eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکس که حسینی ست فقیرش مشمار در رتبه کبیرست صغیرش مشمار عنوان گدایی درش آقایی‌ست آقاست گدای او حقیرش مشمار
ای یاد تو در عالم آتش زده بر جانها هرجا ز فراق تو چاک ست گریبانها نامت چو به لب آید همواره بوَد با آه ‌از شوق تو در دلها برپا شد طوفانها پروانه‌ء بی‌پروا یعنی تو که در وصفت ‌بر منبر شاخ گل بلبل زده دستانها ای گلشن دین سیراب با اشک محبّانت ‌از خون تو شد رنگین هر لاله به بستانها بسیار حکایت‌ها گردیده کهن اما جانسوز حدیث تو تازه‌ست به دورانها هر چند پریشانی شد حاصل عشاقت ‌با یاد تو از هر سو جمعند پریشانها یک جان به ره جانان دادی و خدا داند کز یاد تو چون سوزد تا روز جزا جانها در دفتر آزادی نام تو به خون ثبت ست ‌شد ثبت به هر دفتر با خون تو عنوانها اینسان که تو جان دادی در راه رضای حق ‌آدم به تو می‌نازد ای اشرف انسانها قربانی اسلامی با همت مردانه ‌ای مفتخر از عزمت همواره مسلمانها قربانگه عشق تو شد قبله‌ء اهل دل ‌زین کعبه‌ء جان افزا آرایش ایمانها عشّاق بلا پرور خود را چو برند از یاد با دوست چنین بندند بی‌واسطه پیمانها
ای یکه‌تاز عرصۀ عشق و وفا، حسین و پاکباز پهنۀ نَردِ بلا، حسین گر خونبهای توست خدا، نی عجب از آنک باشد رَهین خون تو، دین خدا حسین پا هر کجا نهی مَلک آید ز پی، مگر خاک رهت به دیده کند توتیا حسین بیگانه کردی‌اش ز جهان و جهانیان هر دل که گشت، با تو دَمی آشنا حسین الحق رواست فخر فروشد، به خسروان هر کس بر آستان تو گردد گدا، حسین عشقت عجین شده ست درآب وگل وجود بر لوح سینه‌ها شده منقوش، «یاحسین» گر جلوه‌ای به محفل بی روح ما کنی جان می‌دهیم در عوضِ رونما حسین جاوید باد یاد تو در دل که جزتو نیست فرمانروای مملکت قلبها حسین
گر بگرید ابر ، چشمِ اشکبار آرم به یاد ور بخندد لاله، قلبِ داغدار آرم به یاد گر ببینم شمع سوزانی میان انجمن سرگذشت عمه را بی اختیار آرم به یاد صحنه هاهریک به چشم من مجسم میشود، لحظه های دردناک و ناگوار آرم به یاد ابر،گَه گَه گرید،اماچشم من،هر روز و شب روزهای شام با شب های تار آرم به یاد گر گلی پژمرده بینم در کنار غنچه ای هم رباب تشنه و هم شیرخوار آرم به یاد زینت و زیور چو بینم رو بگردانم از آن گوش های زخمی بی گوشوار آرم به یاد گر گلی بینم به شاخی، خارها برگِرد او راس باب و نوک نی با نیزه‌دار آرم به یاد درخزان،هر برگی افتدازدرخت از جورِ باد بر زمین افتادن اطفال زار آرم به یاد
🔹سيري در صحيفه سجاديه🔹 استاد فاطمی نیا: در دعای شانزدهم صحیفه آمده است: "و انا الذی بجهله عصاک" خدایا من بنده ای هستم که به سبب جهل خود ، تو را معصیت کرده است! عالم جليل القدر آقا سیّد مهدی قوام يك تعبير زيبا و لطيفي دارند و ميفرمايند : خدایا اگر ما تو را معصیت کردیم، بنای جنگیدن با تو را نداشتیم، نفهميديم! ▪️برگرفته از جلسه پنجاهم سیری در صحیفه سجادیه
