eitaa logo
خزینة الجواهر
1.1هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
28.7هزار ویدیو
34.9هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال شده از سروش: 🔻 حجت‌الاسلام‌والمسلمین پناهیان در مراسم بزرگداشت روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی: ⭕️ دروسی که طلاب می‌خوانند، به درد تبلیغ نمی‌خورد ⚠️ تبلیغ نابخردانه انسان‌های بسیاری را مایوس کرده است 🔹 ما باید در حوزه‌ها صحنه را به هم نزدیک کنیم؛ 🔹 ما می‌توانیم درس خارج‌هایی داشته باشیم که به هیچ وجه به معضلات جامعه نپردازد، ما می‌توانیم عالم دینی داشته باشیم که برای مشکلات اجتماعی گره‌گشا نباشد، اما در عرصه علم بسیار فعال باشد. 🔻 رهبر معظم انقلاب صریحا دو نکته را تصریح فرمودند، اینکه ▫️ یک عالم دینی باید به امور مسلمین توجه داشته باشند؛ ▫️ همچنین عالم دینی مسئولیت تحقق دین در جامعه را نیز بر عهده دارد. 🔹 دانش‌ها و گفتگوهای رایج در حوزه علمیه با فضای تبلیغ بیگانه است. ➖ دروسی که طلاب می‌خوانند، غالبا به درد تبلیغ نمی‌خورند، یک تصور عوامانه در حوزه رایج است که فکر می‌کنند طلبه همین دروس را بخواند و هنر تبلیغ و فن خطابه را نیز بداند کفایت می‌کند. 🔹 عموم تبلیغات و آموزش‌های دینی غالبا موجب از دین می‌شود، به چند نفری که دور یک عالم دینی را گرفته‌اند نباید غرّه شد، ادبیات ما با ادبیات معصومین و سیره آنان سازگاری ندارد. ما با تبلیغ نابخردانه انسان‌های بسیاری را مایوس و مغرور کرده‌ایم. 🔹 وقتی طلبه‌ای از ساختار روحی یک جوان خبر ندارد، چگونه می‌تواند با او درباره دین صحبت کند؛ در حوزه مطالب دینی برای تربیت خود طلاب نیز کافی نیست. 🔻 امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: انسان‌ها با یکدیگر متفاوت آفریده شده‌اند و اگر انسان‌ها این تفاوت‌ها را بدانند، کسی را سرزنش نمی‌کنند، مبلغان حوزه علمیه نیز باید نسبت به این تفاوت‌ها آگاه باشند تا حرفی نزنند که تأثیر عکس داشته باشد. 🔹 ما وقتی به مهندسی آموزش‌های دینی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم با قرآن مغایرت دارد، ما طلاب استدلال‌های کلامی و فلسفی را یاد می‌گیریم، اما قرآن کریم بیشتر به صورت به بیان حقایق می‌پردازد. 🔹 اثبات حقانیت در بسیاری از مواقع نفرت‌زا بوده و هزاران برابر بیشتر از جدال احسن، توصیف لازم است تا حقایق دینی را بیان کنیم. 🔹 ما می‌توانیم در توصیف کارهای عالمانه‌ای داشته باشیم، ما نمی‌توانیم صرفا با ادبیات کلامی اثبات کنیم که چون حجاب فرمان خداست، باید آن را رعایت کرد؛ قرآن و ائمه هدی(ع) با روش توصیف به شکل هنرمندانه‌ای به بیان حقایق دینی پرداخته‌اند. 🔹 ما امروز غرق در هستیم و هنوز یک کتاب در توصیف ولایت فقیه نوشته نشده، بلکه همه کتاب‌ها درباره اثبات حقانیت ولایت فقیه نوشته شده است. 🔹 در قرآن کریم ولایت‌گریزان و ولایت‌پذیران توصیف می‌شوند، انبیا و مشرکان همگی توصیف می‌شوند، ما یک کتاب عالمانه نداریم که معاد را توصیف کنند. در چنین شرایطی بخشی از به ما جذب می‌شوند، ما باید نسبت به روش خود تردید کنیم. 🔹 فعالیت‌های تبلیغی اگر باشد و بازتاب‌های آن دیده شود، می‌تواند انسان را به اندیشه دعوت کند. 🔹 کسانی که برای این مملکت درست می‌کنند، دقیقا می‌دانند که کودک در سال‌های نخست زندگی چه نیازهایی دارد و وقتی کار از کار گذشت، تازه ما می‌گوییم که این نمونه گناه است. 🔹 تبلیغ، طلبه را می‌کند و عموم مراجع تقلیدی که ما می‌بینیم، در گذشته از منبری‌های خبره و اهل فن بودند. 🔹 ما اگر از روحیات مردم، آگاهی نداشته باشیم، نمی‌توانیم به تبلیغ بپردازیم؛ به طور مثال ما در موضوع سبک زندگی بسیار درمانده هستیم. این علومی که در حوزه تولید می شوند به عنوان داروهای مورد نیاز برای مردم ارزش بالایی دارند. متن کامل خبر: https://www.jz.ac.ir/post/3712
