مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم149 پشت سرِ خانومِ منصوری قدم برداشته و سعی می کند تمام حرف های او را د
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋
#بودنت_هست
#سهم150
دستش را به زیر شکمش می گیرد؛ دیگر به دستشوئی نخواهد رفت! قدم های خسته اش
را به طرف اتاق کوچکی که در طبقه ی همکف، برای استراحت پرستاران تعبیه شده می کشاند.
آن قدر کار سرشان ریخته که اصلاً نفهمید کِی ساعت دو بعد از ظهر شد! دلش به قار و قور افتادهاست. دستی به پیشانی اش می کشد و پلهها را یکی یکی و آرام پائین می رود. از سر صبح که بیدار شد، احساس کسالت می کرد اما خب در شرایطی که دارند که نمی شود به این حس ها اهمیت داد و دست از کار کشید!
نگاهش را در راهروی طبقه ی همکف می چرخاند. چشمانش سیاهی می روند. کف دستش را به پیشانی اش می چسباند و پلک می بندد. نفس هایش سنگین و خسته اند. دستش را به دیوار می گیرد و سعی می کند پلک بسته به طرف اتاقِ استراحت برود!
- خانوم صولتی؟!
به هول پلک باز می کند و دستپاچه می گوید: -بله؟!
دکتر فائزی نیم نگاهی به صورت رنگ پریده ی او می اندازد:
-حالتون خوب نیست؟!
خورشید چانه بالا می اندازد و بی حال می گوید: -نه خوبم!
ابروهای دکتر به هم نزدیک می شوند:
-ولی رنگتون پریده... معلومه که زیاد خوب
نیستین! میخواین معاینه تون کنم؟!
خورشید چشم درشت می کند و چانه بالا میاندازد:
-نه آقای دکتر! لازم نیست... من... من فقط یه ذره خسته م
دکتر فائزی آرام می خندد:
-خب میخواین بگم خانوم فرخی بیاد معاینه تون کنه اگه معذب میشین؟!
خورشید لب می گزد و سر به زیر می اندازد. میخواهد جوابی بدهد اما..!
بی طاقت "ببخشید"ی زمزمه کرده و تمام تلاشش را می کند که دستش را به شکمش نگیرد! آرام از کنار دکتر که با ابروهای بالا پریده نگاهش میکند، می گذرد و راه دستشوئی را در پیش می گیرد!
****
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم150 دستش را به زیر شکمش می گیرد؛ دیگر به دستشوئی نخواهد رفت! قدم های خس
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋
#بودنت_هست
#سهم151
قاشق را درون کنسرو فرو می برد و به سرعت از لوبیا پُرش می کند؛ هنوز لقمه ی در دهانش کاملاً پائین نرفته که قاشق را دهان می گذارد! خب علاقه به کنسرو و کمپوت هم به جمع علاقه اش به نان و پنیر اضافه شده اند! البته وقتی قوتِ غالب همین باشد دیگر چاره ای نمی ماند که! نسبت به غذاهای دیگر غالباً بی اشتهاست و خودش هم از این موضوع کلافه است!
نفسی می گیرد و قاشقی دیگر دهان می گذارد. کنسروِ در دستش را پائین می آورد و نفس عمیقی می کشد. در فکر فرو می رود. چه قدر در این یک هفته عوض شده است! بمباران می شود و او مثلِ قبل از ترس چشمانش پر اشک نمیشوند! شب ها مُنَوَر می زنند و دلش هُری
می ریزد پائین اما به روی خود نمی آورد! زخمی می بیند.. خون.. پانسمان عوض می کند.. عفونت
می بیند.. بوهای بد.. مجروح می آورند و غوغا می شود.. مجروح می برند و تخت هایی که خالی
نشده، پر می شوند..! همه ی این ها را در این یک هفته از سر گذرانده و حالا که فکر می کند میبیند که چه صحنه های جانکاهی بوده اند!
