هدایت شده از چشمه جاری
🔶 یکی از علاقهمندان استاد صفایی، ایشان را با تعدادی از دوستان برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرده بود.
🔶 وقتی به منزلش رسیدیم، صاحبخانه هنوز نیامده بود. پسرش در را باز کرد و گفت: بفرمایید داخل، در همین حین صاحبخانه رسید
🔶 به پسرش گفت: بابا بدو، پسرک دوید داخل خانه، ما نفهمیدیم منظورش چیست؟
🔶 از پله های حیاط که بالا می رفتیم، دیدیم پسرش یک قالیچه که عکس زنی در آغوش مردی که جامی از می به دست داشت نشان می داد، جمع می کند.
🔶 استاد صفایی هنگام خروج، صاحبخانه را به کناری کشید و آهسته به او گفت: خانه ات به گونه ای باشد که اگر روزی امام زمان علیه السلام خواست وارد شود، معطلش نکنی.
🔶 چه احتیاجی است که قالیچه روی قالی بیندازی آن هم با چنین نقش هایی⁉️
📕 حکایت ها و هدایت ها ص ۴۲
🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از ذکری
خسته شدم یعنی چی__۲۰۲۱-۰۴-۰۴_۱۲-۲۶-۲۶.mp3
1.79M
بسم الله الرحمن الرحیم
📝عنوان یادداشت: #یعنی_چی
🔷بله، با خود شما هستم،
🔷شمایی که کار تربیتی میکنی!
🔻خسته شدی؟
🔻دیگه اون شور و شعف اولیه رو نداری؟
🔻مراجعه های مختلف امونت رو بریده؟
🔻هزارتا محبت و دلسوزی کردی، دهن کجی بهت کردن؟
🔻اونی که کلی براش وقت گذاشته بودی رفت و پشت سرشم هم نگاه نکرد؟
🔻کلی خون دل خوردی براشون، تهش یه دونه اش هم نشد که بشه؟
🔻قدر زحماتت رو نمیدونن؟
🔸نه عزیزم، بایا کن چیه!
🗣بجاش کلیپ بالا رو گوش بده، با دقت!
🔸بعدش یکم فکر کن، ببین رو چه حسابی این مسئولیت سنگین رو قبول کردی؟
🔸رو چه ستونی این سقف بلند را بنا کردی؟
❌ جوها، مثل مسجد محل، رفقام...
❌ جو کار فرهنگی و تربیتی و اصلاح کردن بقیه
❌جو این که یه کاری برا انقلاب بکنم
❌انگیزه مالی
❌جایی دیگه رام نمیدادن
❌بابام مربی بود
❌از مربی امون خوشم میومد میخاستم مثل اون بشم
❌کانون توجه قرار بگیرم
🔰یه کلام، بار سنگین انبیا، ستون های محکم و عمیق و استوار میخواهد.
🔰اگه نداریم به فکرش باشیم❣
#ویژگی_های_مربی
#رسالت_انبیا
#ضرورت_تربیت
🔰 به ذکری بپیوندید...
🆔 https://eitaa.com/zeekra
هدایت شده از مؤسسهٔ لیلةالقدر تهران
#معرفی_استاد_علی_صفایی ۸
❇️ زوایای پنهان زندگی استاد علی صفایی حائری
🎙 مصاحبۀ سایت مشرق نیوز با حجتالاسلام والمسلمین سیدمجید پورطباطبایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
🗓 ۳ اسفند ۱۳۹۹
🍃 مصاحبهای خواندنی و زیبا:
https://b2n.ir/y55555
☘️ @EinSadTehran
🌐 Einsadtehran.ir
هدایت شده از مجتبی وافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰کدام سنگر
◀️ آقا ما دوست نداریم شما درد بکشید ، یه چیزی بگید آرام بشیم❗️
🔸آرام باشید! من راحتم ، نگران نباشید
🔸داریم میریم من دارم حرکت رو می بینم
🔸این حوادث ، مشکلات طبیعیِ در راه رسیدن به قله ست
🔸این انقلاب چیز عجیبی ست ،حالا حالاها برای ارباب های دنیا دردسرها خواهد داشت💪
♦️هنوز اول کار... !🤔
✅ من و شما کجای کار انقلابیم⁉️
⁉️ آیا کانالگردی و فوروارد مطالب پراکنده یعنی پای کار انقلاب ایستادن!
⁉️ آیا نقد این و اون و گفتگو درباره هر خبر کوچک سیاسی توی گروه مجازی ، میشه انقلابی بودن!
⁉️ آیا هر عملیات جمعی و با هر جو خوبی همراه شدن ، شد مهمترین سنگر انقلاب!
⁉️آیا صرف طرح مباحث نظری و عدم توجه به پیوست عملیاتی و اثر اجتماعی آن ، یعنی انجام وظیفه انقلابی!
✅ به نظر باید از #نگاه_آقا راهبردها و برنامه های ایشان را کشف کرد و #اثرگزارترین و #خالیترین سنگر را پیدا کرد و #شبانه_روزی در آن سنگر ایستاد تا ....
منهم من قضی نحبه و من هم من ینتظر🤲
#تربیت_انقلابی
#هدف_تربیتی
🆔 @m_vafi
هدایت شده از ذکری
بسم الله الرحمن الرحیم
📝عنوان یادداشت: #گام_های_تاجرانه
❤️سلام مصطفی!🌹
🔰خوشبحالت که نظام فکری و معرفتی ات سر صحنه ی عملت حاضر بود.
🔰خوشبحالت که فهمیدی داری تو این دنیا خرج و #مصرف میشی.
لحظه لحظه ات، حرکت و سکونت، کلام و سکوتت، همه انتخاب هایی هست که تو داری مصرفشون میشی.
🔰تو خودتو #خوب_دیده_بودی.
#سرمایه عظیم ات رو هم همینطور.
مصرف شدن ها، رفت و آمدهای وجودت را هم خوب دیده بودی.
