eitaa logo
کلبه عاطفه🏠🌱
246 دنبال‌کننده
1هزار عکس
484 ویدیو
8 فایل
🏠🌱 جایی برای آموختن زندگی و انتشار مادرانه‌هایم⁦🤱🏻⁩ مادر چهار جوانه🌱(بزرگترین افتخارم) لیسانس مشاوره. تماس با من @atefeh_sadat88 موضوعاتی که داخل کانال مطرح میشه،کمک می‌کنه در نهایت کنار همدیگه، تبدیل به «زن» قویتری بشیم.🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
دخترم آن‌دختر زیبای زیتون‌پَرورم سبز شد زیتون!ولی با خون سرخ‌دخترم قطره قطره خون شد و این شهر را آباد کرد دخترم پرواز کرد و قدس را آزاد کرد 🏷دکترعارفه‌دهقانی 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
🌷سوره نصر از این به بعد برای پیروزی محور مقاومت بر اسراییل و محو اسراییل لعین می‌خونیم. 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
سلام. از صبحه درگیر علی ام😩 میام میگم چه خبره. البته اتفاق بدی نیفتاده.نگران نشید
💈مامانی که سلمونی شد ✂️صبح گفتم بیا بریم موهاتو کوتاه کنم. اولش نیومد، گفتم بریم حموم. کثیف هم کرده بود، گفتم بالا و پایین رو یه دفعه سبک می‌کنم.😄 هیچی تا گفتم حموم گفت: آبادّی( آب بازی) 😃 ✂️وسط مو کوتاه کردن، یکم ضعف کرد. آخه از صدای موزر می‌ترسه. بهش شربت سکنجبین دادم، کل لیوانو خورد.🤦🏻‍♀😂 بعدشم اومد تو بغلم و حسابی بدنمو مویی کرد. حالا چون سابقه داشت، لباس الکی کهنه تنم کرده بودم. ✂️موهاشو کوتاه کردم و پیش خودم گفتم یه آب می‌گیرم به بدنش و تموم میشه دیگه. بعدشم خودمو میشورم مهم نیست. نگو آقا برنامه داره... ✂️نشون به اون نشون که دو ساعتههه داره آب بازی می‌کنه و منم یه لنگه پا توی حموم، نه راه پس دارم نه راه پیش. حالا وسط حموم کثیف کاری هم کرد 💩و همه جا نجس و مجبور شدم آب بکشم و....😵‍💫 دلا بسوزهههه😫😫😫 ✂️هیچی دیگه با تن نجس منتظر بودم آقا دست از آبادّیشون بکشن. هرچی هم خوراکی بهش پیشنهاد می‌دادم که تموم کنه بره بیرون؛ چون قبلش شربت خورده بود، فایده نداشت. ✂️بهش می‌گم: علی انگور دوست داری؟! 👦🏻:دود دایَم😃 🧖🏻‍♀:میای بریم بیرون انگور بهت بدم؟ 👦🏻:نههه...آباادّیییی🤩 🧖🏻‍♀ به همین برکت🥖 با حوله و دم و دستگاه نشسته بودم که دیگه ضعف کردم دیدم نمیشه.😖 ✂️در اون موقعیت بود که یه تصمیم سخت گرفتم و راهمو از پسرم جدا کردم چون ممکن بود این همراهی به سلامت شکمم آسیب بزنه.❌💔 ✂️خلاصه یه ترفندی زدم و خودمو از حموم کشیدم بیرون و چهار دست و پا رفتم آشپزخونه و با دل بیچاره م همراهی کردم.🍞🥖🍎🍇 اون وسطا فقط اومدم بگم: من زنده ام به قرآن! اسیر دست یه دیکتاتور خودکامه بودم و الان تونستم خودمو آزاد کنم...🤦🏻‍♀🤦🏻‍♀ 😂😂😂 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
