#اشعار
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شهادت_امام_علی #علیه_السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
به کوفه محشر کبرا بپاشد
شهید کین علی مرتضی شد
میان مسجد و محراب کوفه
ز شمشیر ستم فرقش دوتا شد
به دست ابن ملجم بین محراب
علی کشته زشمشیر جفا شد
علی مرتضی نفس پیمبر
شهید کین به محراب دعا شد
چودید آن فرق تا ابرو شکسته
خدا از بنده اش حیدر رضا شد
کنار پیکر در خون نشسته
حسینش دیده گریان زین بلاشد
به وقت بازگشتن سوی منزل
امام مجتبی بر او عصا شد
میان خانه زینب خون بگرید
ز داغش خون جگر آل عبا شد
همه عالم فدای غربت او
که حیدر کشته در ماه خدا شد
شهید راه قرآن و عدالت
فدای دین حق آن مقتدا شد
زمین و آسمان شهر کوفه
ز سوز ماتمش ماتم سرا شد
نه تنها شهر کوفه، بیت حیدر
پر از ماتم همه ارض و سما شد
بسوزد زینب کبرا از این غم
که خون دل بر او قوت و غذا شد
یتیمان آمده با کاسه ی شیر
که بابای غریب از ما جدا شد
یتیمان تازه فهمیدند حیدر
پدر برهریتیم و بینوا شد
همه گریان و نالان همچو زینب
صفای خانه از خانه جدا شد
بهشت آذین شده از بهر حیدر
به جنت فاطمه صاحب عزا شد
علی مرتضی مظلوم عالم
دگر از بند رنج و غم رها شد
غریب عالم امکان بود او
که گریانش غریب و آشنا شد
غریب عالم هستی کجا رفت
به شهر کوفه بی او بی صفا شد
تمام شهر کوفه سوخت از غم
به پا در هر کجا بزم عزا شد
بگرید زینب مظلومه ی او
امام مجتبی صاحب عزا شد
تمام عمر خود بر غربت او
(رضا) عبد و غلامش در نواشد
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
#اشعار
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شهادت_امام_علی #علیه_السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
تمام کوچه ها را غم گرفته
به جنت فاطمه ماتم گرفته
چراغ مسجد کوفه خموش است
صدای ناله ی طفلان بگوش است
یتیمان بی پدر گردیده امشب
بریزند اشک غم از دیده امشب
به محراب دعا حیدر نیامد
یتیمان را دگر یاور نیامد
پس از او از چه کس یاری بجویند
بسوزند و چنین با گریه گویند
صفای قلب زار ما کجا رفت
غریبانه از این عالم چرا رفت
کجا رفته طبیب دردمندان
امیدهریتیم و مستمندان
دگر در کوفه بی حیدر صفا نیست
از او در مسجد کوفه صدا نیست
الا ای اهل عالم مرتضی رفت
ازاین دار فنا مشکلگشا رفت
صفابخش جهان دیگر نیاید
علی کهف الامان دیگر نیاید
همه عالم پر از شور و نوا شد
ز داغ مرتضی ماتمسرا شد
سوی جنت روانه گشته امشب
چوزهرایش شبانه رفته امشب
#شب_شهادت_امام_علی_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
.
