eitaa logo
بصیرت خوشاب - پایگاه خبری دیار سربداران( سبزوار -جوین -خوشاب -ششتمد - جغتای- داورزن)
455 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
علی اکبر ملکی-تماس با ما @malekpor
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📗📚📙📚📕📚📘 ─═┅✰  داستان کوتاه ✰┅═─ ** *محمد قاضی*، مترجم كُرد  مهابادی کشورمان در کتاب خاطراتش روایت می کند: 🔰در پنجمین سالی که به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمده بودم، دولت وقت تصمیم گرفت برای خانوارها کوپن ارزاق صادر کند. جنگ جهانی به پایان رسیده بود اما کمبود ارزاق و فقر در کشور هنوز شدت داشت. من به همراه یک کارمند مامور شدم در ناحیه طالقان آمارگیری کنم و لیست ساکنان همه دهات را ثبت نمایم. 🔰ما دو نفر به همراه یک ژاندارم و یک بلد راه سوار بر دو قاطر به عمق کوهستان طالقان رفتیم و از تک تک روستاها آمار جمع آوری کردیم. 🔰در یک روستا کدخدا طبق وظیفه اش ما را همراهی می نمود. به امامزاده ای رسیدیم با بنایی کوچک و گنبدی سبز رنگ که مورد احترام اهالی بود و یک چشمه باصفا به صورت دریاچه ای به وسعت صدمتر مربع مقابل امامزاده به چشم می خورد. مقابل چشمه ایستادیم که دیدم درون آب چشمه ماهی های درشت و سرحال شنا می کنند. ماهی کپور آنچنان فراوان بود که ضمن شنا با هم برخورد می کردند. 🔰کدخدا مرد پنجاه ساله دانا و موقری بود ، گفت : آقای قاضی، این ماهی ها متعلق به این امامزاده هستند و کسی جرات صید آنان را ندارد.چند سال پیش گربه ای قصد شکار بچه ماهی ها را داشت که در دم به شکل *سنگ* درآمد، آنجاست ببینید. 🔰سنگی را در دامنه کوه و نزدیک چشمه نشان داد که به نظرم چندان شبیه گربه نبود. اما کدخدا آنچنان عاقل و چیزفهم بود که حرفش را پذیرفتم. چند نفر از اهل ده همراهمان شده بودند که سر تکان دادند و چیزهایی در تائید این ماجرای شگفت انگیز گفتند. 🔰شب ناچار بودیم جایی اتراق کنیم. به دعوت کدخدا به خانه اش رفتیم. سفره شام را پهن کردند و در کنار دیسهای معطر برنج شمال، دو *ماهی کپور* درشت و سرخ شده هم گذاشتند. 🔰ضمن صرف غذا گفتم : کدخدا ماهی به این لذیذی را چطور تهیه می کنید؟ به شمال که دسترسی ندارید. به سادگی گفت : ماهی های همان چشمه امامزاده هستند !!! 🔰لقمه غذا در گلویم گیر کرد. شاید یک دو دقیقه کپ کرده بودم. با جرعه ای آب لقمه را فرو دادم و سردرگم و وحشتزده نگاهش کردم. 🔰حال مرا که دید قهقه ای سر داد و مفصل خندید و گفت : نکند داستان سنگ شدن و ممنوعیت و اینها را باور کردید؟!! من از جوانی که مسئول اداره ده شدم اگر چنین داستانی خلق نمی کردم که تا به حال مردم ریشه ماهی را از آن چشمه بیرون آورده بودند. یک جوری لازم بود بترسند و پنهانی ماهی صید نکنند. 🔰در چهره کدخدا ، روح همه *حاکمان مشرق زمین* را در طول تاریخ می دیدم. مردانی که سوار بر ترس و جهل مردم حکومت کرده بودند و هرگز گامی در راه تربیت و آگاهی رعیت برنداشته بودند. حاکمانی که خود کوچکترین اعتقادی به آنچه می گفتند نداشتند و انسانها را قابل تربیت و آگاهی نمی دانستند. @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
