eitaa logo
خلق حسن
144 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
7هزار ویدیو
136 فایل
ان احسن الحسن الخلق الحسن مدیر کانال: محسن حیدری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
🇮🇷 هرچند جواب های و هو با مُشت است برگرد به خویش زین اگر بر پشت است جنگ است ولی نه آنچه می پنداری امروز سلاحم اثرِ انگشت است ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
🏴 اشعار __________ @shere_aeini تشنه بودم دشمنت فهمید و سقا را گرفت کودکی ساحل نشین بودم که دریا را گرفت با برادرها دلم خوش بود اکبر را زد و از نگاهم آن عزیزِ ارباّ اربا را گرفت دید من گهواره جنبان علی اصغر شدم تیر را در چله کرد و کودک ما را گرفت کودکی های مرا طاقت نیاورد آخرش پیش چشمم داخل گودال بابا را گرفت روی خاک افتادی و تاریک شد بعد از تو دشت از شب ما لذت خورشید فردا را گرفت پای نی با دیدنت خوش بودم اما برنتافت نیزه را برداشت از من آن تماشا را گرفت دید داری یاد مادر می کنی با دیدنم از تو و از عمه زینب باز زهرا را گرفت 🔸شاعر : _________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد   مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را از جای بوسه های پیمبر شروع کرد از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد   از خط به خط مقتل گودال رد شد و با گریه از اسیری خواهر شروع کرد اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست! طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد زیر عبا گرفت سرش را و صیحه زد از روضه های سیلی و معجر شروع کرد   برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد لب تشنه بود خیره به لیوان و آب شد از التهاب مشک برادر شروع کرد   هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد تیر از گلوی کودک من در بیاورید! هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد: ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین! دم را برای روضه ی مادر شروع کرد   یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است مداح بی مقدمه از  در شروع کرد 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹یازده بار🔹 قصد، قصد زیارت است اما مانده اول دلم کجا برود حال و روز مرا هر آن‌کس دید گفت باید به کربلا برود -نجف و کربلا- دلم لرزید، -مشهد و کاظمین- خوب آمد یازده بار استخاره زدم تا بفهمد به سامرا برود ابتدای مسیر، الله است انتهایش بقیةالله است سامرا وعده‌گاه آخر ماست جاده باید به انتها برود همه یک روح و یک بدن هستید پس تمام شما حسن هستید دل من با تو سامرایی شد تا به دیدار مجتبی برود تو بقیع پر از مخاطره‌ای کربلایی و در محاصره‌ای یا که باید جگر به زهر دهی یا سرت روی نیزه‌ها برود.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1076@ShereHeyat
فرازهای إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي... محکومم و در گناه خود محبوسم فاسد شدم و درون خود می پوسم یک‌ عمر به‌ من‌ نیکی‌ و‌ احسان کردی یارب ! پسِ مرگ هم نکن مأیوسم اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی؟... ای رازق من ! مرا تو محروم نکن من یَنصُرُنی ؟! مرا تو مغموم نکن غیر از تو خدای دیگری دارم؟! نه من گرچه بدم، مرا تو محکوم نکن الهی إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخذْتُکَ بِعَفْوِک... من از کرمت به دیگران خواهم گفت از لطف تو با اهل جهان خواهم گفت باشد، تو مرا به جرم و تقصیرم بین من عفو تو را به این و آن خواهم گفت اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ... یارب دل من که دل نشد، چیست دلم ؟! مانده‌م که پس از غم تو با کیست دلم؟! باید بِبُرم از همه تا برگردم اما چه کنم که منقطع نیست دلم إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ... بیرون شدم از مسیر و رفتم بیراه افتاده‌ام از شدت عصیان در چاه این بنده اگرچه عَبْدُکَ المذنب بود از شدت غفران تو می‌کرد گناه إِلٰهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْأُخْرىٰ... دریاست و چشم من که مواج‌ترست هنگام مناجات از امواج، تَرست امروز ز عیب، بنده را پوشاندی محشر به عنایات تو محتاج‌ترست إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ هربار رسید، سوز و آهش دادی در را زد و باز هم تو راهش دادی مَن إنتَهَجَ، آمد و‌ نور از تو گرفت مَن إعتَصَمَ بکَ، پناهش دادی ✍ •┈┈••✾••┈┈• دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بخشی از فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ ... بیچاره‌ام و بی کس و مضطر، نروم از خانه‌ات ای کریم، دیگر نروم غیر از تو مگر پناه‌گاهی دارم؟! گیرم که مرا برانی از دَر، نروم ✍ @dobeity_robaey
بخشی از وَ أَسْأَلُكَ الأَْمَانَ يَوْمَ لاَ يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ .. و از تو امان مي‌خواهم روزي كه كفايت نمي كند پدري از فرزندش درگیر خطا و اشتباهم چه‌کنم در معصیتم‌، پر از گناهم چه‌کنم روزی که پدر به فکر فرزندش نیست من از تو اگر امان نخواهم چه‌کنم @dobeity_robaey
☑️ ☑️ ☑️ شوّال اگر نشد به محرّم حساب کن این روسیاه را بخر ، آدم حساب کن یک عمر گفته ام به همه نان خور توام فطر آمده ، زکات مرا هم حساب کن اشکم چکیده در غم تو صبح و ظهر و شام این چشمه کوچک است تو زمزم حساب کن یا ایهاالعزیز گناهم اگر زیاد با عفو خود گناه مرا کم حساب کن صف بسته اند خیل طلبکارهای من تو ضامنم شدی خودت از دم حساب کن یک اربعین مسافر تو می شوم حسین! با اینکه روسیاه می آیم ، حساب کن خوبان عالم اند همه زیر سایه ات من را دخیلِ سایه ی پرچم حساب کن 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فرازی از ؛ ؛ يا عَظيمَ الْمَنِّ يا قَديمَ الاِْحسانِ... اسم تو دواست، راه و رسمت درمان من طالب نعمتِ توأم، یا منّان اشک آمد و اسم اعظمت را دیدم... در نام حسین، یا قدیم الاحسان @dobeity_robaey
وَمِنْ أَيْنَ لِىَ النَّجاةُ... کو راه نجات جز تو یارب ! ما را کِی رفته به جز ذکر تو بر لب، ما را هر روز گذشت عُمر ما در غفلت مشغول حسین کن تو هر شب، ما را@dobeity_robaey
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹وعده‌گاه آخر ما🔹 قصد، قصد زیارت است اما مانده اول دلم کجا برود حال و روز مرا هر آن‌کس دید گفت باید به کربلا برود -نجف و کربلا- دلم لرزید، -مشهد و کاظمین- خوب آمد یازده بار استخاره زدم تا بفهمد به سامرا برود ابتدای مسیر، الله است انتهایش بقیةالله است سامرا وعده‌گاه آخر ماست جاده باید به انتها برود همه یک روح و یک بدن هستید پس تمام شما حسن هستید دل من با تو سامرایی شد تا به دیدار مجتبی برود تو بقیع پر از مخاطره‌ای کربلایی و در محاصره‌ای یا که باید جگر به زهر دهی یا سرت روی نیزه‌ها برود.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1076@ShereHeyat
غیر از "حسین" را به دل خویش حک نکن ما از اضافه‌ی گِل اوییم، شک نکن@dobeity_robaey