کنسرو را کنارش روی تخت می گذارد و تکه ای از نانِ روی پایش را جدا کرده و لقمه میکند و گاز می زند. به حبیب فکر می کند و آه می کشد. وقتی بفهمد که بی اجازه و اطلاعِ او به اهواز آمده، حتماً عصبانی می شود! نوچی می کند و کلافه نگاهش را در اتاق می چرخاند؛ یک اتاق جمع و جور با کف و سقف و دیوار های سرامیک که تمام وسایلِ درونش را سه / چهار تختِ
فلزیِ دو طبقه و یک یخچال و یک کمدِ آهنی تشکیل می دهند. دکترها و پرستاران و سایر پرسنلِ خانوم، بسته به شیفت و ساعت استراحتشان که در طول روز گاهی حتی به سه ساعت هم نمی رسد، به این اتاق می آیند و پرستاران و دکترهای مرد هم اتاق دیگری دارند.
تکه ای دیگر از نان را لقمه می کند و کنسرو را در دست می گیرد. قاشقی دهان میگذارد و گازی به لقمه ی نانش می زند. با این که تهران تقریباً زمستانی شده بود اما این جا فقط خنک است؛ نه بادی و نه بارانی! فقط گاهی هوا ابری می شود. در این یک هفته، یک بار دارو و مواد غذایی به بیمارستان آوردند که آن موقع کارِ خورشید کمک برای جابه جاییِ آن ها شد!
شب ها هم کارش تعویض ملحفه هاست که البته پرسنل دیگری هم هستند که به این کار مشغولند.
تکه ی آخرِ لقمه اش را درون دهان می فرستد که خانوم محمدی داخل شده و با ابروهای بالاپریده، می گوید:
-خورشید جان! یه آقای جوون با یه پیرمرد اومدن با تو کار دارن... پیرمرده گفت پدرشوهرته
****ادامه دارد...
طاهره.الف
Join @khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
دعای عهد.mp3
9.72M
🌺
═══✼🍃🌹🍃✼═══
دعای عهد کم حجم
✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان #حضـــرتصاحـــبالـــزمانعج🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐
🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🌹 #سلام_بر_حسین_علیهالسلام 🌹
🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @khorshidebineshan
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
🔹نيايش امام
خدايا! از من درگذر آنچه را از من بدان داناتری و اگر بار ديگر به آن بازگردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا! آنچه از اعمال نيکو که تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشای. خدايا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزديک شدم، ولی با قلب آن را ترک کردم. خدايا! ببخشای نگاه های اشارت آميز و سخنان بی فايده و خواسته های بی مورد دل و لغزش های زبان را.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه78
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
📣 (آنگاه در زمان عثمان در سال ۳۳ هجری سعید بن عاص، حق مسلم امام علی علیه السلام را جهت محاصره اقتصادی از آن حضرت منع کرد فرمود:)
🔹هشدار به غاصبان بنی اميه
♦️"بنی اميّه، از ميراث پيامبر(صلی الله علیه و آله)جز اندک چيزی، به من نمی پردازند. سوگند به خدا! اگر زنده ماندم بنی اميّه را از حکومت دور می کنم، چونان قصّابی که شکمبه خاک آلوده را دور می افکند.
می گويم: و «التُّرابُ الوَذِمة» نيز روايت شد، که درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام(علیه السلام) که فرمود: «ليفوقونَنی» يعنی اندک اندک از مال به من می دهند چونانکه بچّه شتر را اندک اندک شير می خورانند و يک بار شير از شتر می دوشند. و «وذام» جمع «وذمة» پاره ای از شکمبه يا جگر است که در خاک بيفتد و سپس آن را بردارند."