#اشعار
#ارتحال #امام_خمینی
#حاج_رضا_یعقوبیان
باز آمد موسم اندوه و غم
گریه ها وناله های دم به دم
سالگرد رحلت روح خدا
باز هر محفل شده بزم عزا
رهبر امت خمینی کبیر
بوده ای چون فاطمه خیرکثیر
امت اسلام را بودی امام
عمرتو در راه قرآن شد تمام
بوده ای بنیانگر اسلام ناب
رهبر فرزانه این انقلاب
مظهر حریت و آزادگی
نزد حق بودی در اوج بندگی
آمدی و دیده ها بیدار شد
دشمن اسلام وقران خارشد
آمدی قرآن و عترت تازه شد
همدلی ها بیش از اندازه شد
آمدی ای نور چشم فاطمه
داده ای بر ظلم دشمن خاتمه
آمدی و امتت یکدل شده
لطف توبر عالمی شامل شده
آمدی عالم دگرگون کرده ای
در دل ما عشق افزون کرده ای
آمدی و کرده ای ما را رها
ای اماما از همه طاغوت ها
آمدی امت زغم آزاد شد
کشور ایران زمین آباد شد
روح بخشیدی تو بر دلهای ما
باز کردی بندها از پای ما
ای که بودی یااماما هست ما
باز شد بندستم از دست ما
باز اسلام نبی عزت گرفت
دین و قرآن و علی حرمت گرفت
بودهای مانوس با ذات خدا
شامل تو گشته لطف کبریا
دین وقران نبی مرهون توست
اهل ایران تا ابد ممنون توست
مکتبت سید علی پرورده است
هر پیامش دل زعالم برده است
ای تسلای دل مستضعفان
کعبه قلب همه درماندگان
رفتی و سیدعلی جایت نشست
با تو و خیل شهیدان عهدبست
رهبرم سید علی آزاده است
همچوجدش مرتضی اوساده است
او حکومت بر دل و جان می کند
کاخ استکبار ویران می کند
مایه آرامش دلها بود
در جهان حلال مشکلها بود
کوری چشم عدوی انقلاب
جا گرفته در پناه آفتاب
ماهمه از رهروان حیدریم
حامی دین و فدای رهبریم
پیرو راه شهیدانیم ما
جان فدای دین و قرآنیم ما
پیروان مکتب پیغمبریم
تا نفس داریم ما بارهبریم
تا دم آخر همه استاده ایم
در دفاع از رهبری آماده ایم
عاشقان رهبرو پیر خمین
باز افتاده دلم یاد حسین
در شب سوگ امام و رهبرم
یاد زینب در وداع آخرم
سوخت زینب ازغم نور دوعین
گفت:ای دردانه زهرا حسین
میروی و میشوم من بی حبیب
خواهرت گردد بدون تو غریب
غربت تو کرده پیرم یا حسین
کن دعادیگر بمیرم یا حسین
این(رضا)عبدو غلام تو بود
شاملش لطف مدام تو بود
ای عزیز جان پیغمبر حسین
دستگیرش باش درمحشرحسین
#شعر_رحلت_امام_خمینی_(ره)
#ارتحال_امام_خمینی
#مشهد_مقدس
#اشعار
#میلاد_حضرت_معصومه
#حاج_رضا_یعقوبیان
باز از رحمت خداوند ودود
بر روی مادرب رحمت را گشود
در مدینه شور و غوغایی شده
خانه ی موسی تماشایی شده
آمده ای عاشقان فصل حضور
نوعروس فاطمه غرق سرور
خانه مولای هفتم گلشن است
دیده ی موسی بن جعفر روشن است
بهر تبریک از سماحور آمده
در جهان نورالانور آمده
گل زگلزار ولایت آمده
دختر شمس هدایت آمده
تالی زهرای اطهر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
در سپهر دین حق ماه آمده
فاطمه با عزت و جاه آمده
در جهان امشب کریمه آمده
دختری پاک و فهیمه آمده
او گل گلزار آل مصطفاست
