»»» آیه ی روز :
**********
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ
فصلت-30
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
**********
نکته ها:
نمونه ى روشن نزول فرشتگان بر مؤمنان را در سوره ى آل عمران آیه ى 125 مى خوانیم كه مى فرماید: «بلى ان تصبروا و تتّقوا و یأتوكم من فورهم هذا یمددكم ربّكم بخمسة آلاف من الملائكة مسوّمین» آرى، اگر شما رزمندگان جنگ بدر استقامت و تقوا پیشه كنید و دشمن به همین زودى به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان نشاندار یارى مى كند.
مشابه این آیه را نیز در سوره ى احقاف، آیه ى 13 و 14 مى خوانیم: «ان الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون اولئك اصحاب الجنة خالدین فیها جزاء بما كانوا یعملون» كسانى كه گفتند: «پروردگار ما «اللّه» است» و سپس استقامت كردند پس نه خوفى بر آنهاست و نه اندوهى، آنان اصحاب بهشت هستند كه به پاداش عملكردشان براى همیشه در آن جا هستند.(29)
-----
29) اكنون كه تفسیر این آیه را مى نویسم، شب هفتم تیرماه سال 1379 و نوزدهمین سالگرد هفتاد و دو تن از شهداى جمهورى اسلامى است كه در حادثه ى انفجار منافقین در تهران یكجا شهید شدند. آنان جمعى از علما و اسلام شناسان و مجتهدان و قضات و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و از بهترین چهره هاى انقلابى و مخلص بودند كه در راه خدا پایدارى كردند و جان خود را در این راه دادند. سلام خدا بر آنان و همه ى شهیدان.
**********
پیام ها:
- آن چه ایمان را بارور مى كند و به نتیجه مى رساند، مقاومت است وگرنه چه بسیار مؤمنانى كه بد عاقبت شدند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»
- استقامت، در كنار ایمان ارزش است وگرنه كفّار نیز بر باطل خود استقامت دارند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»
- خالق بودن خدا را بسیارى قبول دارند ولى در تدبیر امور پاى دیگران را به میان مى آورند؛ مهم آن است كه انسان در ربوبیّت خداوند مقاومت كند یعنى هیچ قانون و برنامه اى را از غیر خدا نپذیرد. «ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»
- استقامتى ارزشمند است كه طولانى باشد. «ثمّ استقاموا» (كلمه «ثمّ» براى زمان و فاصله هاى دور است)
- انسان در اثر ایمان و مقاومت، فرشتگان را به خود جلب مى كند. «تتنزّل علیهم الملائكة»
- فرشتگان بر غیر پیامبران نیز نازل مى شوند. «تتنزّل علیهم الملائكة»
- بر مؤمنان مقاوم فرشتگان نازل مى شوند. «تتنزّل علیهم الملائكة» و بر گناهكاران، شیاطین. «هل انبّئكم على من تنزل الشیاطین تنزّل على كل افّاك اثیم»(30)
- مقاومتِ در راه حقّ، هم خوف از آینده را برطرف مى كند. «لا تخافوا» و هم حزن و اندوه نسبت به گذشته را. «لا تحزنوا»
- بالاترین هدیه ى آسمانى كه فرشتگان براى مؤمنان مقاوم مى آورند، آرامش روحى و روانى است. «لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا»
-----
30) شعراء، 221.
**********
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هجدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#انشاء_دوران_دبستان
#راوی_همکلاسی
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
❇️،دوره راهنمایی هروقت #زنگ انشا می شد همه انشاء مینوشتن.
معلم می گفت: انشاء درمورد اینکه در آینده دوست دارید چیکاره بشید.
هرجلسه یکی از
بچه ها یه شغلی رو انتخاب می کرد.
یکی می گفت: می خواد معلم بشه.
یکی می گفت: می خواد راننده بشه.
یکی می گفت: می خواد دکتر بشه.
یکی می گفت: می خواد...
🌷🕊 #نوبت #قاسم که می شد ؛ می گفت: اگه بزرگ شدم و درسم تموم بشه می خوام #خلبان بشم و
بعدش #شهید بشم.
🍂بچه ها می گفتن: #قاسم جنگ خیلی وقته تموم شده دیگه خبری از جنگ و شهادت نیست.!!
💫🌺 ولی بازم #قاسم تکرار می کرد و می گفت: آرزو دارم وقتی درسام تموم بشه دوست دارم #خلبان بشم و بعدش شهیدبشم.
⏺ واقعیت داره میگن #سرنوشت آدما روی #پیشانی نوشته میشه!!
واقعا که #خداوند #شهدا رو انتخاب می کنه تا مثلا یه روزی یکی #مثل شهید #قاسم بزرگ شه و به عنوان #نخبه نظامی انتخاب بشه و بعدش یه روزی بشه همونی که در دوران کودکی آرزو داشت ؛همین هم شد.