💐🍃🌿🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌿🍃 🌺 🍃 می‌گویند دو دوست در کنار رودخانه‌ای راه می‌رفتند. ناگاه فردی را دیدند که در آب افتاده و کمک می‌طلبد. یکی از دو دوست،‌ خود را به آب زد و نجاتش داد. هنوز نفس تازه نکرده بود که  دومین فرد را دید که آب می‌بردش. باز به داخل رودخانه پرید و او را هم نجات داد. دقایقی نگذشت که سومین شخص را دید که درون رودخانه، فریادکشان کمک می‌خواهد؛ هر چند خسته بود اما نتوانست بی‌تفاوت باشد و باز هم خود را به آب زد و نجاتش داد. دوستش که تا آن زمان کاری نکرده بود با دیدن این صحنه ها، به بالا دست رودخانه دوید و وقتی برگشت، دوست دیگرش به او گفت که چندین نفر دیگر را هم نجات داده ولی ساعتی است که دیگر، رودخانه آدم نمی‌آورد. دوستی که به بالای رودخانه رفته بود گفت:‌ وقتی دیدم رودخانه این همه آدم می‌آورد، با خود گفتم حتماً‌ علتی در بالا دست هست. چون بدانجا رفتم،‌ پلی دیدم که دیوانه‌ای در میانش ایستاده و هر که از آن می‌گذرد درون آب می‌اندازد. دیوانه را گرفتم و به خانواده‌اش در روستای مجاور سپردم. علت این که ساعتی است رودخانه آدم نمی‌آورد، همین است. حکایت آشنای این روزهای ما... خیرین و نیک‌خواهان با دل و جان در پایین دست در تلاش‌اند و خسته از افزایش روز افزون نیازمندان، اما کاش دوستی پیدا می‌شد و یه سری به بالادست می‌زد، مشکل آنجاست! روزانه صدها کشته و مجروح نتیجه تولید خودروهای بی کیفیت ، جاده های خراب و... قطعا دیوانه‌ای روی پل رودخانه ایستاده است فکری بحال او بکنید... @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
⭕️ این که افرادی مثل نقل و نبات از «زوال مرجعیت دین» و «دین‌گریزی» در ایران سخن می‌گویند بیشتر از جنس «آرزو اندیشی» است ✍️ شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صدا و سیما 🔹گزارش اخیر آفکام از کاهش تماشای سنتی تلویزیون در بریتانیا خبر می‌دهد. رفته رفته از تعداد تماشاگرانی که در ساعات پربیننده «پای تلویزیون می‌نشینند تا ببینند چه نشان می‌دهد» کاسته می‌شود و تماشای انتخابی و شخصی بر سکوهای مختلف افزایش می‌یابد. 🔹البته رسانه‌های بزرگ خدمت عمومی مانند بی‌بی‌سی هم با راه‌اندازی پلتفرم‌های جدید بر بستر اینترنت مانند iPlayer مخاطبان خود در فضای مجازی را افزایش داده‌اند. همان‌طور که در ایران هم تلوبیون سکویی محبوب برای تماشای انتخابی و شخصی برنامه‌های تلویزیون را فراهم آورده است. 🔹نکته قابل توجه در گزارش آفکام آمار بینندگان مهمترین مناسک تلویزیونی و پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در بریتانیا است. در سال ۲۰۲۲ مسابقه فوتبال انگلستان - فرانسه در جام‌جهانی با ۱۶/۱ میلیون بیننده در رتبه‌ی اول و مراسم تشییع جنازه ملکه با ۱۳/۲ میلیون در جایگاه دوم قرار دارد. 🔹پر بیننده‌ترین برنامه‌ی تولیدی BBC در انگلستان یک مسابقه‌ی رقص سلبریتی‌ها است که ۱۹ سال سابقه‌ی پخش دارد. این برنامه در موفق‌ترین فصل خود ۱۱ میلیون بیننده داشته است. اگر جمعیت بالای ۱۲ سال آن کشور (حدود ۵۷ میلیون نفر) را در نظر بگیریم، این برنامه حدود ۲۰٪ بیننده داشته است. 