eitaa logo
مشاوره کیمیا
738 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
325 ویدیو
1 فایل
قراره با کیمیا والدگری آگاه رو تمرین کنیم. 👨‍👩‍👦 اگر تو این مسیر به کمک احتیاج داشتی، اینجا برای شما والدین مشاوره داریم‼️⬇️ ارتباط با ادمین کانال: @f_sh_1995 بات مشاوره کیمیا: https://ble.ir/Kimia_bot
مشاهده در ایتا
دانلود
من جزو اون دسته از خانم هایی بودم که شغل بیرون از خونه رو دوست داشتم، برای شاغل شدن هم خیلی تلاش کردم اما تلاش هام زمانی که مادر شده بودم نتیجه داد.😁 دختر بزرگم یک سال و نیمه بود، دوران کرونا بود و بیشتر کارها غیر حضوری انجام میشد، مامانم خیلی کمک کرد و از طرفی خونه و محل کارم(مجموعه چمران) به هم نزدیک بود. 🤲🏻😍 احساس میکنم قرار بوده شغل رو در کنار مادری تجربه کنم. شاید به این خاطر که با چشیدن سختی ها (تو بخوان مصیبت ها😅) رشد پیدا کنم، از طرفی قدر امکانی که برام فراهم شده رو بدونم و دست از تلاش برندارم. 🤔 اما حالا بعد از حدود ۵ ماه دوری از محیط کار و چشیدن شیرینی ها و سختی های مادری و خانه داری، یه مقدار اوضاع برام عجیب و غریب شده.🥴 نمیدونم شاغل بودن چقدر اولویت داره؟ مادر خونه چه شغل هایی داشته باشه بهتره؟ اوضاع خونه و کار و بچه هارو چطور باید مدیریت کرد که نه سیخ بسوزه نه کباب و نه من که آشپز باشی باشم؟ 🤔 @rahche
مشاوره کیمیا
از بچگی، انرژی فوق العاده ای داشتم، تو ذهنم دنبال کارهای خیلی بزرگ بودم. دختر کوچولو که وارد زندگی ما شد، چیزی تغییر نکرد، کار تو دو تا پژوهشکده، مدرسه، دانشگاه و ... همه ادامه داشت.💪🏻 مامان مهربانم مراقبت از تک نوه رو بعضی روزها به عهده گرفته بود😍 شش ماهه بود که مجدد کار بیرون رو شروع کردم. کارهای خونه، مهمونی ها، همه و همه سرجاش بود. ✅️ دوران کرونا هر روز صبح تا شب خونه بودیم و این برای من خیلی سخت بود، برای حال خودم باید چاره ای میکردم. پس دور کاری رو شروع کردم.👌🏻 البته دردونه های خونه مون دوتا شده بودن. بچه ها صبح زود تا پاسی از نیمه های شب بیدار بودن. تنها چاره ام کم کردن زمان خواب خودم بود.🤦🏻‍♀️ زمان خواب بچه ها کتاب می‌خوندم، مطلب می‌نوشتم و حتی نقاشی می‌کردم و صبح زود مشاوره تلفنی میدادم. حالم خوب و راضی بودم. 😌 همچنان دنبال اتفاقات جذاب بودم. 😅 به پیشنهاد مدیرجون(مامان مصطفی)، معلم کلاس اول شدم. 😊 یک محیط صمیمی و خوب که هر روز با بچه ها راهی مدرسه می‌شدیم و بعدازظهر با هم برمیگشتیم. این شرایط شغلی واقعا در کشور ما جز ، موقعیت های استثناییه. 🙃 بسم الله گفتم و شروع کردم. 🤲🏻 ساعت پنج که به خونه میرسیدم، یک دل سیر با دختر کوچولو بازی می‌کردم، شستن لباس ها، کارهای خونه و درست کردن یک شام خوشمزه. جان که نه،چیزی شبیه معجزه در من بود. 