است، در حالی که چنین نشده است. به عبارت دیگر همان طور که لقب حسنی برای سید حسنی به خاطر خصوصیتی ذکر شده که فقط در حسنی وجود دارد، لقب یمانی نیز چنین است.
🔍 ادامه👇👇
🔺 استدلالی دیگر
🔹 از آنجا که استناد به سیادت، ملاک برای تعیین مصداق یمانی نیست، پیروان احمد اسماعیل برای تعیین مصداق یمانی، سه ویژگی برای یمانی ذکر کردهاند که عبارتند از: همراه داشتن وصیت و پرچم و سلاح پیامبر(ص)، و برای اثبات این امر، چنین استدلال کردهاند: امام باقر(ع) فرمود: «اگر هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند، وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا(ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمیگذارد، بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد(ص) نسبت میدهند که همانا برای آل محمد(ص) و علی(ع) یک پرچم است و برای دیگران، پرچمها. پس در جای خودت ثابت باش و ابداً از هیچ کس تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین(ع) ببینی که وصیت و پرچم و سلاح رسول خدا با او باشد»( تفسیر العیاشی، ج1، ص 65.).
بر طبق این روایت، قبل از ظهور امام مهدی(ع)، پرچم یمانی که پرچم حق و هدایت است بلند میشود... پس فردی که منظور امام باقر(ع) است، امام مهدی(ع) نیست، چرا که قبل از ایشان یمانی قیام میکند و شیعیان به اطاعت از یمانی فراخوانده شدهاند. پس طبق فرموده امام باقر(ع) یمانی باید سه نشانه مهم داشته باشد: وصیت و پرچم و سلاح رسول خدا(ص) با او است (ادله جامع دعوت یمانی آل محمد، ص 19-20).
🔺 نقد
🔹 روایت مذکور در باره امام مهدی سلام الله علیه است نه یمانی، زیرا امام باقر(ع) در این روایت نشانههایی برای قیام مهدی سلام الله علیه ذکر میکند که تشخیص مهدی راستین از مدعی دروغین را آسان میکند. از جمله، به حاضر شدن 313 یار خاص آن حضرت و بیعت آنها با ایشان اشاره میکند و در ادامه چنین میفرماید: «سپس به همراه 313 نفر که با او بین رکن و مقام بیعت میکنند از مکه خارج میشود، در حالی که عهد و پرچم و سلاح رسول خدا(ص) با او است و وزیر آن حضرت نیز او را همراهی میکند. سپس منادی از آسمان نام او را که نام پیامبر(ص) است، ندا میکند به گونهای که همه اهل زمین آن را بشنوند و اگر مشکلی (در تشخیص مهدی راستین از مدعیان دروغین برای شما) به وجود آمد، همراه بودن عهد و پرچم و شمشیر پیامبر(ص) با او، مشکل را برطرف خواهد نمود، و اگر باز مشکلی (در تشخیص) به وجود آمد، صدائی از آسمان که نام مهدی سلام الله علیه و امر او را اعلان میکند، جای هیچ شکی باقی نمیگذارد». آمدن 313 نفر یاوران خاص امام مهدی(عج) نزد آن حضرت و بیعت با او میان رکن و مقام و ندای آسمانی، همگی از ویژگیهای امام مهدی(عج) است، نه از نشانههای سید یمانی.
#گزیده_های_اعتقادی
#جریان_انحرافی_احمد_بصری
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی،
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
📜 #مجموعه_حکایت_های_اعتقادی
ــــــــــــــــــــــــــــ
💠 این قسمت: اسارت آزادی در غرب
ــــــــــــــــــــــــــــ
🧔 سلام حمید! فردا جلسه آزاد اندیشی می آیی، جلسه فردا خیلی جالبه؟
👨🎓 چطور مگه؟
🧔 آخه حاج آقا رسولی می آید.
👨🎓 خب اینکه چیز تازه ای نیست، ایشون گاهی اوقات تو جلسه می اومدن.
🧔 نه این جلسه خیلی فرق میکنه، چون هوشنگ فری هم می خواهد بیاد. می دونی که کی رو میگم، همون که دسته لیبرالیسم آزاد رو تو دانشگاه راه انداخته و برای خودش برو و بیایی داره.
👨🎓 اون که اصلا میونه خوبی با آخوندا نداره.
🧔 آره، ولی گفته می خواهم فردا بیام تکلیفم رو یک سره کنم و حاج آقا رسولی رو سنگ روی یخ کنم و تمام.
👈🏻 جلسه برگزار شد و هوشنگ با کلی از طرفداراش اومده بودند. جای سوزن انداختن نبود. در همان ابتدای جلسه تا حاج آقا رسولی بسم الله رو گفت، هوشنگ فری از وسط جمعیت بلند شد و با صدای بلند گفت: من نمیدونم شما آخوندا چرا با آزادی مخالفید؟! چرا نمیذارید مردم آزاد باشند؟
🔹 آقا رسولی با همون آرامش همیشگی گفت: آقا هوشنگ دم در بده بیا بالا میکروفن بگیر و حرف تو بزن. من هم اگر جوابی داشتم می دهم.