🔰مصطفی، چگونه فهمیدی #قدر خودت رو؟
🔰خوشبحالت، هم خوب #مشتری های این عالم رو شناخته بودی و خودت رو به کسی فروختی که از همه بیشتر سود میداد و هم #بازاری برای عرضه سرمایه وجودت انتخاب کردی که تحمل این سرمایه عظیم رو داشته باشه و برای بی نهایت سود بدهد.
🔺مصطفی به جان خودت که جانمی، #گام_های_تاجرانه ما در گل مانده.
🔺دستگیری کنید از ما در راه ماندگان!
🔺راستی مصطفی، میهمانی دارد شروع میشود؛ اما ما به بازی مشغول شدیم و لباس های مهمانی را کثیف کردیم.
🙏به مادرمون، صدیقه طاهره س سفارش مارو بکنید... آخه مادر میتونه کاری کنه، حتی اگه اون بچه مثل من رو سیاه باشه.
#چمران
#شعبان
#رمضان
#اللهم_ان_لم_تکن_غفرت_لنا_فی_ما_مضی_من_شعبان_فاغفرلنا_فی_ما_بقی_منه
🔰 به ذکری بپیوندید...
🆔 https://eitaa.com/zeekra
هدایت شده از چشمه جاری
♦️ من عادت کرده ام همیشه در اوایل ماه رمضان یک جمع بندی از دلم داشته باشم، ببینم بغض ها، کینه ها و خستگی هایم از چیست؟ به چی دل خوش کرده ام؟
♦️ بنابراین کسی که میخواهد از ماه رمضان بهره ای بگیرد، باید در اوّل ماه بنشیند و این دل و تَهِ کیسه را بتکاند، تا اگر رنجی از برادری، از دوستی، از کسی دارد، به یک حسابی آن را بتکاند و خالی کند و ببیند که در آن چیست؟
♦️ به خدا قسم! وقتی که آدم به دلش سر کشی می کند، دل او از انبار جحودها، از انبار یهودی ها، از انبارهایی که گاهی چهل یا پنجاه سال نمی دانند چه چیزی در آن هاست، از همه این ها پست تر است. این دل آدمی، رنج و ملالش، شادی و شَعَفش، از چیز هایی است که بیا و ببین!
📚 فوز سالک، ص 205
🆔👉 @cheshmeyejarie
سوابق اجرایی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدجعفر تجلی در مسجد مقدس جمکران
عضو هیئت امنا مسجد مقدس جمکران
موسس و مدیرعامل شرکت یاران فرزانه مسجد مقدس جمکران
موسس و عضو هیئت امنا صندوق قرض الحسنه سعید:
انا لله و انا الیه راجعون
و السابقون السابقون اولئک المقربون
خزان روزگار یکی از قدیمیترین و باوفاترین اصحاب و یاران شیخ فقیدمان را از ما گرفت.
آقای تجلی نیز به جمع افلاکیان پیوست تا با رفتنش حسرتی بر دلهای بازماندگان این خاک بگذارد.
ایشان از مدافعان و پا به رکابان ایام مهجوری استاد فقیدمان در سالهای پرآشوب حیات ایشان بودند.
خوشا به حالش بر این پر کشیدن و بدا به حال ما براین جدایی.
خداوند او را با اولیائش محشور فرماید.
آمین
مجید حیدری نیک:
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
ضایعه درگذشت حجه الاسلام تجلی رو به خانواده محترم ایشون وبازماندگان وهمه دوستان به خصوص به آقای لاجوردی تسلیت عرض می کنم
امیدوارم خدا ایشون را با اولیای خودش به خصوص استاد ومرادش صفایی عزیزمحشور بفرماید
وکیل:
قبل از کرونا حدود ۲ سال بو که هرهفته به اتفاق تنی چند از دوستان در منزل یا در محل کار ایشان جلسه صحیفه سجادیه بر گزار میشد خدا شاهد است که در تمام این جلسات ولایت مداری و عشق به اهل بیت علیهم السلام و اطاعت از حضرت آقا در کلام ایشان موج میزد و جلسه ای نبود که از استاد بزرگوارشان مرحوم حاج شیخ علی صفائی یاد نکنند روحشان شاد و یادشان گرامی باد انشاالله که با مولایشان امیرالمومنین علی علیه السلام محشورند
ماه طهارت
بعضى وقتها ابرى مى آيد، امّا نمى بارد. برق مى زند، امّا نمى بارد.
فرصتها را مى دهند، امّا ما بهره نمى گيريم. رمضان ها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چركها چيزى برايمان باقى نمانده است.
در همين شبهاى ماه رمضان، كه ما دور هم مى نشينيم و مى گوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى.
وقتى بچه بوديم، نزديك عيد كه مى شد، ما را به حمام مى فرستادند.
چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازى گوش. گاهى سه ساعت در حمام مى مانديم؛ آن هم حمام هاى قديمى كه خزينه داشت. همديگر را مى زديم و پوست همديگر را مى كنديم و صاحب حمامى چقدر ما را دعوا مى كرد! بعضى وقتها هم بيرونمان مى كرد، ولى وقتى مى آمديم خانه، پشت گوشها و پاهامان همه كثيف مانده بود. مادر ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوشها و آرنج هاى ما را نگاه مى كرد و مى پرسيد: اينها چيه؟! ما را
تنبيه مى كرد و گريه مى كرديم.
ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.
رمضان ها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشته ايم و جدّى نبوده ايم.
ماه رمضان كه شهر طهور، شهر تمحيص ، ماه طهارت، ماه شستشو است، اما ماه شستشوى ما نبوده است.