😂 دعا و برکت معلمی خیلی خوب خودش رو در زندگی نشون میداد. وقت برای گوشی نداشتم، خیلی به لک ها و سیاهی های خونه توجه نمی کردم، تعداد مهمانی ها رو کم کردم. تفریحات رو به آخر هفته سپردم و خریدهای خونه رو تقسیم کردیم. از طرفی توان و انرژیم کم شده بود. ناراحتی های خانواده همسر خیلی زیاد شده بود، حرف و حدیث هم که تا دلتون بخواد بود ( این بچه ها گناه دارن، چقدر لاغر شدن ،معلوم نیست صبح تا شب چی میخورن، مگه مجبورین اینقدر خرج کنید که هر دوتایی برین سر کار....) 😔 بعد از مدتی مادربزرگ مهربانم رو از دست دادم، مریضی های پی در پی مادرم... و من در هیچ کدام از این ها نبودم.😞 بچه ها تب میکردن و تمام استرس و نگرانیم این بود که حالا کلاس فردا رو چه کنم ؟ همسرجان هم خیلی سرش شلوغ بود، گاهی با پیام گاهی هم با تماس حمایت می‌کرد. تصمیم گرفتم سال جدید رو خونه باشم. یک ماه اول رو موفق بودم و صبح تا شب رو به مادر بودن سپری کردم.🤩 اما ماه دوم فکر کردم من به این دنیا اومدم که هم مادر، دختر، همسر و یک فعال اجتماعی خوب باشم. پ.ن: پدر و مادرم یک جمله درخشان دارن که رو من خیلی جواب داده: تو دختر توانمندی هستی، ما تورو اینطور دیدیم.😎 @rahche
من و خواهرم شبیه‌ترین ویژگی‌ها رو با هم داریم ولی یه تفاوت اساسی داریم. اینکه من اصلا آدم خونه موندن نیستم و اگه مدت طولانی کار نکنم، نشاطمو از دست میدم و اون آدم بیرون از خونه کار کردن نیست و اگه بیرون از خونه باشه، آرامششو از دست میده. 😉 گاهی که با هم صحبت میکنیم دریچه‌های جالبی برامون باز میشه. 🤔 یک بار بهم گفت: من فکر میکنم بچه‌های تو بهتر برنامه‌ریزی کردن رو یاد می‌گیرند چون تو مجبوری برای همه‌ی ساعت ها برنامه داشته باشی ولی بچه‌های من بیشتر اوقات فراغت و اتلاف وقت دارند چون روال ثابت زندگی اینطوریم‌کرده. 😕 یا بچه‌های تو مستقل‌ترند و مهارت اجتماعی بالاتری دارند چون تو همیشه بالاسرشون نبودی و یاد گرفتند یه جاهایی روی پای خودشون وایستند. 💪🏻 منم بهش می‌گفتم که من گاهی میگم نکنه بچه‌هام چون حضورم رو کمتر توی خونه درک می‌کنند، ظرف محبتشون پر نشه، خوش به حال تو که هروقت دلت بخواد با بچه‌هات وقت میگذرونی. 🥺 یا گاهی میگم نکنه ریتم فشرده‌ی زندگی من اونا رو از فعالیت داشتن و فعال بودن، زده کنه. 🤦🏻‍♀️ ما دوتا خواهریم با دوتا شرایط متفاوت که هرکدوم نیمه‌ی پرِ فرزندپروری اون یکی رو نگاه می‌کنیم و نیمه‌ی خالی فرزندپروری خودمون رو! * الاکلنگ شاغل بودن یا نبودن مامان ها هیچ‌وقت به تعادل نمیرسه مگر اینکه خودمون دلمون رو با شرایطمون صاف کنیم و ببینیم برای ما شاغل بودن بهتره یا نبودن‌. * و اگر به ضعف‌ها و قوت های مدل انتخابی‌مون آگاه باشیم، قطعا میتونیم قوت ها رو برجسته‌تر کنیم و ضعف‌ها رو کم‌رنگ‌تر‌.😍👌🏻 @rahche