eitaa logo
بصیرت خوشاب - پایگاه خبری دیار سربداران( سبزوار -جوین -خوشاب -ششتمد - جغتای- داورزن)
463 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
21 فایل
علی اکبر ملکی-تماس با ما @malekpor
مشاهده در ایتا
دانلود
📮 ⭕️ سید محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس جمهور دولت اصلاحات: 🔹دیشب پیامک از وزارت کشور آمد که اگر قصد ثبت نام دارید، بشتابید. 🔹به خونواده پز دادم دعوتم کرده اند بروم برای انتخابات مجلس ثبت نام کنم. 🔹همه شان به هم نگاه کردند وخندیدند.😂 🔹برای همه شان این پیامک آمده بود. 🔹سنگ روی یخ شدم! 🔹آخه مگه راهپیمایی روز قدسه که از همه ملت دعوت کردند؟ @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
🔺نخوابیدن رئیسی دردی از مردم دوا نمی‌کند؛ مردم می‌خواهند تورم نباشد 🗞 روزنامه هم میهن نوشت: 🔹نخوابیدن مسئولان چه ربطی به مردم دارد و اصولاً چه دردی از مردم را درمان می‌کند؟ مردم می‌خواهند تورم نباشد. 🔹نه اینکه مرغی را که دو سال پیش کیلویی ۴۰ هزار تومان می‌خریدند، حالا دو سال بعد این رقم حدود سه برابر شود و حقوق آنان هم نه سه برابر که حداکثر ۶۰ درصد بیشتر شده باشد. 🔹مردم می‌خواهند برای کسب و کار و ارتباطات خود اینترنت پرسرعت داشته باشند، نه اینکه اینترنت به جای بهبود، رو به ضعف و کندی و فیلترینگ باشد و... @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
خبرنگاران و دادرسی پرونده‌های اقتصادی 🔹قوه قضائیه در حال راه‌اندازی سایت جدیدی است تا پرونده‌های مهم اقتصادی را در آن سایت بارگذاری کند. 🔹قرار است خبرنگاران بدون نیاز به اظهارنظر مسئولان، تمام روند دادرسی این پرونده‌ها را از تعقیب تا صدور حکم رصد کنند و به اطلاع جامعه برسانند./تسنیم @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
بسیار زیبا و خواندنی                          دو بلدرچین در کشتزاری آشیانه داشتند. روزی پرنده ی مادر به جوجه ی خویش که بتازگی پریدن آموخته بود سپرد  تا بر بام خانه ای صاحب ملک بنشیند و از چگونگی آبیاری کشتزار آگاه شود .پرنده خبر آورد که صاحب کشت گرفتار است ویکی از همسایگان را مأمور آبیاری کرده است . بلدرچین مادر خطاب به  فرزندش گفت «اسوده بخواب ،اشیانه ی ما امن امان است زیرا کسی برای آبیاری گامی بر نخواهد داشت .» روز بعد ،باز هم پرنده 🐦 برای خبر گیری بر بام خانه ی مالک زمین نشست و این کار را یک هفته تکرار شد و هر مرتبه شنید که کشاورز از دوستان و بستگان و همسایگان چپ و راست خود تقاضای کمک می کند اما همه بهانه می تراشند و عذر خواهی می کنند . روز هشتم قاصد خبر آورد که کشاورز نگران تباه شدن محصول خویش است و به خانواده اش گفته است که فردا ،خود برای آبیاری کمر همت خواهد بست .  بلدرچین مادر به فرزند خویش گفت :«همین امروز از اینجا خواهیم رفت زیرا کشاورز از کمک دیگران نومید شده و خود تصمیم به کار کردن گرفته است».                                   @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
و مرد شیاد بهلول سکه طلایی در دست داشت و با آن بازی می کرد . مرد شیادی که شنیده بود بهلول دیوانه است ، جلو آمد و گفت : اگر این سکه را به من بدهی ، در عوض‌ ده سکه که به همین رنگ است به تو می دهم . بهلول چون سکه های او را دید ، دانست که سکه های او مسی است و ارزشی ندارد . بهلول گفت : به یک شرط قبول می کنم . بشرط آنکه سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی . مرد شیاد قبول کرد و شروع به عرعر کرد . بهلول به او گفت : تو که خر هستی فهمیدی سکه های من طلاست و مال تو از مس ! چگونه می خواهی ، من که انسان هستم ، این مطلب را ندانم . مرد شیاد ، پا به فرار گذاشت. @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
