eitaa logo
مشاوره کیمیا
737 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
325 ویدیو
1 فایل
قراره با کیمیا والدگری آگاه رو تمرین کنیم. 👨‍👩‍👦 اگر تو این مسیر به کمک احتیاج داشتی، اینجا برای شما والدین مشاوره داریم‼️⬇️ ارتباط با ادمین کانال: @f_sh_1995 بات مشاوره کیمیا: https://ble.ir/Kimia_bot
مشاهده در ایتا
دانلود
باهم قسمتی از دعای شب مبعث رو بخونیم. خدایا معرفت ما را در تمامی احوال و کارهایمان نیکو گردان، و ما را به هیچ یک از مخلوقاتت وامگذار تا بر ما منت گذارند و با برآوردن حاجت های دنیوی و اخرویمان به ما لطف و عنایت کن و در تمامی آنچه برای خود خواستیم پدران و فرزندان و تمامی برادران باایمانمان را بر ما مقدم دار ای مهربان ترین مهربانان...🤲🏻🤲🏻 حس و حالم موقع نوشتن این متن، شبیه عکسیه که همراهش گذاشتم. 😀 عیدتون مبارک. 😍 @rahche
روزهای آخر ماه رجب همیشه غصه میخورم که میخوایم از این شیرینی خوشمزه خداحافظی کنم. 🥲 البته به خودم امیدواری میدم که سال بعد زنده باشم و باز با این ماه روبه رو بشم. برای رفع دلتنگی، خودمون رو رسوندیم به نزدیک ترین محل زیارت. 😍 پیشنهاد می کنم دست بچه ها رو بگیرین و امروز یه سر برین نزدیک ترین امامزاده ی دم خونتون. اگر نیست مزار شهدا حتی اگر اونم نیست یکی دو وعده نماز در مسجد محل. قول میدم حال و هواتون عوض میشه. ☺️ اعیاد خیلی خیلی مبارک. 🎉🎊 پ.ن: ما با عمه ی مصطفی و بچه هاشون اومدیم حرم حضرت عبدالعظیم. شماهم اگر براتون مقدور بود با یکی دو تا فامیل یا دوست قرار بذارین. دسته جمعی بیشتر به بچه ها خوش میگذره. 😉 @rahche
15.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هویت و آینده بچه ها برات مهمه؟ ⬇️⬇️ احتمالا با حرفی که الان میخوام بزنم یه عده زیادی مخالف باشن، اما به قول حرف درست رو باید زد. 😁 با احترام به تمام عقاید، ما معتقدیم بچه ها باید گذشته خودشون، خانواده شون و کشور و جامعه شون رو بدونن. این آگاهی، پشتوانه اون ها میشه، برای آینده ی روشن و همراه با عزت نفس. ما در مورد خوراک و پوشاک و تحصیل و ... دغدغه داریم و دست بچه ها رو برای انتخاب کااااملا باز نمیذاریم. پس چطور میشه که درمورد مسائل بنیادی و اصلی تر هیچ تلاشی براشون نکنیم؟ حتی خیلی از کشور ها به همین دلیل تلاش میکنن تاریخ اندکی که دارن رو پررنگ کنن، برای کشته شدگان جنگی و روزهای مهم ملی و مذهبیشون برنامه و بزرگداشت و ... دارند. پ.ن: براتون چندتا پیشنهاد خوب برای این قضیه داریم. 😍 این پست رو بفرست برای همه مامان های موافق و حتی مخالفش. 😉 @rahche
