#سلام_امام_زمانم
یابن الحسن امیرِ دلیرِ سوارهـا
معنا بده بہ حسرٺِ دلِ بیقرارهـا
منجے،بیا،زمان و زمیندر هم آمده💔
از بس گناه پر شده در این دیارهـا😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@kheiybar
#صبح آمد
به غزلخوانی چشمان شما✨
باد هم میگذرد از سر زلفان شما🌿
نرم نرمڪ
بگشا پلڪ ڪه خورشید تویی😍
روز روشن شود از چهرهی تابان شما
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#روزتون_مزین_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
شفاى هر دردى در تربت قبر حسين💔 عليه السلام است و همان است كه بزرگترين داروست.✨☝️
@kheiybar
#حاج_همت
*|•💍•| همیشه سر این که
اصرار داشت حلقه ازدواج
|•😉•| حتماً دستش باشد،
اذیتش میکردم. میگفتم:
|•🧐•| «حالا چه قید و بندی داری؟»
|•😌•| میگفت: «حلقه، سایهۍ
یک مرد یا زن در زندگی است
|•😍•| من دوست دارم سایه تو همیــشہ ، دنبال من باشد.
|•💕•| من از خدا خواسته ام
تو جفتِ دنیا و آخرت من باشی!»
همسرشهید
#محمدابراهیم_همت😍🌱*
@kheiybar
دوستان عزیز از عاشقانه به سبک حاج همت راضی هستید👇
EitaaBot.ir/poll/s6by?eitaafly
لطفا همه بزرگواران در نظر سنجی ما شرکت کنند☝️🌹
🍀 اینـ شَہیـــــــد
🍃 دۅسـٺ داشٺ
💐 لحظـه شهادت...
#شهید_حسین_محرابی🍁
#دفاع_مقدس 🍁
#اربعین 🍁
@kheiybar
🖌 امروزه ''تعقیبات مستحبی''
📿 بعـد از نمــــاز ها فعالیــت
📱 در ''فضای مجـــازی'' اســت.
🎙 ''مقام معظم رهبری''
#پروفایل
#دفاع_مقدس
#فضای_مجازی♨️
@kheiybar
#عملیات_خیبر
محور #طلائیه
زمستان ۶۲ ...
دو اسیر (شیر)ایرانی _سربازان بعثی
هم ایستاده اند❗️
@kheiybar
🚨برای سلامتی حاج خانم صلوات بفرستید!
💠 یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری میگوید:
مقام معظم رهبری، احترام زیادی به #همسر خود میگذارند و این احترام، جواب سالها #صبر و #استقامت همسرشان است.
معظم له درباره همسرشان میفرماید: «ایشان حتی یک بار هم، از وضع سخت زندگی و هنگامی که در #زندان بسر میبردم، گله نکردهاند.»
یک روز من بر سر سفرهای در کنار رهبر نشسته بودم. خانم ایشان، هنوز نیامده بودند. وقتی ایشان آمدند رهبر ما، با حالت شوخی و احترام فرمودند: «برای سلامتی #حاج_خانم صلوات بفرستید!»
📗 حکایت نامهی سلاله زهرا (س)،ص ۱۰۸
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
کپی ممنوع🔴
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاجهمت😍 فصل پنجم قسمت5⃣9⃣ حسین جهانی رفت دنبالشون و فرداش اون ها رو با خودش آورد
#عاشقانه_به_سبک_حاجهمت😍
فصل پنجم
قسمت 7⃣9⃣
نصرت گفت:ننه جان اول بیا خودت هم صبحانه بخور،بعد برو...
من خوردم. با حاجی توی مقر خوردیم!
خب،چی بخرم؟
نصرت گفت:یک دقیقه صبر کن از عروسم بپرسم...☺️
و برگشت از ژیلا پرسید و خودش هم به آشپزخانه نگاه کرد،بعد مقداری پول گذاشت کف دست حسین جهانی و سفارش هایے کرد که بخره...!
حسین جهانی پول را به نصرت خانم برگرداند و گفت:حاجی به من پول داده که هرچه لازم دارید بخرم...!🙃🙂
نصرت پول را گرفت و گفت:پس به سلامت🖐همان ها را زحمت بکش و بیا! خیلی هم ممنون...😊
خداحافظ✋
خداحافظ ننه خدانگهدار☺️
ابراهیم و کربلایی برای ناهار برنگشتند اما شب، هردو آمدند. خسته😟ولی شاد☺️
خیر باشد، امروز خوب سرحالی ننه😁حتما تو جنگ پیروز شدین؟ها؟😍
امروز شما و بابا رومیبینم، همه رودور هم می بینم و خوشحالم...☺️
این خودش بزرگترین پیروزیه،نیست؟☺️
اشک توی چشم های نصرت نشست...😢
ابراهیم رو نگاه کرد و گفت: بمیرم الهی برای غریبیت ننه جان که هیچ وقت، وقت نکردی دور بابا و ننه ات باشی...☹️
کربلایے گفت:ان شاالله جنگ تمام می شود و دوباره ما همه دور هم جمع می شویم و زندگی می کنیم...😍
ژیلا گفت:ان شاالله!😢
نصرت مشغول سفره انداختن شد...
