#حضرت_زهرا_س_مدح
زهـــرا کــه عـنایتش به دنیا برسد
بــاشد که به فــریاد دل ما برسد
یا رب سببی ساز که در روز جزا
پرونده ما بــه دست زهرا برسد
شاعر: #سیدرضا_مؤید
#محکومیت_اغتشاشات
#محکومیت_حادثه_تروریستی
شعله ور شد! آتشی افتاد بر بنیانِ ما
بشکند دستی که توهین کرد بر قرانِ ما
سخت بیزارم از آنکه در نقاب و با نفاق
میفروشد دوست را بر دشمنِ ارزانِ ما
همنوا شد با شیاطین بر علیه هموطن
خواست تا آتش بگیرد ذره ذره جانِ ما
حتم دارم دشمنِ بی ریشه! این هرزه علف
هست در جریانِ خشم و هیبتِ طوفانِ ما
کور خوانده! ضربه را هر قدر مهلک تر کُند-
-میشود از قبل بهتر وحدت و ایمانِ ما
کوریِ چشم تمام فتنه و تحریم ها
لحظه ای آجر نخواهد شد به قرآن نانِ ما
میرسد در چشم هامان اشکِ حیران؛ سرزده
میشود هر لحظه داغِ تازه ای مهمانِ ما
می نشیند در عزا نصفِ جهان در اصفهان
سوگواری ميکند در ایذه خوزستانِ ما
خنجر از جنس ِ ترور در دستِ نحس شمرهاست
کلُ أرضٍ کربلا يعنی همین ایرانِ ما
ثبت شد آغازمان با «أشهدُ أنّ علی(ع)»...
با شهادت بسته پیمان لحظهٔ پایانِ ما!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#حضرت_زهرا_س_مدح
#طلیعه_فاطمیه
معجزات چشم زهرا عرش اعظم ساخته
هاجر و آسیه و حوا و مریم ساخته
از ازل بیت الاحرام کعبه ، بیت الفاطمه است
کعبه را تسبیح زهرا قرص و محکم ساخته
آخر پیغمبری بابای زهرا بودن است
نور زهرا مصطفی را نور خاتم ساخته
فاطمه حق و مع الحقش علی مرتضی ست
حق ولایت را میان این دو توأم ساخته
پیش زهرا ذوالفقارش سر فرود آورده است
علتش این بوده که شمشیر را خم ساخته
فاطمه وقتی که پای شوهرش آمد وسط
لشگری را با جلال خویش در هم ساخته
دم نمی آرد؛ مبادا همسرش غمگین شود
فاطمه در شعله ها هم سوخته، هم ساخته
گرچه او مقداد و عمار و ابوذر داشت؛ نه
آخرش از یک عجم سلمانِ محرم ساخته
نیمی از ما را خدا در فاطمیه ساخته
نیم دیگر را خود زهرا محرم ساخته
فاطمه معمار خلق سینه زن ها بوده است
یک حسینیه خودش در بین قلبم ساخته
وصله های چادرش دیروز زحمت داشته
تا برای روضه ها امروز پرچم ساخته
روز محشر ریشه های چادری که سوخته
مایه ی آسایش ما را فراهم ساخته
هر زمان در روضه مادر صدایش می کنی
کیسه ما را پُر از فیض دمادم ساخته
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
عالم فدای خاک کف پای فاطمه
قربانِ "بعلها و بَنیها"ی فاطمه
خورشید و ماه، محو تماشای فاطمه
تنها علی ست گوهر همتای فاطمه
بی فاطمه، علی لقبش مرتضی نبود
زهرا اگر نبود، رسول خدا نبود
شب، انعکاس کوچکی از رنگ چادرش
درمانده اند آینه ها از تصورش
تدبیر، سر نهاده به پای تدبّرش
کوثر شده کثیر برای تکاثرش
هفت آسمان چو نقطه ای از «هَل أتی» او
نازل شده ست سوره انسان برای او
چشم فلک به گردش دستاس خانه اش
جنّ و ملک، گدای درِ آستانه اش
اخلاص، محو بندگی خالصانه اش
یک شهر، وامدار دعای شبانه اش
قوم یهود، معجزه ها دیده اند از او
مردان کور نیز حیا دیده اند از او
با نام او صحیفه خلقت گشوده شد
زیباترین سرود نجابت سروده شد
نوری که در لسان خدایش ستوده شد
از قبلِ آفریده شدن آزموده شد
هر واژه ی زیارت او، چاره ساز ما
تسبیح اوست مهر قبول نماز ما
سرِّ نهفته در دل تکبیر، فاطمه
شأن نزول آیه ی تطهیر، فاطمه
همچون علی شجاع تر از شیر، فاطمه
گرچه نبرده دست به شمشیر، فاطمه
جنگیده در برابر صد مرد، پشت در