🔸 هوشنگ سریع رفت بالا و طرفدارهاش یک عالمه صوت و کف براش زدند. بعد پشت تریون رفت و حرفش رو تکرار کرد و گفت: آخه مگر آزادی چه بدی به شما کرده، که با اون این همه بَدید؟ آزادی مقدس ترین آرمان بشره و همه دنیا به دنبال اون هستند، اما شما انگار همیشه از اتوبوس تمدن جا می مونید و اون عقب می ایستید.
👇👇👇 ادامه ...
...
...
🔹 حاج آقا رسولی: بیا به شکل منطقی و بدون توهین، با هم بحث کنیم. مطلب خوبی گفتی ولی بگو بدونم کدام آزادی رو میگی؟
🔸هوشنک: آزادی دیگه، نکنه می خواهید براتون لغتنامه بیارم. منظورم من همه آزادی هاست.
طرفدارای هوشنگ که احساس کردند انکار هوشنگ خوب تونسته رقیب رو زمین بزنه تشویقش کردند.
🔹 ببین جانم، آزادی اقسام مختلفی داره: اگر آزادی سیاسی رو میگی یعنی آزادی از استبداد و اختناق، که ما هم قبول داریم و خیلی عالیه. اگر آزادی اجتماعی رو میگی یعنی برابری و حق رای مردم که ما هم قبول داریم و اون هم خیلی عالیه. اگر آزادی معنوی رو میگی یعنی رها شدن از بند شهوات و مادیات، که ما شش دانگ قبولش داریم. اگر منظورت آزادی انسانی یا همون استعدادها مترقی و عالی انسانی است که از اون عالی تر نمی شه. بالاخره شما کدوم آزادی رو میگی ما قبول نداریم؟
🔸 هوشنگ که انتظار این توضیح و سوال رو نداشت توپ رو زمین حاج آقا انداخت و گفت: شما خودتون بگید کدوم آزادی رو قبول ندارید؟
🔹 آقای رسولی: آزادی تمایلات نفسانی.
🔸 آهان همین رو می خواستم بگم، چرا شما ضد آزادی هستید؟ مگر تمایلات بشر چه مشکلی داره که شما جلوی آزادی اون رو می گیرید و نمیزارید مردم راحت و آزاد باشند؟
🔹 آقای رسولی: ببین حرف ما اینه که سکان زندگی بشر رو کی باید دست بگیره عقل یا تمایلات؟ اگر عقل فرماندهی رو به دست بگیره به نفع و مصلحت آدم کار می کنه و اتفاقا تمایلات هم در جای خودش به خوبی استفاده می کنه، اما اگر تمایلات فرماندهی رو به دست بگیره فقط هر چی مطابق ملیش باشه رو قبول میکنه حتی اگر به ضررش باشه. عقل رو هم به عنوان یه مزاحم زندانی میکنه تا صداش در نیاد.
🔸 هوشنگ: حالا شما چرا اینقدر مساله رو سختش می کنی، بابا اتفاق نمی افته.
🔹 می دونی نتیجه این آزادی چی میشه؟ پایه های اخلاق و معنویت سست میشه و خوشگذرانی های شهوانی جای اون رو بگیره. چنین آدمی به خاطر تمایلاتش دیگه هر ظلم و جنایتی رو توجیه میکنه و به هر باطلی لباس حق می پوشاند. الان مگه آمریکا که به قول شما مهد آزادیه، فجیع ترین جنایت های صهیونیست ها رو در حق مردم مظلوم فلسطین، توجیه و ماست مالی نمیکنه، و بعد هم با شعار های جذاب بقیه رو فریب نمیده؟
🔸 هوشنگ: شما گفتید توهین نکنیم اما خودتون دارید به آمریکا توهین می کنید.
🔹 واقعیت رو دارم میگم. اصلا ویل دورانت رو که قبول داری؟
🔸 هوشنگ: بله مگه میشه اندیشمند بزرگ غربی رو قبول نداشت، از خودمونه و کارش درسته.
🔹 ویل دورانت میگه: اجداد ما در سیاست، خواهان آزادی و در اخلاق سخت گیر بودند و به الواح موسی (ع) احترام می گذاشتند، اما الان چی، اون الواح رو زیر پا انداختیم و بزرگترین خواسته آزادی خواهی ما این شده که شراب رو اولین واجبات یک مرد و رها بودن رو اولین واجبات یک زن بدانیم (لذات فلسفه، ص 336).
🔸 هوشنگ: حالا این داداش ما، ویل دورانت یه چیزی گفته، شما خیلی جدی نگیر.
🔹 باشه جدی نمی گیرم اما این که شد بدترین نوع بردگی و اسارت، همان که امیرالمومنین (ع) فرمود: «عبد الشهوه اذل من عبد الرق»، به زبون عامیانه یعنی صد رحمت به اسارت و بردگی غلام های قدیم.
🔸 هوشنگ: من نمی دونم شما چرا هی با این مفاهیم بازی می کنید، واقعیت کشورهای غربی رو ببین که به خاطر آزادی چه وضعی دارن.
🔹اتفاقا حرف خوبی زدی، بذار یه مشت از خروار برایت بگم: تو همین کشور انگلستان نتیجه همین آزادی این شده که در مجلس این کشور همجنس بازی به صورت قانونی پذیرفته شد، یعنی کاری که حتی حیوانات هم اون رو انجام نمی دهند.
