کار نیکو را هنگامی انجام بده که هیچ کس به تماشای تو نیست
و این کمال است.....
🍃🌸 @kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#باکس_شکلاتی_خرگوش😍😍😍
هدیه خاص وجذاااااب برای عیدبچه ها👌👌
ذخیره کن ،لازمت میشه🌹👌
#کاردستی
@kodakan_city
#حدیث
🍃#امام_صادق (ع):
هرگاه به مسافرت رفتید به اندازه توانایی، برای خانواده ی خود سوغاتی بیاورید. 🎁
📔 وسائل الشیعه؛15:377
🍃🌸 @kodakan_citg
عواقب جدی آرایش کردن کودکان!
_آکنه و ناراحتیهای پوستی
_آسم
_بلوغ زودرس
_سلب اعتماد به نفس
_خود بزرگ بینی و غرور کاذب
هیچوقت حتی برای بازی نذارید بچههاتون آرایش کنن!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@kodakan_city
🌻به نام خدای قصه های قشنگ 🌻
🐭⚽️موش کوچولوی گمشده⚽️🐭
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
در یک چمن زار زیبا و قشنگ آقا موشه با خانوادش زندگی می کرد. اون ها به تازگی صاحب فرزندی شده بودند.🐭🐭🐭
موش کوچولو با مراقبت های پدر و مادرش هر روز بزرگ و بزرگتر می شد. یک روز صبح آفتابی موش کوچولو از لونه بیرون رفت تا یه کمی بازی کنه، همین جور که مشغول توپ بازی کردن و دویدن بود، بدون این که حواسش باشه یواش یواش از لونه دور می شد، وقتی خسته و گشنه شد، یه نگاهی به اطراف کرد و دید اینجا رو اصلا نمی شناسه.😔
کمی با خودش فکر کرد گفت: کاری نداره لونه ام یه سوراخ گرد کوچولو داره الان پیداش می کنم! کمی جلو رفت و یه سوراخ گرد گوچولو دید تو رفت و بلند صدا زد، سلام مامان: من اومدم.
خرگوش گفت: اینجا لونه من هستش، اشتباهی اومدی.🐰
موش کوچولو معذرت خواهی کردو رفت. یه سوراخ دیگه دید، رفت تو بلند صدا زد سلام مامان؟
موش کور جلو رفت و گفت این جا لونه من هستش حتما اشتباهی اومدی.🦡
موش کوچولو معذرت خواهی کردو رفت بیرون.
کمی جلو تر رفت تا این که یک سوراخ گرد کوچولو دید و بلند صدا زد سلام!
خانم جوجه تیغی گفت: سلام عزیزم کاری داری؟🦔
گفت: من راه لونه ام رو گم کردم الان مامانم حتما خیلی نگرانم شده. شما نمی دونید لونه من کجاست؟🐭
خانم جوجه تیغی گفت: من نمی دونم ولی کمکت می کنم لونه ات رو پیدا کنی. خانم جوجه تیغی از خانم کلاغه که بالای درخت زندگی می کرد خواست پرواز کنه و به بقیه بگه که موش کوچولو تو لونه اونه تا مامانش بیاد دنبالش.🐧
خانم کلاغه پرواز کرد و به همه می گفت که موش کوچولو گم شده و خونه خانم جوجه تیغی کنار دوخت بلوط هستش. مامان موشه که داشت دنبال بچه اش می گشت، صدای کلاغ رو شنید و سریع رفت خونه خانم جوجه تیغی و موش کوچولو قصه ما رو پیدا کرد و خیلی خوشحال شد. موقع خداحافظی خانم جوجه تیغی به موش کوچولو گفت: هیچ وقت بدون اجازه و تنهایی از خونه بیرون نرو، از خانم جوجه تیغی و خانم کلاغه تشکر کردند و به لونه شون رفتند.🐭🐧🦔🐭
#قصه_متنی
@kodakan_city
🌀 کودکان تشنه توجهاند...