شام کشید و بشقاب اول رو گذاشت جلو ابراهیم...🍛
ابراهیم اون رو گذاشت جلوی پدرش کربلایی علی اکبر...☺️
ننه، این چه برنجی است که شما می خورید؟خیلی بو میدهد...🤭
ابراهیم رو به مادرش لبخند زد:☺️
همین،از سرمان هم خیلی زیاد است...😉
نصرت در حالی که خورشت مرغ روداشت می گذاشت وسط سفره گفت:
یعنی چی این حرف؟این زن چه گناهی کرده که باید این جوری تقویت بشه؟😕
و به عروسش اشاره کرد...
ابراهیم هم به ژیلا نگاه کرد👀
لبخندی زد و گفت:....
فصل پنجم
قسمت 8️⃣9️⃣
+خودش خواسته....🙊
نصرت دوباره پرسید :
یعنی چی ننه ؟
ابراهیم قاشقش روگذاشت زمین و گفت:
اگر بدانی همین هم گیر خیلی از بچه ها نمی آید، آن وقت می فهمی که چرا می گویم همین هم از سرمان زیاد است😊
نصرت بغض کرد:😢
همین نیم من برنج کوپنی ننه جان؟
و ابراهیم دوباره گفت:
+آن ها نان و خرما هم گیرشان نمی آید چه برسد به به برنج کوپنی!😓
بعد رو کرد به ننه و تاکید کرد که:
ناشکری نکن ننه!🙃
کربلایی علی اکبر گفت:
اینقدر سخنرانی نکنید شما دونفر، غذا از دهن می افتد...🙊
اذان صبح ، وقتی کربلایی علی اکبر برای نماز برخاست، ابراهیم را ندید...😬
دور وبرش چشم چرخاند👀بازهم ابراهیم نبود🤔
چند دقیقه ای صبر کرد گفت:شاید رفته توی حیاط!
اما بازهم خبری نشد...☹️
ابراهیم رفته بود...🚶🏻♂
کربلایی علی اکبر درحالی که ازجا برمی خواست تا به سمت دستشویی برود، با خودش گفت:
ای ای ای مرا جا گذاشتی پسرجان🤦🏻♂
فکر کردی خسته می شوم یا جلو دست و پایت را می گیرم؟😞
به هر حال خدا نگهدارت باشه...
رفتی به سلامت...
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شب_جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید🌿 به امام زمان علیه السلام که این عمل در صفا و جلا
جمع کل صلوات
🌸5،877🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
سوره قدر :133
زیارت آل یاسین :16
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨#شهید_مرتضی_ابراهیمی✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
#حسین_جان
مرا ببر حرمٺ تاڪه مادرم بعدا
مباد گریہڪند برجوان ناکامش😔
بہ سن وسال جوانی که نیسٺ ناکامے
هرآنڪه مُرد و حرم را ندید ناکام اسٺ😭
#اللهم_ارزقنا_کربلا💔
@kheiybar
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
💔سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مىكند.✨☝️
@kheiybar
جریانخوندر رگهایزندگےشیریناست;
امّا ریختنآنبھپایمحبوبشیرینتر !💔☝️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت.
#روزتون_مزین_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گردشگر لهستانی که 💔شهدا طلبیدنش و رفت به سفر راهیان نور...✨🌱
#دفاع_مقدس
@kheiybar
😍 #حنانهخانمخلفی✨
نابغه ی قرآنی و اعجوبه ی حفظ قرآن کریم که در هفتسالگی حافظ کل قرآن شد. و امسال در سن ۱۳ سالگی موفق به اخذ کارشناسی و قبولی در کارشناسیارشد شد☺️❤️
اما هیچ یک از شبکه های مثلا
حامیحقوقزنان از ایشون یاد نکردند چرا؟🤔
چون ایشون محجبه بود و امثال
مسیحعلینژاد حجاب رو مانع پیشرفت میدونند اما موفقیت ایشون در این سن با این حجاب تودهنی محکمی برای مسیح علی نژاد و امثال مسیح هست😌
اما سوال بنده این است چرا رسانه های خودی و انقلابی چرا این موفقیت رو بازتاب نمیدن و این نخبه ها رو الگو سازی نمیکنند و به مردم معرفی نمی کنند⁉️
چرا طوبی کرمانی ها و حنانه خلفی ها ناشناخته مانده اند؟
چرا حنانه ها به عنوان الگوی موفق و قرآنی به دختران سرزمینمان معرفی نمیشوند؟🙄
🔴 چرا الگوهای غربی برای کودکانمان شناخته تر هست❓
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاجهمت😍 فصل پنجم قسمت 7⃣9⃣ نصرت گفت:ننه جان اول بیا خودت هم صبحانه بخور،بعد برو..
