⭕️ مشکل از الگو شدن امام است! 😔 کمتر حزب اللهی را پیدا می کنید که حاضر باشد 'هر جا هست آنجا را مرکز دنیا بداند' و بخواهد آنجا را به یک #الگو بدل کند! 👈 هیچ کدام حاضر نیستند یک تشکل الگو، یک روستای الگو، یک محله الگو، یک موسسه یا مدرسه الگو ایجاد کنند! و دوست دارند قبل از هر چیز، #همه کشور یا جهان را درست کنند! بچه های ساکن یا مهاجر به #تهران بیشتر این حس را دارند! در رزومه شان مملو از کارهای نیمه کاره و ضعیف است ولی شبها خواب نجات بشریت را می بینند!! 💠 فکر می کنم این مساله ریشه های مختلفی دارد. از جمله آنها ضعف عقلانیت، وجود برخی منفذهای نفتی رانتی برای حزب اللهی ها، نبود ساختار #ارزیابی از عملکرد غیردولتی ها، سلبریتزم مذهبی، رسانه زدگی و... است ولی یکی از ریشه ها هم برداشت غلط از نوع الگو بودن امام است! ⭕️ بدین معنا که همه می خواهند انقلاب کنند! کسی به فکر #ساختن واقعی انقلاب نیست! کسی به ملزومات دوران ثبات فکر نمی کند و نوعا می بینیم که نویسنده ها بیش از عاملان حقیقی اند! همه فعال رسانه ای شده اند! خطیب بالاتر از #مدیر قرار دارد و... 🔸 طبعا منکر لزوم نگرش آرمانی و تلاش برای توسعه #اثرگذاری نیستم أما بشرطی که اولا لتکونوا شهداء علی الناس شده باشد و #توان توسعه نیز موجود باشد! 📍 @komeilialireza

❇️ آیا معنویت در مدیریت همان کارآمدی است؟! ⚠️ کم نیستند حزب اللهی هایی که وقتی می گویی عنصر #انقلابی در اقدام یعنی چه می گویند همین که کسی بتواند به خوبی از عهده کارش بر بیاید یا در یک کلمه #کارآمد باشد، انقلابی است و بس! 🔰 و اضافه می کنند که خب این خوب است که مذهبی و اهل نماز باشد ولی مساله اصلی این است که آن #مسوولیت که بعهده اوست را به خوبی انجام دهد. ❎ مدلی هم در نگاه جریانات #سنتی هست که فکر می کند مدیر مذهبی که دائم جانماز آب بکشد و بروزات #مذهبی اش زیاد باشد، وجه اصلی تمایز با مدیران غیرانقلابی را داراست! ✅ بنظر می رسد از آنجا که فهم درستی از عنصر #معنویت و تبیین نقش عینی آن در ساحت عمل و اقدام نداریم نگرش های برخی انقلابیون ما به تعاریف #سکولار از مدیریت نزدیک می شود و #کارآمدی بمعنای انجام صحیح وظیفه، تنها عنصر موفقیت تلقی می شود، که در مدیران سکولار نیز می تواند موجود باشد. 👈 حال سوال اینجاست که نقش معنویت دقیقا کجاست و یک #مدیر انقلابی دارای عناصر عقلانیت، عدالت و معنویت که دو تای اول در #ناباوران نیز می تواند باشد چه تفاوتی با آنان دارد؟ و این عنصر دقیقا در کجای کار او بروز دارد؟ در نماز و ریش و حیطه فردی او یا در مدیریت اش نیز مشهود است؟ 💠 یکی از عرصه های مهم مدیریت #تصمیم_گیری دائمی مبتنی بر یک اصول مشخص و با لحاظ نظام #هزینه_فایده است. در این فرآیند، کم نیستند کسانی که با استدلال لزوم علمی بودن تصمیمات به سمت نگرش های تکنوکراتی غش می کنند. مثلا می فهمند که در ادارات فشل ما اگر هدیه در کار نباشد کار می خوابد لذا با یک دودوتا چهارتای درست ریاضی تن به این اقدامات می دهند! 🎓 پس اگر مدیری از عنصر معنوی برخوردار باشد تمایزاتی خواهد داشت. مثلا در امکانات، مدیریت #ریسک پذیرتری دارد چرا که دیده کم من فئة قليلة غلبت... پس نمی گوید دو دو تا چهار تاست پس نمی شود. او سعی می کند مشکلات را با حرکت #جهادی حل کند و با تلاش و تدبیر بیشتر در عین امکانات کمتر کار را به سرانجام برساند. البته مرز #توکل با تدبیر خیلی دقیق است و عاقل می طلبد! ✂️ در اینکه چقدر بخاطر برخی #مصلحت ها و فشارها از اصول، عدول می کند نیز بروز دارد یا اینکه چون مؤمنان وقتی می شنود که ان الناس قد جمعوا لکم... تازه ایمانش زیاد شده و محکم تر جلوی #فساد ذی نفوذان می ایستد. 🟢 در اینکه چقدر انسانیت و #اخلاق را در کار دخیل کند نیز متفاوت است. خیلی ها برنده بازی اند ولی بازنده اخلاق می باشند. این مولفه هم ناظر به درک #حضور دائمی خداوند یا همان معنویت قابل تعیین است. 📍 @komeilialireza