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه77
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
📣 (بعضی از شارحان خطبه ۷۶ را با خطبه۶۳ یکی دانستند)
🔹صفات بنده پرهيزكار
خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت کننده زند و نجات يابد. مراقب خويش در برابر پروردگار باشد. از گناهان خود بترسد خالصانه گام بردارد عمل نيکو انجام دهد، ذخيره ای برای آخرت فراهم آورد و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايی را از سر دور کند، و درجات آخرت را به دست آورد. با خواسته های دل مبارزه کند، آرزوهای دروغين را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روزِ مُردن گرداند. در راهِ روشنِ هدايت قَدم بگذارد، و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگی دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن که مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد، و از اعمال نيکو، توشه آخرت برگيرد.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه76
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
📣 (در سال ۳۶ هجری وقتی شنید بنی امیه با تهمت های فراوان آن حضرت را در خون عثمان شریک می پندارد، فرمود:)
🔹دفاعيات امام علیه السلام در برابر تهمت ها
آيا شناختی که بنی اميّه از روحيّات من دارند، آنان را از عيب جويی بر من باز نمی دارد؟ و آيا سوابق مبارزاتی من، نادانان را بر سر جای خود نمی نشاند، که به من تهمت نزنند؟ آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب می کنم و دشمن ناکثين «پيمان شکنان» و ترديد دارندگان در اسلام می باشم. شُبهات را بايد در پرتو کتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند، پاداش داده می شوند.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه75
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
📣 ( در ذی الحجه سال ۲۳ هجری پس از قتل عمَر ، در روز شورا آن هنگام که مردم به ناحق، با عثمان جمع شدند، فرمود:)
🔹ويژگيهای امام علی (علیه السلام) از زبان خود
♦️همانا می دانيد که سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم. سوگند به خدا، به آنچه انجام داده ايد گردن می نهم، تا هنگامی که اوضاع مسلمين رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به ديگری ستم نشود و پاداش اين گذشت و سکوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زيوری که به دنبال آن حرکت می کنيد پرهيز می کنم.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه74
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
📣 ( این خطبه را درباره مروان بن حکم ایراد فرمود.)
گویند در سال ۳۶ هجری، وقتی مروان بن حکم، داماد عثمان، در جنگ جمل اسیر شد، امام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام نزد پدر عذر او خواستند و امام علی علیه السلام او را رها کرد. گفتند: پدر، مروان با شما بیعت می کند. فرمود:)
🔹خبر غيبی از حكومت چهار فرمانروای فاسد از پسران مروان
مگر پس از کشته شدن عثمان با من بيعت نکرد؟ مرا به بيعت او نيازی نيست، دست او دست يهودی است، اگر با دست خود بيعت کند، در نهان بيعت را می شکند. آگاه باشيد، او حکومت کوتاه مدّتی خواهد داشت، مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بينی خود را پاک کند. او پدر چهار فرمانرواست «قوچ های چهارگانه» و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونينی خواهند داشت.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه73
┄═❁❀••••❈◦🌼◦❈••••❀❁═┄
ارتباط موفق_33.mp3
11.51M
#ارتباط_موفق ۳۳
✘ بدجنسی، بشدت قدرت جذب انسان را کاهش میدهد!
▪️بدجنسی؛ چیز عجیب و غریبی نیست که تصور کنیم در باطن ما وجود ندارد!
بلکه مصادیق مخفی و ظریفی دارد؛ که اگر دقت کنیم، آنرا در وجودمان پیدا میکنیم.
ـ بدجنسی یعنی چه؟
ـ آیا در وجود من نیز هست؟
ـ مکانسیم تأثیر این مانع، در موفقیت ارتباطات انسان، چگونه است؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
Join @khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
مجله تربیتی خورشید بی نشان
يك نگاه ديگر به تربيت كه تربيت در آن به معني شكل دادن است، نگاه سفالگري است. سفالگر به گِل شكل مي ده
نگاه سوم به تربيت نگاه باغبان وگُل است. باغبان يك بوته گُل مي كارد، جوانه مي زند و بيرون مي آيد و بعد به حدي از رشد كه رسيد هرس مي كند. قبلاً هم گفتم كه استعداد در همه انسان ها يكسان است و همه به يك ميزان استعداد دارند. در استعداد ها هيچ تفاوتي بين انسان ها نيست.
از طرف ديگر واقعيتي هم وجود دارد كه همه ي استعداد هاي ما در طول زندگي شكوفا نمي شود. دوران كودكي دوراني نيست كه ما استعداديابي كنيم. امروزه مي بينيم كه آگهي مي كنند و پول مي گيرندكه از دو سالگي بياييد تا ما فرزندتان را استعداد يابي كنيم. چه استعدادي را مي خواهيد پيدا كنيد؟ كودك همه ي استعدادها را دارد پول هم لازم نيست بدهيد. كودكان همه ي استعدادها را دارند، محيط زندگي بايد غني باشد تا استعدادها پرورش پيدا كنند.
