🔪 پدرم گفت فرزند من نیستی اگر ایرانی بکشی!
🛩 اولین سفرم به #عراق را تنهایی رفتم. از ثمرات سفر های شخصی، کسب #تجربه_اجتماعی است که گوهری است گرانبها و در کتب، نایاب!
💊 در مسیر بازگشت یک پرستار عراقی کنار من بود. با او به سخن نشستم. گفتمش شما سه چیز می خورید که حتما مایه مریضی است: #چای پررنگ، چربی زیاد و شیرینی زیاد.
جواب داد که تکان دهنده بود: اینها مردم ما را مریض نکرد ولی بمب های غیرمجاز #آمریکا بلایی بود که حالا پدیده بچه های ناقص الخلقه یک امر رایج شده است!
📢 برایم تعریف کرد که در زمان #جنگ مجبور شده شرکت کند چون صدام چند نفر از خانواده شان را بخاطر عدم حضور در جنگ #اعدام کرده بود! ولی موقع رفتن پدرم گفت این انقلاب یاران حقیقی حسین ع اند و اگر کسی را بکشی فرزند من نیستی!
💠 من هم در عملیات، تیر هوایی می زدم تا اینکه خدا لطف کرد و یک جوان ایرانی روی من رگبار گرفت و به عقب منتقل شدم. از همان وقت، پس از بهبود پرستار شدم و بارها جان اسرای #ایرانی را نجات دادم.
⭕️ راستی اگر این تاریخ شفاهی کار شده بود تحریک دشمن خبیث اینطور تحریک #جاهلیت ضد عربی ما را می کرد؟
📍 @komeilialireza
چرا عراقی ها را کتک زدید!؟
#خاطره سفر عراق - 1
📜 خیلی شنیده بودیم که شارع متنبی مرکز فرهنگی #بغداد است. گفتند جمعه بازار بروید که همه افکار و جریانات حتی ملحد می آیند! کل آنچه بود چند بساطی از کتاب های کهنه مصری لبنانی عراقی بود که هر چند از #عراق مظلوم که سالها تحت اشغال و جنگ و ناامنی بوده انتظار همین قدر هم نبود.
👳♀ فضا هم خانوادگی بود و مثلا خیلی ها برای خرید لوازم التحرير اول سال آمده بودند. از نظر بهداشت محیط هم که مانند اکثر نقاط، وضعیت مناسبی وجود نداشت. یکی از دلایل جذابیت #ایران برای عراقی ها همین تمیزی است.
📔 از جمله چیزهای که جلب توجه کرد مجلات زمان #جنگ بود. آفاق عربیه،الفبا، قوم العربي و... درباره موفقیت های ارتش عراق یا اسرای ایرانی مطالبی داشتند که خریدم. طبعا فضای غالب همه هم #چپ_عربی بود.
😔 یک جوان عراقی که جلوی گاراژ نزدیک شارع متنبی ایستاده بود و بجای سه هزار دینار، پنج هزار دینار از همه می گرفت به من گفت:
چرا عراقی ها را کتک زدند؟ گفتم کجا؟ گفت در حرم #امام_رضا! فیلمش را دیدم. گفتم حتما یک دعوای شخصی بوده والا هزاران عراقی در ایران هست!
👈 گفت: آخر من شنیدم بخاطر حمله به کنسولگری ایران در #بصره این کار را کردند! به انگلیس خبیث لعنت فرستادم و گفتم دشمن می خواهد رابطه مردم ما را خراب کند. تأیید کرد و خداحافظی کردیم.
📍 @komeilialireza
💎 "امام" چرا اینقدر اثربخش بود!؟
👈 به این سوال خیلی ها پاسخ داده اند. یک عده به درستی معتقدند چون امام باور به حرکت خود داشت روی آن ایستادگی و #مقاومت کرد و به آن رسید.
برخی هم معتقدند او چون یک رهبر #کاریزماتیک بود توانست توده ها را با خود همراه سازد.
یک عده هم به درستی معتقدند چون او به #مردم اتکا کرد توانست راه انقلاب خود را به پیش ببرد.
دیگران نیز به درستی معتقدند چون او #قدرت را در اختیار گرفت توانست اهداف خود را در سطح کلان پیگیری کند.
🌐 همه اینها درست می گویند ولی رهبرانی که یک یا چند ویژگی مذکور را داشته اند کم نداشته ایم ولی ناموفق! اینکه امام با دست خالی توانست این #انقلاب را در مقابل قدرت های بزرگ #جهانی به پیش ببرد یک دلیل قابل پذیرش بیشتر ندارد :
باور حقیقی به "لا موثر فی الوجود إلا الله"
❤️ #باور_قلبی با لقلقه زبانی خیلی فرق می کند. این باور مادامی که محک نخورده در حد یک ادعاست ولی وقتی انقلاب تو پیروز شده و داری با قدرت باز می گردی ولی #آرام هستی و احساسات بر تو غلبه نکرده و می گویی هیچ حسی نداری نشان می دهی که در کجا داری سیر می کنی!