این روزای عید و شادی حتی اگر بی مقدمه انرژی مثبتی بهمون رسید هم باید بزاریم به حساب عیدی. 😍 مثلا امروز با دیدن یه مادر و نوزاد از آشناهامون رفتم به حدود ۳سال پیش. 😏 پسرک شاید دو ماهه بود که تصمیم گرفتم مشاوره ی تلفنی رو شروع کنم.‌💪🏻 اتفاقا اولین تماس از طرف مادری بود که نوزاد چند روزه داشت. 👶 بعد چند تا جمله بهشون گفتم؛ میفهمم چقدر شرایطتتون سخته. همش حالتون بده، صداها تو سرتون می پیچه و حرفای بقیه هر چقدر هم ساده باشن به همتون می ریزه. 🥲 فکر میکنید چیشد؟ خانم پشت خط آروم گفت: چقدر خوب میفهمین چه حالی دارم و زد زیر گریه... چند دقیقه گریه کرد؛ تشکر کرد و قطع کرد! بعدش پیام داد و دوباره تشکر کرد و گفت خانم واقعا حالم جا اومد، فکر میکنم دیگه مشکلی نباشه... 😍 اما یه سوال ❓️ شما تاحالا از راهچه مشاوره تلفنی گرفتید؟ حس و حالتون بعد از مشاوره چی بود؟ 🤔 @f_sh_1995 @rahche
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه ی ما مادرها امیدمون به اینه که روزی این بچه های کوچیکِ خوشحال در جشن نیمه ی شعبان رو به عنوان سرباز؛ به خودشون تحویل بدیم و عاقبت بخیری شون رو ببینیم. 🥹 همه یکصدا باهم الهی آمین بگیم و نگاهمون به آسمون باشه به امید اون روز. 🤲🏻😍 @rahche
15.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای خودم که خیلی برام پیش اومده شمارو نمیدونم ! مدت ها با یه چیزی دست و پنجه نرم می کنم به خصوص در مورد پسرم و هر طرفی میرم به نتیجه نمی رسم. 🤦🏻‍♀️ دیروز تو دورهمی کیمیا که شنیدم یکی مثل خودم با یه مسئله ای مدت ها درگیر بوده و با چند تا جمله یه جورایی خلاص شده، چقدر کیف کردم و خداروشکر کردم. 🥹 همیشه یکی از آرزوهام اینه که آدم هایی سر راهم قرار بگیرن که حرفشون درست و تاثیرگذار باشه. قسمتِ همه مون بشه ان شاءالله...🤲🏻 امیدوارم کیمیا همون حرف حقه باشه و خدا به تشخیصمون برکت بده... 😇 https://ble.ir/kimiya_Bot @rahche
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهای آخر اسفند همیشه پر از بدوبدو هست‌‌. نمیدونم چه حکمتیه تو این روزها حتی اگه خونه تکونی هم نکنیم و نخوایم بریم خرید و هزار تا اگه دیگه، بازم اوضاع می پیچه به هم. 🙄 حالا امسال دیگه اوضاع خیلی با مزه شده، اون آخرهای شلوغ پلوغی گره خورده به اول ماه رمضان. 😬 هر کدومشون هم به خودی خود کلی بدو بدو و کار برای مامان ها داره. آدم همش می دوه و باز می بینه یه چیزهایی مونده، چیزهایی که کم هم نیست. 🤦🏻‍♀️ امسال در حالیکه ی خونه ی بعضی ها هنوز بدون فرشه و بوی وایتکس از همه جا میاد تازه باید فکر کنیم آخ آخ حالا سحری چی درست کنم.!!! 😅 مصداق کامل ضرب المثل زِپِلِشک آمد و زن زاید و مهمان عزیزم ز در آید. ( امیدوارم قبلا شنیده باشین) ولی باز میشه این وسط ها، شرایط ساده ای رو برای خودمون فراهم کنیم‌ که از این روزهای خوش آب و هوا لذت ببریم.😊 مثل بچه های ما که در مسیر برگشت از ختم، خوش و خندان جوری از راه رفتن کیف می کنن ‌که نگو و نپرس...😇😍