🔹مقایسه‌ی این آمار با آخرین نظرسنجی در مورد مخاطبان ویژه برنامه‌های محرم در تلویزیون ایران قابل توجه است. پر بیننده‌ترین برنامه‌ی دهه‌ی اول محرم در ایران حسینیه‌ی معلی بود. بر اساس نتایج نظرسنجی ۳۰/۶ ٪ از مردم (بالای ۱۲ سال) تماشاگر این برنامه بودند؛ یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر. 🔹این که یک برنامه‌‌ی مذهبی مانند «حسینیه معلی» سهم مخاطبش از جامعه‌ی ایران بزرگتر از سهم مخاطب یک مسابقه‌ی رقص سلبریتی‌ها از جامعه‌ی بریتانیا است، قاعدتاً برای هر جامعه‌شناس حقیقت‌جو و تحلیل‌گر منصفی باید محل تأمل باشد. 🔹بی‌گمان جایگاه نهاد دین و گستره‌ و عمق نفوذ آن در این دو جامعه بسیار بسیار متفاوت است. این که افرادی مثل نقل و نبات از «زوال مرجعیت دین»، «دین‌گریزی»، «افول باورهای مذهبی»، و حتی «فروپاشی اجتماعی» در ایران سخن می‌گویند بیشتر از جنس «آرزو اندیشی» است. 🔹این که برخی بدون توجه به این تفاوت‌های بنیادین در جایگاه و قدرت نهادهای اجتماعی و سازمان‌های مدنی و ساختارهای حقیقی قدرت، مطالبه‌ی دگرگونی ناگهانی ساختارهای حقوقی و تحقق یک جامعه‌ی سکولار و بی‌اعتنا به نهاد دین و ارزش‌ها و هنجارهای آن را طرح می‌کنند، آرزو اندیشی است. 🔹ظاهراً برخی ترجیح می‌دهند که «جامعه‌نشناس» باشند و به ترویج و نشر پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک و گزاره‌های سیاسی خود اکتفا کنند. این رویکرد اگر صرفاً یک تفنن نظری بود اشکالی نداشت. فاجعه آنگاه رخ می‌دهد که برخی تصویر برساخته‌ی این روشنفکران و جامعه‌شناسان از جامعه را باور کنند. 🔹آن جوانی که فکر و ذهنش از این تصورات آکنده شده که «دین در حال زوال است»، و «جامعه در حال فروپاشی است»، و «نظام به زودی سقوط می‌کند»، طبعأ با محاسبات غلط ممکن است خطر کند و وارد میدان مبارزه‌ای خیالی شود که پیروزی در آن خیلی نزدیک و در دسترس به نظر می‌رسد. 🔹بر این اساس، آنها که چنین تصاویر جعلی از جامعه را برمی‌سازنند و ترویج می‌کنند در همه‌ی مصائب و هزینه‌هایی که بر نسل جوان تحمیل شده، شریک و مسئول‌اند‌. در مرور وقایع تلخ پائیز سال گذشته، این حقیقت را بی‌پرده باید گفت که برخی روشنفکران و جامعه‌شناسان خون بر دستان خود داشتند. 🔹پ.ن. ۱: به قید «برخی» در جمله‌ی آخر لطفاً دقت شود. بودند جامعه‌شناسان و فعالان اجتماعی و سیاسی که در بحبوحه‌ی همان حوادث تلخ کف خیابان‌ها، هشدار می‌دادند که این حکومت «پوشالی» نیست و «براندازی» آن نه ممکن است و نه مطلوب. البته شاید این صداها معدود بود و کمی هم دیر. 🔹پ.ن.۲: برخی دوستان نکته‌سنج ممکن است بگویند اگر تلویزیون ایران هم رقص سلبریتی‌ها پخش کند چه بسا بیشتر از حسینیه معلی بیننده داشته باشد. به این بزرگواران عرض شود که آفتاب آمد دلیل آفتاب! این که چنان برنامه‌هایی از تلویزیون ایران پخش نمی‌شود، خود دلیل است بر نفوذ و قدرت نهاد دین./ صفحه توییتری شهاب اسفندیاری @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
اولین جشنواره ملی دانشگاهی غیرت به میزبانی دانشگاه حکیم سبزواری در آبان ماه 1402برگزار می گردد. جهت شرکت در ؛ مشخصات خود را ازطریق تکمیل فرم شرکت در جشنواره از طریق سایت به نشانی https://www.hsu.ac.ir/shahamat اسکن کارت دانشجویی (درصورت دانشجوبودن) واسکن کارت پرسنلی(درصورت استادبودن) ارسال کنید.