💕 اگر کودک توجه مثبت والدین و اطرافیان را نبیند؛ دست به جلب توجه منفی میزند.
مثلا:
❣وقتی مشغول بازی با خواهرش است؛ اگر پدر و مادر به او توجه نکنند و تشویق نشود، برای جلب توجه منفی شروع به اذیت خواهرش میکند.
💕 پس والدین و مربیان باید با تشویقهای به موقع، احتمال تکرار کار مثبت را بیشتر کنند.
مثل:
نوازش، بوسه، بغل کردن کودک و تشویق گفتاری😊
#تربیت_فرزند
@kodakan_city
پر انرژی باش
تا تغییر برخورد اطرافیانت را ببینی
پر انرژی باش
تا تغییر برخورد طبیعت با خودت را ببینی
کسی که انرژی میدهد
ازعالم وآدم انرژی دریافت میکند....
@kodakan_city
💥چطور بفهمیم خود یا کودکمان به کدام #ویتامین #بیشتر #احتیاج داریم👇
ویتامین A 👈 مشکل بینایی
ویتامین C 👈 بی حالی، درد عضلانی
ویتامین D 👈 پوکی استخوان
ویتامین E 👈 کم خونی
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لبخند
🔹️چه بچه باهوشی😂
👶🏻 @kodakan_city
وقتی در آبگوشت از قلم حیوان استفاده كنید مقداری از كلسیم،فسفر وویتامینD استخوان درغذا حل میشود كه خوردن آن برای کودک بسیار مفیدست. البته باید مراقب چربی آن باشید! چربی ممنوع!
@kodakan_city
✅ درمان #تب کودک با لعاب برنج 👇
🍚 لعاب برنج تب کودک را پایین می آورد.
۲ قاشق برنج را در یک فنجان آب بگذارید بپزد و نرم شود، سپس آب ان را خارج کنید و به کودک بدهید.
@kodakan_city
آرامش آسمان شب،
سهم قلبتان باشد
و نورستاره ها
روشنى ِ بى خاموش ِ
تمام لحظه هایتان...
خدایا
ستارههاى آسمانت را
سقف خانه دوستانم کن
تا زندگیشان مانند ستاره
بدرخشد .
شبتون در پناه خدا
@kodakan_city
💐در این صبح زیبای دوشنبه
❄️اميد و تندرستی مهمون وجودتون
💐روزيتون افزون
❄️ودلتون قرص به حضور خداوند
💐در لحظه لحظه زندگی
❄️سلام صبحتون بخیر
💐 روزتون مملو از آرامش
❄️در آغوش امن الهی باشید...
@kodakan_city
🌿قدم های بهار را می شنوی
🌿زمستان سرد و سخت کم کم
🌿رخت بر می بندد
🌿عطر تن بهار همه جا پیچیده است
🌿طلوع بهار نزدیک است.
🌼عیدتون پیشاپیش مبارک🌼
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ورزش
🔹️ورزش صبحگاهی کودکان
🔸️شاد و موزیکال
@kodakan_city
برنجتان را مقوی کنید 👌
👈هویج + پلو : ضداسهال
👈عدس + پلو : تقویت هوش
👈ماش + پلو : تقویت بنیه بدنی
👈گوجه + پلو : افزایش اشتها و وزن
👈زیره + پلو : لاغرکننده، ضد دل پیچه
👈کشمش + پلو : ضدکمخونی، وزندهنده
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزندان ما بدون بازی، مغزشان رشد نخواهد کرد...
آنها با بازی روابط بین پدیده ها را کشف کرده و نسبت به دنیای اطراف خود شناخت پیدا می کنند.
بدون دخالت های مستقیم در بازی آنها و امر و نهی های مکرر، این زمینه ی رشد را برای آنها فراهم کنید.
