✅غزل شب جمعه ماه مبارک رمضان
🔻محمود تاری (یاسر)
بیا بندگی کن که عزّت رسید
شبِ جمعه ی ماه رحمت رسید
شبِ جمعه ی ماه خوب صیام
که از او دل ما به طاعت رسید
شبِ جمعه ی ماه رحمت کزو
دل اهل طاعت به دعوت رسید
رها کن خودت را ز هر تیرگی
که وقت رهایی ز ظلمت رسید
بخوان ای دل من خدا را کزو
تو را نغمه های اجابت رسید
در این آخرین لحظه های عبور
دل من به اوج سعادت رسید
گرفت از کرم دامنِ کبریا
دو دستم ، چو وقت کرامت رسید
نکردیم ما بندگی صد دریغ
به دل گرچه نور هدایت رسید
نبودیم یادِ امام زمان
که دلها به هجران حضرت رسید
بیا یادی از روی مهدی کنیم
که از او به جانها حلاوت رسید
چو بردیم نام دل انگیز او
ز هر سو نسیم طراوت رسید
رسد در حریم ولایش یقین
دلی را که نقشِ ارادت رسید
دوباره تو را فرصتی داده اند
مده از کف آن را ، چو فرصت رسید
غنیمت شمار ای دل بی قرار
تو را بار دیگر غنیمت رسید
بخوان بار دیگر تو جوشن کبیر
شبِ خوب ماه عبادت رسید
ز انبوه جُرم و خطا توبه کن
که شب های اشک و ندامت رسید
بزن بر دل و سینه را پاک کن
به چشمت اگر اشک خجلت رسید
صداقت طلب کن ز پروردگار
که دل سمت حق از صداقت رسید
شبِ جمعه و جان من کربلاست
دلم در هوای زیارت رسید
چو پروانه وا کرده ام بال و پر
دلم در حریم شهادت رسید
به یاد عطش جانم آتش گرفت
دوباره به دل داغ عترت رسید
دلم رفته در قتلگاه حسین
همانجا که ما را روایت رسید
جدا شد سر از پیکر پاک او
به دل تیر غم زین حکایت رسید
سرش روی نی ، پیکرش روی خاک
خِیامش در آنجا به غارت رسید
دل زینب از غصّه ها غرقِ غم
که نوبت به هجر و اسارت رسید
چه دلها که خون شد ز آل رسول
چه غم ها که بر آل عصمت رسید
ازین قصّه ی غُصه دار فًلک
تو را "یاسر" اکنون مرارت رسید
#ماه_مبارک_رمضان
#محمود_تاری (یاسر)
🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹
بیشتر گریه تسلای دل سوزان است...
چون بیابان که نیازش به نم باران است
میکده باز شد و زود دویدم داخل
گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است..
گفتم اول نروم!آخر خطم دیگر!
مادرم گفت برو!خالق تو رحمان است
ما اگر آمده ایم ازکرم آل علی ست
گله هر سمت رود مرحمت چوپان است
رمضان است خدا بنده نوازی کرده
سفره ها باز شده خانه پر از مهمان است
رب شهر رمضان!شهر مرا هم دریاب
این زمین مرکز عشاق حسین تهران است
خوب و بد ریزه خور حضرت حجت هستیم
پای باباست همش!طفل اگر نادان است
نوکر آن ست که ازخویش دعایی نکند
آنچه را خواسته ارباب دعایم آن است
سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند
گریه هرشب ما هدیه ی آقا جان است
ما دراین ماه مبارک به هوای نجفیم
دلمان وقت مناجات دم ایوان است
گره کور مرا دست رقیه بدهید
هرچه سختی ست به یُمن نفسش آسان است
روزه ام روضه اگر داشت خدا میخردش
خرم آن دیده که در روضه فقط گریان است
دم افطار من از آب سوالی دارم
آب!دیدی چقدر کام حسین عطشان است؟
تشنه ای ماند و سپاهی که همه سیراب اند
دشنه هم سوخت دلش!شمر ولی خندان است
سمت گودال نرو حضرت زهرا اصلا!