پیام کاربران👇 🔵آب سردکن سالن ورزشی شهید کاوه سلطان آباد در مرکز از اول سال جاری در گرمای شدید همچنان خراب 🔵نور سالن اکثر مواقع خاموش بوده 🔵پنجره ها مات نیستند و نور شدید به چشم بازیکنان می افتد و کیفیت تمرین بسیار پایین و گرما رو دو چندان کرده است. 🔵 با وجود دو تا کولر سرمایشی اکثر مواقع خاموش هست و گاهی به دروغ برای بانوان گفته میشود خراب است در حالی که در نوبت آقایون کولرها روشن بودند 🔵 چندین مرتبه تا کنون مشکلات سالن ورزشی سلطان آباد از طریق آقای نقیب زاده، اجنوردی و علی عزتی پیگیری کرده ایم اما متاسفانه با بی احترامی کامل گفته اند: همینه که هست... 🔵 یک ماه اخیر هزینه های سالن دو برابر شده با وجود هزینه بالا و سانس ساعت ۳ بعدالظهر در اوج گرما در سالن نه آب سرد داریم و نه کولر 🔵ما حدود ۲۰۰ نفر ورزشکار از سلطان آباد، سوزنده، بلقان آباد و رباط جز و سید آباد در رشته های فوتسال و والیبال بانوان از مسولان درخواست رسیدگی و حل مشکلات داریم. با تشکر @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
🔵پاسخ رئیس اداره ورزش و جوانان خوشاب  درباره مشکلات سالن ورزشی شهید کاوه در سلطان اباد 🔵سیروس اجنوردی، رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان خوشاب در تماس با ضمن تقدیر و تشکر از پیگیری دغدغه و مشکلات ورزشکاران گفت: 🔵 آبسردکن سالن ورزشی شهید کاوه روز جمعه خراب شده و برای تعمیر نیاز به خشک شدن کامل دستگاه بوده است که تعمیرکار فردا انشالله نسبت به تعمیر ان اقدام خواهد کرد. 🔵در مورد کولرهای سالن ورزشی متاسفانه روز قبل با شیطنت بعضی از ورزشکاران کابل برق کولر قطع شده که طی هماهنگی با تعمیرکار تعمیر می شود. 🔵درباره نور سالن ورزشی با توجه به صرفه‌جویی برق در پیک‌ مصرف و استفاده از روشنایی روز تا حد ممکن ساعت ۱۸ بعد از ظهر نسبت به روشنایی سالن اقدام می‌شود. 🔵درباره افزایش هزینه سالن مبلغ یاد شده با نظر اداره کل ورزش و جوانان  از ابتدای سال ۱۴۰۲ باید نسبت به افزایش آن اقدام می‌شد که اداره ورزش و جوانان خوشاب از ابتدای ماه مرداد نسبت به افزایش هزینه سالن اقدام کرده است. با تشکر و سپاس @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
📚📗📚📙📚📕📚📘 ─═┅✰  داستان کوتاه ✰┅═─ ** *محمد قاضی*، مترجم كُرد  مهابادی کشورمان در کتاب خاطراتش روایت می کند: 🔰در پنجمین سالی که به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمده بودم، دولت وقت تصمیم گرفت برای خانوارها کوپن ارزاق صادر کند. جنگ جهانی به پایان رسیده بود اما کمبود ارزاق و فقر در کشور هنوز شدت داشت. من به همراه یک کارمند مامور شدم در ناحیه طالقان آمارگیری کنم و لیست ساکنان همه دهات را ثبت نمایم. 🔰ما دو نفر به همراه یک ژاندارم و یک بلد راه سوار بر دو قاطر به عمق کوهستان طالقان رفتیم و از تک تک روستاها آمار جمع آوری کردیم. 🔰در یک روستا کدخدا طبق وظیفه اش ما را همراهی می نمود. به امامزاده ای رسیدیم با بنایی کوچک و گنبدی سبز رنگ که مورد احترام اهالی بود و یک چشمه باصفا به صورت دریاچه ای به وسعت صدمتر مربع مقابل امامزاده به چشم می خورد. مقابل چشمه ایستادیم که دیدم درون آب چشمه ماهی های درشت و سرحال شنا می کنند. ماهی کپور آنچنان فراوان بود که ضمن شنا با هم برخورد می کردند. 