فاطمه،معصومه و اخت الرضاست
بر امام هفتمین زیور بود
بر علی موسی الرضا خواهر بود
دختر موسی و هدیه از رب است
بر برادر او بسان زینب است
عاشقان اودختری مظلومه است
تالی زهرا بود معصومه است
خواهر مولا امام هشتمین
همچو زهرا شیعه را حبلالمتین
اقتدارش اقتدار فاطمه
اعتبارش اعتبار فاطمه
عطر او پیچیده در کل جهان
صحن و ایوانش بود بر ما جنان
مرقد پاکش زبس رویایی است
عطرو بوی آن حرم زهرایی است
صحن و ایوانش حریم کبریاست
دردمندان آن حرم دارالشفاست
دخت موسی و مددکار همه است
در سخا و جود همچون فاطمه است
بسکه باشد مرقد او دلنواز
سوی درگاهش روان اهل نیاز
همچو زهرا مادرش خیر کثیر
شیعیان مرتضی را دستگیر
برهمه عالم کرامت میکند
در کرامت او قیامت می کند
پرچمش در قم نشان جنت است
مهر وحب دخت موسی عزت است
حق نهاده مهر و حبش در سرشت
از حریمش وا شود درب بهشت
شهر قم باشد چنان شهر رسول
زائر او زائر قبر بتول
امشب از لطف تو مهمان تو ایم
در کنار خوان احسان تو ایم
دست خالی آمده بر تو پناه
سائلان درگهت را کن نگاه
ایکه هستی عالمی را دستگیر
از کرامت دست ما را هم بگیر
من(رضا) هستم غلام کوی تو
کن دعایم تا بگیرم بوی تو
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه
#مشهد_مقدس
#اشعار
#میلاد_حضرت_معصومه
#حاج_رضا_یعقوبیان
غنچه ای دیگر ز بستان ولایت واشد امشب
موسی جعفر ز لطف کبریا بابا شد امشب
شکر لله از کرامات و عنایات الهی
درب رحمت بر روی خلق دوعالم واشد امشب
شادمان باشید ای اهل ولایت بار دیگر
شامل ما لطف خاص خالق یکتا شد امشب
سر زده ماهی دلارا روشنی بخش جهان
آسمان دین حق از مقدمش زیبا شد امشب
گلشن دینمحمد بار دیگر برگ و بر داد
این گل باغ ولایت زینت دنیا شد امشب
دختری آمد ز نسل حیدر و زهرای اطهر
درجنان شادان وجودحضرت طاها شد امشب
از قدوم دختر موسی بن جعفر، فاطمه
جشن شورو شادمانی هرکجا برپا شد امشب
آمده در عالم هستی گل موسی بن جعفر
شهر یثرب از قدوم او پر از آوا شد امشب
از کرامات الهی شهر زیبای پیمبر
روشن از نور وجود این مه والا شدامشب
در مدینه شهر پیغمبر، ز لطف کبریا
زینت آغوش نجمه دخت مه سیما شد امشب
مادرش نجمه زند لبخند بر رخسار ماهش
باب او محو وجود تالی زهرا شد امشب
شادمان گشته علی موسی الرضا ازمقدم او
خواهرش از لطف داور کعبه ی دلها شدامشب
از وفا و عشق و ایثار و محبت با امامت
بر رضا،معصومه همچون زینب کبرا شد امشب
این گل بستان سرای اهل بیت آل عصمت
تالی زهرا و زینب ماه بی همتا شد امشب
میوزد برجان شیعه عطرو بوی روی ماهش
مهر و حب او به دل از عالم بالا شد امشب
شکرلله زین گل گلزار آل مصطفی
دیدگان ما به یمن مقدمش بینا شدامشب
من(رضایم) عبد درگاهت زلطف خاص حق
طبع من معصومه جان در مدحتان شیوا شد امشب
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه
#مشهد_مقدس
.
