eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام ای شده وقف خداوند تعالی هست تو وی تمام هستی خالق به روی دست تو پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟ کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟ این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی هر که هستی احمد مختار داند کیستی بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت در مقام زن ولی مردانگی قانون توست تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین راستی این است در اسلام، دین راستین با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد جان شیرین محمّددرلب خندان توست میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست
🏴واحد سنگین رحلت ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها 🏴بند اول بسوز ای دل با غمه زهرا ای وای مادر شده وقت ماتمه زهرا ای وای مادر میره از خونه،تموم جونه،رسول الله وای وای بعد خدیجه،تنها میمونه،رسول الله وای وای سفارشه زهرا به روی لبش شده فکر و ذکرش فقط دخترش توی بستره داره جون میده و روی پای زهراس تو بستر سرش داره میبینه بین دیوار و در عزیز دلش میزنه دست و پا داره میبینه کوچه ای تنگ و تار که میشه پر از عده ای بی حیا (واویلا واویل آه و واویلتا) 🏴بند دوم بشو همناله تو با زهرا ای وای مادر داره میگه بی صدا زهرا ای وای مادر قلبشه مضطر،نداره باور،بی بی ما،وای وای میشوره با اشک،صورت مادر،بی بی ما،وای وای دیگه رخت ماتم به تن میکنه میشه راحت جون برای بابا جای مادرش اون دفاع میکنه میشه حامی و جون فدای بابا یه روزی میگیرن ازش محسنش به سیلی و با ضربه های لگد همون مردمی که رسول خدا نمیخواست برای اونا روز بد (واویلا واویل آه و واویلتا) ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
سلام ما به مادر مومنین به اشک چشم خاتم المرسلین به هستی قائمه مادر فاطمه بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است ...... کفن شده با جامه ی پیمبر غسلش شده از آب چشم کوثر سیه پوش آسمان علی شد نوحه خوان بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است ....... دلهای مومنین عزاخانه اش گریه کنم به قبر ویرانه اش گشته چون پیمبر چشم آسمان تر بر پا مصیبت خدیجه است عزای حضرت خدیجه است
(س) کاری از ای دریای حیا اقیانوس کرم با دعای مادرونت منو دریاب مادرم ای بانوی مهرو مهتاب گنجینه ی دُرّ نایاب مدیون توئیم تا ابد ای مادر بزرگ ارباب تنها عشق خونه ی پیمبر خیلی عزت داری تو قبیله وقتی الگوی فاطمه باشی پس قطعا زینب میشه عقیله "یا مولاتی حضرت خدیجه" ------------------------------------------- ای صاحب احترام یا امُّ المومنین پای دینِ خدا بودی با امیرالمومنین اما خیلی بی‌قراری وقتی دم احتضاری با گریه میگی به زهرا چشم از علی برنداری پای دین بودن هزینه داره هرجوری میتونی با علی باش راهت رو میبندن اما زهرا تا جون داری تو راه ولی باش "یا مولاتی حضرت خدیجه ------------------------------------------- روضه میخونی و میری تا کربلا دم آخر بی‌قراری برای این ماجرا وای از ماجرای خنجر وقتی برسه به حنجر وای از سرای رو نیزه وای از بدنای بی سر اما این روضه ادامه داره دارن نعلای تازه میبندن چشم اولاد فاطمه گریون اما شمر و حرمله میخندن محمدجواد صادقی یوسف زندیه
وفات ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها حد نداره به والله مقامه خدیجه واجبه بر همه احترامه خدیجه شیعه‌ باید همیشه تو هر موقعیت دنیارو پر کنه از مرام خدیجه به قربون اون بانویی که شده یار دین شده مرحم دردای خاتم المرسلین به کوریه چشم همه دشمنا میخونم خدیجه‌ست فقط مادر مؤمنین ای سرچشمه وفاداری و حیا در طوفان غصه ها یار مصطفی میرسه به همه‌ی عالم خیر تو ام المؤمنین کیه خانوم غیر تو جان بی بی خدیجه --- مادر مادر سیدایی خدیجه بانوی خانه مصطفایی خدیجه جبرئیل گفته از قول پروردگارت لایق هر سلام خدایی خدیجه بوالله که اسلام و قرآن بدهکار توست مسلمونی ما که مدیون ایثار توست کفن اومده واسه تو از بهشت یعنی که بهشت خدا عاشق دیدار توست ... محتاجم من به نگات ام المؤمنین جون عالمی فدات ام المؤمنین انشالله روز ظهور صاحب زمان میسازیم حرم برات ام المؤمنین جان بی بی خدیجه
سختی کشیدی و به رو نیاوردی هیچ وقت طعنه شنیدی اما... سیلی نخوردی هیچ وقت اما بمیرم... واسه عزیزت هم سیلی خورد ، هم حرف بد شنید تو کوچه اما بمیرم... واسه عزیزت اینقد بگم... جونش به لب رسید تو کوچه وای از دوشنبه .... .............…..........….............. گریون شدی و غرقِ محن شدی خدیجه کفن برات رسیدُ... کفن شدی خدیجه اما بمیرم... واسه حسینت کفن براش از خاک و خون آماده کردن اما بمیرم... واسه حسینت نعلای تازه بد سوءاستفاده کردن آقای مظلوم...