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظرتون راجع به همچین فعالیتی در هفته ی آخر اسفند چیه؟ هفته ی آخری که روزه داریم و خدا قبول کنه بی اعصاب. 🥲 به خصوص روزهای اول که هنوز بدنمون با این مقدار ساعت گرسنگی کنار نیومده. حالا به نظرتون قید خونه زندگی رو بزنیم و بذاریم یک ساعت بچه خودش سرگرم شه و یه نفس بکشیم، یا به جاش موبایل بدیم دستش؟ یا هیچ کدوم بذاریم بیاد رو سرمون؟ لابد با لبخندی که ته مایه ی مسخره کردن هم داره میگین از کیمیا بپرسیم؟ 😏 نخیر دیگه کیمیا اورژانس تهران نیست که برای هر مدل زخم و درد و مریضی راه حل داشته باشه، باید از فکر و درایتمون کمک بگیریم. 🙄 حالا اگر قبلش فوت و فن کیمیا گری رو یاد گرفته باشین، خب معلومه که حداقل بچه رو در این موقعیت نمی کشین و این خودش یه مرحله از رشده. 😉 والا به خدا از کیمیا چه انتظاری دارین😅 ماهم یه سری مامان باباییم دیگه. خودمون با این موجودات خدا داریم سر و کله می زنیم. 🧐 https://ble.ir/Kimia_bot @rahche
مشاوره کیمیا
* هیات و مسجد رفتن و احیا گرفتن، وقتی که تنها هستیم تا وقتی که بچه داریم و قراره با اون ها بریم، از زمین تا آسمون چه بسا خیلی بیشتر تفاوت داره. 🤦🏻‍♀️ * پیش خودم فکر می کردم واقعا قبل از مصطفی خیلی هنر نمی کردم در مراسم مذهبی شرکت می کردم‼️ بدون فکر و خیال ، بدون دغدغه ی عجیب و غریب...😮‍💨 ولی این شب ها هر شب یک سناریوی جدید باید بچینیم.🙄 یک شب حیوون پلاستیکی می بریم و با جنگ بین پسرک و بچه های دیگه به ایده ی خوراکی جذاب میرسیم.😐 فردا شب همون خوراکی چند تا بچه رو دور و برمون جمع می کنه و فریادهای پسرک که مال خودمه و نمیدم رو به رو میشیم. 🫠 با خلاقیت برای شب های بعد خوراکی ها در چند نایلون کوچیکتر جا داده میشن تا بشه به بقیه هم داد.🤷🏻‍♀️ خلاصه هر شب ماجرایی جدید و ایده های جدیدتر. * امیدوارم تمام این نقشه چیدن ها و بار و بندیل جمع کردن ها و جدا کردن بچه ها از هم رو در این شب ها جزء عبادت های مخصوصِ ما مامان ها حساب کنند. * 🤲🏻 پ.ن: بابت این شب ها ما این وسایل رو تا این جا استفاده کردیم. هر شب چند تاشون همراهمون بوده و الحمدلله جز موارد نادر و خاص که با موبایل عکس و فیلم های خودش رو دیدیم خیلی مجبور به استفاده از گوشی نشدیم. * خوراکی ها: بیسکوییت مادر؛ بیسکوییت ساقه طلایی؛ نخودچی کشمش؛ پفیلا؛ کراکر ماهی؛ پفک ( تقسیم شده در نایلون های کوچیک)؛ چوب شور؛ قمقمه ی آب؛ خرما؛ بامیه؛ میوه ی خرد شده (اون هم در چند تا ظرف که بشه به بقیه بدیم) 🍊🍌🧇🫓🍿🍬🧃 اسباب بازی: استیکر و کاغذ سفید، توپ کوچیک؛ کارت بانکی های منقضی شده؛ حیوون پلاستیکی؛ ماشین کوچیک؛ دفترچه و مداد؛ دستمال کاغذی و دستمال مرطوب(تا میکنه و دوباره باز می کنه) 🦓🦌🐄⚽️🧸🪀🗒🖍🧻 * @rahche