هی شعله پشت شعله و هی درد، پشت در
این در، حسابش از همه ی خانه ها جداست
این در محل آمد و رفت فرشته هاست
با دستهای پاک نبی، خوب آشناست
یک میخ آن شریف تر از خانه ی خداست
بازار دین فروشی تاریخ، داغ شد
آتش به در زبانه زد و میخ داغ شد
درها که وا شوند به دیوار می رسند
دیوار اگر نشد به تنِ یار می رسند
غم ها به قلب حیدر کرار می رسند
یک روز هم به گوش علمدار می رسند
عباس، اشک ریختنش فرق میکند
از کوچه طرز رد شدنش، فرق می کند
تا رفت سوی علقمه یک کوچه باز شد
بی جنگ و بی مقدمه یک کوچه باز شد
در آن خروش و همهمه یک کوچه باز شد
گویا برای فاطمه یک کوچه باز شد
اینجا ولی به جای لگد، تیر میزدند
جای غلاف، با خودِ شمشیر میزدند
میخواست پیش پای برادر بایستد
در پیش چشم خسته خواهر بایستد
سر راست کرد، حداقل سر بایستد
آخر توان نداشت که بهتر بایستد
یک عمر ایستاده به زینب سلام کرد
دستش به سینه بود و به او احترام کرد
میخواست آب را برساند ولی نشد
شرمنده ی رباب نماند، ولی نشد
خود را کشید تا بتواند، ولی نشد
خود را به خیمه ها بکشاند ولی نشد
تا برد نامِ فاطمه را مادرش رسید
قبل از حسین، فاطمه بالا سرش رسید
شاعر: #محسن_مراد_نوری
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
چه کرده اند که مادر به فضه رو زده است
نوشته اند دم در به فضه رو زده است
حیای فاطمه نگذاشت یاعلی گوید
بخاطر دل حیدر به فضه رو زده است
چه کرده اند که این باغبان با احساس
کنار غنچهی پرپر به فضه رو زده است
شکست شیشهی عطری که بوی محسن داشت
در این فضای معطر به فضه رو زده است
چقدر خواست خودش پا شود ولی افسوس
توان نداشت و آخر به فضه رو زده است
نفس نفس زد و آیینه اش غبار گرفت
و این زلالِ مکدر به فضه رو زده است
یکی به فاطمه خورد و نبی دوتا حس کرد
پیامبر دو برابر به فضه رو زده است
چگونه شرح دهم روضه های محسن را
همین بس است که مادر به فضه رو زده است
شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_زهرا_س_مدح
زهـــرا کــه عـنایتش به دنیا برسد
بــاشد که به فــریاد دل ما برسد
یا رب سببی ساز که در روز جزا
پرونده ما بــه دست زهرا برسد
شاعر: #سیدرضا_مؤید
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
درگیرِ فتنه ها شد و مضطر سکوت کرد
بیست و سه سال بعد پیمبر(ص)سکوت کرد
نامردِ ناخلف که به ناحق خلیفه شد-
-را دید تکیه داده به منبر...سکوت کرد
تا آمدند پشت درِ خانه غاصبین
غمگین نگاه کرد و مکرر سکوت کرد
حتی زمانِ نحس هجوم چهل نفر
آنجا که سوخت پاشنهٔ «در» سکوت کرد
می دید بیهوا گلِ شش ماهه؛ محسنش-
-در بین شعله ها شده پرپر...سکوت کرد
میسوخت ذوالفقار؛ غضبناک در غلاف
آتش زبانه زد؛ یلِ خیبر سکوت کرد
دین را قوام داد علی(ع) با بصیرتش
چیزی اگر نگفت و سراسر سکوت کرد
زهرا(س) چه عاشقانه ولایت مدار بود
آنجا که مرتضای دلاور سکوت کرد
گاهی سکوتِ مصلحتی جنگِ کامل است
مولای ما کسی ست که محشر سکوت کرد
تا بشنویم از سر گلدسته ها اذان
زهرا(س) دفاع کرده و حیدر سکوت کرد
میخواند و آیه آیه فقط آه میکشید
یک عمر بعدِ سورهٔ کوثر سکوت کرد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#عبدالحسین_میرزایی
ثانی شرر بر قلب احمد تا ابد زد
آتش به ببت وحی از روی حسد زد
(لاتَرفَعوا اَصواتَکُم) گفتم ولی باز
هم بر سر من داد زد هم حرف بد زد
گفتم برو من داغدارِ مصطفایم
