|🌻🚜|
خداوند🌿✨
هَمیشہحواسشبھمونهست
فقطبعضۍوقتھادیرترمیرسھ
قوۍتر بِشیم🎧🌻
#خداےدلم♥
#ازخدابه_خالق
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
دوستِ من این نامه رو بخون👇
نامه نوشته بود :💌
" برادر رزمنده سلام ، من یک دانش آموز دبستانی هستم . خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم .
با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم . قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم ، اما قیمت آنها خیلی گران بود ، حتی کمپوت گلابی که قیمتش 25 تومان بود و از همه ارزان تر بود را نمی توانستم بخرم .
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست . در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم برداشتم و چند بار با دقت ان را شستم تا تمیز تمیز شد . حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم ، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمکی کنم."
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند ، آب خوردنی که همراهش ،ریختن چند قطره اشک بود...
#الگو
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#رمان_هوای_من
#قسمت_شصت_و_دوم
مژده رفت!
مژده ای که آخرین بهانه اش برای رفتن این بود که بالاخره دولت آمریکا پنج سال خرج من و مسعود کرده است و حرام خواری است اگر آنجا نمانیم و من به طعنه گفته بودم پس این هجده سال که ایران خرجت را داده تا درس بخوانی و بیست و پنج سال هم آب و خاکش خرج رشد تو و مسعود شده است اگر کسی ندید بگیرد...
مژده مبهوت نگاهم کرده بود. آخرین نگاهش بعد از امضای طلاقش همان بود. بیست و پنج سال ایران را هتل دیده بود و آمریکا را مهد مادری اش در پنج سال...
نتوانست جوابم را بدهد. مسعود فقط گفته بود که آنجا تا قران آخر پول تحصیل و محل سکونت و خدمات و... را ازشان گرفته اند و حتی به ازای درسی که خوانده اند پروژه های مفتی دولتی انجام داده است...
بچه ها را هم گذاشت پیش مادر... به مسعود گفته بود تجربه ی زندگی کنار تو بی نظیر بود... زن بی نظیری بود! در حرف البته نه در درست زندگی کردن...
محبوبه چند روز فقط گریه می کرد و من مدام بچه ها را بیرون می بردم تا نه مادر دق کند و نه مسعود دو تا درد از پا درش بیاورد. شب به اصرار بچه ها ماندیم خانه ی مادر. هادی قیافه ی مردانه می گیرد و اصلا بی تابی نمی کند اما هدی را فقط روی پای مسعود می شود آرام دید.
هدی و بشری و مریم کنار محبوبه و مادر می خوابند و من می روم اتاق مسعود که دارد با لپ تابش کار انجام می دهد.
خانه را داد به مژده به جای مهریه و زحمت های این سال ها و حالا ساکن خانه ی مادر شده است. همه ی این اتفاق ها سر هم شد یک هفته.
#بخوانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
کلامی از نهج البلاغه:
دنیا خانه آرزوهایی است
که زود نابود میشود
وکوچ کردن از وطن حتمی است.
دنیا شیرین و خوش منظر است
که به سرعت بسوی خواهانش میرود، وبیننده را می فریبد،
سعی کنید با بهترین زاد وتوشه از آن کوچ کنید وبیش از کفاف ونیاز خود از آن نخواهید وبیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.
خطبه۴۵
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#نیامده_ایم_که_بمانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤
😭😭خدا به نوکرات بده ،صبر
چرا؟؟ بی حرمی◾️
🏴 شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی بر مدافعان حیا و عفت تسلیت باد😭
#یا_امام_حسن_مجتبی
@khatdost
9_انتظار یعنی:
●•. با شھیدان راه
وصال یار را پیدا کنیم . . .•●
💖
#مهدویت
#اللهمعجللولیڪالفرج
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
•°.|🥀
یادش بخیــࢪ
پارسال اربعین پوستر های
[تمام قدم هایم نذر تعجیل در ظهورت]
پشت ڪولہ هامون خودنمایی میکرد :)
+اما امسال لایق دیدار نشدیم🙃💔
از کم لیاقتی ماست🙁
بخاطر گناهامونه😔
-ولی آقــا جان
یاصاحب الزمانعج💚
شما نائب الزیارة تک تک جامونده ها باشین😔✋🏻
پ.ن: ان شاءالله باظهور آقــا کرونا نابود میشھ
و راه ها باز میشہ😍
و کاروان کاروان همراه اماممون😌❤️
راهے مشایھ میشیم ツ
#اگهکمترگناهکنیم😊
#مهدویت
#اللهمعجللولیڪالفرج❤️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
.