كودك مثل بوته اي است كه تازه بيرون آمده، اجازه دهيد اين بوته هر چه قدر كه مي تواند شاخه بزند. بله ممكن است بوته جنگلي و وحشي شود، اجازه دهيد كه بشود نترسيد! جنگلي شدن به منظور علف هرز شدن نيست. ما علف هاي هرز و آفت ها را مي گيريم ولي خود بوته را هرس نمي كنيم. 6 سال اول موقع هرس نيست؛ بگذاريد بوته بيرون بيايد و كامل شود.
بله امكانات ما اجازه نمي دهد و ممكن است كه بعضي از شاخه ها خود به خود هرس شوند اما بعضي ها نيز بيشتر تربيت مي شوند. تربيت يعني هرس كردن و درست كردن. و در نهایت تربیت یعنی ایمن سازی جاده ي رشد. (ادامه دارد... )
#تربیت {قسمت13}
[مباحث کودک متعادل ]
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
نگاه سوم به تربيت نگاه باغبان وگُل است. باغبان يك بوته گُل مي كارد، جوانه مي زند و بيرون مي آيد و بع
اگر ما رشد را ستون فرض كنيم، تربيت مي شود قالب بتن ساختن. اگر رشد را گُل فرض كنيم، تربيت مي شود هرس كردن. اگر رشد را شكل دادن (سفالگری) فرض كنيم، تربيت مي شود گِل درست كردن. و اگر رشد را جاده ببينيم چون گفتيم رشد يعني حركت و حركت در جاده اتفاق مي افتد، "امنيت" جاده را صاف و هموار مي كند و تربيت آن را علامت گذاري مي كند پس تربيت مي شود رعايت علامت گذاري.
دو كلمه اي كه هميشه تأكيد مي کنم اخلاق ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادب
اخلاق يعني علامت گذاري جاده ي رشد. يك راننده زماني ايمن عمل خواهد كرد كه به علائم آن جاده هنگام رانندگي توجه كند. عمل به علائم يعني عمل به اخلاق كه مي شود تربيت. اگر به اين علائم بي توجه باشيم دچار حادثه خواهيم شد و اگر زياده روي كنيم و دچار وسواس شويم باز هم گرفتار حادثه خواهيم شد. ما گاهي اصلاً توجه به تربيت كودكمان نداريم و گاهي هم اصلاً از اين توجه بيرون نمي آييم و اين عين افراط و تفريط است. تربيت يعني ايمن سازي جاده رشد و اخلاق يعني علامتگذاري.
جوامعي كه اخلاق ندارند و علامتگذاري نمي كنند به بيراهه كشيده مي شوند. رانندگي بدون علامت ها، رانندگي خطرناكي مي شود كه دچار انحراف خواهد شد. ما از بعضي از كلمات ذهنيت خوبي نداريم مثلاً وقتي ميگيم اخلاق، ياد نصيحت و موعظه و.. مي افتيم اما منظور ما اين نيست. اخلاق بر پايه ي اصول و ارزش ها است و برپايه ي ارزش هاي يك جامعه است. اين ارزش ها باعث مي شود كه ما از جاده ي زندگي به انحراف كشيده نشويم. اما وقتي ما اين ارزش ها را نمي بينيم و سنت ها را طرد مي كنيم و وقتي اصل و اصول را نمي شناسيم، به طبع اخلاق را هم نمي بينيم در نتيجه امكان انحراف و خطر زياد مي شود. اگر قرار است كه بچه هاي ما در جاده ي زندگي رانندگي ياد بگيرند و رشد كنند اول بايد علائم را بشناسند. هنگام اخذ گواهينامه چه كار مي كنيم؟ امتحان آيين نامه مي دهيم.