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صورت باباشو پاک میکنه 😂😂😂
@kodakan_city
💎سازندهترین کاری که بزرگسالان می توانند برای اطمینان از رشدِ مغز کودکانشان انجام دهند این است که
اوقاتی خوب و پر از عشق و محبت با آن ها بگذرانند و با آنها بصورت فعالانه صحبت کنند.
#تربیت_فرزند
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 این پاکت خوشگل رو درست کنین و برای هدیه دادن در ایامنوروز ازش استفاده کنین😍
#کاردستی
#خلاقیت
@kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون 🤗😍
#قصه_های_ریرا 😊
کارتون دوست داشتنی قصه های ریرا
این قسمت :
«دروغگویی کار خیلی زشتیه »
@kodakan_city
🦋پروانه ها 🦋
سه پروانه زیبا در باغی پر از گل زندگی می کردند. یکی از آن ها قرمز رنگ، یکی زرد رنگ و دیگری سفید رنگ بود.
آن ها هر روز صبح با هم بر روی گل ها می نشستند و از شهد آن ها می نوشیدند و بعد روی گل ها بازی می کردند و می رقصیدند. یک روز که آن ها مشغول بازی بودند، خورشید پشت ابرهای سیاه قایم شد و باران شروع به باریدن کرد
بال نازک پروانه ها زیر باران خیس شد. آن ها به دنبال جایی برای قایم شدن بودند تا وقتی باران تمام شود باز هم با هم بر روی گل ها بازی کنند. پروانه ها به گل قرمز زیبایی رسیدند. پروانه قرمز رنگ گفت : ” ای گل زیبا ، بال های نازک ما زیر باران خیس شده اجازه می دهی من و دوستانم تا وقتی باران تمام می شود زیر گلبرگ های تو بنشینیم ؟ ” گل قرمز گفت: ” فقط تو که همرنگ من هستی می توانی و دوستانت نمی توانند.” پروانه ها با هم گفتند: ” ما با هم دوست هستیم ، ما با هم به اینجا آمده ایم و با هم می رویم، ما از هم جدا نمی شویم. “
پروانه ها با هم بال زدند و از کنار گل قرمز رفتند. پروانه ها به گل زرد رنگی رسیدند و از او خواستند که برای لحظاتی زیر گلبرگ هایش بشینند تا باران تمام شود. اما گل زرد رنگ گفت : ” فقط پروانه زرد رنگ که با من همرنگ است می تواند کنار من بنشیند .” پروانه ها با هم گفتند: ” ما با هم دوست هستیم ، ما با هم به اینجا آمده ایم و با هم می رویم، ما از هم جدا نمی شویم. ” پروانه ها بال گشودند و از کنار گل زرد رفتند.
این بار به گل سفید رنگی رسیدند. ولی باز هم گل سفید رنگ مثل دو گل دیگر فقط پروانه همرنگ خود را می خواست.
پروانه ها باز هم حرف های قبل خود را تکرار کردند. آن ها با هم دوست بودند و نمی خواستند که از هم جدا شوند. باران تند تر می بارید. بال نازک پروانه ها کاملا خیس شده بود و از سرما می لرزیدند.
خورشید که این ماجرا را از پشت ابرها می دید بیرون آمد. او که دوستی پروانه ها را تماشا می کرد، ابرها را کنار زد. دانه های باران ریزتر و ریزتر شدند تا وقتی که باران تمام شد. خورشید نور طلایی خود را به پروانه های زیبا تاباند. بال های نازک آن ها خشک شد و زیر نور خورشید می درخشید. آن ها باز هم با خوشحالی بر روی گل ها بازی کردند.
#قصه_متنی
💕
🦋💕
🦋💕🌸
@kodakan_city
#تزیین_غذای_کودک
یک ناهار بامزه و خوشمزه برای کوچولوهای شیطون و دوست داشتنی😍
بچه ها با دیدن این بشقاب خوشگل حتما برای خوردن غذاشون تشویق و ترغیب میشن
💕
🍲💕
╲\╭┓
╭ 🦉💕
@kodakan_city