استاد صفائی / کتاب اخبات ؛ ص30 و 31
یک دوست:
حاج محسن آدم خوبی بود. ولایتی و دلسوز. پدرم براش احترام زیادی قائل بود. دستم را گداشت توی دستش و فرستاد قم. سن زیادی نداشتم. به واسطه حاجی با آقای صفایی آشنا شدم. هر دو اهل سیر و سلوک بودند. دیدن زندگی این دو سالک شور حرکت را در من مضاعف کرد. درب خانه هر دو باز بود، سفره هاشون پهن و گره گشایی از کار خلق الله ذکر مدام شان. حاج محسن در حالی که خودش مستاجر بود برای خانه دار شدن طلبه های زیادی اقدام میکرد. یک روز خدمتش رسیدم و گفتم: میخوام سیر و سلوکم را آغاز کنم.
حاج محسن گفت: غسل توبه کن، از تمامی گناهانت استغفار کن و خودت را به من بسپار. سمعا و طاعتا!
به فکر فرو رفتم. گفتم: یعنی تو به جای من فکر میکنی، میبینی و میگویی چه کنم؟
با سکوتش فهماند بله!
گفتم: پس خودم چه؟ مگر مغز من توی سر شماست؟ مگر خودم چشم ندارم؟ نه اینجوری خدا را خوش نمی آید. من میخواهم خودم ببینم، خودم بیاندیشم و خودم عمل کنم نه اینکه عمله و اکله دیگران باشم...
اینها حرف من نبود. شیخ چشمم را باز کرده بود. او میگفت خودت باید ببینی و بیاندیشی. خدا رحمتش کند. از نظر او سلوک من از خیلی وقت پیش شروع شده بود. از همان وقت که با خودم خلوت کرده بودم. از همان موقع که خودم را شناختم و فهمیدم چقدر می ارزم...
بخشی از خاطرات مرحوم تجلی رحمه الله علیه
✨«دغدغه ای که مدتی است گرفتارش هستم و بنا دارم آن را مطرح کنم این نکته است که که ما #حمل_امانت و #ادای-امانت نکرده ایم...
حرف در این است که این بچه هایی که در دامان ما بزرگ شده اند و #بچه_های_خودما هستند، چرا با #احساس-ما، با #معرفت_ما و با #اعتقاد_ما گره نخورده اند و با این همه #بیگانه اند. در جمع های ما، با اشک ها و با خنده های ما #بیگانه اند. گریه کردن های ما را نمی فهمند. در جمع ما می آیند، مأنوس و سرگرم هم می شوند، ولی بین ما و آنها #فاصله است...
چه چیزی در تو آمده که فرزند تو از آن بیگانه است؟ این #بصیرت را چه کسی باید منتقل می کرد؟
... چه چیزی را باید #تحصیل می کردی که نکردی؟ چه چیزی را باید #تبلیغ می کردی که نکردی؟ و #چگونه باید تبلیغ می کردی؟
دغدغه من این است که ما این #خط_انتقال_معرفت را #پاسداری نکرده ایم. #خط می گویم و نه نقطه؛ منظورم از خط مجموعه ای از کارها و فعالیت هایی است که باید انجام می شده و نشده است».
#تبلیغ_اسلامی
👌پیشنهاد مطالعه کتاب خواندنی و راهبردی #خط_انتقال_معارف از مجموعه سخنرانی های #مرحوم_علی_صفایی_حائری در #ماه_مبارک_رمضان http://einsad.ir/shop/page/4/ 🌷🇮🇷🌷
میثم:
و اما مرگ پایان نیست
آغاز دویدن هاست
در این سو، پاى ما آماده مى گردد،
با رنج و فشار و درد
در آن سو سخت مى تازیم،
تا آن مقصد بى مرز...
به نیمه رمضان که نزدیک میشویم
دلم پر میزند به ان سالها که آمدنت دوباره رونق میداد به رمضان دلهامان
حاج اقاصفایی
حاجی صفایی
و...
همه نامهایی که بهانه می شدن برای جلب توجه تو
و شما
دستهامان را میگرفتی و از خودمان واز خودت عبور میدادی
ودستهای دل وعقلمان را میگذاشتی در دستهای حضرت معصوم
در دستهای خدا
وگره میزدی ما را به حبل المتین به عروه الوثقی
عین صاد پشت جلد کتاب رشد
عین صاد پای شعرواره های حکمت خیز
دلم برای شنیدنت تنگ شده
و من حسرت زده ویرانی خویشم
در برابر ان همه مسئولیت و سازندگی که تو برایمان یادگار گذاشتی
..میثم...
مشهد مقدس
31.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 قرآنشناسی علی صفایی حائری
📽 سرمقالهٔ سوره در شب پانزدهم رمضان | سهشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
⏰«سوره، فصل قرآن کریم» | هر شب، ساعت ۲۲ | شبکه چهار سیما
#سوره #شب_پانزدهم #فصل_قرآن_کریم #قرآن_شناسی #نگاه_انتقادی
@sooreh_tv
☘️ @EinSadTehran
🌐 Einsadtehran.ir
📌 قرآنشناسی مرحوم علی صفایی حائری را میتوان در واکنش به قرآنگرایی زمانهی خود تفسیر کرد. به زعم او بنبست علم و صنعت و ناکامیهای آرمانهای انسانگرایانه از سویی و تحرک نسبی مذهبیها از سوی دیگر زمینهی قرآنگرایی معاصر را فراهم کرده بود، در این میان او نگران این مسئله بود که این اقبال اگر با شناخت کافی از قرآن و روش مواجهه با آن همراه نباشد بار دیگر به بنبست میرسد و راه را برای هدایت قرآن میبندد. دیگر آموزۀ محوری در اندیشهی علی صفایی مفهوم اضطرار به وحی است، او باور داشت که انسان به قرآن و آستانِ وحی مضطر است. اضطراری که حاصل تجربهی بنبستهای علم، عقل و غریزه است. او بر این باور بود که برخوردهای مختلفی که با قرآن صورت میگیرد عمدتا برخاسته از جو نه چندان پایدار زمانه است و ریشه در درون خوانندگان ندارد.