از رفتن به نماز عید ناامید بودم. 😔 بابای مصطفی همت به خرج داد و با ماشین مارو به مسجد سر کوچه برد. 😍 از اینکه از نماز مصلی جاموندیم خیلی ناراحت بودم ولی از اینکه با ضرب و زور از خونه بیرون رفتیم خوشحال بودم. 😊 در محوطه ی خود مسجد؛ آروم راه می رفتم و دنبال جایی برای نشستن بودم که دیدم تلفنم زنگ میخوره، بابای مصطفی بود: مصطفی بیدار شد و منو مجبور کرد ببرمش همین پارک بغل، نماز شروع شد بهم زنگ بزن. 🙄 موقع نماز زنگ زدم و خوشحال از اینکه بالاخره بین جمعیت داریم نماز رو میخونیم قامت بستم. 📿 از بین صدای قنوت مکبر، صدای آشنایی شنیدم که تقریبا تا پایان نماز ادامه داشت. پسرک با صدای خیلی بلند، هر چند دقیقه یکبار میگفت بااااباااا بیا بریم شیرکاکائو بخریم. 😅 نمیدونم چی چند ثانیه ای حواسش رو پرت می کرد ولی مثل نوار ضبط شده دوباره تکرار می کرد. سلام نماز رو گفته و نگفته سریع از مسجد بیرون رفتم و دیدم پسرک و بابا هم دارن حیاط رو به سمت سوپر مارکت ترک می کنن. 😁☕️ این بود ماجرای دلنشین نماز عید فطر ما ☺️ دیگه برای حفظ آبرو گشتم یه عکس معنوی از تو گوشی پیدا کردم. 😉 @rahche
از شب موشک بارون که از خوشحالی در حال منفجر شدن بودم تا الان خیلی ترسی سراغم نیومده.❗️ البته که ید طولانی در انواع ترس های عجیب و غریب داشتم و هنوز هم بخشیش با منه. 😏 دیشب حرف هایی به گوشم رسید، از ترسیدن آدم ها برای نماز جمعه... از اینکه نکنه بریم و برای بچه هامون اتفاقی بیفته، از موشک زدن های احتمالی اسرائیل و ... خیلی بهش توجه نکردم و سعی کردم کارای روزمره ام رو بکنم. 🙂 هر گروهی رو باز می کنم دارن پول برای قربانی جمع می کنن و ختم صلوات و دعاهای مختلف انجام میشه برای سلامتی رهبری و مردم شرکت کننده در نماز جمعه. کم کم فکر می‌کنم نکنه قراره اتفاقی بیفته بازم حواسم پرت میشه.🤔 در یه کانالِ ایتا فیلمی میبینم که سگ هایی رو برای ردیابی مواد منفجره به محوطه ی مصلی آوردن، کم کم ته دلم یه حالی میشه. 😒 وسط کارام میرم سراغ گوش دادن ادامه فایل های روایت انسان، این قسمت راجع به حضرت ابراهیمه. 😍 آقای نخعی میگه: مادر پیامبرهای نشانه دار آدم های عجیب و توانمندی بودن. همین مادر حضرت ابراهیم بچه ی تازه به دنیا اومدش رو از ترس کشته نشدن در دم و دستگاه نمرود میبره تو دل کوه؛ تو یه غار میذاره و اونجا رو سنگچین می کنه و بر می گرده. 😮 هیچ فکر کردیم این کار چقدر سخته❗️ و وقتی یه مادری این کارو می کنه و همچین شجاعتی به خرج میده چقدر آدم بزرگیه؟؟؟ دلم میره پیش مادر ابراهیم. 🥲 باز شجاعت و خوشحالیِ شب موشک بارون به دل و ذهن و جسمم بر می گرده. 😌 انگار تمام مادرهای شجاع تاریخ روی سرم دست میکشن؛ دستی از سرِ مهربونی و محکم بودن. 💪🏻😊 @kimiyaapp
هدایت شده از مشاوره کیمیا
17.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب یلدا خونه شما یه شب عادیه یا سعی میکنید قشنگ و متفاوت باشه؟ 🤔 من یادمه مامانم بهم گفته بود شب یلدا طولانی ترین شب ساله. به این بهونه اون شب کلی دیرتر میخوابیدیم و همین برام خیلی شیرین بود. 😍 اما این روزا به فضای مجازی که نگاه میکنم بیشتر از طعم ملس و شیرین انار شب یلدا، بوی تجملات و چشم رو هم چشم رو میشنوم. 🤦🏻‍♀️ 🍉 @rahche