10.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👁حال خوب از درون مياد
🤷♂️بالا برى، پايين بياى
دنيا را بخرى يا بفروشى،
برى روى قله يا ته دره
و هر چيزى كه تو فكرش را ميكنى
در نهايت، حال خوب از درون مياد
🫵اگه روزى به اين باور رسيدى
منتظر خوشبختى باش
و اگر نرسيدى در دنياى اطرافت
دنبال نيازى باش كه كليدش
در درون خودته
🛖@kolbehAramsh🌿
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مواظب دل پدرها باشید👌
دل پدر که بشکنه
متوجه نمیشی
مثل مادر نیست که
از بارونی شدن چشماش
بفهمی که دلشو شکستی
پدر قامتش میشکنه و
چین و چروک صورتش آتیشت میزنه
🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبر از آمدنت من که ندارم تو ولی
جان من تا نفسی مانده خودت را برسان...
┅────💞────┅
🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بازی زندگی یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ
بدون پشتوانه ...مثل آویختن
به طنابی پوسیدست..
یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...گاهی
میتوانند دورترین ها باشند...
یاد میگیری :
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست
🎙#دکتر_انوشه
🛖@kolbehAramsh🌿
#سرگذشت_مهناز
#کابوس
#پارت_هفتاد_یک
من مهناز هستم، متولد سال ۵۵ و در حال حاضر ساکن تهران
زندگیمون به همین منوال گذشت ونیره برای اینکه توی خونه حوصله اش سرنره ،مجید رو راضی کرد و توی یه شرکت مشغول به کار شد…….این کار نیره به مذاق مادرجون خوش اومد و همه جا پزشو میداد و میگفت:زن زندگی یعنی نیره…ازهرنظر پشت شوهرشه…..
مادرجون از اینکه هم کمک مالی میشد به خونه و هم اینکه نیره صبح میرفت و عصر برمیگشت و خونه و زندگیش دست خودش بود و دختراش هم راحت تر رفت و امد میکردند خوشحال بود و همش نیره رو سرکوفت ما میکرد…..اما چشمتون روزبدنبینه…..
همین که اولین حقوقشو گرفت و چشمش به پول افتاد رفت کلی لباسهای باز و نیم عریان و کلی وسایل آرایشی خرید……نیره اصلا خجالت نمیکشید و پیش همه ،،چه مرد و چه زن…..چه جوون و مسن….
لباسهای باز میپوشید و آرایش غلیظ میکرد……رفته رفته آوازه اش توی فامیل پخش شدوخودم میدیدم که جوونای فامیل به بهانه ی سرزدن به مامان جون درست زمانی که نیره خونه بود میرفتند اونجا تا از قافله عقب نمونند…..
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌿
وقتی میخواهیم در خود تغییر ایجاد کنیم، باید سعی کنیم بهترین نسخه خودمان باشیم، نه یک کپی از بهترین نسخه فردی دیگر!
🕴 آلبر_کامو
🛖@kolbehAramsh🌿
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه جایی نوشته بود
دلیل تغییر رفتار ناگهانی آدما اینه که
یا به چیزی که ازت میخواستن رسیدن
یا مطمئن شدن دیگه نمیرسن
┅────💞────┅
🛖@kolbehAramsh🌿
#سرگذشت_مهناز
#کابوس
#پارت_هفتاد_دو
من مهناز هستم، متولد سال ۵۵ و در حال حاضر ساکن تهران
حرفهای زیادی پشت سر نیره بود اما همین که کار میکرد و به اون خونه پول میاورد کسی کاری باهاش نداشت و مایه آبروریزی نبود……نیره یه مشکل دیگه توی زندگی من انداخت….سارا دخترم رفتارهای عجیبی از خودش نشون میداد…..مثل نیره میپوشید و میگشت…..متوجه شدم که حتی ابروهاشو دستکاری کرده….