#اشعار
#میلاد_حضرت_معصومه
#حاج_رضا_یعقوبیان
امشب خداوندمبین دارد بر این عالم نظر
در آسمان دین حق نور خدا شد جلوه گر
در بوستان احمدی نخل ولا داده ثمر
نجمه عروس فاطمه دارد در آغوشش قمر
بیت امام هفتمین گردیده چون وادی طور
معصومه آمد در جهان عالم شده غرق سرور
ای عاشقان ای عاشقان ماه منور آمده
بر عرشیان و فرشیان لطف مکرر آمده
آیینه ی زینب گل زهرای اطهر آمده
هستی نجمه دختر موسی بن جعفر آمده
این گلبن عترت بود از نسل ختم المرسلین
در خوی و خصلت فاطمه نجل امیرالمومنین
امشب تمام عالم هستی شده غرق سرور
بنگر جهان آذین شده با تاج گل قندیل نور
امشب قلوب شیعیان لبریز از شادی و شور
از بهر تبریک آمده روی زمین غلمان و حور
از بهر هفتم نور حق هدیه ز سرمد آمده
همنام زهرا پاره ی قلب محمد آمده
امشب مهی از دامن نجمه هویدا میشود
زیبا گلی از گلشن طاها شکوفا می شود
نورخدایی جلوه گر در شهر طاها می شود
درهای رحمت بر روی خلق خدا وا می شود
از لطف خاص کبریا در این جهان باعز وجاه
بدرالدجی ، اخت الرضا معصومه میآیدزراه
این ماه رخشنده بود نور خدای لایزال
مرآت زهرای بتول درعصمت وخوی وخصال
نجل علی مرتضی اسطوره در علم و کمال
چون جد و آباءش بود با عزت و جاه و جلال
در پاکی و زهد و عفاف چون مریم عذرا بود
در صبر و ایثار و وفا آیینه ی زهرا بود
درگاه او در شهر قم بر شیعیان دارالشفاست
دارالشفای عالمی خاک در اخت الرضاست
صحن و سرای آن حرم همچون حریم کبریاست
حب و ولا و مهر او نور دل اهل ولاست
نور جلال کبریا در آن حرم پیداستی
مشکل گشای شیعیان دردانه ی زهراستی
از لطف حق وا میشود یک در ز قم سوی بهشت
پرگشته آن صحن و سرا از عطر دلجوی بهشت
از آن حریم باصفا بر جان وزد بوی بهشت
بر زائر او آن حرم باشد چنان کوی بهشت
از لطف حق هر زائر، او زائر زهرا شود
هر مشکل پیچیدهای با دست این گل واشود
معصومه ی اخت الرضا امشب منم مهمان تو
ایام میلاد شما بنشسته ام بر خوان تو
بار دگر گردیده ام شرمنده ی احسان تو
ای منشاء جود وسخا دست من ودامان تو
روح کرامت از کرم بر سائلت دادی پناه
بر این گدای روسیه از مرحمت بنما نگاه
ازکودکی معصومه جان بردرگهت هستم گدا
من با ولا و مهر تو گردیده ام اهل ولا
تا زنده ام با یاد تو دارم به لب شور و نوا
ای هستی آل عبا من نوکرت هستم(رضا)
برمن زلطف ومرحمت بنما دعامعصومه جان
کن دستگیری از وفا روز جزا معصومه جان
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#اشعار
#میلاد_حضرت_معصومه
#حاج_رضا_یعقوبیان
باز امشب در جهان شوری بپاست
جشن شادی در همه ارض و سماست
شاد از این موهبت اهل ولاست
شادمان قلب علی موسی الرضاست
تالی زهرای اطهر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
آمده هنگامه ی فیض حضور
شهر یثرب گشته پر نور و سرور
ماه تابان ولایت در ظهور
نجمه امشب غرق شادی و غرور
هدیه داده حق بر او معصومه را
در بغل بگرفته آن مظلومه را
امشب از حق لطف بی حد می رسد
در جهان انوار سرمد می رسد
غنچه ی بستان احمد می رسد