🚢 وقتی در اوج #تحریم و فشار هستی و ابرقدرت جهان هم رسما وارد دخالت در #جنگ شده و ناوهای أو شاخ و شانه می کشند و تحلیل منطقی می گوید کوتاه بیا یا اقلا با دم شير بازی نکن و همه بالاتفاق می گویند کاری نکنیم و او می گوید: من اگر بودم می زدم! معلوم می شود عمق توکل تو تا کجاست.
❇️ گفتن اینها ظاهرا آسان است ولی کسی که این شرایط را درک کند می فهمد که بدون باور عمیق محک خورده و دلی به وسعت #دریا، حتی بیان شان ممکن نیست!
🙁 چنانچه امروز می بینیم عده ای از مسوولان ما حتی فیلم #شجاعت و نترسیدن را نمی توانند بازی کنند!
💠 نقش عامل حاکمیت #توحید بر همه ارکان وجودی مان را چقدر در کارهای خودمان و در #اثربخشی حقیقی دیده و لحاظ کرده ایم!؟
📍 @komeilialireza
⚠️ ضریب گرفتن امنیتی ها چه مضراتی دارد؟
👈 دستگاه های #امنیتی در کشور ما بخاطر آشوبهای مرزی و ترورها و #جنگ و تهدیدهای دائمی خارجی همواره جایگاه مهمی از ابتدای انقلاب داشته اند که امری طبیعی بوده است. بعد از وقایع سال 88 که به طور جدی نظام را درگیر کرده و تبعات فراوان داخلی و خارجی داشت، امنیتی ها بار دیگر ضریب گرفتند.
⭕️ امنیت چیزی است که همه در سخت ترین شرایط هم در مقابل آن کرنش می کنند و بودجه هر جا را که کسر کنند بودجه این بخش دست نمی خورد و بلکه بیشتر هم می شود.
🚨 ظهور #داعش و تهدیدهای امنیتی که برای کشور ما در بیرون و حتی داخل احساس می شد لایه دیگری از امنیتی ها را تقویت نمود و بالاخره ظهور #ترامپ و تهديدهای #سعودی بن سلمان برای بهم ریختن ایران و وقایع دو سال اخیر معروف به آبان نیز بار دیگر نگرانی های داخلی را افزایش داد.
🔰 اینها همه باعث شده که حتی در شرایط سخت کنونی که نه تنها استخدامی وجود ندارد که همه دنبال تعدیل نیرو هستند، این دستگاهها همچنان در حال #جذب نیرو باشند! تبعات این تقویت برای کشور در صورت عدم توجه به چند نکته می تواند زیان بار باشد که هدف این مقال توجه به آنهاست.
💠 حذف بخش مهمی از بدنه انقلابی #خودجوش کشور از صحنه تاثیرگذاری اجتماعی و میدانی و کشاندن آنها به کنش های امنیتی نوعا مخفیانه، ظهور و #دخالت ناخودآگاه این دستگاهها در امور مختلف بجای قرار داشتن در پشت صحنه مانند مسائل مربوط به اقلیتها، حل سطحی مسائل واقعی و برخورد به سبک #عملیات_روانی با مشکلات بجای حل واقعی آنها برای جلوگیری از بروز بحران های امنیتی که در حقیقت تنیده با مسائل اجتماعی و اقتصادی اند، محدود کردن ناخودآگاه برخی #آزادی های سیاسی اجتماعی، تلاش برای حذف منتقدين جدی و جریانات معارض داخلی و.. همه می توانند از تبعات این مساله باشند که مراقبه از آن هم کار سختی است!
📍 @komeilialireza
💎 ابعاد جهانی جنگ، همچنان فراموش شده!
🔰 درست به یاد نمی آورم ولی حدس می زنم اولین چیزی که درباره بازتاب های جهانی #جنگ هشت ساله شنیدم و شگفت زده شدم از احمد حنیف بود. مسلمان کانادایی الاصلی که می گفت «وقتی شما در عملیات والفجر هشت، فاو را گرفتید در #کانادا شیرینی توزیع کردیم و گفتیم: ما فاو را گرفتیم!»
بعدا جعفر رائول گونزالس اولین مترجم شیعه قرآن به زبان #اسپانیولی هم گفت «من زمانی که در دوران سرخوردگی ناشی از به نتیجه نرسیدن تلاش های مان در اسپانیا بودم به ناگاه تصویری از رزمندگان شما را روی جلد یک مجله دیدم که نوجوان و پیر کنار هم در حال خندیدن بودند و همین تصویر، من را متحول کرد. نمی دانم چه چیزی در آن بود ولی حس می کردم تصویر ذهنی من از نظامی ها افرادی خشن و تا دندان مسلح بود و این تصویر روح دیگری داشت و من را با سوالاتی مواجه کرد که سررشته تحقیق درباره اسلام شد و من را به اینجا کشاند.»
