#سرگذشت_سمانه
#پارت_سیزده
من سمانه هستم…..متولد شیراز و امسال وارد ۲۲سالگی میشم…
بابا که دیگه باهاش کاری نداشت تا اینو شنید گفت:به جهنم که نمیاد….شماها هم دیگه حق ندارید بهش زنگ بزنید.هر بار که بهش زنگ میزنید فکر میکنه چه خبره و هی تکرار میکنه…اون شب محسن نیومد خونه…..فردا که از مدرسه اومدم خونه هنوز نیومده بود..تا ساعت ۱۱شب بود که زنگ خونه رو زدند مامان با عجله رفت در رو باز کردو محسن اومد داخل…..اما با دیدن قیافه ی محسن از تعجب شاخ در اوردیم….من که دهنم بیشتر از اون باز نمیشد وگرنه بازتر میکردم…..هر سه تایی مات مونده بودیم و سرتا پای محسن رو نگاه میکردیم….محسن از جاش تکون نمیخورد و ژست خاصی گرفته بود و نگاه میکرد…..بعداز چند ثانیه گفت:چیه؟؟؟نگاه میکنید.آدم ندیدید مگه؟؟با این حرفش بابا منفجر شد و عصبانی داد کشید و گفت:آدم؟؟؟آخه کدوم آدم؟؟؟من که جز خودمون سه تا ،،آدمی اینجا نمیبینم…عقل نداری پسر؟؟؟این چه ریخت و قیافه ایی برای خودت درست کردی آخه؟؟احمقققق.....
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک وقت هایی هم که دلت گرفت،
دل بده به دلِ زندگی و خیلی ساده، خودت را با دلخوشیهای معمولیِ پیش پا افتاده سرگرم کن،
چای دم کن، غذای مورد علاقهات را بپز، خانه را گردگیری کن، قفسهی کتابها را مرتب کن، به گلها آب بده.
چه اشکالی دارد آدم در دل همان روز مرگیهای جزئی زندگی، شفای درونِ خودش را پیدا کند؟🌱
#نرگس_صرافیان_طوفان
🛖@kolbehAramsh🌱
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست..
هنوز هم خورشید، لبخند میزند،
امید، هر صبح در زیر پوست سرد زمین، به جریان میافتد...
که امید، زیباست،
عشق زیباست،
طلوع زیباست،
شکفتن زیباست،
و زندگی..
آه، زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست..🌸🍂
🛖@kolbehAramsh🌱
#سرگذشت_سمانه
#پارت_چهارده
من سمانه هستم…..متولد شیراز و امسال وارد ۲۲سالگی میشم…
باداد بابا هممون ترسیدیم حتی مامان هم از محسن دفاعی نکرد.نمیدونم واقعا چرا محسن این کار رو کرده بود؟دور تا دور موهاشو تراشیده بود و روش نقش و نگار خالکوبی کرده بود حتی روی گردنش..یه تی شرت هم پوشیده بود که از زیر آستینها مشخص بود کل دستاشو هم تتو و خالکوبی کرده بود.دست چپش تا انگشتهاش و دست راستش تا مچش خالکوبی بود.گوش چپشو سوراخ کرده و گوشواره ی پرس مشکی انداخته بودتا به حال بابا رو تا این حد عصبانی ندیده بود البته منخودم شخصا بهش حق میدادم.کارهای محسن داشت بسمت حماقت کشیده میشد برای همین بابا که خیلی عصبانی شده بود رفت جلوتر و یه سیلی محکم کرد توی صورت محسن،محسن هم که خیلی گستاخ شده بود همون لحظه بابارو هلش داد به عقب…بابا محکم خورد زمین و منو مامان شروع کردیم به جیغ کشیدن.بابا دیگه خودشو کنترل نکرد و هر چی توی دلش بود بیرون ریخت و گفت….بابا با تمام خشمش گفت:نمیدونم به درگاه خدا چه گناهی مرتکب شدم که تو شدی پسر من؟؟؟
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرد که باشی
باید پناه دیگران باشی
در حالیکه هیچ کس پناه خودت نیست !
مرد که باشی باید
مقابل تمام سختی های وایسی و
کمر خم نکنی و نشکنی ...
و اگر نای ایستادن نداشتی
باید وانمود کنی مثل کوه
هنوز پرغرور و سربلند هستی ...!
🛖@kolbehAramsh🌱
به فکر آمدن روزهای خوب
نباشید !آنها نخواهند آمد.
به فکر ساختن باشید،
روزهای خوب را باید ساخت.
آرزو ميكنم بهترين معمار
زندگیتان باشيد.
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من آموخته ام :
ساده ترین راه برای شاد بودن،
دست کشیدن از گلایه است...
من آموخته ام :
تشویق یک آموزگار خوب،
می تواند زندگی شاگردانش را
دگرگون کند...
من آموخته ام :
افراد خوش بین نسبت به افراد بدبین
عمر طولانی تری دارند...
من آموخته ام :
نفرت مانند اسید،
ظرفی را که در آن قرار دارد ،
از بین می برد...