خلاصه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📚 در سیستم «ترمی،واحدی» و محور به سختی می‌توان انتظار پرورش و داشت! 🌸 خداوند در حدیث معراج می‌فرماید: وقتی بندۀ من خودش را گرسنه نگه دارد و خودش را کنترل کند به او حکمت یاد می‌دهم اگر کافر هم باشد به او حکمت می‌دهم اما این حکمت در روز قیامت، وبال گردنش و حجتی علیه خودش می‌شود 👈یعنی اگر کسی همین دو رفتار را انجام دهد، قطعاً به او می‌دهم ⭕️ بعد می‌فرماید: «و اگر مؤمن باشد، حکمتش نور و برهان می‌شود... بینا و بصیر می‌شود و اولین چیزی که به او یاد می‌دهم است» 👈 یعنی به خودش آگاه می‌شود و می‌تواند از بالا به خودش نگاه کند. 🔔 و بعد می‌فرماید: «وقتی او را آگاه به عیوب خودش کردم او را نسبت به ، بی‌توجه می‌کنم!» 😊 یعنی اش را اصلاح می‌کنم؛ با همه می‌شود، نمی‌کند، از کسی به دل نمی‌گیرد، نمی‌شود، می‌گوید «بگذار مشغول خودمان باشیم» 👈 یعنی اگر دو تا رفتار خودت را کنترل کنی، این‌همه آثارِ بینشی دارد. 👌 اصلاً لازمۀ شدن است! 😳 حالا اگر جرأت کردی، این حرف را در دانشگاه‌ها مطرح کن! چرا نمی‌توانی؟ به‌خاطر سلطۀ فرهنگ مبتذل صهیونیستی که می‌خواهد انسان‌ها را «برده» بار بیاورد ❌❌شخصیت‌دادن به دانش‌آموز این نیست که بگویید «برو هرکاری دلت می‌خواهد انجام بده!» اتفاقاً این یعنی حیوان بار آوردن! ❓❓ حالا رفتار را باید با آئین‌نامه کنترل کنیم؟ ♦️ نه؛ با و رعایت ، باید کنترل کنیم! 🔔🔔 تشویق و تنبیه فوری، خودش ضرر دارد، قانون و مقرراتِ زیادی هم ضرر دارد. 👌 ما از عمل، در دراز مدت تأثیر می‌پذیریم، پس باید اعمال‌مان باشد، پس باید به اعمال خوب، کنیم، پس باید برای رفتارها و مان داشته باشیم! 🌤 از صبح که بلند می‌شوی، رفتارهایت را یکی یکی بشمار، ببین به چه سبکی رفتار می‌کنی؟ ببین ها و های‌ شما چگونه است؟ ✨ دین به ما یاد می‌دهد. مثلاً اینکه در مراسم ختم، صاحب‌عزا دمِ در می‌ایستد و سلام و علیک می‌کند، در واقع سفارش دین است. 🏴طبق روایت، هرموقع کسی از دوستانت عزادار شد، باید بروی خودت را به او نشان بدهی. یعنی صاحب‌عزا دم در می‌ایستد و همه می‌آیند خودشان را نشانش می دهند 🤔 ؟! این سؤال کلیدی بحث ماست. 👚چرا طرز لباس‌پوشیدن خودت را عوض کردی؟ چرا لباس خودت را کوتاه کردی؟ 👏👏آفرین به برخی از اقوام ایرانی که هنوز لباس‌های خودشان را حفظ کرده‌اند، آفرین به برخی از کشورهای همسایه که لباس خود را حفظ کرده‌اند (مثلاً در شرق، هنوز لباس‌های خودشان را حفظ کرده‌اند) این یعنی آدمیت! یعنی کسی حق ندارد لباس ما را عوض کند. 🤔 چرا باید اجازه بدهیم غذاهای ما را عوض کنند؟ چرا باید از سبک و دیگران تقلید کنیم؟ چرا اسم غذاهای خارجی را به در و دیوار می‌زنیم؟ چرا کسی اینجاها ندارد؟ این چه تناسبی با فرهنگ ما دارد؟! ⭕️ سبک زندگی یعنی «ببین کدام رفتارها را معمولاً انجام می‌دهی؟ برای دانه‌دانۀ این رفتارها باید برنامه‌ریزی کنی!» 😱در مملکت ما در اثر تعلیمات غلط، چیزی به نام « » مهم نیست.❌❌ @jalasaaat
هدایت شده از حسین سوزنچی
بسم الله الرحمن الرحیم 📝 احتیاط (قسمت اول) فهم اقتضائات احتیاط؛ راه برون‌رفت از عمده مشکلات کشور! ✍️ حسین سوزنچی در ابتدای رساله‌های توضیح المسائل می‌نویسند که انسان برای عمل به احکام دین باید یا باشد یا یا . همواره برایم سوال بود که: «انسان مجتهد باشد یا مقلد» رویه‌ای معقول است (نه‌فقط در فقه، بلکه در تمام عرصه‌های زندگی: مثلا برای علاج بیماری، انسان یا مجتهد [= پزشک] است یا مقلد [= به پزشک مراجعه می‌کند] و ...)، اما یعنی چه؟ انسان یا پاسخ را می‌داند یا نمی‌داند؛ اگر نمی‌داند، از کسی که می‌داند بپرسد؛ چرا احتیاط کند (برود سراغ همه متخصصان، و به سخت‌ترین گزینه ممکن عمل کند)؟! آیا احتیاط، خلاف عقل متعارف نیست؟! آیا واقعا یک تقسیم ثنایی (مقلد-مجتهد) باید داشت یا یک تقسیم ثلاثی (مقلد-مجتهد- محتاط)؟ امروز دقیقا می‌فهمم که بی‌توجهی به این قسم سوم نه فقط به بسیاری از طلاب و دانشجویان آسیبی جدی زده، بلکه مشکلات حادی را در زندگی اجتماعی ما ایرانیان پدید آورده است! مساله از این قرار است: هر انسانی در ابتدای تحصیل در هر رشته‌ای ابتدا مقلد است، و زمان می‌برد تا مجتهد شود؛ لیکن حرکت از مقلد بودن به مجتهد شدن، دفعی نیست، است؛ یعنی دانشجو و طلبه، پس از مدتی و به خاطر مواجه با دیدگاههای رقیب و ...، به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌تواند مقلد باشد؛ یعنی دیگر هر «دیدگاه معین» (در فقه:‌ فتوا؛ در پزشکی: نحوه معالجه؛ و ...) را که می‌بیند، اشکالاتی درباره‌اش به ذهنش می‌آید که نمی‌تواند مثل گذشته، آن را بپذیرد؛ و احتمال می‌دهد که «گزینه‌های رقیب» بهتر باشند؛ اما هنوز به حدی نرسیده که خودش بتواند با ادله‌ای که در دستش است به نتیجه معتبر و اطمینان‌بخش در حد آن رشته علمی (که عرف جامعه علمی مربوطه آن را قابل اعتنا بداند) برسد. در چنین وضعیتی که انسان در برزخ بین تقلید و اجتهاد است، چه بکند؟ اینجاست که مفهوم «محتاط» معنی‌دار می‌شود؛ به عنوان یک راهنمای عمل می‌گوید: درست است که تو دیگر نمی‌توانی تقلید کنی؛ اما یادت باشد که هنوز مجتهد نشده‌ای؛ تو به دیدگاه مجتهدان انتقاد داری، اما یادت باشد که آنها قبل از اینکه تو در این وضعیت قرار بگیری مجتهد بوده‌اند، و به خاطر فراتر رفتن تو از مقلد بودن (حتی اگر نقد تو بر دیدگاه آنها وارد هم باشد) اجتهادشان باطل نشده است؛ زیرا مجتهد انسان معصوم نیست که خطا نکند؛ او انسانی است که در حد عقلایی لازم تلاشش را کرده و عقلا تایید می‌کنند که حتی اگر در نظر نهایی‌اش اشتباه هم کرده باشد معذور است. پس در چنین موقعیتی که نمی‌توانی از آن یک نفر – که قبلا مقلدش بودی- تقلید کنی، او و بقیه متخصصان سطح بالا را جلوی خودت بگذار و احتیاط کن! احتیاط یعنی وقتی مثلا مریض شدی و به هیچ متخصصی اطمینان کامل نداری، راهش این نیست که به سلیقه شخصی خودت عمل کنی؛ بلکه به جای یک نفر، سراغ چند متخصص برتر برو و اگر اولی گفت انگور نخور، و دومی گفت انار نخور، و سومی گفت سیب نخور، فعلا هیچیک از این سه میوه را نخور تا زمانی که خودت واقعا متخصص شوی. رویه غلطی که متاسفانه رایج شده این است که بسیاری از طلاب و دانش‌پژوهان بدون اینکه در عرصه تخصصی خود به اجتهاد رسیده باشند موضعی را که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار می‌دهند! و بدتر اینکه در مسائل مربوط به مشکلات جامعه هم، به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، می‌کوشند نظر خودشان را به کرسی بنشانند! و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل ، ، ، ، ، ، و .... دچار مشکل هستیم و روز به روز بر مشکلاتمان افزوده می‌شود؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمده‌ایم، اما هنوز مجتهد نشده‌ایم و یادمان رفته که کسی که در این برزخ بسر می‌برد: اولا وظیفه‌ خودش احتیاط است، نه فتوا دادن؛ و ثانیا وظیفه ندارد سایر مقلدان را از رجوع به مجتهدان بازدارد و به پیروی از خودش دعوت کند. اگر هرکدام از ما وقتی از تقلید درمی‌آمد، توجه می‌کرد که آنان که تا دیروز مجتهد بودند هنوز مجتهدند و می‌فهمید که صرف گرفتن مدرک دکتری یا سطح چهار حوزه، انسان را مجتهد نمی‌کند، آنگاه نقش‌آفرینی متخصصان هر عرصه جدی‌تر می‌شد و مسئولان و تصمیم‌گیران کشور یا از متخصصان واقعی در هر عرصه‌ای پیروی می‌کردند و احتمالا با بسیاری از مشکلات امروزی مواجه نبودیم. هنوز هم دیر نشده است. من امروز فهمیده‌ام که نمی‌توانم در برخی عرصه‌ها مقلد باشم؛ اما می‌دانم که هنوز مجتهد هم نشده‌ام؛ از این روست که راه احتیاط را در پیش گرفته‌ام. شما هم با خودت روراست باش؛ اگر نمی‌توانی تقلید کنی ابتدا مطمئن باش که مجتهد شده‌ای بعد فتوا بده! @souzanchi
