🏴#مادر
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:علی اکبر اسفندیار
نام مداح حذف نشود ❌❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️گلی گم کرده ام مانند مادر▪️
درفزاق مادر😭😭😭
گلی گم کرده ام مانند مادر
که همتایش در عالم نیست دیگر
گلم را بود ای مردم نشانی
به سینه داشت قلب مهربانی
گل من بی نظیرو ساده دل بود
پیِ خوشبختی ام یکدم نیاسود
گل خوش عطر وبویم بود مادر
که با تیر اجل گردیده پرپر
میان این خلایق آنچه دیدم
ز مادر مهربان ترمن ندیدم
مرا آرام جانم بود مادر
رفیق مهربانم بود مادر
میان خانه مادرها چو شمعند
بدور او همه پروانه جمعند
ازآن روزی که شمعم آب گردید
دل پروانه ها بیتاب گردید
نگو مادر بگو حور و فرشته
که خانه باحضور او بهشته
الهی خانه بی مادر نگردد
الهی نخل آن بی بَر نگردد
مرا یاد آید آن دوران دیرین
به زانویش نمودم خواب شیرین
چه غمهایی که در دل کرد مادر
به زیر خاک منزل کرد مادر
چو مادر رفت دردم بی عددشد
بمیرم خانه اش زیر لحد شد
دریغا با دل زار و حزینم
کنار قبر مادر می نشینم
بخوانم با نوای بی نوایی
الهی بشکند دست جدایی
مرا باور نبود اینگونه مادر
سر قبرت زنم برسینه و سر
تودستت زین جهان کوتاه گردید
برایم داغ تو جانکاه گردید
فــدای مهــربانی و دل تو
بمیرم زیر گِل شد منزل تو
بخواب آرام مادرجان که فردا
شفاعت از تو خواهد کرد زهرا
تو که از عاشقان اهل بیتی
تو کز دلدادگان اهل بیتی
تو که مولا علی را دوست داری
نمودی بهر زهرا سوگواری
شنیدی قصۀ تیر و کفن را
تو نالیدی غریبی حسن را
برای نور عینش گریه کردی
تو بر داغ حسینش گریه کردی
بــرای زینبیــنش غـصه خــوردی
چو زینب یاحسین گفتی ومُردی
الهی که زحق گردد عنایت
کند زهرا زتو مادر شفاعت
بگو «مداح» زمادر مهربان تر
خداوند است واهل بیت ومادر
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628
🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه ختم دختر کوچک روزسوم
#فوت برسانحه تصادف
#هفتم چهلم وسالگرد
#روضه حضرت رقیه
#استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اسلام علیکم یا اهل بیت النبوة وموضع الرسالة
♦️فلك بردی زباغم حاصل من
♦️زدی آتش توآخربر دل من
♦️ندیدی اشک چشم مادرش را
♦️چرا بردی زباغش حاصلش را
♦️عجب نامردی ای دنیای فانی
♦️ربودی دخترم رادرجوانی
♦️زخاک غم گل من راسرشتید
♦️به تقدیرم چنین غم را نوشتی
مجلس امروز به مناسبت دختری مهربان خواهر ی دلسوز که درسن کودکی اجل بهش مهلت نداد براثرسانحه دلخراش تصادف ازدنیا رفته برگزار گردیده است خانواده محترم داغ فرزند خیلی سخت است شما چقدر آرزو داشتی خدا به شما اولاد بده وحاضرنبودی کوچکترین صدمهای به فرزندتان برسد ولی افسوس که درسن کودکی ازدنیا رفت خدا به شما صبر بده
اما خانواده محترم شما.. مدت هفت روز است که جای خالی نازنین دختر رو احساس می کنید امروزهمه دوستان آشنایان فامیل همسایگان امدند از روز اول درکنارتان بودند به شما تسلیت گفتند ودرمجلس عزیزتان شرکت کردند
حالا دلها اماده شد برای رقیه سه ساله
امام حسین ناله بزن..
عجب یتیم نوازی کردن هرجا بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش خیلی روضه خوندنش طول نکشید،یه وقت عمه سادات دید دیگه صداش نمیاد،خرابه تاریک بود،چشم چشم رو نمیدید،عمه جانش گفت:ساکت باشید خسته بود دوباره خوابش برد...آی خدا نیاره دختر امانت رو دستت جون بده...خانوم زینب آروم آروم آمد جلو، آروم تکونش داد رقیه جان...دید دیگه جواب..
نمیده...حسین.... ، اون زن غساله نازنین بدن دردانه ی ابی عبداله رو غسل میداد یه وقت سوال کرد سرپرست این بچه کیه همه خانم زینبو نشان دادن گفت این بچه به چه بیماری مبتلا شده که بدنش سیاه و کبود شده و از دنیا رفته ، یه وقت دید عمه سادات داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت خانم منو ببخش اگه ناراحتت کردم خانم زینب فرمود این دختر امام حسینه ، هروقت بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش نمیدانم شاید یاد صورت کبود مادرش افتاد - زمزمه کن
یا زهرا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#ختم پدر
#روضه امام حسن عسکری(ع)
هفتم(کاربر ..چهلم سالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ *
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
🔸هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
🔸تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
🔸خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
🔸خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
🔸بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
🔸دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
🔸طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
🔸گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⏪یک خط روضه برات بخونم روح این پدر فیض ببرد
🔹سرم خاک کف پای حسین است
🔹دلم مجنون صحرای حسین است
🔹بود پرونده ام چون برگ گل پاک
🔹در این پرونده امضای حسین است
🔹بهشت ارزانی خوبان عالم
🔹بهشت من تماشای حسین است
🔹به وقت مرگ چشمم را نبندید
🔹که چشم من به سیمای حسین است
⬅️مجلس امروز به مناسبت..هفتمین روز درگذشت پدری مهربان پدر دلسوز برگزار گردیده خانواده محترم شما......