چراغ دامن محرابِ عشقِ من تا اوست مرا به سینه نهان و به دیده پیدا اوست دل شکستۀ خود را به دست او دادم که اوست دلبر من اختیار من با اوست به دیده خاک رهش می‌کشم که می‌دانم یگانه‌ای که بوَد قبله‌گاه دل‌ها اوست مدینه را ز جمالش ستاره باران کرد که یادگار منا و صفا و بطحا اوست ز آسمان امامت دوباره کرد طلوع مهی که آینه‌دار علی اعلا اوست فروغ دیدۀ عبّاد حضرت سجّاد کسی‌که ترجمۀ آیه‌های تقوا اوست حدیث ماهی ونان‌های خشک و دُرّ و نمک بوَد عجیب ولیکن بر آن توانا اوست لقای پنج تن ار خواهی اندر او بنگر حسن،حسین، محمد،علی و زهرا اوست کسی‌که زهد از او کسب می‌کند یحیی کسی‌که ناز لبش می‌کشد مسیحا اوست کسی‌که یوسف صدّیق را رهائی داد به یک شهادت طفل از کف زَلیخا اوست کسی‌که کرد عصا را چو مار و از نظرش دوباره مارعصا شدبه دست موسی اوست به جز به اَشهدُ اَن لااِله اِلّا الله کسی‌که هیچ نیاورده بر زبان لا اوست کسی‌که حال نمازش به نیش مهلک مار نیافت هیچ تزلزل نکرد پروا اوست سفیر عشق در احیای انقلاب حسین امام خلق به فرمان حق تعالی اوست کسی‌که کشتی در خون نشستۀ دین را فکند باز بر امواج سبز دریا اوست کسی‌که پرچم خون‌رنگ دشت ماریه را به دست همّت خودداشته‌ست برپا اوست بگو خلیل که یک‌جا اگر در آتش رفت خلیل در دل آتش فتاده صدجا اوست اگر به مصلحتی بود مدّتی تبدار حیات‌بخش قلوب و طبیب جان‌ها اوست گل عشیرۀ عشق و گلاب عاشورا که دلنوازترین عطر لاله‌ها با اوست گهی به اشک و دعا گاه با نماز و پیام نگاهداری اسرار کربلا با اوست شنیدی اَر عظمت‌های صبر زینب را امام زینب کبری ولیّ والا اوست به قتلگاه خرید اَرچه جان او زینب به هر بلیّه دل عمّه را تسلّی اوست نثار کردن خون با برادرانش بود خراب کردن کاخ یزیدیان با اوست بنای ظلم و ستم از کلام او بشکست اگر اسیر ولیکن امیر دل‌ها اوست به دست سلسله دارد،که این رضای خداست کسی‌که سلسله جنبان امر دنیا اوست ز خطبه خواندن او کوفه کرد یاد علی کیان کوفه به حیرت که این علی یااوست هنوز از در و دیوار مسجد اموی رسد ندا که چراغ حریم طاها اوست به وقت خطبۀ او از اذان چه واهمه است که شامیان همه دانسته‌اند مولا اوست مگو مؤذّن مسجد اذان بی هنگام که مفتخر به اذان و اقامه تنها اوست اگر یزید بپرسد ز چوب منبر هم کندخروش که اوبرحق ست وحق بااوست از این زیاده «مؤید» توان مدحش نیست که طبع ماچویکی قطره است ودریااوست سلام ما به حریم مقدسش به بقیع که در مدینه یکی قبلۀ دل ما اوست شب بقیع به چشم فرشتگان روزست درآن حریم چووالشّمس والضّحی‌هااوست
انيس هر نفسم آه انتظار تو نيست بميرد اين دل غافل كه بيقرار تو نيست خزان بي تو به خود بسكه عادتم داده نگاه منفعلم در پي بهار تو نيست به پاي دار تو تمارها دخيل شدند سر كسي چو من اميدوار دار تو نيست رواست كور شود ديدگان همچو مني چرا كه شاهد الطاف آشكار تو نيست روايت ست كه يار تو مي شويم به اشك بدا به من كه همين قدر نيز يار تو نيست براي كرب و بلا، اربعين، شب جمعه بدا به حال كسي كه اميدوار تو نيست به غير ديدهء سجاد هيچ چشم دگر شبيه ديدهء پر ابر و اشكبار تو نيست
من علی ابن حسینم زاده ی حبل المتین که خدا کرده خطابم "انت زین العابدین" ناله شد تکبیر من گریه شد شمشیر من ابن الحسینم...... گرچه دور گردن من حلقه های آهن ست بسته شد دستم ولی کارجهان دست من‌ست ارث ما صبر و سکون امر ما "کن فیکون" ابن الحسینم...... من که می بوسد اجل دست مرادر استلام کعبه ام، اما عدو سنگم زند در شهر شام سبط خیرالمرسلین گشته ام ویران نشین ابن الحسینم....