📍مسعود دیانی در پانزدهمین شب «سوره، فصل قرآن کریم» میزبان حجتالاسلام سید عباس لاجوردی است . «قرآنشناسی علی صفایی حائری» موضوع گفتوگوی آنها خواهد بود.
⏰«سوره، فصل قرآن کریم» | امشب (سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰) | ساعت ۲۲ | شبکه چهار سیما
@sooreh_tv
📲لینک کانال اطلاعرسانی عینصاد
https://eitaa.com/joinchat/1123942497C587bf32e2c
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🔰میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
🔶🔸امشب،
شام ولادت حضرت مجتبى (ع) است
و سزاوار است
كه بعد از پانزده روز از ماه رمضان،
انسان به دنبال معنايى و تولّد حقيقتى در وجود خود باشد.
به دنبال نكته ها و جوانه هايى بگردد و ببيند كه چه چيزى در وجود اوست؛
🔸چون حتى مرحله اوّلى كه در دعا و مناجات خمسةعشر مطرح مى شود،
كه مرحله توبه است،
بعد از مرحله اى از اجتباء و عنايت حق است.
🔸در آيات راجع به آدم نيز آمده است؛
«عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى»؛
يعنى تا يك مرحله از اجتباء و انتخاب و عنايت حق همراه آدم نباشد،
حتى توبه او هم تحقّق پيدا نمى كند و قدمى برنمى دارد.
🔸مراحلى هم بعد از اجتباء مطرح است كه:
«وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْاحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ ...».
🔷🔹انشاءاللَّه در طلوع تولّد حضرت مجتبى عنايتى بشود
كه اجتبايى، توجّهى، از خاك برداشتنى باشد
تا ما توبه كنيم و او هم به سمت ما توبه كند.
توجّه و عنايتى كند و توبه ما را بپذيرد.
🔹و «تُبْنَا الَيْهِ»؛
بازگشت و توبه ما به سمت حق،
با «تَابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى»؛
بازگشت و توبه حق بر ما و هدايت او همراه باشد
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب فوز سالک،ص ۱۱۶
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
تفسیر سوره قدر توسط استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت اول
تطهير با جارى قرآن ؛ ج2 ؛ ص126
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ 1 وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ 2 لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْأَلْفِ شَهْرٍ 3 تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ 4 سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ 5
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 127
«1»
انزال: متعدى، نازل كردن دفعى و يكجا را مىگويند.
قدر: ارزش، ظرفيّت، اندازهگيرى، توانايى.
تنزّل: فعل لازم، نزول تدريجى، به تدريج نازل شدن، با من متعدى شده و معناى نازل كردن را مىدهد.
اذن: اجازه، علم.
أمر: فرمان، كار، عمل، گفته، شأن.
سلام: درود، پاكى از آفت و عيب.
من: براى متعدى كردن تنزّل.
حتّى: غايت و قيد براى ليلة القدر، حتى مطلع الفجر.
«2»
تركيب ليلة القدر به جاى يوم القدر چه بارى دارد؟
من كل أمر، متعلق به چيست؟ و من چه معنايى دارد؟
حتى مطلع الفجر آيا غايت هى يا غايت سلام يا غايت تنزّل الملائكة است؟ و اين تركيب طولانى تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل أمر چه معنايى مىدهد؟
سلام از جهت تركيبى چه جايگاهى دارد؟
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 128
«3»
چرا قرآن در شب قدر نازل شده؟
چرا شب قدر بهتر از هزار ماه است؟
چرا ملائكه در اين شب نازل مىشوند؟
چرا سلام است؟
و چرا تا مطلع فجر است؟
اينها سؤالهايى است در زمينهى سورهى قدر با وجود رواياتى كه براى ألْف شهر، حكومت بنى اميّه را مطرح مىكند كه يك شب رسول بهتر از هزار ماه حكومت بنى اميّه است.[1]
و با وجود رواياتى كه فجر را، فجر ظهور مهدى مىگيرد.[2]
و با وجود رواياتى كه اين سوره را بهترين حجتها براى شيعه مىشناسد، كه ولى امر در هر دوره كسى است كه ملائكه، امر را بر آنها مىآورند.
در روايت هست؛ خاصموا عدوكم بهذه السورة تفلجوا.[3]
«4»
بر اساس كفر و شكر در شب قدر براى تو اندازهاى مىگيرند و به تو نعمتها و امكاناتى مىدهند.
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 129
بر اساس كارى كه تو در گذشته كردهاى، سرمايهى آيندهات را تقدير مىكنند.
و در اين شب تو بايد براى اين سرمايه و امكانات طرح بريزى و برنامه بگذارى؛ چون هر نوع حركتى كه همراه طرح نباشد گرفتار خرابكارى و كندكارى و دوباره كارى خواهد شد و از دست خواهد رفت.
هنگامى كه تو براى برنامه ريزى آماده مىشوى و براى طرح ريزى اقدام مىكنى آن وقت احتياج به راهنمايى دارى كه تو را در اين مهم كمك كند و چراغ راه تو باشد. احتياج به كتاب و دستورالعملى دارى كه تو را كمك كار باشد.
هدایت شده از ماهنشان / تربیت اسلامی
📌 شب قدر و جایگاه انسان
🌐 ده دقیقه وقت بگذارید و این متن را مطالعه کنید تا بدانید امشب -شب قدر- چه برنامه ای برای زندگیتان طراحی کنید و مهمترین اتفاقی که در شب های قدر باید رقم بخورد، چیست؟
👇
https://hawzah.net/fa/Article/View/95102/%D8%B4%D8%A8-%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86
هدایت شده از امتداد
شب تقدير،شبىاست كه انسان بايدجايگاه
خودش را در اين عالم بفهمد و بررسىكند.