من آموخته ام :
بدن برای شفا دادن خود توانایی
عجیبی دارد،
فقط باید با کلمات مثبت با آن
صحبت کرد...
من آموخته ام :
اگر می خواهم خوشحال باشم،
باید سعی کنم دل دیگران را شاد کنم...
من آموخته ام :
اگر دو جمله «خسته ام» و «احساس خوبی ندارم» را از زندگی حذف کنم، بسیاری از بیماری ها و خستگی ها
برطرف می شوند...
من آموخته ام :
وقتی مثبت فکر می کنم ،
شادتر هستم و افکار مهرورزانه
در سر می پرورانم...
و سرانجام این که من آموخته ام :
«با خدا همه چیز ممکن است...»
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربان باش که این عمر گران میگذرد
قدر این لحظه بدان چرخ زمان میگذرد
بر لبی گل بنشان دست فقیری تو بگیر
هرچه با هر که کنی، بر تو همان میگذرد
آسمان را به زمین با قلم عشق بدوز
زندگی از برت این گونه روان میگذرد
خنده کن غنچهی احساس برویان که بهار
به همین سرعت بسیار جهان میگذرد
پاسح لطف نگاهی به محبت تو بده
در عوض از دلت آن آه و فغان میگذرد
اگر از عشق به هر سینه گلی هدیه کنی
غم پریشان شده افسوس کنان میگذرد
به تمنای دو چشمان بهارانهی تو
روز و شب سخت بر این سوخته جان میگذرد
🛖@kolbehAramsh🌱
بدبختى به دارا و ندار بودن نيست
بدبختى به رفتار منش زشت به عادتهاى ناپسند آدمهاست
بعضى آدمها بدبختى در ذاتشان هست
دوست دارند بدبخت باشند
بدبخت زندگى كنند
بدبخت هم از دنيا بروند
اين آدمها همانهايى هستند
كه هر روز دلشان يك جاى ديگرى بند است
به دروغ و خيانت و هرزگى و بى بندو بارى
بايد دست اين بيچاره ها را محكم گرفت
و ياد آوريشان كرد
كه چقدر تو بدبختى....
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مایک عذرخواهی
به خودمان بدهکاریم ...!
برای تمام وقتهایی
که میدانستیم قدرمان را نمیدانند،
اما باز محبت کردیم ...!
میدانستیم حرفمان را نمیفهمند
اما باز گفتیم ...!
ما به خودمان یک عذرخواهی بدهکاریم
برای تمام وقت هایی که سکوت کردیم
مبادا آدمِ رو برو دلش چون ما بشکند!
🛖@kolbehAramsh🌱
#سرگذشت_سمانه
#پارت_پانزده
من سمانه هستم…..متولد شیراز و امسال وارد ۲۲سالگی میشم…
بابا وقتی حرفش به اینجا رسید انگار که فکری به سرش زده باشه یهو رفت اتاق محسن و هر چی وسایل شخصی داشت اورد و ریخت جلوش و بعد به من گفت:یه پلاستیک بیار…اون لحظه هیچ کسی جرأت مخالفت نداشت منم هم همینطور…..زود رفتم و اوردم……بابا تمام وسایل محسن رو ریخت توی پلاستیک و بسمت محسن گرفت و خیلی جدی گفت:بگیر….گمشو بیرون…هر وقت آدم شدی برگرد…..مامان خواست مخالفت کنه که بابا گفت:بخدا یه کلمه حرف بزنی تورو هم باهاش بیرون میکنم…محسن که انگار منتظر همین کار بود ،، پلاستیک رو با حرص از بابا گرفت و بدون خداحافظی رفت و در رو هم محکم پشت سرش کوبید…تا محسن رفت بابا شروع کرد به دعوا با مامان و گفت:همش تقصیرتوعه..بفرما.تحویل بگیر….اینم بچه ایی که روی سرت بزرگش کردی..هر وقت خواستم جلوشو بگیرم ،توی روی من وایستادی و نزاشتی…..فکر کردی داری بچه تربیت میکنی ولی یه غول بی شاخ و دم تحویل جامعه دادی......
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من با هیچ کس تعارف ندارم ،
آن کس که مرا ندارد ، باخته !
من هر کجای زمین که باشم ،
حاملِ شادی و خوشبختی ام !
من چیزی کم ندارم که برایِ رفتنِ
کسی بغضم بگیرد !
کسی که از دنیایِ من برود ،
به خودش بد کرده ، نه من !
اصلا خودم درها را برایش باز می کنم ،
خدا مرا آنقدر خواستنی آفریده که
پایِ هیچ نخواستنی نمی نشینم !
منی که هر لحظه می توانم آرزوی
هر آدمی باشم ، منی که برایِ دوست
داشته نشدن ، نیامده ام ...
اگر کسی پیدا شد که مرا نخواست ،
این مشکلِ شخصیِ خودش است و
من هرگز دخالتی نمی کنم !
من برایِ نخواستنِ آدم ها پایِ
بدرقه ی خوبی دارم ...
با من بودن لیاقت می خواهد ،
و گذشتن از من ، حماقت ! همین ...!
🛖@kolbehAramsh🌱