#تربیت {قسمت14}
[مباحث کودک متعادل ]
Join @khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
هدایت شده از بیداری ملت
🔴با مسئولین فعلی و روحیه ای که مدیران دارند نمی توان تحولی در صنعت خودرو ایجاد کرد
🔹سید علی موسوی دبیر و سخنگوی هیات تحقیق و تفحص صنعت خودرو در بازدید از کارخانه ایران خودرو ضمن بررسی مشکلات در حوزه خودرو و برگزاری جلسه با مسئولین مربوطه گفت:با مسئولین فعلی این صنعت خودرو و روحیه ای که مدیران دارند نمی توان تحولی در این صنعت ایجاد کرد ، در طی این چند سال قیمت خودرو بیش از ۷ برابر افزایش یافته و مردم عزیز ما برای خرید یک خودرو باید منتظر شانس و قرعه کشی باشند.
🔹دلالان در این صنعت به شدت فعال هستند و بازار سیاه را درست کردهاند تا زمانیکه مسئولین این صنعت با الهام از بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی جهادگونه و شبانه روزی فعالیت ننمایند این صنعت متحول نخواهد شد و مشکلات همچنان باقی خواهد ماند، باید نسبت به افزایش تولید و کیفیت و کاهش قیمت و تامین قطعات خودرو اقدام عاجل صورت گیرد.
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت مدیرعامل اسبق شرکت فرودگاههای کشور از تخلفات عباس آخوندی و تیمش در خرید هواپیماهای برجامی: خیانت کردند
محمدعلی ایلخانی، مدیرعامل اسبق شرکت فرودگاههای کشور:
🔹 کسی ATR نمیخرد که ما رفتیم خریدیم
🔹 رفته اند ATR ها را هر فروند ۲۰ میلیون دلار خریدند، در حالیکه قیمت هر فروند ۲ میلیون دلار است!
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
🔴 آداب خرید میوه
✍ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: موقعی که برای خانواده ات میوه خریداری می کنی، مقداری از آن را به همسایه ات اهداء کن و اگر نمی توانی هدیه بدهی، میوه را سِرّی و مخفیانه یا پوشیده به منزل ببر.
مراقب باش فرزندت میوه را به خارج از منزل نبرد تا کودک همسایه از دیدن آن ناراحت و آزرده خاطر نشود.
📚 بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۲۲
دین اسلام کامل ترین دین است؛ به طوری که در کنار همه دستورات و احکام عبادی، اقتصادی، سیاسی و ...، از کوچک ترین مسائل اخلاقی هم غافل نشده است.
فراموش نکنیم که رعایت همین نکات ریز، در کنار سایر احکام، می تواند محافظ ما و عزیزانمان در برابر بسیاری از بلاها و گرفتاری باشد.
☜【طب شیعه】
🍏 @khorshidebineshan 🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍎فواید سیب درختی
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
📚حکیم خیراندیش
🍏 @khorshidebineshan 🌿
سلام شبتان مهدوی
🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید تا ان شاءالله #قسمتجدیدبودنتهست* تقدیم نگاه مهربانتان شود☺️👇👇👇
مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم151 قاشق را درون کنسرو فرو می برد و به سرعت از لوبیا پُرش می کند؛ هنوز
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋
#بودنت_هست
#سهم152
سربلند نمیکند و فقط انگشتان دستش رامیچلاند و لحنِ دلخورِ مَش حیدر آتش به جانش میاندازد:
- خورشید خانوم! دختر جان! گذاشتی و رفتی و مارَم آدم حساب نکردی که یه کلام بهمون خبر بدی، هان؟!
خورشید لب می گزد:
- این چه حرفیه آخه بابا جون؟! من... من..
سرش را تقریباً در یقه ی لباسش فرو می برد و مَش حیدر دم عمیقی می گیرد:
-تو چی عروس خانوم؟! غیر از اینه که گفتم؟! میدونی دو روز تمام بال بال زدیم و رفتیم این در و اون در که خدا این دختر کجاست؟! که به بهونهی کلاس و درس از خونه رفته بیرون و هنوز برنگشته!
میدونی وقتی محبوبه زنگ زد و گفت که یه هفته بمونیم و بعد بیایم دنبالت چی کشیدیم؟! هان، میدونی؟! اون سیمینِ بنده خدا با اون حالش، چپ میرفت، راست میومد، میگفت خورشید!
