eitaa logo
باغ خرمالو؛
423 دنبال‌کننده
193 عکس
48 ویدیو
1 فایل
[ماریآی سابق] مجنون نجف / مداواگر روح / دلداده‌ی شش‌ماهه / درحال تکامل.. در نهایت از ما اُمید به جای میماند.. https://daigo.ir/secret/3210129604
مشاهده در ایتا
دانلود
داشتم کمد رو جمع میکردم، تسبیح توی دستم پاره شده و هر دانه‌اش یک سمت رفت. هیچی ! فقط خواستم بگم، ریز ریزی ولی عزیز تو، چه کنم از عبا نریزی تو؟
باغ خرمالو؛
داشتم کمد رو جمع میکردم، تسبیح توی دستم پاره شده و هر دانه‌اش یک سمت رفت. هیچی ! فقط خواستم بگم، ریز
حضرت علی اکبر ع خیلی مظلوم بود. شنیدم که در مقتل نوشته اند : اول تیری به گلو اثابت کرد، خواستند سوار بر اسب شوند و سمت پدر روانه شوند، خونِ گلو در چشم اسب وارد شد و اسب راه را گم کرد. سمت سپاه دشمن تاخت و آن حرامی ها کوچه باز کردند. که مبادا ضربه زدن به علی اکبر ع، در توان یکی نباشد. اما آن وسط، پیری گفت: آرام باشید جوانها، کمی فاصله بگیرید تا نوبت به همه برسد.. انگار که حلوای دستشان بودی، آنهم شمایی که شیرینی حسین ع و لیلا بودی :)
باغ خرمالو؛
داشتم کمد رو جمع میکردم، تسبیح توی دستم پاره شده و هر دانه‌اش یک سمت رفت. هیچی ! فقط خواستم بگم، ریز
روضه‌خون دیشب میگفت نخ تسبیحتو پاره کن بنداز وسط جمعیت یه پیرمردو بیار بگو اینا رو جمع کن ...
می‌گفت اگر می‌خوای بدونی خدا دوستت داره یا نه، ببین عشق امام‌حسین[ع] توی دلت هست یا نه.. خداجونم، منم دوستت دارم خب :)
ای ماه‌ترین عموی دنیا عباس/*
بر سر بزن و با اهل حرم یکصدا شو: [ ای‌اهل حرم میر و علمدار نیامد؛ سقای حسین، سید و سالار نیامد💔 ]
روز آخری که کربلا بودم هی توی بین‌الحرمین توی رفت و آمد بودم هی میرفتم سمت حرم امام حسین و برمیگشتم سمت حرم حضرت عباس دروغ چرا اصلا دل خداحافظی نداشتم چشم‌های اشک آلوده‌م رو میدوختم به گنبد امام حسین و زمزمه میکردم یعنی تموم شد؟ باید برم؟ من که دل رفتن ندارم آخه ، چطوری وداع کنم باهات ؟ اشک میریختم و نشسته بودم یه گوشه و به ماه و گنبد حضرت عباس نگاه میکردم چه تشابه قشنگی داشتن.. زمزمه میکردم و میگفتم عباس میدونی دل رفتن ندارم.. میگن تو تمام امید امام حسین بودی الآنم تمام امید منی عباس.. من بهت امید دارم که دوباره دعوتم کنی و بیام زمزمه میکردم و اشک میریختم و من هنوز امید دارم به دیدار دوباره ..
با گوشهٔ آستین‌ پیراهن مشکی‌اش اشكِ چشمانش را پاک ‌کرد و گفت : ‹ عباس را نمی‌خواستم و او براتِ شفای‌ فرزندم را به‌دستم داد ، حق دارند که می‌گویند : " امیرِ سرزمینِ دل‌هاست‌ عباس " او دلسوز است به شیعیانِ علی ›
الحمدلله برای امروز .. تاسوعای سال هزار و چهارصد و چهار /* وطن با حضور نوابغ زندگی میکند و با خون شهدا زنده می ماند :)