بايد ببيند كه به جمع خود، به وجود خود،
به نيروهايى كه دارد،چهسازمانىدادهاست
و برايشان چه برنامهاى ريخته است؟
در خانواده خود، در كوچه و محل خود،
در شهر خود، در كشور خود چه برنامه
و طرحى داشته است؟
ما ياد گرفتهايم فقط بهانه بياوريم و
غُر بزنيم كه نمیگذارند كار كنيم يا جامعه
منحرف شده و ديگر نمیشود كارى انجام داد و ...
در حالى كه هر چه مشكلات زيادتر شود،
تكاليف بيشتر میشود.
-استادعلیصفائیحائری
💡هادیان رسانه💡
🆔 @hadianerasaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شرک از راه رفتن مورچه در شب تار بر سنگ سخت ظریف تر باشد ببینیم چند نفر موحد از ما بیرون میاد.
تفسیر سوره قدر توسط استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت اول
تطهير با جارى قرآن ؛ ج2 ؛ ص126
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ 1 وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ 2 لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْأَلْفِ شَهْرٍ 3 تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ 4 سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ 5
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 127
«1»
انزال: متعدى، نازل كردن دفعى و يكجا را مىگويند.
قدر: ارزش، ظرفيّت، اندازهگيرى، توانايى.
تنزّل: فعل لازم، نزول تدريجى، به تدريج نازل شدن، با من متعدى شده و معناى نازل كردن را مىدهد.
اذن: اجازه، علم.
أمر: فرمان، كار، عمل، گفته، شأن.
سلام: درود، پاكى از آفت و عيب.
من: براى متعدى كردن تنزّل.
حتّى: غايت و قيد براى ليلة القدر، حتى مطلع الفجر.
«2»
تركيب ليلة القدر به جاى يوم القدر چه بارى دارد؟
من كل أمر، متعلق به چيست؟ و من چه معنايى دارد؟
حتى مطلع الفجر آيا غايت هى يا غايت سلام يا غايت تنزّل الملائكة است؟ و اين تركيب طولانى تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل أمر چه معنايى مىدهد؟
سلام از جهت تركيبى چه جايگاهى دارد؟
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 128
«3»
چرا قرآن در شب قدر نازل شده؟
چرا شب قدر بهتر از هزار ماه است؟
چرا ملائكه در اين شب نازل مىشوند؟
چرا سلام است؟
و چرا تا مطلع فجر است؟
اينها سؤالهايى است در زمينهى سورهى قدر با وجود رواياتى كه براى ألْف شهر، حكومت بنى اميّه را مطرح مىكند كه يك شب رسول بهتر از هزار ماه حكومت بنى اميّه است.[1]
و با وجود رواياتى كه فجر را، فجر ظهور مهدى مىگيرد.[2]
و با وجود رواياتى كه اين سوره را بهترين حجتها براى شيعه مىشناسد، كه ولى امر در هر دوره كسى است كه ملائكه، امر را بر آنها مىآورند.
در روايت هست؛ خاصموا عدوكم بهذه السورة تفلجوا.[3]
«4»
بر اساس كفر و شكر در شب قدر براى تو اندازهاى مىگيرند و به تو نعمتها و امكاناتى مىدهند.
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 129
بر اساس كارى كه تو در گذشته كردهاى، سرمايهى آيندهات را تقدير مىكنند.
و در اين شب تو بايد براى اين سرمايه و امكانات طرح بريزى و برنامه بگذارى؛ چون هر نوع حركتى كه همراه طرح نباشد گرفتار خرابكارى و كندكارى و دوباره كارى خواهد شد و از دست خواهد رفت.
هنگامى كه تو براى برنامه ريزى آماده مىشوى و براى طرح ريزى اقدام مىكنى آن وقت احتياج به راهنمايى دارى كه تو را در اين مهم كمك كند و چراغ راه تو باشد. احتياج به كتاب و دستورالعملى دارى كه تو را كمك كار باشد.
تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت دوم
و باز احتياج به نيروهايى دارى كه تو را كمك كنند و پيش ببرند و احتياج به سرپرستى و ولايتى دارى كه متمم تمام نعمتها و امكانات تو باشد، كه وجود مهندس بيدار و ولايت يك مدير آگاه متمم تمام نعمتها و ارزشهاى موجود در يك كارخانه است.
اين نيروها بر اين مقام ولايت، در اين شب قدر نازل مىشوند ... همانطور كه قرآن در اين شب نازل شده، همانطور كه نعمتها در اين شب نازل شدهاند و اندازهگيرى و تقدير گرديدهاند ... پس تو هم در اين شب مىتوانى طرح بريزى و براى سرمايههاى خودت، برنامه بگذارى، تا در اين شب براى تو همه چيز فراهم شود:
1- نعمتها و اندازهها
2- كتاب و راهنما
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 130
3- نيروهاى نازل بر مقام ولايت
4- طرح ريزى و تقدير تو.
و اين است كه بيدار ماندن و طرح ريختن در اين شب توصيه شده و بهترين كار در اين شب گفتوگوى علم و رسيدن به آگاهى و بينشى است كه بتواند در اين طرح و تصميم كمك كار باشد. كسى كه از اين تقدير و برنامه ريزى محروم مانده باشد، از سرمايه هايى كه براى او مىگذارند و از فرشته هايى كه نازل مىشوند بىبهره خواهد ماند و به خسارت خواهد رسيد.
با اين توضيح مىيابيم كه چرا قرآن در شب قدر نازل شد. چرا كتاب راهنما و هدايت، در شب تقديرِ سرمايهها و نعمتها نازل شد، هنگامى كه به تو سرمايه مىدهند و در همان هنگام هم كتاب و دستور سرمايه گذارى تو و روش برنامه ريزى و طرح و تقدير تو را فرستادهاند.
اين كتاب بايد در شب قدر نازل شود. قدر خدا، كه سرمايهها مىدهد و قدر تو، كه سرمايهها را به كار مىاندازد.