هستی آل محمد میرسد
باز نخل دین حق داده ثمر
نوعروس فاطمه زاده قمر
شامل عالم شده لطف الاه
سر زد از شهر مدینه قرص ماه
دخت موسی آمده باعز و جاه
آنکه باشد شیعیان را تکیه گاه
او علی موسی الرضا را خواهر است
شافعه چون فاطمه در محشر است
مظهر جود و سخا شد جلوه گر
دردمندان را دوا شد جلوهگر
تک گل باغ ولا شد جلوهگر
هستی و جان رضا شد جلوه گر
جبرئیل آیینه گردانی کند
مریمش گهواره جنبانی کند
روحبخش عالم امکان رسید
رهگشای جنت ورضوان رسید
دردو رنج شیعیان پایان رسید
ای محبان دارو و درمان رسید
باشد او چون فاطمه مشکل گشا
با نگاهش درد ها گردد دوا
عزت قم در جهان معصومه است
شیعه را آرام جان معصومه است
گلبن باغ جنان معصومه است
بر رضا روح و روان معصومه است
هر چه ایران دارد از او و رضاست
هر که آید سوی او حاجت رواست
شکرالله ما مسلمان توایم
شرمسار لطف و احسان توایم
هر چه هستیم ما مهمان توایم
ما نمک پرورده ی خوان توایم
زاین همه لطف و عطا شرمندهایم
با ولای تو در عالم زنده ایم
جان من گردد فدایت فاطمه
شد بهشت من سرایت فاطمه
شامل لطف و عطایت فاطمه
کن نظر بر این گدایت فاطمه
ای کریمه این بود ذکر همه
اشفعی لی اشفعی لی فاطمه
بی پناهان را تویی تنها پناه
شیعیان مرتضی راتکیه گاه
مستمندم مستمند یک نگاه
گویم این نکته ز دل با اشک و آه
تو ولایت را بتابان بر دلم
حل نما با یک نگاهت مشکلم
فاطمیون جملگی بیمار تو
حیدریون در جهان بیدار تو
زینبیون عاشق دیدار تو
رضویون سائل دربار تو
بر نگین آل عصمت خاتمی
چون رضا مشکل گشای عالمی
گرچه بر درگاه تو ناقابلم
لطف تو گردیده امشب شاملم
جا گرفته مهر تو کنج دلم
محو تو گشته تمام حاصلم
ای کریمه نوکرت هستم (رضا)
دستگیری کن زمن روز جزا
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه
#مشهد_مقدس
.
#اشعار
#اربعین
#حاج_رضا_یعقوبیان
زینب دل خسته هستم دل غمین
گشته ام من زائرت در اربعین
یاحسین گرچه غمین و خسته ام
در کنار مرقدت بنشسته ام
از سفر قامت خمیده آمدم
سوی تو ای نور دیده آمدم
آمدم من از سفر با شور و شین
زیر لب گویم فدایت یا حسین
سوزم و با آه و با اشک بصر
بهر تو گویم حسین شرح سفر
بعد تو خون شد دل اهل حرم
زد شرر بر حاصل اهل حرم
آتشی در خیمه ها افروختند
کودکان بی گناهت سوختند
بعد تو سیلی زدن آزاد شد
ای برادر خون دل سجاد شد
کودکان را وحشیانه می زدند
کعب نی یا تازیانه می زدند
رویشان را جوهر نیلی زدند
یا حسین بر کودکان سیلی زدند
غنچه های تو همه پژمرده اند
زیر بوته دو گل از تو مردهاند
پر پر از کین غنچه های یاس بود
علقمه نقش زمین عباس بود
زخم ما را دشمنت میزد نمک
اهل بیتت را عدو می زد کتک
بهر تشییع جنازه آمدند
اسبها با نعل تازه آمدند
شد به دست قوم اَشقی الاشقیا
پیکرت پامال سم اسبها
ای عزیز زینب ای صد پاره تن
پیکرت را خاک صحرا شد کفن
گویمت از کوفیان بی حیا
بی وفا بی غیرت و پر مدعا
کوفیان چنگ و نی و دف میزدند
جای عرض تسلیت کف میزدند
روز دشمن را نمودم من سیاه
یکه و تنها شدم برتو سپاه