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل پنجم
قسمت 9️⃣9️⃣
و ابراهیم رفته بود...
رفته بود خط...
شناسایی ها دقیق بود!
حسن باقری تمام نقشه ها را بررسی کرده بود و می دانست که دیگر
مشکلی پیش نخواهد آمد...🌿
نقشه ها روجلو حاج احمد، ابراهیم همت و محمود شهبازی بازکرده بود و همه چیز رو روی نقشه داشت به آنها توضیح می داد...🙃
داشت توجیهشان می کرد...
اما آنها انگار هنوز قانع نشده بودند...☹️
حسن باقری که این روحس کرد،رو به حاج احمد گفت:
برادر متوسلیان انگار مشکلی دارید؟😬
مشکل که چه عرض کنم!
راستش ما احساس میکردیم شما اطلاعات مهم تری به ما می دهید...😕
اما انگار این جا، به جای منطقه، نقشه نشان آدم می دهند و آدم رو روی کاغذ نشان می دهند...🤭
حسن باقری لبخندی به سوی او زد وپس از اندکی تامل گفت:
برادر احمد توجیه منطقه در جنوب متکی درنقشه است و شرایط جبهه جنوب با جبهه غرب تفاوت فراوانی دارد🙃🙂
در جنوب منطقه وسیع است و پر ازشیار وارتفاع وبا جبهه های غرب کشور که شما در آن جامی توانید از ارتفاع دو سه هزار متری هم منطقه را ببینید ، کاملاً متفاوت است☺️
و بعد دوباره تاملی کرد و افزود:
اطلاعات این نقشه ها حاصل یک سال کار شناسایی میدانی و عکس برداری های هوایی متوالی از زوایای گوناگون، از منطقه است...
این بار حاج احمد و ابراهیم همت و محمود شهبازی، هر سه ضمن تایید سخن حسن باقری ، به دقت به آن چه می گفت ،گوش سپرده بودند...👂
اوهم با حوصله و دقت همیشگی حرفش را ادامه داد:
اگر بخواهید در دشت ها و تپه های جنوب، بدون نقشه حرکت کنید، درهمان قدم اول زمین گیر می شوید...😞
ابراهیم همت نگاهی به حاج احمد کرد و سپس رو به حسن باقری گفت:....
فصل پنجم
قسمت 0⃣0⃣1⃣
البته! ما مطیع امر شماییم!☺️😉
پس بدون اتلاف وقت باهم یک سری به منطقه می زنیم تا آن چه را در نقشه دیدید ،از نزدیک هم لمس کنید...😊
حاج احمد گفت:
بسیار خب...ما درخدمتیم!☺️برویم...🚶🏻♂
سوار بر ماشین به منطقه سر زدند...
حسن باقری از نزدیک همه چیزروتوضیح داد دوباره توجیهشان کرد...🌱
با دوربین تمام عارضه ها را نشان شان داد...هنگام بازگشت و پس از خداحافظی از حسن باقری، حاج احمد، رو به ابراهیم همت و محمود شهبازی گفت:
حق با برادر باقری بود🤭
این جا بی نقشه نمی شود هیچ کاری کرد...😬
همّت گفت :
فکر می کنم با دقت بیش تری باید منطقه روشناسایی کنیم...🤦🏻♂
حتماً...
اگر این کار رو نکنیم اون ضربه ای روکه گفتم ، نمی تونیم به دشمن وارد کنیم...
همّت و حاج احمد این را به هم گفتند و دوباره با دقت وسواس بیش تری به شناسایی منطقه پرداختند...🧐
دست یابی به اطلاعات دقیق از مواضع دشمن ، تعداد وتنوع وتوان آتشباری قبضه های توپخانه ی دشمن ، از جمله دغدغه های اصلی حاج احمد و حاج همت بود...
آن ها پس از جستجو ها و شناسایی توپخانه که در عمق خاک دشمن بود، متوجه شدند که دسترسی به آن و از کار انداختن اش ، بسیار دشوار است...😦
نمی دانستند از کجا شروع کند؟ چه طور متوجه قدرت مخفیانه و نوع تجهیزات و نحوه ی آرایش نفرات دشمن در آن منطقه بشوند...!
حاج احمد سخت در فکر بود که حاج همّت لبخند برلب به سوی او نگاه کرد و گفت :
چیزی به نظرم رسید که اگر اجرایش کنیم، نتیجه خواهیم گرفت...☺️✌️
حاج احمد پرسید:
چه چیزی؟🤔
#ادامه_دارد...
@kheiybar