و نكته اين است كه ليلة القدر مىگويند نه يوم القدر. در دل تاريكىها و در بطن حادثهها است كه تو بايد طرح فردا را بريزى و در طلوع فجر، همراه فرشتههاى نازل شب قدم بردارى. اشتباه ما اين است كه در شبمان كارى نمىكنيم و در شكم گرفتارىها و ظلمتها، يا تسليم تاريكى مىشويم و يا مرثيه خوان ظلمت. و اين فاجعه را در طلوع فجر مىفهميم كه هيچ كارى
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 131
نكردهايم و هيچ طرحى نريختهايم. و تا دست به كار شويم و طرحى بريزيم، هزار مانع بر سر راهمان مىگذارند و هزار درگيرى برايمان ايجاد مىكنند و تا بخواهيم حركت كنيم به غروب رسيدهايم و دوباره گرفتار شب شدهايم.
اين است كه در شب طرح مىريزند و اين است كه شب را، قدر مىدانند، شب را. و اين است كه يك شب طرح، يك شب قدر، از هزار ماه بىتقدير بهتر است.
تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت سوم
و ما ادريك ما ليلة القدر؛ چه مىدانى كه اين شب قدر، چيست.
ليلة القدر خير من الف شهر؛ يك شب از هزار ماه، از يك عمر بدون برنامه بهتر است.
فاجعه اين است كه ما بيش از طرح بر روى مصالح كار مىكنيم و بيش از برنامه بر روى تشكيلات تأكيد مىنماييم و در نتيجه با وجود مصالح عالى بنايى نداريم و سقفى نزدهايم. آنها كه نقشه ندارند، كارشان در جاى خودش نمىنشيند و اين است كه بايد خرابش كنند و دوباره بسازند و اين است كه بدون طرح، بدون قدر و اندازهگيرى، هر عملى به خرابكارى و كند كارى و دوباره كارى مبتلا خواهد شد.
كسى كه در شب نقشه نكشيده و روز دست به كار شده، يك عمر، هزار ماهش (83 سال) بر باد رفته و تمام كوششهايش بىنتيجه است و يا نتيجهى آن عائد نقشه دارهايى است كه او را در طرح خود گذاشتهاند؛ چون اين پيداست، كسى كه طرح ندارد، كسى كه نقشه ندارد، مهرهى نقشه دارها خواهد شد.
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 132
ما در سطح زندگى خودمان و در سطح جامعه و تاريخمان شاهد اين اصل بودهايم. حركت مقدس سيد جمالها بهرهاش شد تجزيهى عثمانى و مشروطيت ايران و هر دو، سرش از شكم بريتانيا در آمد.
و باز مبارزهى مصدق نتيجهاش شد ميراث خوارى آمريكا ... با دست مهرهاى كه نقشه نداشت، نقشهى دشمنانى كه طرحشان را از پيش ريخته بودند، عملى شد. آمريكا رقيبهايى داشت؛ بريتانيا، روسيه، روحانيت و ملت. با مبارزهى منفى و قدرت ملى، بريتانيا كنار رفت و تودهاىها قدرت يافتند. با روحانيت تودهاىها ضربه خوردند و جاى پاى آمريكا باز شد تا سال 40 كه طرح اقتصاد ارشادى و لوايح شش گانه جايگزين روحانيت شد و جلوگير روسيه و كمونيستها. پس مىبينى كه چگونه نقشه دارها، از دشمنان خود بهره مىگيرند و بىنقشهها، از دوستان خويش محروم مىشوند.
مسأله همين است كه تو بايد در شب تاريك خفقان و فشار، طرح و نقشهات را بريزى، كه در اين موقعيت، فرصت طرح ريزى هست و آنگاه كه مهرههايت را تهيّه كردى و آنها را در كادر دشمن جاى دادى مىتوانى حركتت را شروع كنى و دشمن را از درون پوك كنى و جايش را بگيرى و مسلط شوى، در حالى كه براى هر چالهاى از پيش منارش را تهيه كردهاى و براى پستها، آدمها را در دست دارى.
آخر مهم اين نيست كه يك ملت را در دشت ولو كنى؛ چون كسى كه پستها و موضعها را در دست دارد، اين ملت را مىرماند و يا اسير مىكند.
حزب بعثِ عراق را ببين. حكومت سابق شاه را در نظر بگير. تسلط
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 133
صهيونيستها را بررسى كن، مىبينى در تمامى اينها، پستها را و موضعها را با طرحى كلى تصاحب كردهاند و دشمن را از درون شكست دادهاند. قلعههاى بلند را سرداران فاتح از درون فتح كردهاند.
كسانى كه مهرههاشان پستها را نگرفتهاند، بر فرض تكيه بر قانون اساسى و شوراها و مجلس شورايى هم داشته باشند، به تدريج زمين مىخورند؛ چون اين سه عامل، كارايى و اثرش مشروط به وجود مهرههايى است كه پشتوانهى اجرايش باشند.
در جايى ديگر توضيح دادهام كه كنترل حكومتها از دو راه امكان دارد؛ از داخل حكومت و با عصمت رهبر و از خارج و نظارت توده.
و نظارت توده يا به وسيلهى قانون اساسى و يا شوراها و يا مجلسهاست و يا گذشته از اينها از طريق مهرههايى است كه در تمام كادرها وارد كردهاند و از طريق نظارتى است كه بر پستها داشتهاند. مادام كه اين پستها در دست نيايد، بر فرض تمامى سطح را هم تور بگيرى، تو محكوم كسانى هستى كه از قلههاى مسلط مىتوانند تو را زير رگبار بگيرند و مىتوانند تو را همچون كشتزارى با داس درو كنند.