خاک عالم به سرم، یوسف تو عریان است
سیدپوریا هاشمی
#مناجات_با_خدا
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
#مناجاتـباـامامـحسین علیه السلام
🔹اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ🔹
اسرار دل تنگ مرا میدانی
محبوب ترین همه محبوبانی
از جان چه بُوَد در دو جهان شیرین تر
ای جان و جهان من یقیناً آنی
صد نامه ی بی حرف نوشتم با اشک
از چشم ترم حرف دلم را خوانی
از آیه ی لن تَرانییَت فهمیدم
باید بکشم ناز تو را پنهانی
هرگز ندهم دل به خلایق چون که
آنها همه فانی اند و تو می مانی
دل تیره و رویم سیه و آهم سرد
یاد تو چراغ این شب ظلمانی
من یوسفم و تو در فراقم یعقوب
شرمنده تو در فراق من می نالی ؟
دانم که نمک خوردم و کفران کردم
دعوت شده ام باز چرا مهمانی
دوزخ ببری یا نبری حرفی نیست
از شرم دلم سوزم و این را دانی
آلوده ترینم چه دهد سود که من
بر سر بِنَهم اگر شبی قرانی
از غیر تو بیزارم و دنبال توام
مجنونم و دلبسته ی این حیرانی
دلتنگ توام طبیب دردم هستی
آغوش گشا که بهترین درمانی
عاصی مگر عاشق نشود؛ پس دریاب
این زورق مغروق دل طوفانی
بین من و تو فرق نباشد هرگز
سوگند که من روحم و تو ریحانی
سجاد احمدیان
#مناجات_با_خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#مرضیه_عاطفی
باز برگ دعوت از معشوقِ جانانی رسید
عاشقان! هنگام اثبات مسلمانی رسید
رحمت خاصِ خدا شد عام! دوزخ بسته شد
میزبانِ مهربان، با شوقِ ربّانی رسید
در غل و زنجیر افتاده ست شیطان ِ رجیم
با حلولِ ماه، بر حالش پریشانی رسید
تا که زنگار از دلِ عاصی شود برداشته
خیلِ سائل آمد و چشمانِ بارانی رسید
بهره برد از سفرۂ لطف الهی بیشتر
هر که با دستانِ خالی تر به مهمانی رسید
رحل ها آماده و ترتیلِ قران شد شروع
اشتیاقِ «افتتاح» و ادعیه خوانی رسید
میزبان ألله، مهماندار مولانا علیست(ع)
بر یتیمان نیمه شب خیراتِ پنهانی رسید
هر کسی که توبه هایش منتهی شد به علی(ع)
از خدا دل برد؛ تا جنت به آسانی رسید!
بسم الله الرحمن الرحیم
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#اسماعیل_شبرنگ
من به تو من به بزرگی تو ایمان دارم
آمدم گریه کنم حال پریشان دارم
ماه مهمانی تو آمده ، ماه رمضان
دعوتم کردی و من شوق فراوان دارم
بسکه سنگین شده از بار گناهم ، یا ربّ
خسته ام ، در به درم ، دیده ی گریان دارم
اشک توبه ، شب تاریک مرا روشن کرد
چلچراغی است که در صحن شبستان دارم
یوسف ِ نفس ِ مرا کُشت زلیخای گناه
حق بده منقلبم ، قلب پشیمان دارم
من بیابان ِ خطا ، ابر خطاپوش کجاست ؟!
تشنه ام ، خونجگرم ، حسرت باران دارم
دامن ، آلوده منم زود مرا پاک کنید
بی سبب نیست اگر دست به دامان دارم
برگه ی حاجت من دست کسی افتاده
که به شوق حرمش عزم خراسان دارم
روزه دارم ، که در این روز و شب شهرُالله
روضه ها بر لبم از آن لب عطشان دارم
معجزه نام حسین است که با بردن آن
چشم نه ، بلکه دوتا رود خروشان دارم
رمضان آمده آماده ی این غم باشیم
همه آماده ی آغاز محرّم باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#بردیا_محمدی
صدایت می زنم یا قاضی الحاجات..،پنهانی
صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی
صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن..،نگاهی کن
نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی
اگرچه من نمکگیری نمکنشناس هستم..،باز
نیاوردی به رویم،راه دادیام به مهمانی
به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم
به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی!
بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم
تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی
پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است
قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی
دلم لم یزرعِ اندوهخیزی از گناهان است
ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی
نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد
به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی
حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم
مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی
مگیر این نعمت چشم تر و آشفتهحالی را
وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی
در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم
دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟
خدایا این گنهکار از عذاب قبر می ترسد
از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمانی
تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن
به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی
دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد
بخوانی روضه ی های تشنگیِ شاه عطشانی
▪️
▪️
لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست
لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی
صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند
به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مجتبی_دسترنج
دوباره آمده ام رو سیاه یا الله
اُمیدم است همه یک نگاه یا الله
اگرچه غیرِ دو خط آه..دربساطم نیست
ولی شدست دمم دائم آه یا الله
به غیرِ خانه تو جز عذابخانه نبود،
بِده مرا به حریمت پناه یا الله
تو راه را به رویم باز کرده ای عمری
خودِ منم که شدم سد ّراه یا الله
گذشت عمر من و، غرقِ معصیت هستم
به دست خود شده عمرم تباه یا الله
گناه و نَفسِ بدِ من، برادرم بودند
اگر فرو شده ام قعرِ چاه یا الله
به هر که غیرِ تو، گر اعتماد کردم من
سرم گذاشت به نحوی کلاه یا الله
ببین که آمده ام از گناه توبه کنم
پذیر توبه ام از هر گناه یا الله
بخوانَمَت به کدام اسم دلربای، تو را
کریم، غافر، اَحد، باراله، یا الله
تو نامه ی عملم را سفید امضا کن
اگر چه هست درونش سیاه یا الله
تمام آبرویم نوکری و عشق علیست
ببخشم از دمِ آن پادشاه یا الله
هوای صحن نجف دارم و دلم تنگ است
رسان مرا سحری بارگاه یا الله
قرار هرشب من گریه بر حسین شدست،
..بر آن شهیدِ تهِ قتلگاه یا الله
به قتلگاه تنش قطعه قطعه شد، ای وای
چنانکه ریخت سرش یک سپاه یا الله
سرش به نیزه و جسمش به روی خاک ولی
رسید خواهرش از خیمه گاه یا الله
رسید و خم شد و بوسه گرفت از رگهاش
رسید و بر غم او شد گواه یا الله
#ماه_رمضان
#حاج_رضا_یعقوبیان
سلام ای ماه غفران و عبادت
که بر لطف خدا دادی شهادت
سلام ای ماه پرفیض خدایی
که بخشی، از گنه ما را رهایی
سلام ای ماه رحمت ماه قرآن
خدابخشد به یمن تو گناهان
سلام ای ماه پر نور خجسته
که ذکر حق به لبها نقش بسته
سلام ای ماه مهمانی داور
شود پرخون در این مه روی حیدر
همه عالم شود گلشن در این ماه
همه دلها شود روشن در این ماه
در این مه بازگردد درب رحمت
دهد با یک نگه بر شیعه عزت
خزان ما در این مه چون بهار است
خدا بر بندگانش بی قرار است
در رحمت به روی خلق باز است
خدامحرم در این راز و نیاز است
مه مهمانی هر روزه دار است
خود خالق در این مه، سفره دار است
خدابخشد در این مه هر گناهی
نماند از کرامت روسیاهی
نموده دعوت از ما حضرت دوست
کنار سفره اش بودن چه نیکوست
به گوش روزه داران این پیام است
مه بخشش مه غفران صیام است
رضای حقطلب ، ای طالب دوست
که در عالم هر آنچه هست از اوست
#ورود_به_ماه_مبارک_رمضان
#مشهد_مقدس
#مناجات
#دوبیتی
#حاج_رضا_یعقوبیان
دل از فرط گنه شد سنگ خاره
به رویم بسته گشته راه چاره
شب قدراست و مهمان تو هستم
خداوندا زمن بگذر دوباره
قسم بر حیدر و فرق شکسته
قسم بر مادر پهلو شکسته
نگه کن بر گناهکاری که امشب
کنار خوان احسانت نشسته
خدایا از گناهان خسته ام من
چو مرغ بال و پر بشکسته ام من
شب قدر و شب غفران ورحمت
کنار سفره ات بنشسته ام من
به درگاهت خدایا روسیاهم
کنار سفره ات بر تو پناهم
به حق مرتضی در این شب قدر
ز لطف و مرحمت بنما نگاهم
گرفتار خود و نفس و هوایم
سرا با جرم و عصیان و خطایم
به حق حنجر پر خون اصغر
ز بند غم نما یارب رهایم
شده ره توشه ام بار گناهم
نگرامشب تو براین اشک و آهم
بیا بگذر ز من از لطف و رحمت
که هم مهمان و هم بر تو پناهم
دو دستم خالی و یا رب فقیرم
تو هستی مونس و یار و مجیرم
اگرچه کوله بار من گناه است
به درگاهت خدایا مستجیرم
منم عبد گنه کار تو یارب
زفرط معصیت عارتو یارب
ببخشا از کرم جرم و گناهم
بودبخشش فقط کارتویارب
#دوبیتی_های_مناجاتی
#مشهد_مقدس
#مناجات
#دوبیتی
#حاج_رضا_یعقوبیان
دل از فرط گنه شد سنگ خاره
به رویم بسته گشته راه چاره
شب قدراست و مهمان تو هستم
خداوندا زمن بگذر دوباره
قسم بر حیدر و فرق شکسته
قسم بر مادر پهلو شکسته
نگه کن بر گناهکاری که امشب
کنار خوان احسانت نشسته
خدایا از گناهان خسته ام من
چو مرغ بال و پر بشکسته ام من
شب قدر و شب غفران ورحمت
کنار سفره ات بنشسته ام من
به درگاهت خدایا روسیاهم
کنار سفره ات بر تو پناهم
به حق مرتضی در این شب قدر
ز لطف و مرحمت بنما نگاهم
گرفتار خود و نفس و هوایم
سرا با جرم و عصیان و خطایم
به حق حنجر پر خون اصغر
ز بند غم نما یارب رهایم
شده ره توشه ام بار گناهم
نگرامشب تو براین اشک و آهم
بیا بگذر ز من از لطف و رحمت
که هم مهمان و هم بر تو پناهم
دو دستم خالی و یا رب فقیرم
تو هستی مونس و یار و مجیرم
اگرچه کوله بار من گناه است
به درگاهت خدایا مستجیرم
منم عبد گنه کار تو یارب
زفرط معصیت عارتو یارب
ببخشا از کرم جرم و گناهم
بودبخشش فقط کارتویارب
#دوبیتی_های_مناجاتی
#مشهد_مقدس
.