خدا رحمت کند شهید مطهری که حرف هاش کهنگی نداره، میگه: آزادی در غرب یعنی حیوانیت رها شده در حالی که اسلام به دنبال انسانیت آزاد است. بعد این حکایت رو نقل می کنه یه کسی سوار قاطر بود بهش گفتند: فلانی کجا میری؟ گفت: هر جا قاطرم بره. این جوامع هم به کجا میرن؟ اونجا که میل و خواست اکثریت می خواهد.
👈🏻 هوشنگ که دیگه کم آورده بود و نمی دونست چی بگه، گفت: این چه جلسه ای گذاشتید، من از اولش می دونستم شما اجازه نمی دید ما آزادانه حرف مون رو بزیم. این رو گفت و جلسه رو با ناراحتی ترک کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص293- 302
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری
👈🏻 قسمت سوم:
| بررسی ادعای عصمت و ادعای فرزندی احمد بصری
🔺 دعوی عصمت
🔹 احمد بصری و طرفداران وی می گویند: در روایت امام باقر،(ع) دعوت یمانی، دعوت حق، پرچم او، پرچم هدایت و مخالفت با او حرام دانسته شده است: «و لیس فی الرایات رایة اهدی من رایة الیمانی، هی رایة هدی لأنّه یدعو الی صاحبکم ... و لا یحل لمسلم أن یلتوی علیه، فمن فعل ذلک فهو من اهل النار، لأنه یدعو الی الحق و الی طریق مستقیم». امر به اطاعت محض از یمانی به این معنی است که او صاحب ولایت الهی است، و کسی صاحب ولایت نمی باشد مگر این که از خلفای خداوند در زمین باشد که عبارتند از پیامبران و مرسلین و امامان و مهدویین(ع).
دعوت به حق و صراط مستقیم به این معنی است که او اشتباه نمیکند تا مردم را به باطل سوق دهد، پس او معصوم است. در نتیجه، یمانی حجت خدا در زمین و معصوم است(ادله جامع دعوت یمانی آل محمد(ص)، ص18 -19؛ بشارتی برای تمام اهل زمین، ص 15).
🔍 ادامه👇👇
...
🔺 نقد
🔹 این که پرچم یمانی، هدایت است و او بر مردم حجت است و مخالفت با او حرام و مستوجب دوزخ میباشد، بر معصوم بودن یمانی در همه افعال یا اقوال و آراء او دلالت نمیکند، بلکه بیانگر این است که او مردم را به امام زمان(عج) دعوت میکند، چنانکه عبارت «هی رایة هدی لأنه یدعوالی صاحبکم» بیانگر همین معنی است. دعوت وی در این خصوص مانند دعوت مؤمن آل فرعون است که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) فرا میخواند: «يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَاد»( سوره غافر، آیه 38) مؤمن آل فرعون در این که مردم را به ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) دعوت میکرد، بر حق و معصوم بود، نه در همه اقوال، اراء و افعال. حقانیت و عصمت در مورد یمانی نیز همینگونه است.
🔹 حجت شرعی بودن بر مردم و حرمت مخالفت با او نیز بیش از این دلالتی ندارد که او در این خصوص که مردم را به ایمان آوردن به امام عصر(عج) دعوت میکند و با دشمنان آن حضرت مخالفت و مبارزه میکند، بر حق است و اطاعت از او واجب و مخالفت با وی حرام میباشد، اما این که او حجت الهی بر مردم در همه امور خواهد بود، از روایت امام باقر(ع) چنین مطلبی به دست نمیآید، و باید دلیل عقلی یا نقلی معتبر دیگری بر آن اقامه شود که البته، وجود ندارد. بر فرض اینکه چنین دلیلی هم وجود داشته باشد، عصمت او را اثبات نمیکند، زیرا در فرض مزبور، حجیت او نیابی است نه اصالی، و از قبیل حجیت فقهای عادل و پارسای شیعه در عصر غیبت است که در توقیع شریف امام زمان(عج) به دومین نایب خاص آن حضرت، یعنی محمد بن عثمان عَمری، از آنان به عنوان حجتهای او بر شیعیان یاد شده است: «فاما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم وانا حجة الله» (وسائل الشیعة، ج18، ابواب صفات القاضی، باب 11، روایت 9). بر اساس این توقیع شریف، فقهای پارسای شیعه در عصر غیبت در همه امور دینی بر مردم حجتاند، ولی معصوم نیستند.
🔺 ادعای وصایت و فرزندی
🔹 احمد اسماعیل و هوادارن او، با این پیشفرض یا ادعای ثابت نشده و بیاساس، که او همان سید یمانی است که خروجش از نشانههای ظهور و قیام امام عصر(عج) میباشد، و با این ادعا که سید یمانی همان مهدی اول است و براساس روایت وصیت (ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیا (فاذا حضرته الوفاة) فلیسلّمها الی ابنه اوّل المقربین ... هو اول المؤمنین. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 151) فرزند و جانشین (وصی) امام زمان(عج) خواهد بود، احمد اسماعیل را فرزند و وصی امام عصر(عج) انگاشتهاند.
