eitaa logo
ناگفته هایی از اسارت
256 دنبال‌کننده
35 عکس
48 ویدیو
0 فایل
بیان خاطرات اسارت آزادگان ۸ سال دفاع مقدس، با هدف آموزش و بازخوانی فرهنگ ایثار و مقاومت و اشاعه این فرهنگ بین افراد غیر آزاده و نسل‌های بعد از جنگ ارتباط با ادمین: @Ganjineh_Esarat بیان خاطرات: @Khaterat_Revaiat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹دهه فجر در اسارت سال پنجاه نه در یکی از زندان های بودیم. اوضاع بسیار بد و ما هم بی تجربه بودیم و هیچ گونه امکاناتی نداشتیم. نه لباسی، نه وسائل بهداشتی!! همه دارایی ما نفری یک بشقاب پلاستیکی بود و چند عدد آفتابه و هر نفر یا دو نفری یک . ما صد و هشتاد و سه نفر بودیم در هفت اتاق. دو اتاق بزرگ و پنج اتاق کوچک . جا بقدری تنگ بود که ما نمی تونستیم سرهامون را از یک طرف بذاریم. یک در میان سرهامون را برعکس هم می گذاشتیم تا بتونیم بخوابیم. اگر شب کسی می چرخید و یا بلند می شد حتما بغل دستی هاش را بیدار می کرد. ما حتی تیغ برای اصلاح سروصورت نداشیتم. همه مثل درویش ها شده بودیم. در یه همچو وضعی دهه مبارکه فجر هم از راه رسید. البته آن موقع هنوز "دهه فجر" نمی گفتند. دومین سالگرد پیروزی اوضاع بقدری سخت بود که نمی شد کاری کرد، الا این که دور هم بشینیم و از و آن روز ها برای هم تعریف کنیم. دلمان میخواست جشن بگیریم و مثل ملت شیرینی پخش کنیم، اما چه میشد کرد. پنج ماه بود که حتی به چشم خود چای ندیده بودیم! ولی با همه این مشکلات و کم بودها، بچه ها دست بردار نبودند. برادران که اکثریت جمعیت زندان را داشتند، دست بکار شدند و تاتری را آماده کردند و با آویزان کردن چند پتو صحنه آماده شد. زحمت این کار با بود. ( روحش شاد) . تاتر اجرا شد و در بیخ گوش دشمنان بعثی جشن پیروزی انقلاب برگزار شد و همگی در این جشن شرکت کردند. گر چه خیلی سخت بود ولی این اولین جشن پیروزی انقلاب در اسارت بود که بخوشی گذشت ودشمن بعثی نیز متوجه نشد. راوی (قزوینی) ❓سوالات و پیشنهادات https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat ✍️روایت خاطرات https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat 📌کانال ناگفته هایی از اسارت https://eitaa.com/khaterate_Azadegan