#اشعار
#مناجات_با_خدا
#حاج_رضا_یعقوبیان
پا به سر جرم و گناهم ؛ یا مجیر
آمدم.... بر تو پناهم ، یا مجیر
دعوتم کردی و با شرمندگی
آمدم با اشک و آهم یا مجیر
مهربانِ مهربانانم ،تویی
در همه عمرم گواهم یا مجیر
با وجودی که بدم، در طول عمر...
بوده ای تو تکیه گاهم یا مجیر
با دو دست خالی و روی سیاه
توشه ام عمرِ تباهم یا مجیر
در وجودم جز گنهکاری من
نیست حتی پَرِّ کاهم یامجیر
کوله بار من بود بار گنه
بنگر افتاده به چاهم یا مجیر
آمدم سوی تو با دست تهی
من مدد از تو بخواهم یا مجیر
زین همه آلودگی و معصیت
بر در تو رو سیاهم یا مجیر
هرچه هستم هرکه هستم ، از کرم
کن نگه بر اشک و آهم یامجیر
عبد درگاه تو و شرمنده ام
از کرم بنما نگاهم یا مجیر
ای صفا بخشِ قلوبِ بندگان
بگذر از هر اشتباهم یا مجیر
بر (رضا)،هستی خدای مهربان
تو فقط هادی راهم یامجیر
#یامجیر_مناجات
#دعای_مجیر
#مشهد_مقدس
#عطر_رمضان🌙
#استقبال_از_ضیافت_الهی
فرخنده طلوعی که بشارت به جهان است
از عطرِ دل انگیزِ هلالِ رمضان است
آغوشِ پُر از مِهرِ خدا بر همه باز است
از عرش ندا آمده این ماهِ امان است
این بوی بهشت است که پیچیده به عالم
خیرش به تو در باغِ ضیافت به عیان است
به به چه لطیف است نسیم سحری اش
از پنجره ی رو به خدا عشق روان است
آری که چه زیباست گل افشانیِ توحید
آری که چه دلچسب تماشای اذان است
فخرِ تو همین بس که تو مهمانِ خدایی
مزدِ تو همان ساغرِ تسنیمِ جنان است
جا دارد اگر در تبِ معشوق بسوزی
آنکه همه جا یادِ رُخش مرهمِ جان است
در آینه ی قدر ببین روی علی (ع) را
آرامشِ دل، بردنِ نامش به زبان است
قرآنِ خدا، قدرِ خدا، جمله علی است
نفرین به هرآنکس که پُر از شک و گمان است
از بعدِ گلِ یاس چه آمد به سر او؟
دردش همه سر بسته دلِ چاه نهان است
حس کردی اگر بوی خدا را به مشامت
یادِ دلِ او کن که پُر از سوزِ خزان است
خوش باشد اگر لب به تلاوت بگشایی
قرآن که همان عافیتِ روح و روان است
تصویر بکش باغِ مناجات و دعا را
امید که سهمِ دلِ تو هر دو جهان است
هر کس ز سبوی رمضان جرعه ای نوشید
در بحرِ کرامت طلبش دُرِّ گران است
آمالِ تو از دوست همان روی نگار است
این خواهشِ چشمِ همه ی منتظران است
او می رسد از کعبه که در وعده ی حق است
در تحتِ لوایش همه جانها به امان است
خاکِ قدمش سرمه ی چشمانِ ضعیفم
مهدی که همان صاحبِ وَالعصر و زمان است
جانم به فدایش که گلِ فرشِ عبورش
از رایحه ی نابِ نسیمِ رمضان است
#حلول_ماه_مبارک_رمضان
#پیشاپیش_مبارکباد🌹
#هستی_محرابی