🔹 دلیل آنان بر این که سید یمانی و اولین مهدی، یک نفر هستند این است که مهدی اول، مطابق روایت مزبور، در زمان ظهور امام زمان(عج) حضور دارد، زیرا او نخستین کسی است که به امام(عج) ایمان میآورد (هو اول المؤمنین). حال اگر سید یمانی و مهدی اول را دو نفر فرض کنیم، ناچار یکی از آن دو باید حجت خداوند بر مردم باشد، و از آن جا که حجت بر عموم مردم، شأن ائمه و مهدیین است، مهدی اول بر عموم مردم از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود و لازمه آن این است که رهبری قیام قبل از ظهور و قیام ولی عصر(عج) را او بر عهده داشته باشد، در حالی که مطابق روایت امام باقر(ع) رهبری قیام را یمانی برعهده دارد، پس او حجت بر مهدی اول خواهد بود، و این دو با یکدیگر سازگاری ندارد، بنابراین، مصداق آن دو یک نفر است. در نتیجه سید یمانی فرزند و وصی امام عصر خواهد بود (ادله جامع دعوت یمانی، ص 33).
نقد
🔹 اولا: روایت مزبور از جهت سند ضعیف است و چند نفر از راویان آن مجهول است.
🔹 ثانیا: حجت دینی بودن یمانی و مهدی اول، حجت نیابی از جانب امام عصر(عج) خواهد بود. بر این اساس، یمانی که رهبری قیام و مبارزه با دشمنان امام عصر(عج) را بر عهده دارد، در این خصوص او بر مردم حجت خواهد بود، ولی این مقام و مسؤلیت از طرف مهدی اول (که بنابر روایت وصیت در آن زمان حضور دارد و حجت نیابی از سوی امام زمان(عج) است) بر عهده او گذاشته شده است. بنابراین، مهدی اول، حجت بر یمانی خواهد بود. عبارت «اول المقربین» در روایت وصیت در وصف مهدی اول نیز مؤید این مطلب است، یعنی رتبه و جایگاه او نزد امام عصر(عج) بر دیگران برتری دارد. بنابراین او از سوی امام(عج) بر همگان و از جمله بر سید یمانی حجت خواهد بود. پس استدلال مزبور بر وصی و فرزند امام عصر(عج) بودن سید یمانی، مخدوش و مردود است.
#گزیده_های_اعتقادی
#جریان_انحرافی_احمد_بصری
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی،
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هر موقع دلگیر بودید و غم دنیا به دلتون سنگینی کرد، این صوت ملکوتی رو گوش کنید...
☫
⭕️جرج جرداق از راز نوشتنش درباره امام علی می گوید:
عدهای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد میکردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است؛ نه اصلا اینطور نبود، بلکه من پس از علی علیه السلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم
🔰
#گزیده_های_اعتقادی
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری
👈🏻 قسمت چهارم:
| بررسی ادعای مهدویت احمد بصری
🔺 ادعای مهدویت؟
🔹 نکته مهمی که درباره احمد اسماعیل وجود دارد و در پیگیری سیر ادعای او بسیار مؤثر میباشد، این است که او تلاش میکند تا القابی که مخصوص امام زمان(عج) است را نیز درباره خود به کار ببرد. او ادعا کرده است لقب مهدی درباره یمانی نیز مطرح شده است و برای اثبات آن به روایت حذیفه از قول رسول خدا(ص) استناد کرده و مینویسد: «توجه کنید که لفظ مهدی برای سید یمانی(ع) نیز در روایات به کار رفته است (ادله جامع دعوت یمانی، ص 54.) و منظور، روایتی است که شیخ طوسی از حذیفه نقل میکند. حذیفه میگوید: «از رسول(ص) شنیدم که از مهدی سلام الله علیه یاد کرد و فرمود: با او بین رکن و مقام بیعت میشود نام او احمد و عبدالله و مهدی است» (شیخ طوسی، الغیبة، ص 454) آنچه باعث شده تا احمد اسماعیل بگوید این روایت درباره یمانی است، این است که در روایت وصیت، همین نامهای سهگانه برای اولین وصی امام عصر(عج) ذکر شده است (شیخ طوسی، الغیبة، ص 151)، و از طرفی، به زعم احمد اسماعیل، اولین وصی امام عصر(عج) همان سید یمانی است.
🔍 ادامه👇👇
🔹 یکی دانستن اولین وصی امام عصر(عج) که در روایت وصیت ذکر شده است با مهدی مذکور در روایت حذیفه درست نیست، زیرا در روایت حذیفه در باره مهدیای سخن گفته شده است که با او بین رکن و مقام بیعت میشود و کسی که با او در آنجا بیعت خواهد شد، امام مهدی(ع) است نه یمانی.
🔹 روایت دیگری که احمد بصری بر اثبات مهدویت خود به آن استدلال کرده، روایتی از امیرالمؤمین(ع) است. متن روایت مطابق برخی نقلها چنین است: «ولکنی فکرت فی مولد یکون من ظهر الحادی عشر من ولدی هو المهدی یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما»: درباره مولودی که از پشت یازدهمین فرزند من است فکر میکردم، او مهدی موعود است که زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد، همان گونه که جور و ظلم آن را فراگرفته است.
🔹 احمد اسماعیل گفته است: یازدهمین فرزند امیرالمؤمنین، امام مهدی است و آن که از پشت اوست، همان مهدی اول از مهدیهای دوازدهگان است و او وصّی و فرستاده امام مهدی(عج) است (الجواب المنیر عبر الأثیر، ص 58).