مىبينى كه چند نفر يهودى هنگامى كه پستها را در نظر گرفتند، توانستند حتى قدرت آمريكا را به دنبال خود بكشند. و شايد اين برداشت هديهى بزرگ اقليّت بودن و در تنگنا افتادن باشد؛ چون در تنگنا و تاريكى است كه طرحها ريخته مىشوند و نقشهها شكل مىگيرند. و اين است كه اين طرحِ يك
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 134
شبه بر حركتِ هزار ماهه ترجيح دارد، كه اين حركت بدون اين طرح جز خرابكارى و كندكارى و دوباره كارى، نتيجهاى نخواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ عوامل واژگون شدن و بسته شدن ما چيست؟
كفر ، وَقر ، اقفال و أغلال ، مانعهاى بزرگى هستند كه ما را محروم مىكنند و نمىگذارند در كاسۀ ما چيزى قرار بگيرد و در مشك و انبان ما چيزى جمع بشود.
كفر، شرك، نفاق و عُجب، عواملى هستند كه از جمع شدن نعمت جلوگيرى مىكنند و نمىگذارند كه ما حاصلجمعى داشته باشيم، هيچ چيزى را در ظرف ما باقى نخواهند گذاشت.مىبينيم عمرى است كه كوشيدهايم ولى حاصلى نبردهايم!
#ماه_رمضان، ماهى است كه فضل و عنايت حق فراگير است.بايد ببينيم كه آيا در وجود ما كفر و شرك و نفاق نيست؟
يكى ديگر از عواملى كه باعث محروميت ماست، «غِلّ» و كينههاست. آيا در دل ما كينهاى وجود ندارد؟ بايد تأملى كنيم كه ظرف ما واژگون نباشد. با وجود اين همه بارش، انسان مىبيند هيچ چيز در ظرف او جمع نشده كه بماند، حتى ظرفش هم آلوده مانده است.
كفر، شرك، نفاق، غِلّ و... باعث مىشوند كه دل ما مختوم و ممهور شود؛ يعنى قفل و بسته شود. حالا هر چه هم كه ببارد، اين دل چيزى به دست نمىآورد.
كفر هم علائمى دارد، لزومى ندارد كه ما در همۀ امور كافر باشيم.
انسان همين كه يكى از بيّنات و نشانههاى خدا را ببيند و بفهمد و زير بار نرود كافر است. كفرِ يك ثروتمند به اين است كه ربا را منكر شود، كفر يك زن به اين است كه از يك غيرتش برآشفته شود، كفر يك مرد به اين است كه به فسادهاى ديگر رو بياورد.
منشا هر كدام از اين كفرها هم متفاوت است: منشا كفرِ شيطان كبر بود كه محرومش كرد، يكى منشا كفرش حرص و ديگرى بخل است. آن وقت ببينيم كه آيا ما جامعيت نداريم؟و آيا اين همه را باهم نداريم؟
📚بهاررویش،صفحه۳۱
@shagerd_Quran
✅👈 خصوصیات یک معلم خوب
۱ ـ تواضع علمى و اخلاقى: هر چه ميزان علم و ايمان يك فرد بيشتر باشد، ميزان فروتنى او بيشتر بايد باشد. كبر، صفت شيطان است و اولين معصيتى كه در هستى صورت گرفت ... و معلمى كه مى خواهد انسانها را آموزش دهد خود نبايد تكبر داشته باشد.
۲ ـ شهامت: از اينكه از امرى انتقاد كند نمى ترسد و از اينكه از او انتقاد كنند هم نمى ترسد.
۳ ـ معلم مؤمن، متزلزل، بى حال و كسل نيست.
۴ ـ معلم مؤمن، داراى صبر و حوصله است، از كار و تلاش زود خسته نمى شود. از زير بار انجام وظايف، شانه خالى نمى كند.
۵ ـ معلم مؤمن، اعمال غرض نمى كند، حب و بغض شخصى او را از ميسر حق منحرف نمى سازد. برخورد او با شاگرد از نوع عقده خالى كردن و انتقام گرفتن نيست. صرفاً به بيدار كردن دانش آموز مى انديشد، آن هم با توجه به توانايى و ظرفيت جسمى و روحى وى.
۶ ـ در جنبه علمى و معلومات عمومى مورد نياز دانش آموزان، در چارچوب زمان خود محدود نيست، بلكه مى كوشد از گذشته نيز با خبر باشد و از حقايق تاريخى سر در آورد. از سوى ديگر او مى كوشد تا از آخرين اطلاعات در زمينه و مسأله مورد نظر با خبر باشد، بدين سان، او هرگز از مطالعه و خواندن، فارغ نيست.
۷ ـ مسائل را سرسرى نمى بيند، به عبارت ديگر از كنارش نمى گذرد، بلكه مى كوشد آن را عميق ببيند.
۸ ـ آزاد فكر و آزاد انديش است. از قيود پيش ساخته، پيش داورى ها، اوهام و خرافات بركنار است.
۹ ـ شخصيت زده و شخصيت پرست نيست، در برابر كسى خود باختگى ندارد. عنوانهاى پرطمطراق او را از خود بى خود نمى كند، گول عناوين ظاهرى را نمى خورد، زيرا شخصيتها هر قدر بزرگ باشند، احتمال اشتباه درباره شان از بين نمى رود و در آن صورت اشتباه او هم به اندازه او بزرگ خواهد بود.
۱۰ ـ ملاك تحقيق، حقيقت است نه شخصيت. حق را به شخص نبايد سنجيد، بلكه شخص را به حق بايد سنجيد.
۱۱ ـ به خاطر خودخواهى ها و نظارت شخصى، حق را پايمال نمى كند.
📚 تربیت کودک، ص 21
🆔👉 @cheshmeyejarie
تفسیر سوره قدر استاد علی صفایی حائری
♦️قسمت چهارم
ليلة القدر خير من الف شهر؛ يك شب تقدير از هزار ماه بىتقدير بهتر است، چرا؟ چون آنها كه طرح ندارند و نقشه ندارند، مهرهى نقشه دارها هستند؛ چون ساختمانى كه نقشه ندارد و عملههايش از صبح تا شب كار مىكنند و بىحساب خراب مىكنند و بىحساب مىسازند، عاقبت توالتش در ميان آشپزخانه سبز مىشود و درِ حياطش در وسط سقفش مىنشيند و دوباره كارى و خراب كارى خواهد داشت و اگر اين هر دو را نداشته باشد كند كارى خواهد داشت؛ چون حيرت در عمل مانع حركت سريع تو است. تو نمىدانى بايد كجا را بسازى و كجا را خراب كنى. و همين حيرت اگر كارت را خراب نكند، كند و آرام مىكند.