.
اسموتی انبه و توت فرنگی
برای درست کردنش...
یدونه انبه درشت و با نصف لیوان ماست خامه ای و ۱ق عسل تو مخلوط کن میریزید تا یکدست بشه و نصف ظرف مورد نظر و باهاش پر میکنید، حالا نصف لیوان توت فرنگی و با نصف لیوان ماست خامه ای و ۳،۴ق شیر و تو مخلوط کن میریزیم و نصفه دیگه ظرف و پر میکنید و نوووش جانتون😍😋🥭🍓
.
برای قرتی شدنش... ابتدا یه توت فرنگی و برش نازززک بزنید و بچسبونید به دیواره ظرف، و اینکه من دوتا ترکیب و با قیف ریختم تو ظرف که به دهنه ظرف نخوره و تر و تمیز باشه.
🍲 #هنر_مهارت
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#روایت_انتظار
🔸️امام حسین علیهالسلام:
🔸️سوگند بہ خدا خون من از جوشش باز نمیایستد تا خداوند مهدی عجل الله تعالی فرجه را برانگیزد.
📚بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۹۹
💠💠💠
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
ادامهمهارت های کنترل ذهن:
در مورد تواناییهای خود خوشبین باشید
شاید فکرکنید که اگر در ارزیابی تواناییهایتان دقیق باشید، بهتر میتوانید خویشتندار باشید. با این حال، مطالعات نشان داده است که خوش بینی زیاد در مورد تواناییها در کنترل رفتار بیشتر به شما کمک میکند.
خوشبین باشید، به خود بگویید که موفق خواهید شد و مدام ذهن خود را در این مورد کنترل کنید حتی اگر در زمانهایی واقعا به این موضوع باور ندارید.
همچنین زمانهایی را به یاد بیاورید که توانستهاید همانطور که میخواهید ذهنتان را کنترل کنید. تنها بر روی موفقیتهایتان تمرکز کنید و به زمانهایی که در کنترل رفتار خود ناموفق بوداید توجه نکنید.
کنترل خود - کنترل ذهن - کنترل فکر
#علمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#رمان_هوای_من
#قسمت_شصت_و_سوم
- مسـعود وجدانـا داوری مقالاتـت رو جمـع کن فـردا روز پرکاری دارم.
- می تونی یه جای دیگه بخوابی.
حرف زوردار از آدم بی زور خیلی زور دارد. تا به خودم بجنبم که لپ تاب را بردارم دستم را می گیرد و می پیچاند. حرف زوردار از یک استاد خیلی هم به جاست. کنارش دراز می کشم. ترجیح می دهم بیشتر کنارش باشم. بیشتر ببینمش و بیشتر...
ذهنم را خفه می کنم، مسعود حتی اگر درد هم بکشد باید به خاطربچه هایش زندگی کند.
دنیا خوشی اش چسبیده به ناخوشی، هنوز لبخند لذتی که بردی روی صورتت است که زجر سختی، ماتت می کند.
مسعود نه آدمی است که با خوشی ها، مستی کند و نه آدمی که با سختی ها ضربه فنی شود.
چند روز نشست و حرف های مژده را گوش داد. من اگر بودم شاید مژده را اعدام می کردم، اما مسعود فقط گفته بود:
- دوسـتت دارم، امـا نمی تونسـتم از عقیـده ای هـم کـه دارم بگذرم، بمونی... روی سرم جا داری! حتی اگر آدم بی اعتقادی هم بودم بازم به خاطر این آب و خا ک برمی گشتم.