میگفت این دختر امانت بود دستمون... میگفت اگه بلایی سرش بیاد چی داریم جواب اون پسرو
بدیم که زنشو سپرد دست ما و رفت جبهه؟! تو چی خورشید جان، هان؟! غیر از اینه مگه که آدم
حسابمون نکردی؟! دختر جان! اصلاً حبیب هیچ، اگه بلایی سر تو میومد من جواب بابای تو رو که
به امید و آرزو دخترشو سپرده دست ما چی میدادم، هان؟!
خورشید آب دهانش را فرو می دهد و لب برمیچیند و از خجالت سر بلند نمی کند:
- بابا حیدر! به خدا... خب هیچیم نشد که! به خدا سر این که نمیخواستم... بابا به خدا باید میومدم
اینجا... باید میومدم
مَش حیدر نیم نگاهی از پنجره به بیرون میاندازد و سهراب را دست به سینه و تکیه زده
به نرده های حفاظِ محوطه می بیند و سپس به عروسِ سر پائینش چشم می دوزد:
-چرا باید میومدی گل عروس؟! حداقل بگو سرِ چی باید میومدی که ببینم ارزش این همه دل ناگِرونی رو داشت یا نه!
خورشید دستی به پیشانی اش می کشد و دم عمیقی می گیرد:
-بابا حیدر! من یه... یه خوابی دیدم... یه خوابی که واقعی بود انگار! من باید میومدم اینجا... هنوز خودمم نمیدونم سرِ چی اون خوابو دیدم و حکمتش چی بوده... ولی... ولی میدونم که خوابِ الکی نبوده
مَش حیدر چشم ریز می کند و ابروهایش را بالا می اندازد:
-چی میگی دختر جان؟! خوابِ چی؟! روشن بگو ببینم چی میگی تو؟!
خورشید نفس عمیقی می کشد: آخه... آخه نمیشه بگم که! یعنی... یعنی اگه بگم..
برای اولین بار سر بلند می کند و نیم نگاهی به صورت مَش حیدر می اندازد:
ان شاءالله که خیره
مَش حیدر بازدمش را فوت کرده و زیر لب زمزمه می کند:
-لا اله الا الله!
سکوت می شود. خورشید به کنار پنجره می رود و نیم نگاهی به بیرون می اندازد؛ دم غروب است و آسمان کبود و مات!
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم152 سربلند نمیکند و فقط انگشتان دستش رامیچلاند و لحنِ دلخورِ مَش حیدر آ
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋
#بودنت_هست
#سهم153
درون محوطه به جز وانتی که سهراب و مَش حیدر با آن آمدند، دو آمبولانس گِل مالی شده هم قرار دارند. خورشید نگاهی به ابر های ارغوانی و نارنجی و قرمز رنگِ آسمان می اندازد و دستش را روی دهانش می گیرد. چشمانش که سیاهی میروند و سرگیجه که به سراغش می آید، از نگاه کردن به محوطه دست برمی دارد و به طرف مَش حیدر می چرخد؛ کنار دیوار دست به سینه ایستاده و در فکر است.
خورشید پیش رفته و روبه رویش می ایستد و نفس عمیقی می کشد: -بابا حیدر! قربونتون
بشم!..
"خدا نکنه"ی زمزمه وارِ مَش حیدر، لبخند به لبش می آورد: -بابایی من سر این نگفتم که میدونستم شما نمیذارین... میدونستم که نه میارین... اگه میگفتم و اجازه نمیدادین اونوقت مجبور میشدم حرفتونو زمین بندازم... با خودم گفتم میام و بعد بهتون خبر میدم... حداقلش اینه که شما نتونستین نه بیارین و من مجبور نشدم حرف شما رو زمین بندازم... حداقلش اینه که من با این کارم شما رو گذاشتم تو عمل انجام شده و نتونستین نه بیارین تا منم... بابا حیدر میدونم اشتباه کردم... هر چی شما بگین حق دارین..