💈مامانی که سلمونی شد ۲ ✂️از اون طرف فاطمه از اول که گفتم می‌خوام موهای علی رو کوتاه کنم، گفت: اگه موهاشو کوتاه کنی، من با علی قهر می‌کنم☹️ ✂️منم گفتم: اون چه کاره ست؟ من دارم موهاشو کوتاه می‌کنم! بخوای قهر کنی، باید با من قهر کنی... بعد دیدم واقعاً برام کوتاه شدن موهای علی مهمتره تا ارتباط با فاطمه😈 برای همین اضافه کردم: ...که منم برام مهم نیست باهام قهر کنی.😐 ✂️محمدحسین در اومده به شوخی به فاطمه میگه: یه شب که شام نداشتی می‌فهمی قهر با مامان یعنی چی ؟! 😈😂😂 منم هارهار فقط خندیدم😂😂 ✂️شروع کردم کوتاه کردن موهای علی فاطمه کله شو چسبونده بود زمین و پشتشو داده بود هوا و به علی نگاه می‌‌کرد و با این قیافه ☹️ دم در حموم هی به علی می‌گفت: زشت شدی علی... زشت شدی علی... ✂️بعد دید علی دستشو گذاشته روی گوشش نمیشنوه دیگه رفت پی دوچرخه سواریش... ✂️خلاصه حملات پراکنده فاطمه به من و علی چون با تاکتیک خوبی همراه نبود و جبهه مامان( اینجانبه😎) مقاومت کرد؛ با شکست صد در صدی همراه شد. ✂️از همین جا اعلام می‌کنم که می‌تونم به برادران گرامی ارتش و سپاه، برای پیشبرد اهداف نظامی خودشون در مواجهه با جبهه کفر و استکبار، مشورت بدم.👩🏻‍✈️ صلواتیه ها! 😃 آقا مفت باشه کوفت باشه...🤪 خلاصه که فرصت محدوده، ارتش روسیه و چین پیشنهاد داده بودن گفتیم اینا قبلا بیعانه دادن، بذار ببینیم هنوز میخوان، بعد میایم سراغ شما! 🤪 😂😂😂 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
دومین چاییمه. این یکیو به محمدحسین التماس کردم برام بیاره...🙏😩 جونم رفت تا این علی فسقلی از حموم در بیاد! 😵‍💫 این نسل قرن جدید، خیلی چغر بدبدنن🤼‍♂ 🤕🤕 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
تسخیر لحظه ها😜 اینم کله کچل شده براق علی🔮 😂 می‌بینید عکس تاره چون از دور گرفتم اما دوربینو زوم کردم. جلو می‌رفتم پرنده مون می‌پرید. 🥰🥰🥰 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
💢زن وابسته، زن مستقل ⭕️یادتونه بهتون گفتم: عبارت زن مستقل عبارت غلطیه؟! بفرما شاهد از غیب رسید👆 ⭕️انسان یه موجود اجتماعیه یعنی باید یه سطحی از وابستگی های اجتماعی رو برای رفع نیازهاش داشته باشه. اگه این وابستگی های منطقی و لازم قطع بشن، اون فرد احساس ناامنی می‌کنه. برای مردها این وابستگی ها یه جوره برای زن ها یه جور. بعدا بازم در این مورد حرف می‌زنیم.😊 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
یه خصلت بچه ها رو خیلی دوست دارم. موقع افتادن، راحت گریه می‌کنن. نمیگن عیب نداره... درد نداشت... پیروزی های بعدی... هیچی هیچی... فقط کامل گریه می‌کنن و خودشونو تخلیه می‌کنن چون درد دارن. همین 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
🔴همه چیز اشتغال است اما به زن خانه‌دار که رسید شغل نمی‌شود؟ ◾️آشپز بودن در یک رستوران شغل محسوب میشود اما سه بار آشپزی زن در خانه شغل نیست ؟ معلمی در مدرسه شغل محسوب می‌شود اما آموزش مستمر مادر به فرزندش شغل نیست ؟خیاطی شغل محسوب میشود اما زن خانه‌دار انجام دهد شغل نیست ؟ وزیر خارجه بودن شغل محسوب میشود اما زنی که تمام روابط خانواده را با اقوام و دوستان و همسایگان تنظیم و رفع ایراد می‌کند شاغل نیست؟ پرستاری شغل محسوب میشود اما پرستاری ۲۴ ساعته مادران از فرزندان شغل محسوب نمیشود ؟ خدمات بهداشتی و درمانی و نظافت هم بدهی شاغلی، اما همین خدمات در خانه شغل محسوب نمیشود؟ طراحی خانه؛ طراحی سبک پوشش هم شغل محسوب میشود اما از زن خانه‌دار شغل محسوب نمی‌شود ؟ ▪️واقعیت آن هست که زن خانه‌دار مجموعه‌ای از خدمات را ۲۴ ساعته بدون دریافت حقوق و حق بیمه؛ بدون استراحت و بازنشستگی انجام میدهد و غرق کارخانه میشود. ▪️اما نکته‌ی مهم این است اگر ما دغدغه‌ی تمدن‌سازی داریم و نگران آینده‌ی فرهنگ هستیم باید به فکر حقوق، مزایا و تجهیزات لازم عنصر فرهنگ‌ساز خود باشیم. اگر دغدغه‌ها و نگرانیهایش مثل نیازهای مالی، حرمت گذاری درخانه و اجتماع، حق بیمه و حق آتیه، خانه‌ی‌مناسب، نگرانی از شرایط سخت بیوگی را از دوش او برداریم، همین زن مشکل جمعیت را هم حل میکند و هم خود پاسدار فرهنگ دینی میشود. ◀️ اما مراقب باشیم که اگر این نیازها تامین نگردد زن هم فرهنگ و جمعیت را رها میکند و تلاش میکند برای خود قدرت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند. پس خانه‌داری حرفه‌ای را جدی بگیریم. ✍عالیه سادات 🍃_________________________ @shookoohzan
💢چند تا نکته در مورد عکس پست بالا به نظرم اومد که بهتره بگم ❇️گوشه لب خانوم توی عکس آویزونه نشونه نارضایتیه. ❇️البته منم به عنوان یه زن خانه دار این حس رو درک کردم. می‌دونید، واقعاً باید از خود گذشت و جهادگر شد. خداست که مجاهد خودش رو میبینه و خودش هم تامینش می‌کنه و هم آموزشش میده. ❇️هنوز مونده تا ارزش کاری که حضرت زهرا سلام الله علیها برای جامعه انجام میدادن، حتی برای جامعه ۱۴۰۰سال بعدش مشخص بشه! ❇️خداست که تامینمون می‌کنه و اون وقته که «ان‌ الله یرزق من یشاء بغیر حساب» به اندازه سعه وجودیمون اتفاق میفته. ❇️مختصات کاری و پیچیدگی های شغلی یه زن خانه دار رو فقط یه زن خانه دار درک می‌کنه نه حتی زنی که شاغل هم هست. چون تمام وقتش در خانه نیست. هرچند اون خانوم هم‌ کم سختی نمی‌کشه. ❇️برای همین وقتی اون خانوم خانه دار میره دیدار رهبری از خونه وسیع حرف می‌زنه؛ نه بیمه،نه پول، نه ماشین، نه پزشکی. اولین نیاز واقعی محور خانواده خونه مناسبه! ✍عاطفه سادات 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 باذن الله انتقام این خون‌های به ناحق ریخته را خواهیم گرفت 🔷 مادر فلسطینی بر سر پیکر دختر نوجوانش، تصویری که این روزها بارها و بارها از رسانه‌های جهان مخابره شده است. اما هنوز گروهی فکر می‌کنند سگان هار قاتل این بیگناهان زبان انسان و مذاکره سرشان می‌شود. 🏷بدون سانسور 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
🌷سوره نصر از این به بعد برای پیروزی محور مقاومت بر اسراییل و محو اسراییل لعین می‌خونیم. 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
سلام. خوبید؟
روزتون بخیر
امروز هنوز حالم جا نیومده بود. بلند شدم یکم به کارا رسیدم دیگه نشد اینجا بیام.