🔹 این روایت، در دو نسخه کافی به دو صورت نقل شده است؛ در یکی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» آمده که همین نسخه مورد استناد احمد بصری است و در نسخه دیگر عبارت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» (اصول کافی، ص 273، باب فی الغیبة، روایت 7.) آمده که معنای آن این است: مولودی از پشت من، که یازدهمین فرزند من است که مصداق آن مهدی موعود(عج) است در کمال الدین (ج1، ص 289)، الغیبة نعمانی (ص 69) کفایة الاثر (ص 29)، اعلام الوری (ج2، ص 228) و بحار الانوار (ج 51، ص 118)، نیز به صورت «من ظهری، الحادی عشر من ولدی» آمده است که مصداق آن همان حضرت ولی عصر(عج) میباشد.
در کتاب «الاختصاص» (ص 210) منسوب به شیخ مفید، کتاب الغیبة شیخ طوسی (ص 165) و دلائل الامامة منسوب به طبری شیعی عبارت «من ظهر الحادی عشر من ولدی» ذکر شده است.
🔹 علامه مجلسی، در شرح روایت به هر دو عبارت اشاره کرده و گفته است: در اکثر نسخهها «من ظهر الحادی عشر» آمده است و کلمه «من ولدی» صفت برای کلمه «مولود» است (مولودی از فرزندان من که از پشت امام یازدهم است) و چه بسا کلمه «ظهر» با تنوین خوانده شده و به معنای وراء باشد، یعنی مولودی که پس از گذشت زمانی طولانی به دنیا خواهد آمد. و کلمه «الحادی عشر» مبتدا و کلمه «المهدی» خبر آن است (مولودی که پس از گذشت زمانی (در آینده) به دنیا خواهد آمد، یازدهمین فرزند من، یعنی مهدی موعود است). و در کمال الدین و غیر آن و برخی از نسخههای کتاب کافی عبارت «ظهری» است و در این صورت تطبیق آن بر امام عصر(عج) تکلّفی ندارد (مرآة العقول، ج4، ص 43).
🔹 با توجه به احتمالات یاد شده، چگونه میتوان روایت را به طور قطعی بر مهدی اول از مهدیهای دوازدهگانه که در برخی روایات ذکر شده است، منطبق کرد؟ علاوه بر این، اوصافی که در این روایت بیان شده، همان اوصافی است که در روایات دیگر برای مهدی موعود(عج) بیان شده است که عبارتند از:
أ) زمین را آنگونه که ظلم و جور پر کرده است، آکنده از عدل و داد خواهد کرد.
ب) دارای غیبت است.
ج) مردم در غیبت او دچار حیرت میشوند.
بنابراین، بر فرض اینکه عبارت «ظهر الحادی عشر» بر عبارت «ظهری الحادی عشر» ترجیح داده شود، نیز با توجه به قرائن یاد شده، مقصود، مهدی موعود(عج) است، چنان که علامه مجلسی روایت را همینگونه شرح کرده است.
#گزیده_های_اعتقادی
#جریان_انحرافی_احمد_بصری
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی،
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
📜 #مجموعه_حکایت_های_اعتقادی
ــــــــــــــــــــــــــــ
💠 این قسمت: سکولاریسم؛ زیبا یا خطرناک
ــــــــــــــــــــــــــــ
- خبرداری آقا صادق امشب بچه ها رو برای شام دعوت کرده؟ البته فقط شام هم نیست جلسه بحث و گفتگوی.
👨🎓 آره، به من هم گفته، البته یه کم کار دارم حالا ببینم چی میشه.
- اینو نگو، حتما باید بیایی، آخه سهیل هم میاد و کسی جز تو حریفش تو بحث کردن نیست.
🔹 جلسه برقرار شد و بعد از صرف شام، مثل همیشه سهیل بحث رو با تیکه ای به بچه های مذهبی شروع کرد و گفت:
- دیدید بالاخره زن ها تونستند با انقلابشون و برداشتن روسری، یکی از سنگرهای شما رو فتح کنند. البته این سنگر اول بود و این پیشروی تا فتح همه سنگرها ادامه داره. دیگه دوران عوض شده و شما مذهبی ها باید بشینید عقب و دین و اعتقادات رو به همون کارهای فردی و مسجد اختصاص بدید و امور اجتماع و سیاست رو به دست کسایی که معتقد به سکولاریسم اند بدید. از وقتی شما دین رو تو سیاست و اداره حکومت دخالت دارید وضع ما همین شده که می بینید. مگر ما چه چیزمون از این چشم آبی های اروپایی و غربی کمتره؟ خب ما هم دلمون می خواد پیشرفته و متمدن باشیم. اونها از وقتی دین رو کنار گذاشتند اینقدر پیشرفت کردند، ما هم باید همون راه رو بریم.
البته این رو هم بگم که خود این کشورهای غربی هم بدشون نمیاد که کشورهای جهان سوم بالا بیاند و رشد کنند. حالا ببینید بعد که ما موفق شدیم و مشکلات اقتصادی رو برطرف کردیم و یک کشور متمدن ساختیم، اون موقع است شما می فهمید و رو سیاهی به ذغال می مونه.