کاش مژده توانسته بود چهار تا دلیل قانع کننده بیاورد، دو تا بدی از مسعود دیده باشد، کاش مسعود گذاشته بود گاهی زندگی به کام مژده نباشد، کاش مژده می فهمید که دنیا هست و رنج هایش، فرار تنها راه را سخت تر می کرد.
هر جا هم که برود آسمان همین است و زمین می چرخد. گاهی شب است و تاریک، گاهی روز است و روشن. شب و روز را نمی شود تغییر داد اما می شود قابل استفاده کرد.
#بخوانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این چنین پیغمبری
با این معجزات بزرگ رو
از دست دادیم.....
رحلت پیامبر اکرم ص
تسلیت ⚫️
اثبات علمی
شکافتن ماه
(معجزه شکافتن ماه توسط پیامبر ص
در قرآن کریم)
توسط امریکایی های سفرکرده به کره ماه باصرف هزینه های بسیاااار....
ب امید اعتقاد بیشترمون
به قرآن کریم🌸
@khatdost
#یاایهاالرئوف 🌹🍃
از پنجره فولاد شفا مےگیرم
هرچیز،بخواهم از شما مےگیرم
این قصہ سرانجام خوشے خواهد داشٺ
چون از تو براٺ ڪربلا مےگیرم
🏴 #شهادت_امام_رضا(ع)
#تسلیت_باد 🥀
@khatdost
مداحی آنلاین - زائر توام و با حرمت تو مانوسم - سیب سرخی.mp3
4.54M
🔳 #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴زائر توام و با حرمت تو مانوسم
🌴خدارو شاکرم که دادی اسم پابوسم
🎤 #حسین_سیب_سرخی
⏯ #شور
@khatdost
⚠️ #ٺلݩگراݩھ |
همه فکر میڪنند چون
گرفتارند به خدا نمیࢪسند ؛✨
اما چون به خــدا نمیرسند گرفتارند !
#میࢪزا_اسماعــیل_دولابــۍ(ره)
#ازخدابه_خالق
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
اگر از دست کسي ناراحت شديد،
دو ركعت نماز بخوانيد،
بگوييد: خدايا! اين بنده تو حواسش نبود،
من گذشتم. تو هم ازش بگذر ...🧡
#شهید_حسن_باقری
#الگو #یک_نمونه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
photo60125552.jpg
104.1K
سارا
جوزف هستم
از انگلیس😊
#مسلمان_شده
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost
#رمان_هوای_من
#قسمت_شصت_و_چهارم
حال مادر مهدوی بهتر میشود و میرویم باغ!
بطری را میچرخانیم سرش میایستد مقابل مهدوی، فریاد شادی
همه هوا میرود. افتاد در دام.
- جرئت یا حقیقت؟
لبی هم میکشد، مکثی میکند... ناچار است که یکی را انتخاب کند:
- حقیقت!
دعوا میشود بینمان که کی سؤال کند. سؤال برای من است به کسی نمیدهم، خفه که میشوند زل میزنم توی چشمانش و میپرسم:
- قبـل از ازدواجـت بـا دختـری ارتبـاط نداشـتی کـه بـهش علاقـه پیدا کنی؟
وحید میگوید:
- راحتش کن دیگه، آقای مهدوی دوست دختر نداشتی؟
لبخند میزند و میگوید:
- دوست دختر نداشتم، ارتباط هم نداشتم که علاقه پیدا کنم.
ابرو در هم میکشم و میگویم:
- آقا! قرار شد حقیقت رو بگید، دو در نکن دیگه!
شانه بالا میاندازد و میگوید:
- دروغ نگفتم!
وحید با خنده میپرسد:
- یعنی هیچ وقت دلتون هم نمیخواست؟
- آ آ... قراره یه سـؤال بود دیگه! یه سـؤال کردید جواب دادم، دو تا قرار نبود و بطری را میچرخاند.
#بخوانیم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@khatdost