🌷 قاسم بزرگ شد.
🌷خلبان شد
🥀🥀 و عاشق این بود که #چشمانش مانند #قمر بنی هاشم #شکافته بشه و #قلبش مانند قلب مبارک #سیدالشهدا تیر بخوره.
🌹 #قاسم یکی از چشمانش را از دست داد.
💔 بدنش مانند بدن #حضرت سقا پر از ترکش؛
🇮🇷 قاسم شد سرهنگ پاسدار؛
💔قاسم شد جانبازسرافراز؛
🌴 قاسم شد ذاکر اهل بیت "علیهم السلام" ؛ 🏴قاسم شد شهید مدافع حرم؛
🕊 شهادت انتخابیه؛
🕊 شهادت لیقاتیه؛
🕊شهادت عاشقیه؛
اللهم الرزقنا شهادت حرم .🙏
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هجدهم ..👉
ادامه دارد ..👉
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت نوزدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#دلنوشته_تقدیم
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰🔰 پاینده باد #غرور مردی که در آسمان دلش،به گونه ای غوغا کرد که تمام مادیات دنیوی به پشیزی
بیش نیرزیدند.
♻️❣ کودکانش را همبازی
دو #طفلان_مسلم_ ،و خونش را هدیه به سنگ فرش های #سوریه نمود تا بفهماند هنوز هم هستند کسانی که با تمام علایق های مادی،خونشان از اهانت به خاندان #پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم) در اعضا و جوارح گِلی، به جوش و خروش در می آید و آمادهٔ هر نبردی هستند.
💚💚 دل کندن از زمین و دل سپردن به آسمان کار هر کس نیست.
↩️ باید با #عرش آشنا باشی، تادر زمین خاکی غریب شوی.....
🕊🌹 #غریبی_از_جنس_قاسم_ ؛
باید لایق باشی که بانو #معصومه(سلام الله علیها) تو را به عمه اش ،بانو #زینب(سلام الله علیها) معرفی کند.
🥀🥀 این روز ها عجیب سخت است که #قاسم باشی ؛ سخت است غریب باشی ،با زشتی و دورویی و آشنا شوی با عشق الهی.
#شب_قدردرجبهه
#راوی_همرزم_شهید 👇👇
🇮🇷🇮🇷 #ماه رمضان سال 1394 درست یه روز قبل از #شهادت شهید #غریب بود.
🕊 شهید قاسم غریب #مداح
ودر سوریه #فرمانده بود.
⏺⏺ آقای صالحی #همرزم شهید غریب میگفت: اون شب تازه از عملیات شهر #تدمر به قرارگاه #ارتش سوریه برای استراحت برگشتیم.
✴️✴️فردای آن روز
#شهادت امام علی "علیه السلام" بود می گفت:
〽️〽️〽️ اصلا #شهید غریب خستگی براش مهم نبود.
#شهید غریب اون شب بچه ها که خواب بودن همه رو با طبع شوخی که داشتن برای #قرآن به سر گرفتن #بیدار می کردن.
🌷🌷 و این شهید والا مقام در شب #شهادت امام علی "علیه السلام" ساعت 12/30 بامداد شربت شیرین شهادت را نوشید.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت نوزدهم....👉
ادامه دارد ....👉
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
دلی که بیقراره _ بنی فاطمه .mp3
2.64M
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت_چهل_هشتم
با دیدن نام مادرم سریع تماس را وصل میکنم
+الو
_سلام مادر کجایی ؟
+سلام ببخشید اصلا حواسم به ساعت نبود
_عیب نداره .نیم ساعت دیگه میخوایم ناهار بخوریم تا اون موقع بیا
+من ۲۰ دقیقه ی دیگه راه میوفتم بیام باغ
_باشه مادر خدافظ
+خدافظ
بلند میشوم تا کمی دیگر گشت و گزار کنم و بعد به باغ بروم .
چادرم را میتکانم و حرکت میکنم اما به محض اینکه قدم اول را بر میدارم روی زمین سُر میخورم . قبل از اینکه بتوانم تعادلم را حفظ کنم از تپه پرت میشوم پایین و با زانو زمین میخورم .
جیغ بلندی میکشم . میخواهم بلند شوم که درد شدیدی در زانویم راستم احساس میکنم . سریع روی زمین دراز میکشم . نمیتوانم پای راستم را تکان بدهم .
از شدت درد مدام جیغ میکشم . کسی نیست که کمکم کند . نه این پایین را کسی میبیند و نه در این اطراف کسی هست .
از شدت درد به خودم میپیچم و در دل از خدا کمک میخواهم .