نازم به تو، ای فاتح میدان پیکار ای تکسوار وادی ایمان و ایثار نامت بسیجی، افتخارت پاسداری حزب خدا را می کنی مردانه یاری آینده ساز کشور خون و قیامی فرزند اسلامی و در خط امامی گلواژهءتکبیر بر روی لبانت شاهین پیروزی به بام آسمانت در کوله بار خود دعا داری برادر درسینه ات عشق و صفا داری برادر بر توسن هجرت نشستی عاشقانه تا عرش اعلی ره سپردی فاتحانه باحضرت حق بسته ای میثاق خونین ازخون خودکردی وطن را لاله آذین درجبهه ها توفان خشم و آتشی تو نستوه وبی باکی،مهیب وبی غشی تو آمیزهء ایثار و عشق و آهنی تو هرگز نمیری، فاتح و روئین تنی تو تا اوج عرفان با بُراق نور راندی بذر ظفر در مزرع جانت فشاندی لاجرعه صهبای سحر را نوش کردی ازاطلس خون بهرخودتن پوش کردی بهر شهادت ای برادر! بی قراری حق باوران را شاهد و آیینه داری شهر بلاجویان عاشق میهن توست صدلالهءخونین کفن درگلشن توست جام بقا را از کف رهبر گرفتی آب حیات از خضر پیغمبر گرفتی رَخت شهادت را به تن کردی برادر رفتی به میعاد خدا، «الله اکبر!» گوی سعادت را ظفرمندانه بردی شولای عشقت را به یارانت سپردی ای فارِس پیروز! سردمدار عشقی دریادلی،درقاف خون سردار عشقی آری،بسیجی هستی و خونین تباری مُلک خدا و دین حق را پاسداری در کربلای خون، علمدار حسینی دلدادهء روح خدا، پیر خمینی نامت بلند و راه تو هموار بادا بخت تو پیروز و خدایت یار بادا
نگذارید فراموش شود هشدار رهبر انقلاب نسبت به حذف فرهنگ و از منابع درسی 🔻رهبر انقلاب در مراسم شب خاطره دفاع مقدس: 🔹نگذارید این حادثه‌ی معجزه‌نشان دفاع مقدس فراموش شود؛ کسانی برای ضعیف کردن این حقیقت در واقعیت زندگی و ذهن ما انگیزه دارند؛ همان کسانی که برای کشورهای اسلامی برنامه‌ریزی می‌کنند و به آن‌ها ابلاغ می‌کنند و آن‌ها هم قبول می‌کنند که مسئله‌ی جهاد و شهادت را از مجموعه‌ی کتاب‌های معارف دینی و مدارس و دانشگاه حذف کنند؛ این ابلاغ شده است؛ گفته‌اند مسئله‌ی جهاد و شهادت را حذف کنید و آن‌ها هم قبول کرده و حذف کرده‌اند. 🔺همان انگیزه‌ها در داخل استمرار پیدا می‌کند و به شکل برخی خرده سیاست‌های فرهنگی دیده می‌شود. نباید غفلت کرد. جنگ و دفاع مقدس و شهادت را زنده نگه دارید.
رهبر معظم انقلاب: یکی از آن پدیده‌های شگفت‌آور دوران انقلاب بود؛ امام بزرگوار از طرف پروردگار ملهَم شد به اینکه این اقدام را بکند؛ بسیج بیست میلیونی که ایشان اعلان کردند و سازمان بسیج که تشکیل شد، خیلی کار بزرگی بود.
آگه چو شد از حالت تبداری او دامن به کمر بست پیِ یاری او چون دید کسی بر سر بالینش نیست سرگرم شد آتش به پرستاری او