گردن کج کرده و با نگاه مظلوم شده اش به مَش حیدر خیره می شود:
-بابا فقط الان نگین برگردم... الان نگین باید بیام تهران... نذارین مجبور شم حرف شما رو زمین بندازم و شرمنده تون شم...تو رو خدا هر چی میگین، فقط از برگشتنم نگین
مَش حیدر لبخند می زند و در دل عروسِ عاقلش را تحسین می کند! پیش رفته و خم میشود و پیشانیِ عروسش را آرام می بوسد. خورشید لبخند می زند.
مَش حیدر با لحن ملایمی می گوید:
- آخه خورشید جان! تو امانتی دستِ من... جوابِ
حبیب و باباتو چی بدم، هان؟! بگم نتونستم دو روز هوای عروسمو نگه دارم؟! هوم؟! تو بگو من
چی بگم بهشون؟! میدونی حبیب چند بار زنگ زده و هی سر دووندیمش؟! این دفعه ای که زنگ
زده بود، میدونی چه قدر نگران بود؟! اصلاً همهی اینا به کنار، من دل خودمو چه کنم؟! تو عینِ
دخترمی گل عروس! هی دلم شور میزنه که حمله و بمبارون میشه، نکنه بلایی سر عروسم بیاد...
سر امانتیه حبیب و آقا تقی نکنه که بلایی بیاد... حالا تو میگی من چه کنم، هان؟!
خورشید ماده ی ترشِ تا گلو بالا آمده اش را به زحمت فرو می دهد و نفس عمیقی میکشد:
-به خدا منم اینجا آروم ندارم... منم اینجا دل نگرون حبیب و شمام... به حبیب بگین بیاد اینجا اصلا... خودم بهش توضیح میدم... هر روزم سعی میکنم زنگ بزنم خونه و بگم که سالمم...
تازه من مواظب خودم هستم... اوووو اینجا خطِ مقدم که نیست! بمبارون هست ولی خب
بیمارستانه دیگه... به خدا حواسم به همه چی هست... دل نگرون نباشین... نه هم نیارین تو اینجا موندنم.... بابا حیدر! من باید اینجا بمونم ولی قول میدم که بیشتر از همیشه مراقب خودم باشم... بذارین همین جا بمونم... قول میدم هر روز زنگ بزنم به خونه... قول میدم مراقب خودم باشم
****ادامه دارد...
Join @khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
📣لباس نوزادی نیلی 📣
به بهترین ها فکر می کنید!
🌸خب خوش آمدید. 🌸
🇮🇷بهترین برندهای ایرانی🇮🇷
👶 👼٪ ۱۰۰ نخ پنبه 👼👶
☘باکیفیت ضد حساسیت☘
👧تا ۵سال 👦
عرضه مستقیم از تولیدی
استان اصفهان 📡📡📡📡📡
💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋
🌹 راحتی وآسایش کودکتان را ببینید کیفیت محصول همیشه
در دستور کار ما است🌹
با پوشاک نیلی به روز باشید👑
حمایت از تولید داخلی 🗣
👼👼
ایتا 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/316014597C6d20842fb5
خرید حضوری و ارسال در اصفهان
🌸 تعویض هم داریم 🌸
🌸بدون محدودیت زمان 🌸
شما هم امتحان کنید👌😊
در ضمن 💰💰💰 تفاوت دارد
🇮🇷🇮🇷..رزمنده و در صف جهادیم امسال
نابودگر ظلم و فسادیم امسال
از امر امام مسلمین خامنه ای🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مامور به تولید ملی و حمایت از کاریم امسال
حمایت از کالای ایرانی با خرید کالای ایرانی 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅محصولات فرهنگی فروشگاه کریمه اهل بیت سلام الله علیها (قم مقدس)
⚜کلیه لوازم فرهنگی، انواع پرچم محرمی ساتن و مخمل و الوان و انواع کتیبه
⚜انواع لوازم تحریر ایرانی اسلامی
⚜انواع پازل و بازی های فکری
⚜انواع پیکسل و انواع هدایای فرهنگی و پوستر و عکس و کتاب های مذهبی و شهدایی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅راه ارتباطی با ما در برنامه ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/353370170C6632329335
🧔آدمین سفارشات و پاسخگویی👇
@book1387