💐🍃🌿🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌿🍃 🌺 🍃                        ─═ঊঈ داستانک  ঊঈ═─ *پادشاهی که مملکتی آشفته داشت ودر آن رشوه، دزدی، فحشاء، غصب مال، بی عدالتی و انواع آسیب های اجتماعی غوغا می کرد در سفری در دامنه کوهی که مشرف به دریاچه ای بود چوپانی را دید که گله گوسفند سنگینی داشت. دید با یک صدای او گله به سرعت رو به بالای کوه می کنند و با صدای دیگرش به سرعت به سوی دامنه  و دریاچه باز می گردند و هیچ گوسفندی سرپیچی نمی کرد*🤔🤔 تعجب کرد چوپان را فرا خواند دلیل تسلط او بر گله و متابعت گله را جویا شد.چویان گفت به دلیل سه کار : مهارتم درکار ، تربیت کردن درست گله، مجازات بموقع آن ها   پادشاه به او گفت بیا در مملکت داری به من کمک کن چوپان: باید اختیارات تام بدهی پادشاه: دادم   او در دستگاه مستقر شد و مشکلات را اولویت بندی کرد  اول نوبت به کنترل دزدی رسید سارقی را دستگیر کردند حکم به قطع دستش داد جلاد در گوشی به حاکم گفت این سارق از قبیله فلان وزیر است . داد زد که حکم را اجرا کن وزیر خودش را به او رساند تا وساطت کند امر به اجرای حکم و هم چنین عزل وزیر و زندانی او کرد روز دوم قاتلی را آوردند حکم به قصاص داد۰ فلان وزیر سفارش کرد قاتل فرزند برادر من است چوپان امر به اجرای حکم قاتل و زدن صد تازیانه به آن وزیر داد   در روز پنجم کار به جایی رسید که بساط آن همه فجایع اجتماعی بر چیده شد و دزد و خلافکار و غاصب و اختلاس گر و...هر کدام به سوراخی خزیده بودند و اثری از انها دیده نمی شد پادشاه انصاف کرد و گفت آقا شما مملکت داری کنید این منم که باید بروم رمه داری کنم. 🔵ایجاد امنیت گاهی در گرو اجرای بدون ملاحظه و بدون تعارف قانون است @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
⭕️ امروز مظلومیت جمهوری اسلامی، در عرصه رسانه است/ ۲۷۰۰ کیلومتر ساحل داریم در دنیا هر کشوری که ۱۰۰‌ کیلومتر دریا دارد یک کشور را اداره می‌کند 👤 مخبر، معاون اول رئیس جمهور در آیین گرامیداشت روز خبرنگار در ایرنا: 🔹در تاریخ اسلام دو رویداد بزرگ داریم یک رویداد غدیر است و دو رویداد عاشوراست؛ عاشورا نتیجه عدم تبیین حادثه غدیر است. 🔹امروز مظلومیت جمهوری اسلامی در صحنه رسانه است؛ متاسفانه در بخش رسانه سرمایه گذاری لازم انجام نشده است. 🔹خبرنگاران ما جهادی ایثارگر و جان به کف و صادق و جسور هستند. 🔹دولت با تنگناهایی مواجه است اما در حد توان برای حل مشکلات عرصه رسانه اهتمام ویژه داریم. 🔹(با اشاره به اغتشاشات سال گذشته) در شهریور با اغتشاشات مواجه شدیم، در تاریخ کشوری را سراغ دارید که ۵۰ هزار نفر را از کشوری دیگر بردارند و به‌ کشوری دیگر ببرند و پول هتل و غذای آنها را بدهند تا علیه آن کشور اغتشاش کنند؟ 🔹کشورهای غربی تمام خواننده‌های دنیا را جمع کردند و با چندین میلیون دنبال کننده، علیه جمهوری اسلامی همخوانی کردند. 🔹آمریکایی‌ها یک جا ۵۰ و جای دیگر ۳۵۰ میلیون دلار برای تقابل رسانه ای با ایران هزینه کردند ولی دولت سیزدهم با آرامش و قوت شرایط را کنترل کرد. 