موقعی که با دوستاش بیرون میرفت میدیدم که ارایش میکنه…….چون از بچگی مهربون و با محبت بار اومده بودم و شاید از نظر بعضیها خیلی ساده ،،دعواش نمیکردم ولی تذکر میدادم……یه روز که حسابی به خودش رسید وخواست بره بیرون بهش تذکر دادم و گفتم:دخترم!!این لباس بازی که پوشیدی مناسب خونه ی دوستت نیست،،،مگه نمیگی دو تا برادر داره….؟؟؟
اما برخلاف انتظارم سارا خیلی طلب کارانه جواب داد؛:خیلی هم مناسبه،،،،الان عقل مردم و مخصوصا پسرا به چشمشونه…..نمیخواهم مثل تو ساده باشم…..ببین نیره چطوری میگرده و همه دنبالشند….
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌿
سرتان را برگردانید و نگاه به مشکلات پشت سرتان کنید!
تمام آنها که از سر گذراندهاید، هیچ کدامشان شما را "نکشته است".
اما تک تک آنها باعث شدند
امروز یک آدم قوی باشید...
🛖@kolbehAramsh🌿
#سرگذشت_مهناز
#کابوس
#پارت_هفتاد_سه
من مهناز هستم، متولد سال ۵۵ و در حال حاضر ساکن تهران
با تعجب لبمو گاز گرفتم و گفتم:سارا!!!!؟؟؟این حرفها چیه؟؟؟نیره هم اشتباه میکنه…..اون متاهله و باید خودشو از نامحرم بپوشونه…..
سارا با تشر گفت:ول کن مامان!!!الان همه الان همینن ولی تو اندر خم بابا موندی؟؟؟بابا اگه تورو میخواست سرت هوو نمیاورد…..من نیره رو بیشتر از تو قبول دارم و اون برام الگو هست که بتونم توی زندگیم موفق بشم نه تو……
سارا این حرفهارو گفت و بدون توجه به اینکه داشتم صداش میزدم از خونه زد بیرون دلم برای هزارمین بار شکست….. شکستن دل توسط فرزند خیلی عمیق تره ..آه از نهادم بیرون اومد و رو به اسمون گفتم:خدایا!!!خودت کمکم کن…..این نیره زندگیمو داره به نابودی میکشونه……دیگه کم اورده بودم……یه وقتهایی که توی خونه پیش امیر لباس ناجور میپوشید خون خونمو میخورد،…یه روز امیر دیگه نتونست تحمل کنه و بهش توپید و گفت:این چه طرز لباس پوشیدنه؟؟؟هی نمیخواهم حرفی بزنم تو بدتر میکنی….میخواهی مثل نیره بشی؟؟؟؟
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌿
نجفی:
#کلام_بزرگان
🛑➖کسی که خیال کند در دنیا راحتی نصیبش می شود به خطا رفته است .
🛑➖مثل اینکه کسی خيال می کند می تواند زمستان را تنها با یک پیراهن به خوبی سپری می کند، چنین کسی اصلا زمستان را نشناخته است .
🛑➖آنکه این نظام را آفریده است قسم یاد کرد که اینجا جای آسایش نیست .
♦️یکی فشار مالی
♦️یکی فشار خانوادگی
♦️یکی فشار اجتماعی
♦️یکی فشار اقتصادی
♦️یکی فشار سیاسی
♦️و یکی.......
🛑➖هیچ کس بدون فشار نیست .
هرکسی مشکلی دارد،
آسایش در بهشت است .
🛑➖آدم باید خیلی عوامانه بیندیشد که خيال کند اینجا محل راحتی و......
است.
🛑➖چنین کسی اصلا نمی داند این چند سال زندگی یعنی رنج.
🛑➖#خداوند_متعال
در قرآن کریم قسم یاد کرده و فرموده است :
#لقد_خلقنا_الانسان_فی_کبد
همانا ما انسان را در رنج آفریدیم.
سوره بلد _ آیه چهار
🛖@kolbehAramsh🌿