🔰کدخدا مرد پنجاه ساله دانا و موقری بود ، گفت : آقای قاضی، این ماهی ها متعلق به این امامزاده هستند و کسی جرات صید آنان را ندارد.چند سال پیش گربه ای قصد شکار بچه ماهی ها را داشت که در دم به شکل *سنگ* درآمد، آنجاست ببینید. 🔰سنگی را در دامنه کوه و نزدیک چشمه نشان داد که به نظرم چندان شبیه گربه نبود. اما کدخدا آنچنان عاقل و چیزفهم بود که حرفش را پذیرفتم. چند نفر از اهل ده همراهمان شده بودند که سر تکان دادند و چیزهایی در تائید این ماجرای شگفت انگیز گفتند. 🔰شب ناچار بودیم جایی اتراق کنیم. به دعوت کدخدا به خانه اش رفتیم. سفره شام را پهن کردند و در کنار دیسهای معطر برنج شمال، دو *ماهی کپور* درشت و سرخ شده هم گذاشتند. 🔰ضمن صرف غذا گفتم : کدخدا ماهی به این لذیذی را چطور تهیه می کنید؟ به شمال که دسترسی ندارید. به سادگی گفت : ماهی های همان چشمه امامزاده هستند !!! 🔰لقمه غذا در گلویم گیر کرد. شاید یک دو دقیقه کپ کرده بودم. با جرعه ای آب لقمه را فرو دادم و سردرگم و وحشتزده نگاهش کردم. 🔰حال مرا که دید قهقه ای سر داد و مفصل خندید و گفت : نکند داستان سنگ شدن و ممنوعیت و اینها را باور کردید؟!! من از جوانی که مسئول اداره ده شدم اگر چنین داستانی خلق نمی کردم که تا به حال مردم ریشه ماهی را از آن چشمه بیرون آورده بودند. یک جوری لازم بود بترسند و پنهانی ماهی صید نکنند. 🔰در چهره کدخدا ، روح همه *حاکمان مشرق زمین* را در طول تاریخ می دیدم. مردانی که سوار بر ترس و جهل مردم حکومت کرده بودند و هرگز گامی در راه تربیت و آگاهی رعیت برنداشته بودند. حاکمانی که خود کوچکترین اعتقادی به آنچه می گفتند نداشتند و انسانها را قابل تربیت و آگاهی نمی دانستند. @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
💐🍃🌿🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌿🍃 🌺 🍃 می‌گویند دو دوست در کنار رودخانه‌ای راه می‌رفتند. ناگاه فردی را دیدند که در آب افتاده و کمک می‌طلبد. یکی از دو دوست،‌ خود را به آب زد و نجاتش داد. هنوز نفس تازه نکرده بود که  دومین فرد را دید که آب می‌بردش. باز به داخل رودخانه پرید و او را هم نجات داد. دقایقی نگذشت که سومین شخص را دید که درون رودخانه، فریادکشان کمک می‌خواهد؛ هر چند خسته بود اما نتوانست بی‌تفاوت باشد و باز هم خود را به آب زد و نجاتش داد. دوستش که تا آن زمان کاری نکرده بود با دیدن این صحنه ها، به بالا دست رودخانه دوید و وقتی برگشت، دوست دیگرش به او گفت که چندین نفر دیگر را هم نجات داده ولی ساعتی است که دیگر، رودخانه آدم نمی‌آورد. دوستی که به بالای رودخانه رفته بود گفت:‌ وقتی دیدم رودخانه این همه آدم می‌آورد، با خود گفتم حتماً‌ علتی در بالا دست هست. چون بدانجا رفتم،‌ پلی دیدم که دیوانه‌ای در میانش ایستاده و هر که از آن می‌گذرد درون آب می‌اندازد. دیوانه را گرفتم و به خانواده‌اش در روستای مجاور سپردم. علت این که ساعتی است رودخانه آدم نمی‌آورد، همین است. حکایت آشنای این روزهای ما... خیرین و نیک‌خواهان با دل و جان در پایین دست در تلاش‌اند و خسته از افزایش روز افزون نیازمندان، اما کاش دوستی پیدا می‌شد و یه سری به بالادست می‌زد، مشکل آنجاست! روزانه صدها کشته و مجروح نتیجه تولید خودروهای بی کیفیت ، جاده های خراب و... قطعا دیوانه‌ای روی پل رودخانه ایستاده است فکری بحال او بکنید... @khoshab1 Basiratkhoshab.ir