👇👇👇 ادامه ...
...
👨🎓 آقا سهیل! میشه یه سوال از شما بپرسم؟
- سهیل: آره، اصلا ما اومدیم سوالات مردم رو جواب بدیم.
👨🎓 ما الان چندمین کشور جهان سوم ایم که غربی ها خیلی دلشون می خواهد ما رو متمدن و سکولار کنند؟ آیا اولین کشور هستیم؟
- سهیل: نه، اولین که نیستیم چون غربی ها خیلی ساله دارن برای متمدن شدن کشورهای دنیا کار می کنند.
👨🎓 پس کار برای قضاوت راحت تر شد، چون میتونیم نتیجه کار و دستپخت این غربی ها رو تو این کشورها، و صداقت شون را ببنیم. چند تا کشوری که غربی ها خیلی محبت کردن طرح دین زدایی و سکولاریسم رو تو اونجا اجرا کردن و شبیه ما مسلمان هستند، همین کشور مصر و ترکیه وتونس است.
خوبه ببینیم الان وضعیت استقلال این کشورها و میزان وابستگی اونها به همین کشورهای غربی چقدره؟ اقتصاد و علم و فن آوری این کشورها در چه حالیه؟ مهمتر اینکه فرهنگ غربی چه سوغاتی برای مردم این کشورها و خانواده های اونها به همراه آورده؟
🔹 حمید یه کم مکث کرد و بعد گفت: آقا سهیل می خواهی شما بگی یا من بگم؟ سهیل که به نظرم همین اول کار یکم کم آورده بود و می خواست مهماتش رو جمع کنه تا یه ضربه کاری بزنه گفت: حالا شما نظرت رو بده منم میگم.
👨🎓 حمید ادامه داد: یه نگاه به وضعیت بد این کشورها تو شاخصه هایی که گفتم نشون میده کشورهای غربی نه تنها در حرف هاشون صداقت نداشتن، بلکه به دنبال فریب و سلطه استعماری بودن. شگرد اونها هم این بوده که ابتدا این فکر رو تو مردم این کشورها القا می کردند که باید برای رسیدن به پیشرفت از دینتون دست بردارید و بعد سکولاریزه کردن کشور رو تو دستور کار گرفته و یه فرد سکولار رو تو اون جوامع سر کار می آورند و این طوری به اهداف استعماری و چپاول اون کشورها می پرداختند.
- سهیل: اصلا معلومه شما چرا اینقدر به این کشورهای غربی بدبینی؟ چپاول یعنی چی، استعمار یعنی چی؟ کجا یه نیروی نظامی اونها تو این کشورها حضور داره؟ اتفاقا برعکس مردم این کشورها خودشون دارن کشورشون رو اداره می کنند. همینه که میگم این فکرهای پوسیده و قدیمی رو باید کنار زد و درهای کشور رو به سوی دنیا باز کرد.
👨🎓 آقا سهیل! شما چیزی به نام استعمار نو شنیدی؟ بابا، الان که خیلی کم یه کشور رو به صورت نظامی اشغال می کنند، بلکه بیشتر از راه فکر و اندیشه وارد شده و افکار اون کشور رو اشغال می کنند و بعد اونها رو به بردگی فکری در میارن. اون موقع است که به راحتی و توسط خود همون مردم، ثروتها و منافع طبیعی و انسانی آنها را به غارت می برند.
- سهیل: آخه چرا شما واضحات رو انکار می کنی؟ مگر غربی ها از وقتی دین رو شستن و کنار گذاشتن اینقدر رشد نکردند؟
👨🎓 چرا این حرف تا حدودی درسته، اما میدونی اشکال کار کجاست؟ اینه که میان دین مسیحیت و اسلام خیلی فرقه. دین مسیحیتی که تحریف شده و ضد علم و دانشمندان بود کجا، و دین جامع اسلام با این همه تاکید به کسب علم و دانش کجا! اتفاقا همان طور که خود غربی ها هم اذعان کردند، نقطه شروع پیشرفت اونها در علم و فن آوری، آشنایی با آموزه ها اسلامی بوده که توسط ترجمه متون دانشمندان اسلامی به اونها رسیده.
ببین آقا سهیل، اگر یکم دقت کنی می فهمی که چرا اونها سعی می کنند اخلاق و حجاب و بقیه آموزه های دینی رو از ما بگیرند. آیا برای اینکه ما ترقی کنیم؟ زهی خیال باطل، نه! اونها می دونند که عمل به همین آموزه ها باعث رشد ما شده و همین ها جلوی اهداف سلطه جویانه اونها را گرفته، به همین خاطر هر جوری شده می خواهند اینها رو از ما بگیرن.
🔹 بحث که به اینجا رسید، سهیل که دیگه مهماتش تو این بحث تموم شده بود، دست پیش گرفت که پس نیفته، برای همین سریع بحث رو عوض کرد و یه حرف دیگه رو شروع کرد.
👈🏻 این داستان ادامه دارد ...