روز دشمن با بیانم تار شد
دشمن دور از خدایت خوار شد
تا که دیدم رأس تو خون شد دلم
زان سبب سر را زدم بر محملم
گویم از نامردمان شهرشام
سنگ بر ما میزدند از روی بام
زین مصیبت گشته ام چون شمع آب
دختر زهرا کجا؟ بزم شراب
روبروی من یزید بی حیا
روبروی او یکی طشت طلا
ناگهان دیدم سر از تن جدا
مرگ خود را خواستم من از خدا
سوخت جان زینبت ای نور عین
چوب میزد بر لبانت یا حسین
از سه ساله دخترت منما سوال
سوی جنت رفت با شوق وصال
ای برادر از تومن شرمندهام
دخترت جان داده و من زندهام
من بمیرم بر سه ساله دخترت
دفن او شد شب بسان مادرت
دیگر از این زندگی سیرم حسین
کرده داغ تو زمین گیرم حسین
هدیه ای ده یا حسین بر این(رضا)
دستگیری کن ز او روز جزا
هرچه باشد عبد درگاه شماست
عاشق صحن و سرای کربلاست
#اشعار
#اربعین_حسینی
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای برادر جان حسین من از اسارت آمدم
سوی دشت کربلا بهر زیارت آمدم
کن نظر بر حال خواهر از سفر برگشته ام
با دلی خون، سوز دل،ای همسفر برگشتهام
خیز و بنگر سوی تو ای نور دیده آمدم
چشم گریان رفتم و قامت خمیده آمدم
ای برادر کس چومن رنج و غم و ماتم ندید
آنقدر گویم قدم خم گشته مویم شدسپید
ای برادر زین مصیبت خورده ام خون جگر
بوده ام در این سفر با قاتل تو همسفر
عصرعاشورا زدند آتش تمام خیمه ها
جمله سرهای شهیدان را زدند بر نیزه ها
ای برادر کودکان را ظالمانه می زدند
گاه کعب نی گهی با تازیانه می زدند
بین مقتل تا بدیدم پیکرت افروختم
در کنار پیکر صد پاره ی تو سوختم
یکطرف افتاده بود دست علمدارت حسین
یکطرف درخیمه ازغم سوخت بیمارت حسین
یک طرف دیدم به موج خون علی اکبرت
یک طرف با حنجر خونین علی اصغرت
دشمن بی دین تو زخم مرا میزد نمک
هر زمان نام تو را بردم مرا میزد کتک
ای برادرکوفیان چنگ ونی و دف می زدند
در کنار راس پرخونت همه کف می زدند
صوت قرآن تو برد از زینب تو دل حسین
ناگهان سر را زدم بر چوبه ی محمل حسین
من چه گویم ای برادر از مصیبتهای شام
بر اسیران میزدند سنگ ستم از روی بام
ای برادر زین مصیبت گشته ام چون شمع آب
خواهر غمدیده ات زینب کجا بزم شراب
روبرویش راس پاک تو در آن تشت طلا
چوب می زد بر لبانت آن یزید بی حیا
صبرمن کم گشت وباچشمان گریانم حسین
چاک کردم زین مصیبت هاگریبانم حسین
ای برادر از امانت داریم شرمندهام
دخترت جان داده و من در کنارت زنده ام
ای برادر تا زجام وصل تو شدجرعه نوش
در کنار راس پاک تو رقیه شد خموش
شعله بر عالم زدم سرتا به پا افروختم
در کنار پیکر پاک رقیه سوختم
ازخود و از زنده بودن بی توسیرم یاحسین
کن دعایم بعد تو دیگر بمیرم یا حسین
یاحسین جان عرض حال من بود دراین رثا
دستگیری کن به حق مادرم ازاین(رضا)
#اربعین
#مشهد_مقدس
.
#اشعار
#مناجات_با_خدا
#حاج_رضا_یعقوبیان
پا به سر جرم و گناهم ؛ یا مجیر
آمدم.... بر تو پناهم ، یا مجیر
دعوتم کردی و با شرمندگی
آمدم با اشک و آهم یا مجیر
مهربانِ مهربانانم ،تویی
در همه عمرم گواهم یا مجیر
با وجودی که بدم، در طول عمر...