صدای پایی از دور میشنوم . صدا آرام آرام نزدیک میشود . در دلم امیدوار میشوم .
با صدای بلندی میگویم
+کسی اونجاست ؟
کمی سرم را بالا می آورم تا بهتر ببینم .
آن شخص به بالاس تپه میرسد . بلاخره چهره اش معلوم میشود .
با دیدن سجاد جا میخورم . آنقدر خوشحالم که دردم را فراموش کردم .
سجاد هم انگار از دیدن من تعجب کرده است . آرام از تپه پایین می آید .
انگار تازه پایم را دیده است . رنگش به وضوح میپرد و چشم هایش میترسند اما سعی میکند خودش را خونسرد نشان بدهد .
با خونسردی ساختگی میگوید
_چی شده ؟
بی توجه به سوالش میپرسم
+چطوری منو پیدا کردید ؟
ابرو هایش را درهم میکشد
_شما اول جواب سوال منو بده
+از تپه افتادم
نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکند . دوباره نگاهش را به پاهایم میدوزد . انگار ترسیده است .از درد عرق سرد کرده ام . بی خیال سوال قبلی ام میشوم و میپرسم
+پام چی شده ؟
زیر چشمی نگاهم میکند
_چیزی نشده فقط یکم زخمی شده
میدانم که دروغ میگوید . یعنی مطمئنم که دروغ میگوید . این حرف ها را میزند که من را نگران نکند .
سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا
🌸🌿🌸
《مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم》
حافظ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی 🦋
نویسنده: میم بانو🌸
قسمت_چهل_نهم
سرم را بلند میکنم تا پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا !
آنقدر کلافه ام که خیلی به اینکه خانم کنار اسمم را جا انداخته است توجه نمیکنم .
اینکه سجاد نمیگزارد پایم را ببینم کنجکاو ترم میکند .
کنارم مینشیند و قهوه ای چشم هایش را به چشم هایم میدوزد
_خیلی درد داری ؟
+الوش بیشتر بود اما الان انگار پام سر شده
کلافه کلاهش رو از روی سرش بر میدارد و آب دهانش را با صدا قورت میدهد .
دوباره سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم ، این بار گوشه ی چادرم را میگیرد و روی صورتم را می اندازد . عصبی چادرم را کنار میزنم
+چرا نمیزاری پامو ببینم ؟ مگه نمیگی چیزیش نشده
سر تکان میدهد و با جدیت میگوید
_اگه پاتو ببینی ممکنه هول کنی
یک لحظه چیزی به ذهنم میرسد .
سریع میپرسم
+شلوارم پاره شده ؟
دوباره به پایم نگاه میکند . سریع نگاهش را از پایم میگیرد و به صورتم میدوزد
_آره پاره شده
از شرم گونه هایم سرخ میشود .
سعی میکنم کمی پایم را جمع کنم تا نتواند آن را ببیند اما به محض تکان دادنش درد بدی در پایم میپیچد .
از درد آخ بلندی میگویم .
انگار سجاد متوجه شده که بخاطر اینکه پایم پوششی ندارد خجالت کشیده ام .
بلند میشود و کنار پایم مینشیند و میگوید
_پاتو تکون نده
بعد چادرم را میگیرد و روی پایم میاندازد . در تمام این مدت سهی میکند به پایم نگاه نکند .
زیر لب ( ممنونی ) میگویم و در دل خاله شیرین و عمو محسن را بخاطر تربیت درستشان تحسین میکنم .
پایم شروع به تیر کشیدن میکند و بی اختیار جیغ خفیفی میکشم .
سجاد سریع بلند میشود و کنارم می ایستد
_چی شد ؟
با ترس میگویم
+پام داره تیر میکشه
_خیلی خب آروم باش الان یه کاری میکنم.
کلاهش را از روی زمین چنگ میزند و دوباره روی سرش میگزارد .
موبایل را از جیبش بیرون می کشد و سریع شماره ای را میگیرد .
تلفن را کنار گوشش میگزارد و بعد از سکوت کوتاهی خطاب به شخص پشت تلفن میگوید
_الو ، سلام .خوب گوش کن ببین چی میگم.........
🌿🌸🌿
《بار ها افطار خود را قبل موعد خورده ام
بس که از زیباییت الله اکبر گفته اند》
امین شیرزادی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
دل آرام جهان ❤️
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#السلام_علیک_ یا _اباعبدلله_حسین_علیه السلام
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بسم ربِّ الشُّهدا وَالصدّیقین✨
امام خامنه ای مدّظله العالی :
امروزفضیلت زنده نگه داشتن نام، یاد و خاطره شهیدان کمتراز شـــ🌹ــهادتـــــ نیست.