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص198 – 201 و مقاله کارنامه سیاه سکولاریسم، عبدالعزیر سلیمی، ندای اسلام، سال ششم، ش 24
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی
⭕️ با موضوع مهدویت : جریان انحرافی احمد بصری
👈🏻 قسمت پنجم:
| روشهای احمد بصری در اثبات ادعاهای خود (1)
🔹 احمد بصری، برای اثبات ادعاهای بیاساس خود از روشهای نادرست و مغالطه آمیزی استفاده میکند که به نقل و نقد آنها میپردازیم: (در این بحث از کتاب «ره افسانه» نگارش محمد شهبازی، بسیار بهره گرفته شده است)
🔺 1. استفاده از روایات غیر معتبر و جعلی
🔹 احمد بصری و برخی از هواداران او برای اثبات ادعای بیاساس خود به روایاتی جعلی و فاقد اعتبار استدلال کردهاند؛ روایاتی که در منابع روایی متقدم از آنها خبری نیست، بلکه از برخی کتابهای متأخر یا معاصر نقل شده است، بدون اینکه اعتبار آنها ثابت شود. در اینجا دو نمونه را بازگو میکنیم.
🔍 ادامه👇👇
...
🔺 روایت رسول خدا(ص) در مورد پادشاه عربستان!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 از مسند احمد ابن حنبل از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمود: «یحکم الحجاز رجل اسمه اسم حیوان، اذا رأیته حسبت فی عینه الحَوَل من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئا، یخلفه له أخ اسمه عبد الله، ویل لشیعتنا منه –أعادها ثلاثاً- بشرونی بموته أبشرکم بظهور الحجة (مأئان و خمسون علامة حتی ظهور الإمام المهدی، ص137): بر حجاز (عربستان) مردی که اسمش، اسم حیوان است، حکومت میکند [فهد= یوزپلنگ]. اگر از دور به او نگاه کنی، در چشمش انحراف میبینی؛ ولی اگر به او نزدیک شوی، در چشمش مشکلی نمیبینی. جانشین یا خلیفهاش برادرش خواهد بود که اسمش عبدالله است. وای بر شیعه ما از دست او (پس این جمله را سه بار تکرار کرد). بشارت مرگش را به من بدهید، تا شما را به ظهور حجت، بشارت دهم.
در این روایت از مرگ پادشاه عربستان، به عنوان یکی از نشانههای ظهور امام زمان(ع) خبر داده شده است که احمد بصری آن را بر ملک فهد منطبق کرده است، زیرا فهد به معنای «یوزپلنگ» است (دابّة الارض و طالع المشرق، ص 34)
به اعتقاد آنان، بر اساس این روایت، ما در عصر ظهور قرار داریم، پس قطعاً بایستی امام مهدی(عج) یا وصی و رسول ایشان و یا امر ایشان ظهور کرده باشند (وصی و رسول الامام المهدی(عج) فی التوراة و الانجیل و القرآن، ص 25 (با تعلیقه شیخ صادق محمدی) – این جزوه پاسخ به سؤالات یک زن مسیحی از احمد بصری او میباشد).
🔺 نقد
✅ 1. در منابع تبلیغاتی طرفداران احمد، اولین منبع نقل این روایت، کتاب «مأتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام المهدی(عج)» اثر محمد علی طباطبایی حسنی میباشد. با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی، روشن میشود که این روایت، وجود خارجی ندارد و تا کنون کسی آن را ذکر نکرده است. جالب اینکه نویسنده کتاب «250 علامت» نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا(ص) چنین میگوید:
هذا الخبر نقله إلیَّ أحد الفضلاء المطلعین (مأتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام المهدی، ص 137)؛ این خبر را یکی از فضلای مطلع! برای من نقل کرده است.
نویسنده کتاب «250 علامت»، اعتقاد دارد که نیازی به بررسی و جدا کردن روایات معتبر از غیر معتبر در مباحث مهدوی وجود ندارد (همان، ص 10) و با همین نگاه، به سخنانی عجیب منسوب به اهل بیت(ع) اشاره میکند و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده است، خود را از یاران امام زمان میداند و معتقد است که در حیات او ظهور اتفاق خواهد افتاد (همان، ص 202).
✅ 2. علایم ظهور از حیث نزدیکی و دوری به زمان ظهورو نیز از حیث حتمی و غیر حتمی (بدا پذیری و بدا ناپذیری) دو گونهاند. صرف نظر از عدم اعتبار روایت مزبور، دلالت آن نیز در گرو این است که از علایم حتمی و نزدیک زمان ظهور باشد و اثبات آن دلیل معتبر میخواهد.
🔍 ادامه👇👇
...
🔺 روایت خلع حاکم مصر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 عن علی(ع)... صاحب مصر علامة العلامات و آیته عجب، لها أمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر اسم الجد، إن خرج من الحکم، فاعلم ان المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا الیه فی قباب السحاب (الطائرات) أو ائتوه زحفاً و حبواً علی الثلج (المفاجأه، ص 412)؛ امام علی(ع) فرمود: صاحب مصر علامت علامتها است و نشانه او آن است که دارای امارت (حکومت) است. قلب او، حسن است و سر او محمد و نام جدش را تغییر میدهد. اگر از فرمانروایی بیرون رفت، بدانید که مهدی درهای شما را خواهد کوبید. پس قبل از آنکه درهایتان را بکوبد، به سوی او –ولو بر روی ابرها- پرواز کنید یا سینه خیز بر روی برف (یخ) بشتابید.