✅ ماجرا به اینجا ختم نشد. من به عنوان کسی که به خاطرات #شهدا و رزمندگان صرفا به عنوان محملی برای خودسازی و تذکر اخلاقی نگاه می کرد، هر روز علاقمند تر می شدم که درباره ابعاد جهانی جنگ بیشتر بدانم. جنگی که متاسفانه فقط تصویری مبهم و گنگ از آن در خارج وجود دارد. این سالها را با دوستانم در نشریه #امتداد کار می کردیم و من که دائم با رزمندگان متعددی که خاطرات شان ثبت نشده بود روبرو بودم در گوشه ذهنم علاقه به ابعاد جهانی جنگ وجود داشت. حمید داوودآبادی پسورد اکانت سایت آرشیو روزنامه های جهان را به ما داد. من هم از خدا خواسته کلمات انگلیسی مربوط به جنگ ایران و عراق را سرچ می کردم تا بدانم چه نوع روایتی از آن می توانم پیدا کنم و هر از گاهی برخی از آن گزارشات و اخبار را ترجمه می کردم تا تصویری بیرونی از این مساله هم ایجاد کنم.
👈 یادم هست وقتی اولین بار می خواستم به #عراق بروم حاج حمید گفت شنیده ام نشریه ای در زمان جنگ در عراق کار می شده بنام «الف باء» که مختص جنگ بوده، اگر توانستی ببین می یابی یا نه! من هم که هنوز با شارع #المتنبی بغداد آشنا نبودم در اماکن مذهبی شیعی نتوانستم ردی از آن بیابم. بعدها نسخه هایی از نشریات دیگر را در شارع متنبی که قلب فرهنگی عراق است دیدم که گزارش هایی جالبی از جنگ ما در آن بود و نمی دانم آیا دستگاههای متعدد عریض و طویل ما کاری روی مساله مهم «روایت عراق از جنگ» می کنند یا نه!؟
💠 دوستی محقق داشتم اهل آمریکا که دغدغه اش تحقیق روی نقش زنان در جنگ بود. هنوز که هنوز است با اینکه من دیگر متاسفانه از فضای جنگ فاصله گرفته ام، دائما مقالات و پایان نامه هایی را برای من می فرستد که درباره جنگ ایران و عراق در دانشگاههای معتبر غربی کار می شوند! حسرت می خورم که چرا دیگر فرصت ندارم تا اقلا گزارشی از اینها تهیه و منتشر کنم شاید که برخی محققان ایرانی را خجالت زده کند که بر گنج آنان چه کسانی متمرکز اند و ما اینچنین فراموشش کرده ایم!
🔰 بعدها تصمیم گرفتیم به طور جدی تر به سراغ #غیرایرانی هایی برویم که سن و سال شان به خاطره داشتن از دهه اول انقلاب می خورد. به سراغ دوست عربی رفتم که اهل #مراکش بود. می گفت «ما بعد از انقلاب امیدوار شدیم و حرکتهای اسلامگرا شروع به افزایش تحرکات و انسجام خودشان کردند. جنگ که شد ما خیلی نگران شدیم. نمی دانستیم آیا این انقلاب می ماند یا نمی تواند مقاومت کند! همه چیز هم در اختیار دولتها بود و پیدا کردن اخبار صحیح آسان نبود. تنها منبع ما رادیو عربی تهران بود که با ترس و واهمه، گاهی از پارازیت ها عبور می کردیم و آنرا گوش می کردیم تا بدانیم شما در چه حالی هستید؟ بی بی سی هم بود که چون راست و دروغ را قاطی می کرد بالاخره می شد به بخشی از اخبارش اتکا کرد!
به ما گفته بودند اسم مستعار یا اسم الحرکی انتخاب کنید که لو نروید! من در فکر این بودم که چه نامی انتخاب کنم که از رادیو عربی تهران شنیدم که شما عملیاتی بنام مسلم بن عقیل داشته اید و همانجا تصمیم گرفتم نام مستعارم را عقیل بگذارم.»
❎ امتداد تعطیل شد ولی بخشی از این مسیر را در مجله الکترونیکی اخوت ادامه دادیم و بخشی از این گزیده ها را در کتاب «57 ریشتر» نیز نشر دادیم ولی خب واقعا حجم این کارها حتی یک هزارم آنچه هست نیست!
خدا را شکر که کارم به گلزارهای شهدا افتاد. کلی شهید غیرایرانی در این گلزارها دیدم و هر چه گشتم تقریبا چیزی درباره آنها نبود و نبود و نبود! خصوصا مجاهدین عراقی برایم قابل توجه بودند. نحوه تحول این افراد و اینکه چطور حاضر شدند مرزهای خاکی خود را با مرزهای حق معامله نکنند خیلی جای کار دارد. اندکی وارد تحقیق هم شدم. حتی یادم هست برخی را به محسن اسلام زاده معرفی کردم تا درباره شان مستند بسازد که فکر می کنم ساخت ولی اجازه پخش نگرفت! یادم هست که یکی از این عراقی ها را می گفتند بسیار روحیات عارفانه ای داشته و مدام حافظ می