🔹آخرین هجمه آنها این بود که تمام رسانه‌هایی که برای به خیابان آوردن مردم در ایام اغتشاشات بسیج کردند ولی توفیق نیافتند را روی ارز تجمیع کردند. دشمنان کمر همت را بسته بودند تا نرخ ارز را به ۷۰ یا ۸۰ هزار تومان برسانند. 🔹چرا کشورهایی که از ما کمتر گاز دارند سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار گاز صادر می‌کنند؟ ما در عسولیه ۲۳ پالایشگاه گاز داریم ۲۰ میلیارد دلا نیاز به سرمایه گذاری دارد تا ۵۰۰ میلیارد دلا درآمد داشته باشیم. 🔹بزرگترین هلدینگ مس را در دست راه اندازی داریم اگر نفت ما به پتروشیمی تبدیل می‌شد تحریم‌ها هیچ تاثیری نداشت الان برای بنزین و گازوییل و پتروشیمی ما سر و دست می‌شکنند. 🔹۲۷۰۰ کیلومتر ساحل داریم در دنیا هر کشوری که ۱۰۰‌ کیلومتر دریا داد یک کشور را اداره می‌کند. 🔹۳ استان شمالی ما اندازه هلند مساحت دارند اما آنها ۲۰ میلیارد دلار صادرات کشاورزی دارند. 🔹هر کس دلش به حال مردم و کشور می‌سوزد کمک کند مشکلات را حل کنیم. 🔹اگر ۲۰ کیلومتر راه‌آهن شلمچه را به بصره و ۱۶۰‌ کیلومتر ریل رشت به آستارا وصل کنیم با آن ۲۰ کیلومتر به مدیترانه و با این رشت آستارا به دریای سیاه متصل می‌شویم. 🔹ترانزیت شرق به غرب و شمال به جنوب بسیار مهم است هر یک از مقامات دنیا می آیند می‌پرسند این مسیر ترانزیتی شمال جنوب چه زمانی راه می‌افتد./ ایرنا @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگو و مصاحبه اختصاصی با هنرمند و نقاش رباط جزی قسمت اول: یک شروع تازه... خبرنگار و فیلمبردار : علی اکبر ملکی @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
🌸🍃🌸🍃 در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید. این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد. روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود. پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین کوهی ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می بندیم.» یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند. اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!» این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایین ده فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم. بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پایین کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند. زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود. این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد اما چاره ای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایین کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات ها را به طرف ده ما برگردانید.» کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی رود، بعد هم یادت هست که گفتی کوه به کوه نمی رسد. تو درست گفتی: کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد.» @khoshab1 Basiratkhoshab.ir