بوده ای تو تکیه گاهم یا مجیر
با دو دست خالی و روی سیاه
توشه ام عمرِ تباهم یا مجیر
در وجودم جز گنهکاری من
نیست حتی پَرِّ کاهم یامجیر
کوله بار من بود بار گنه
بنگر افتاده به چاهم یا مجیر
آمدم سوی تو با دست تهی
من مدد از تو بخواهم یا مجیر
زین همه آلودگی و معصیت
بر در تو رو سیاهم یا مجیر
هرچه هستم هرکه هستم ، از کرم
کن نگه بر اشک و آهم یامجیر
عبد درگاه تو و شرمنده ام
از کرم بنما نگاهم یا مجیر
ای صفا بخشِ قلوبِ بندگان
بگذر از هر اشتباهم یا مجیر
بر (رضا)،هستی خدای مهربان
تو فقط هادی راهم یامجیر
#یامجیر_مناجات
#دعای_مجیر
#مشهد_مقدس
#اشعار #مناجات
#ورود_به_ماه_مبارک_رمضان
#حاج_رضا_یعقوبیان
رمضان آمده و حال و هوایی دارم
به لب از یاد خدا شور و نوایی دارم
دعوتم کرد دوباره به سوی خانه ی خود
تازه فهمیده ام اینک چه خدایی دارم
مه مهمانی و ، درهای کرامت باز است
بر در خانه ی تو قصد گدایی دارم
خالق من بنگر سوز من و اشکم را
دست خالی و فقط جرم وخطایی دارم
کوله بارم گنه و دست تهی، روی سیه
گشته معلوم که من نفس رهایی دارم
شب اول که شدم از کرمت مهمانت
یک نظر کردی و من حال دعایی دارم
تا که قرآن تو خواندم ،به علی فهمیدم
بهر درمان دل خود چه دوایی دارم
نور رحمت که ز تو بر همه عالم تابید
در دل از نور تو من ، نور و ضیایی دارم
با ابوحمزه، دعای سحر و نور و مجیر
اندر این ماه عجب حال و هوایی دارم
سجده ی شکر به جا آورم ای خالق من
در دل از عشق علی ،مِهر و ولایی دارم
روزه بودم که به هنگام عطش فهمیدم
در دل از عشق حسین، کرب و بلایی دارم
تو ببخشا ز کرم عبد خطاکارت را
چون حسین ابن علی قبله نمایی دارم
چون در این ماهِ خدا ،هر گنهم بخشیدی
زین سبب نزد تو من قدر و بهایی دارم
زاینهمه لطف و کرم از تو شدم شرمنده
کی ز تو خالق من قصد جدایی دارم
من (رضایم) به رضای تو خداوند کریم
شاکرم چون تو خدا، راهنمایی دارم
#ماه_رمضان
#مشهد_مقدس
#اشعار
#طلیعه_ماه_رمضان
#حاج_رضا_یعقوبیان
رمضان آمده ماه رحمت
ماه بخشایش و ماه عزت
رمضان ماه بهار قرآن
ماه همبستگی با یزدان
ماه عفوگنه و بنده شدن
باز از لطف خدا زنده شدن
ماه عترت مه قرآن باشد
ماه بخشایش و غفران باشد
ماه برگشت مه عفو گناه
ماه توبه مه الطاف الاه
ماه یک رنگ شدن ماه ثواب
گنه از لطف خدا گردد آب
ماهِ دل بستن بر ذات خدا
بازگشت از گنه و جرم و خطا
ماه برگشت به سوی یزدان
ماه دوری ز گناه و شیطان
ماه پیروزی بر نفس بود
دیگر ابلیس لعین حبس بود
ماه مهمانی زیبای خدا
سینه ازلطف شود جای خدا
ماه بنشستن بر سفره ی دوست
سفره دارِ مهِ مهمانی اوست
ماه یکدل شدن و هم عهدی
ماه همناله شدن با مهدی
ماه ذکر و مهِ یارب یارب
ماه همناله شدن با زینب
ماه اشکِ زینب و سوزِ حسن
که شود حیدر کرار کفن
ماه گریه به علی نور دوعین
که بریزد ز غمش؛ اشک حسین
ماه رحمت، مه عشقِ به خدا
نظر لطف کند حق به (رضا )
#مناجات
#ورود_به_ماه_مبارک_رمضان
#مشهد_مقدس