هواداران احمد بصری گفتهاند: مراد از پادشاه مصر، «محمد حسنی سید المبارک» میباشد که ابتدای نام او محمد، و وسط آن حسن است، و با حذف نام جد خود یعنی «سید» به صورت «محمد حسنی مبارک» خوانده شده و اکنون از حکومت خلع گردیده است؛ در نتیجه، مهدی باید درب خانه شما را زده باشد که آن هم احمد بصری است! (ادله جامع یمانی، ص 11).
🔺 نقد
✅ اولاً: سایتهای رسمی احمد و منابع تبلیغاتی او، آدرس این سخن را کتاب «ماذا قال علی(ع) عن آخر الزمان» تألیف سید علی عاشور، دانستهاند؛ در حالی که اولین منبع این سخن را باید کتاب «المفاجأة بشراک یا قدس» تألیف محمد عیسی داود ذکر کرد. نقطه اشتراک این دو کتاب، این است که هیچ یک از منابع معتبر و مصادر اولیه نقل حدیث نیستند و با توجه به اینکه این افراد خود نیز از معاصران بوده و امیرالمؤمنین(ع) را درک نکردهاند، باید از منبعی معتبر آدرس دهند که چنین اتفاقی نیز رخ نداده است.
✅ ثانیاً: گویی مراد نویسنده کتاب المفاجأة، از عبارت «إن خرج من الحکم» سقوط و خلع نیست؛ بلکه اعتقاد دارد که صاحب مصر و محمد حسنی مبارک برای زمینه سازی ظهور، خروج و قیام کرده و از زمینه سازان ظهور مهدی(عج) است. وی، در قسمتی از کتاب خود، یکی از زمینهسازان ظهور را به نقل از جفر علی(ع) چنین معرفی میکند:
مصر سند المهدی، ... و الذی فلق الحبّة و برء النسمة أنه للممهد للمهدی و هو عالی القد، أحمر الخد، ملیح الصورة، یغیر اسم الجد... (المفاجأة بشراک یا قدس، ص 373): مصر پشتوانهای برای مهدی است. قسم به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، این سرزمین برای زمینهساز ظهور مهدی است. او بلند بالا، سرخ رو و ملیح است. اسم جدش را تغییر میدهد.
در جایی دیگر، گفته است: و الملک رجل یکنی المنصور، أبیض الوجه، مشربا بحمرة، أزهر الجبین، کبیر السن، لکنه قوی الجسد، و حاد الذکاء، یقال له «صاحب مصر»... و هو یسبق خروج فتی من الجزیرة العرب یسمی المهدی... (همان، ص 379): ملکی میآید که منصور و پیروز است، صورتش سفید مایل به سرخی است، پیشانی نورانی دارد، سنش بالا، اما دارای جسمی قوی است، و هوش بالایی دارد. او را صاحب و حاکم مصر میدانند و قبل از خروج جوانی از جزیرة العرب که مهدی نامیده میشود، خروج خواهد کرد.
✅ ثالثاً: اشکال دلالی وارد بر استدلال قبل، بر این استدلال نیز وارد است. عبارت «سیطرق ابوابکم» نیز بیانگر وقوع ظهور در آینده است نه در زمان حال.
#گزیده_های_اعتقادی
#جریان_انحرافی_احمد_بصری
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 برگرفته از کتاب مهدویت، استاد ربانی گلپایگانی،
•┈┈••✾••┈┈•
🌐@kharejkalam
📜 #مجموعه_حکایت_های_اعتقادی
ــــــــــــــــــــــــــــ
💠 این قسمت: «دلت پاک باشه»، یه جمله سکولاریستی
ــــــــــــــــــــــــــــ
👨🎓 سلام مسعود، چقدر کم پیدا شدی؟ یه وقت ها، جلسه هیات و قرآن خوانی هم می آمدی اما چند وقت دیگه نمی آیی.
🧔 وقت نمی کنم، گرفتار کار تو شرکت شدم. اصلا تو چرا اینقدر تو این برنامه ها شرکت میکنی.
👨🎓 حالا نیامدنت مشکل نیست اما از وقتی رفتی تو شرکت، انگار یه خورده حرفهات تغییر کرده؛ درست میگم یا نه؟
🧔 راست شو بخواهی آره. یک نفر تو شرکت ما کار می کنه که خیلی آدم خوب و مردم داری است. تو کارش اصلا کلک و حقه نیست و خیلی دستش پاکه، اما نماز و روزه نمیگیره و به اینها اعتقادی نداره، وقتی هم بهش میگی، میگه اون چه مهمه انسانیت است و مهم اینه که دل آدم پاک باشه.
الان به نظرت این آدم بهتره یا اون مسئولی که میگن روی در اتاقش نوشته بود بدون وضو وارد نشوید و بعد هم همیشه چفیه می انداخت و نمازش نیم ساعت طول می کشید، اما یک دفعه معلوم شد چند هزار میلیارد پول بی زبون رو اختلاس کرده و رفت کانادا. راست شو رو بخواهی من هم فکر می کنم، مهم انسانیت است، حالا طرف نماز خوند یا نخوند، انسانیت هم به مردم داری و دل پاکه، و به سجاده و تسبیح و مهر نیست.
👇👇👇 ادامه ...
...