روایت از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است. 🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟ [میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟ فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه در چه حدى است؟ براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است. خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم ، نتيجه چيست؟ مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟ تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است. بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498) 🔶حاشیه در عصر حاضر با پدیده مواجهیم که تمرکز خود را بر قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند. آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند. آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند. مساله ای که اگر اکنون مورد توجه قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود. @rozaneebefarda
💠 دوست داشتم ثواب این همه که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد 🔹 در زمان طلبه ای با لباس کهنه بر در خانه‌اش آمد و گفت: میرزا را کار دارم. مردم گفتند: میرزا برای وقت ندارد، آن موقع تو آمده‌ای و می‌گویی میرزا را کار دارم؟ 🔸 گفت: عیبی ندارد من می‌روم، اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود. 🔹 خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در گرفت. دفتر دار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: «دوست داشتم ثواب این همه که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد!» 🔸 گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید یاد می دهم بدون پول. 🔹 سنی ها گفتند خوب است بدون پول است. این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می‌داد، بذر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در دل این بچه ها کاشت. این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد. 🔸 این طلبه ۱۵سال شب ها بر در خانه ها می‌رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد. ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را کند. 📚به نقل از: مصباح الهدی، نوشته آیت الله خراسانی (حفظه الله تعالی)، عربی ص 292
روایت از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است. 🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟ [میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟ فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه در چه حدى است؟ براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است. خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم ، نتيجه چيست؟ مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟ تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است. بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498) 🔶حاشیه در عصر حاضر با پدیده مواجهیم که تمرکز خود را بر قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند. آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند. آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند. مساله ای که اگر اکنون مورد توجه قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود. @rozaneebefarda