هفت روز جای خالی بابا را احساس می کنید مرگ پدر برای دخترها خیلی سخت است چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند شما هرقت دلتنگ بابا شدید
امدید کنار قبر بابا نشستید از غم پدرناله زدید اما دختر ابا عبدالله را تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره ایام شهادت امام حسن عسکری (ع) است گریزی در این خصوص داشته باشیم همهی اموات فیض ببرند
بمیرم برات یا صاحب الزمان...
پنج سال بیشتر نداشتید اقا...
داغ بابا رو به دلتون گذاشتند...
🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
از همینجا یک کاروان دل بریم...
خانه امام عسکری...همه ناله بشید باصاحب زمان(عج) ای کسانی که داغ بابا دیدید
راوی میگه لحظات آخر...
دیدم امام عسکری در بستر بیماری...
فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید...
بگید پسرم بیاد...
میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم...
یه آقازاده خوش سیمایی...
صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه...
مشغول عبادت خداست...
(الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)
عرضه داشتم آقا جان...
حال امام عسکری منقلبه...
میگه تا بر پدر وارد شد...
نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد...
صدا زد...
یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ...
إسْقِنِی الْمَاءَ...
پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار
بابا...
فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی...
من دیگه رفتنیم بابا...
دیگه بعد از من یتیم میشی بابا...
دیگه بعد از من غریب میشی بابا...
پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری...
همه تنهات میگذارند...
خدا ميدونه...
خیلی سخته برا فرزندی ببینه...
جلو چشمانش بابا داره جان میده...
نتونه کاری کنه...
اما نمی دونم بچههای مرحوم آخرین لحظات درکناربابابودی یانه با بابا خدا حافظی کردید یانه
اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
اما یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آماده ای بگم یا نه.
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم.. من از شما سوال میکنم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند...
یک طرف علی اکبر...
با بدن قطعه قطعه...
روی زمین کربلا...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری...
با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله...
دید کسی نمیاد کنارش...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...
خنجر برهنه کرده...
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر
ترحیم (مادر) -(خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
سبک خدایا عاشقان را بل غم عشق از افتخاری
خدایا مادرم دراین جهان رفته زدستم
دگرازهجررویش زارو دل افسرده هستم
امان از داغ مادر-شدم دلخون ومضطر
نمیدانم چه سازم-زبعدمرگ مادر
بدست اجل-گلم چیده شد-زخانه پرکشیده
غمم شدفزون-دلم گشته خون -غمم برلب رسیده
__
الا ای خیل یاران قدرمادر رابدانید
که تا ناگه زهجرروی مادروانمانید
که مادربی قرین است-به بحر دل نگین است
میان اهل عالم-دل اوبهترین است
مبادادمی-دل مادرت زخودآزردا سازی
که همچون گل است-اگربدکنی-دلش آزرده سازی
__
خداداندکه ازغمها دلی آزرده دارم
به خاک مادرم ازداغ او سرمیگذارم
خدایاغصه دارم-دگرمادرندارم
به دیده داغ مادر-میان گریه دارم
غم مادر-زدآتش بدل-زهجرش بیقرارم
امان ازجهان-زداغ گریان-دگرمادر ندارم
#علی اصغرخواجه_زاده
شاعر: #علی_اصغر_خواجه_زاده
#سبک_دشتی
سه پنج روزه که بوی گل نیومد
صدای نغمه بلبل نیومد
روید از باغبون گل بپرسید
چرا بلبل به سیر گل نیومد.
توگل بودی نه وقت چیدنت بود.
جوون بودی نه وقت مردنت بود.
توگل بودی میون باغ و بستون
نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود.
گلی گم کردمو میجویم او را
به هرگل میرسم میبویم اورا.
گل من یک نشانی در بدن داشت
که یک پیراهن کهنه به تن داشت.
گلی که ما بدادم پیچ و تابش
به آب دیدگونم دادم آبش.
به درگاه الهی کی روا بود
گل ازما دیگری گیرد گلابش.
لا لا لا لا گل پونه لالای لالای
جوونم رفته از خونه لالای لای.
جوونم گرمی خونم لالای لای
بلند بالای چارشونم لالای لای.
چرا چون مرغ شب ازدل ننالم
که دیگر مهربون یارم ندارم.
زنم بوسه به عکس دل ربایت
بریزم اشک حسرت ازبرایت.
جوون مرده کجاشب خواب داره
جوون مرده دلی بی تاب داره.
فراغت آتشی بر جانم افروخت
که تاصبح قیامت بایدم سوخت.
خدایا سینه ای صد چاک دارم
فغان از گردش افلاک دارم.
چرا چون مرغ شب ازدل ننالم
که دیگر مهربون یارم ندارم.
جوان مرده غمش بسیار باشد
تحمل کردنش دشوار باشد.
هر آن مادر که دیدی داغ فرزند
قیامت موسم دیدار باشد.
برادر شمع عمرت گشته خاموش
مرا کردی دراین عالم سیه پوش.
دمادم از برایت اشک ریزم
نگردد لحظه ای یادت فراموش.