با میخ در بر سینه من دست رد زد
بغض علی را داشت در دل بی مروت
تا گفت زهرای تو (یا حیدر مدد) زد
بر در نهادم دست و ،خود را پس کشیدم
فهمید بارِ شیشه دارم با لگد زد
هر کس که دستش میرسید بر من ، که میزد
قنفذ به جای هر که زهرا را نزد ، زد
نامردتر از این مغیره من ندیدم
دستم شکست از بس که این نامرد بد زد
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
به غمش التیام بگذارید
تیغ را در نیام بگذارید
جنگ را ناتمام بگذارید
به علی احترام بگذارید
دست از فتنه کاش بردارید
حرمت خانه را نگهدارید
گرگ های دریده برگردید
خانه دعوا ندیده برگردید
رنگ زهرا پریده برگردید
فاطمه داغ دیده برگردید
از دل فاطمه خبر دارید
حرمت خانه را نگهدارید
جمع شعله به دست ، گوش کنید
بی حیاهای پست گوش کنید
پشت در او نشست گوش کنید
نفس فاطمه ست گوش کنید
پا به بیت الحرام نگذارید
حرمت خانه را نگهدارید
یاد بغض همیشه اش افتاد
بر سر شاخه تیشه اش افتاد
یاس این خانه ریشه اش افتاد
فاطمه بار شیشه اش افتاد
سوخت ، پهلو شکست و دست شکست
حرمت خانه را شکست شکست
شاعر: #امیر_فرخنده
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ...
🌱سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست.
سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او، خدا را به تماشا خواهند نشست...
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محمدجواد_شیرازی
فاطمه افتاد اما سوخت حیدر بیشتر
بسته شد دست علی و سوخت مادر بیشتر
هر کسی آن روز ساکت ماند، مدیون نبی است
هیچ فرقی نیست در این جرم، کمتر... بیشتر...
سنگدل دیوار بود و سنگدل تر میخ در
سرخ شد دیوار اما سینه ی در بیشتر
هرچه زهرا می کشید ازین طرف مولای خود
می کشیدند آن طرف دستان حیدر بیشتر
نانجیبی دید زهرا بی خیالِ یار نیست
تازیانه زد به مادر، بین معبر بیشتر
در شلوغی ناگهان با ضربه ی سخت غلاف
ریخت بر روی زمین، آیات کوثر بیشتر
بعد از آن چشمی دگر لبخند زهرا را ندید
بین بستر، فکر رفتن بود دیگر بیشتر
ارث بردند از مصیبات بتول این بچه ها
یک به یک داغ و بلا دیدند، دختر بیشتر
زخم های سنگ و تیغ و نیزه ها جای خودش
سوخت زینب از غم کندیِ خنجر بیشتر
#اشعار_مناسبتی_بسیجی
#مدیحه_سرا
دوباره هفته ی ناب بسیج است
نگاه ما به القاب بسیج است
بسیجی های با ایمان کجایند
تمامی عاشقانی با صفایند
بسیجی ها گل این انقلابند
شب تاریک را چون ماهتابند
همه قشری زخاص وعام هستند
پر از نورند اگر گمنام هستند
زاخلاص و یقین آئینه دارند
خلوص وعشق را در سینه دارند
بسیجی ها فداکار و غیورند
بسیجی ها حماسه ساز نورند
بسیجی ها بصیر و هوشمندند
به عهد بسته ی خود پایبندند
بسیجی بر لبش پیغام دارد
به دوشش پرچم اسلام دارد
بسیجی حامی این انقلاب است
به لبیک امام خود جواب است
بسیجی آرمان نهضت ماست
مدال افتخار و عزت ماست
بسیجی مرد میدان های سخت است
بسیجی نیک خو و نیک بخت است
بسیجی پاسدار پاک عشق است
بسیجی مرزبان خاک عشق است
بسیجی یاور اسلام و دین است
به فکرش نصرت دین مبین است
بسیجی جلوه ای از اقتدار است
به پیش مکر دشمن هوشیار است
بسیجی برهمه نور دو عین است
بسیجی پیرو راه حسین است
بسیجی پرچمی در احتزاز است
بسیجی دشمن هر فتنه ساز است
بسیجی گل به چشم دوستان است
بسیجی خار چشم دشمنان است
#سید_هاشم_وفایی
#هفته_بسیج_گرامیباد
#ستایشگران_مذهبی
#مشهد_مقدس