اين است كه عمل طرح مىخواهد. در طرح است كه عمل ارزش مىيابد؛ چون ارزش عمل وابسته به خود عمل نيست، وابسته به محرك و به هدف و به بينشى است كه از رابطههاى يك عمل دارى.
اين است كه يك عمل از چند نفر، ارزش برابر ندارد و در يك سطح نيست؛ چون محركهاشان فرق دارد. يكى يك تومان مىدهد به خاطر اين كه ده تومان بگيرد. و يكى يك تومان مىدهد تا آرامش وجدان بيابد و يكى يك تومان مىدهد تا درس انفاق بدهد و آدم بسازد. و يكى با يك تومانش يار تربيت مىكند و همراه مىسازد. آيا اينها برابر هستند؟
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 135
كسانى كه با عواطف، با هوسها، با دهان مردم، با شيطنت و سياست انفاق مىكنند، با كسانى كه محركشان تكليفشان است، در يك عمل برابر نيستند.
همين طور كسانى كه غايت و جهت و هدف عملشان تربيت همراه و درس انفاق و سازندگى و ايجاد وحدت و يگانگى است با كسانى كه غايت و جهت و هدفشان آرامش وجدان و يا ايجاد اعتبار اجتماعى و يا پيروزى در انتخابات و يا رسيدن به آب و علف دنياست مساوى نيستند.
همين طور آنها كه رابطهى اعمالشان را در نظر دارند، با آنها كه فقط يك بند را مىبينند، برابر نيستند. اين پيداست كه يك عمل بىنهايت رابطه دارد، در نتيجه كسى كه تمام اين آثار را در نظر دارد با كسى كه بعضى از آن را مىشناسد بهرهاش و طرز عملش برابر نيست. اگر مىشنوى كه ضربة على يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين؛[4] يك حركت على از تمامى عبادات جن و انس بهتر است، به همين خاطر است كه على در يك ضربهاش تمامى اين رابطههاى نامحدود را در نظر دارد و در يك حركتش عبادت جن و انس را مىخواهد و اين است كه اين ضربه، ارزش و فضيلتش به اين حد مىرسد كه محرّك و غايت و بينش به رابطهها، در ارزش عمل نقش دارند و به آن ضريب مىدهند. همانطور كه اين سه عامل در شكل عمل و كيفيت عمل هم اثر مىگذارد. تو كه مىدانى با يك ليوان آب چقدر انس، چقدر درس، چقدر
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 136
پيوند و وحدت، چقدر قدرت، چقدر پيروزى نهفته است، ناچار در همين يك عمل، حالت و شكل كارت متفاوت مىشود، كه در اين عمل بذرى دارد و از اين بذر محصول و برداشتى مىخواهد.
سفرهاى كه به خاطر بازىها و هوسها و تظاهرها پهن مىشود، در شكل و كيفيت با سفرهاى كه به خاطر تكليف و تربيت و درس پهن مىشود، يكسان نيست و اين چهار عامل:
محرك
غايت
بينش به رابطههاى عمل
و شكل عمل، در ارزش و قدر عمل مؤثر هستند و اين عوامل در طرح منظور مىشوند؛ اين است كه عمل طرح مىخواهد و نقشه مىخواهد، قدر و اندازه گيرى مىخواهد. و اين طرح و نقشه را چگونه بايد بدست آورد؟
تو كه يك قطعه زمين، دو كيلو گوشت، يك مقدار پارچه دارى، بدون طرح و نقشه دست به كار نمىشوى، پس چه شده كه در سرزمين عمرت بدون تقدير، دست به كار شدهاى و در هر رشته و شغلى خودت را گرو گذاشتهاى.
آنها كه مىخواهند در سرزمين عمر خويش بنايى را بالا ببرند و چيزى بسازند و كارى بكنند و ارزش بيافرينند، ناچارند كه طرحى بريزند و براى اين طرح ريزى چه بايد بكنند؟ و از كجا بايد شروع كنند؟
دوستى مىگفت من در دفتر ساختمانى در محل كارم نشسته بودم. پس از مدتها كسادى، يك مشترى از راه رسيد، خيلى ناشى و ولو. ننشسته، پولش
تطهير با جارى قرآن، ج2، ص: 137
را درآورد و گفت من يك نقشه مىخواهم ...
خوشحال شدم و ژست گرفتم و پشت ميز جابجا شدم، گفتم خوب. و قلم را برداشتم كه چه نقشهاى ...
گفت: آقا نقشه، نقشه.
گفتم مىدانم، ولى نقشه براى چه؟
مرد بلند شد و نزديك آمد و دستش را تو صورتم آورد كه آقا نقشه، نقشه مىخواهم، نقشه.
مسأله همين است كه نقشهى كلى وجود ندارد. نقشه با هدف شروع مىشود و با هدف شكل مىگيرد. بر اساس هدف، راهها و نيازها و مرحلهها و مسائل هر مرحله را در نظر مىگيرند و طرح مىريزند.
كسى كه مىخواهد آپارتمان بسازد با كسى كه مىخواهد مرغدارى درست كند، از همين جا جدا مىشوند. با هدف، طرح شكل مىگيرد و در طرح، عمل معنا مىدهد و ارزش پيدا مىكند. و در طرح و با طرح مىتوان از هيچ بهره گرفت و از كم، زياد برداشت كرد و به كوثر رسيد، كه كوثر كثير الخير است، نه كثير النعمة.
با قدر اس