سلام الله علیها سبک: افتادم تو قتلگاه... حسین طاهری گوشواره: مادر خدیجه جان * پیر شدی تو پای دین مادر مادر مادر چه بد شدی خانه نشین مادر مادر مادر گریه ی زهرا رو ببین مادر مادر مادر دلِ خونِ بابا به تو گرمه باید بمونی برای دخترت آیه آیه قرآن، بخونی مادر خدیجه جان.... * عزّت و آبروی من مادر مادر مادر غصّه ی موبه موی من مادر مادر مادر نگاه تو به سوی من مادر مادر مادر شکستی که برپا بشه خیمه ی دین اسلام و مدیونه به تو همه شرع و آیات و احکام *** اسوه ی جان فدا تویی مادر مادر مادر روضه ی اولیا تویی مادر مادر مادر غرور آیه ها تویی مادر مادر مادر تو روحِ نمازی و ایمان به دست تو سبزه تو راهِ تو موندن با هرسختی باشه می ارزه مبین اصفهانی✍
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ نهاده گل سر تعظیم را به اجلالش فرشته دست به دامن فتاده دنبالش کنار همّت خیر الانام، دین مبین گرفت این همه رونق به برکت مالش فقط نه بخشش مال و تلاش بی حد او که صرف دین خدا شد تمام اعمالش سعادتی‌ست برای زن بزرگ قریش که شد پیمبر اسلام امین اموالش محبتش به محمد(ص) چه قدر بی‌حد بود محبتی که زمان داد هی پر و بالش محبتی که در آورد بعد از عشق خدا دل رسول خداوند را به اِشغالش علاوه بر غم تنهایی رسول الله درون سینه‌ی او بود، داغ اطفالش برای فاطمه(س) راهی نماند غیر دعا برای مادر خوبِ مریض احوالش خدیجه رفت، پس از رحلت ابوطالب فرا رسید پیمبر حزین‌ترین سالش همین که یار نبی شد، چه زود ترکش کرد چه قدر بد شده بود آخرین نفس حالش پس از گذشت زمانی خدیجه ای دیگر میان ظلمت کوچه شکسته شد بالش ✍ .
همسر بی بدل حضرت طاها او بود لایـق مــــادری أم ابـیـهـا ۜ او بود نـور را آیـنـه هـر آیـنـه تـنـهــا او بود مصطفی آن همه تنها شد اما او بود 🥀 (س)🥀 . 🥀
شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم بعد از هزار سال گدای خدیجه ایم 🖤🥀 ﴿س﴾🥀 . 🏴🥀
فقط یک مرد در عالم امیرالمومنین بوده است فقط یک زن به عالم یار ختم المرسلین بوده است مراعات النظیر بی نظیری بهتر از این نیست امیرالمومنین داماد ام المومنین بوده است دلیل رشک مریم رشک ساره رشک هاجر اوست خدیجه از ازل بین زنان بالانشین بوده است پیمبر را زنانی بوده اما از سر تکلیف ولی تنها خدیجه یار او در کار دین بوده است اگر در کوچه های مکه راه مصطفی سد شد امین مکه را در خانه سربازی امین بوده است همه سرمایه اش را خرج حاصل دادن دین کرد خودش روی حصیری نزد احمد خوشه چین بوده است میان امتحان صبر در شعب ابیطالب خدیجه مادر زهرای زینب آفرین بوده است نگاهش را شب آخر به در می دوخت در خانه گمانم فکر زهرا لحظه های واپسین بوده است ┈┉┅━❀🍃🌺🍃❀━┅┉┈
⚫️ مقام و منزلت حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔹 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم : 🟢 خداوند زنی بهتر از خدیجه به من نداد. هنگامی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد و هنگامی که مردم مرا تحریم کردند، با ثروتش کمکم کرد. و خداوند از او فرزندانی به من داد در حالی که از دیگر زنانم به من فرزندی نداد. 📚 شیخ مفید، الافصاح، ص ۲۱۷