دیروز بحث «خانوم خونه دار» رو شروع کردیم... (البته باید کنار اسم «خانوم خونه دار» کلی 🏅🏅🏅 و گل 🌷🌸🏆🏵 و کاپ قهرمانی بذاریم...می‌دونید که... اصلا این حرفم تعارف و شوخی نیست!) یه متن دیدم برام جالب بود. براتون میذارمش، بخونید. بعد در موردش حرف می‌زنم. یه داستانکه میشه گفت☺️👇
💢حالات همسر بانو امین جناب آقای معین التجار پس از دریافت کتاب ( اربعین هاشمیه ) ایشان و متوجه شدنِ رسیدن همسرش به درجه اجتهاد 👇👇👇 ❇️بخش اول: همسر با اخلاص 💠کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت. باورش سخت بود. 💠همسری که تمام لباس‌های شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود. 💠همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش می‌کرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد. 💠همسری که مهمان‌های زیاد او را با خوش رویی پذیرایی می‌کرد. 💠همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود. 💠باورش نمی‌شد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد. 💠صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود. 💠گام‌هایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیب‌تر از همه اینکه همسرش در این‌باره هیچ‌گاه چیزی به او نگفته بود. 💠البته شاید خیلی هم نباید تعجب می‌کرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس. 💠از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست. 💠می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت می‌نگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است. 💠شنیده بود که بانو وقتی خانم‌های دیگر را موعظه می‌کند می‌گوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن! 💠شنیده بود که می‌گفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانه‌داری نیست. لذا بهترین خانه‌داری‌ها را می‌کرد. 💠دائما می‌گفت زن از خانه شوهر به بهشت می‌رود، از خانه شوهر هم به جهنم می‌رود. 💠خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمی‌دانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو. 💠اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود. 💠وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمی‌دارد خانه دورتر می‌شود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده. 💠یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان می‌کند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که می‌آمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود. 💠آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت. 💠هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت. 💠گویا خدا می‌خواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد. 💠خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن می‌گردم ولی نمی‌دانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود. 💠همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازی‌های کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود. 💠حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی می‌دید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت می‌کرد و شکرگزاری. 💠استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم. 💠خیلی وقت‌ها بانو این ابیات را زمزمه می‌کرد. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند 💠معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی می‌کند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند. 🏷مطالعات اسلامی زنان 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلبه عاطفه🏠🌱
بفرمایید! اینم گل برای خانومای خونه دار! ما اینجا الکی حرف نمی‌زنیم😎
28.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیمه عراقی هم با برنج خوبه هم نون🍚🥩 مواد لازم : ◗ ٢ عدد ليمو سياه بصره ◗ ٢ عدد چوب دارچين ◗ نصف قاشق غذاخورى زيره ◗ چند دانه ميخک ◗ فلفل بهار و ۵-۶ حبه هل ◗ ۵۰۰ گرم گوشت و نخود ◗ كمى روغن ◗ ٣ قاشق غذاخورى رب گوجه ◗ ٣ عدد برگ بو ◗ ٢ عدد پياز بزرگ ◗ ١/٣ پيمانه روغن ◗ آب به ميزان لازم 🏷مطبخ 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh
منو ندیدید، خوش گذشت؟!!
😅
رفتم سونای خونمون😎
نمی‌دونستم خونمون سونا هم داره😅
اومدم آشپزخونه، نون پختم، غذا هم درست کردم، یخچالم که گرما داره. آشپزخونه خونه ما هم اپن نیست یه پنجره به بیرون داره که نمیشه زیاد بازش کنم. این بود که انگار روم آب ریختن. کل لباسام خیسه. جرأت ندارم برم سالن می‌ترسم باد بخوره به تنم بچام! هااا؟!! 😃 چیه؟! فکر کردید خونه پنجاه سال قبل، توش سونا کار گذاشتن؟! اون موقع اصلا سونا اختراع شده بوده یا نه؟! 😂😂😂 🌷🌷________________ https://eitaa.com/kolbe_atefeh