🕊زیارتنامه شهدا🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، السّلام عَلیکُم یا انصار مهدی عجّل الله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹
#همراه_شهـــدا🇮🇷
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمه زمین و آسمان
خاطره بسیار زیبا
بشدت پیشنهاد دانلود....
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت بیستم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#وصیتنامه۱
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
بسم رب الحیدر
(من المومنین رجال صدقو ما عاهدالله علیه ؛ فمنهم من قضانهبه و منهم
ینتظرو ما بدلو تبدیلا)
✍ (خداوندا امروز روزی است که شیپور جنگ در این نقطه " #تدمر " نواخته شده است
❣؛ کمکم کن که #مرد باشم و امتحانم را خوب پس بدهم ؛
😭خدایا به #زانوان کم توانم توان ببخش و به #چشم_جانبازم_ نور بده که در این لحظات علیه دشمنان پست دین و قرآن و اهل بیت شرمنده نشوم)
♻️ضمن عرض سلام و ادب و احترام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر " عجل الله تعالی فرجه شریف" وعرض سلام و احترام خدمت مقام معظم رهبری حضرت #امام خامنه ای و درود و سلام فراوان خدمت همه ی دوستان و همسنگران عزیز ؛
💠امروز روز ۱۹ ماه مبارک رمضان مصادف با ایام شهادت آقا #امیر المومنین " علیه السلام" و #لیله القدر است ؛ این ایام را به خدمت صاحب عزا آقا امام زمان " عجل الله تعالی فرجه شریف" و نائب بر حقش حضرت امام سید علی خامنه ای و همه شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم و امیدوارم که ادامه دهنده ی راه آن امام همام
باشیم .
〽️〽️خبری که امروز به ما رسیده است ؛ خبر از یک عملیات پیچیده و سخت در برابر خوارج زمان و #داعشیهای پست و ملعون است که همچون مصیبتی عظیم و بلایی سهمگین در زمان آقا #امیرالمومنین تخمشان پاشیده شدو اکنون چون آتش زیر خاکستر گُر گرفته است و بلای جان دنیای اسلام و شیعه در منطقه گردیده است .
❇️❇️ در طول این مدت ۴ سال اخیر که این گروه افراطی و پست و خونخوار ریشه دوانده است همیشه آرزو کرده ام در جبهه مقابل آنها صف آرایی کرده و به مقابله و قتال با آنها بپردازم ؛
🔰🔰دو، سه ماهی هست که توفیق نصیب بنده شده است و در صف #مدافعان حرم قرارگرفته ام ؛ و از این بابت #خداوند منان را شاکرم و از ام المصائب #حضرت زینب " سلام الله علیها" ممنونم که بنده حقیر را به عنوان یک #سرباز کوچک در محضرش پذیرفته است .
↩️ فردا ۱۶ تیر ماه می تواند روز سرنوشت سازی برای رزمندگان
قرارگاه حضرت #امام حسن مجتبی " علیه السلام" باشد ؛
😔نمی دانم فردا و فرداها چه به سرم خواهد آمد ؛ اما بنده #شمشیرم را از رو بسته ام و عازم میدان نبرد خواهم شد ؛
شاید بتوانم گروهی از این ملعونان حرامزاده را به درک واصل کنم ؛
✴️ بر آن شدم مطالبی را به عنوان وصیت به صمع و نظر #خانواده و #دوستان و #همسنگران و همه ی جوانان آزاده برسانم ...
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت بیستم. ...👉
ادامه دارد ..👉
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت بیست و یک 👉🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
🛑🛑
ادامه #خاطرات و# زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#وصیتنامه۲
#به_پدرومادر
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✍سلام #مادر عزیزم و سلام #پدر گرامی و بزرگوارم ؛
♻️از وقتی که خودم راشناختم با فرهنگ #جهاد و #ایثار و #شهادت آشنا شدم ؛ در دلم آرزوی خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی موج می زد و #آرزوی شهادت در همه حال حتی در هنگام خوابیدن و در قنوت نمازم در خواست بنده حقیر از خداوند منان بوده است ؛
🔰 پس #مادر عزیز و #پدر گرامی و خواهر بزرگوارم اگر #خداوند متعال منت برسرم نهاد و این #بنده حقیر را به درگاهش #قربانی نمود ناراحت و #غمگین نشوید و کسی را ملامت و سرزنش نکنید چونکه من به #سعادت ابدی رسیده ام ودر جوار آقا و مولایم امیرالمومنین و اربابم حسین آرام خواهم گرفت و نزد خدای سبحان روزی خواهم خورد .
❣ مادر عزیزم بارها به شما گفته ام که خداوند پنج فرزند به شما بخشیده است و از من که یکی از آن پنج نفر هستم بگذر و نفست را قربانی کن ؛
💜💜نمی دانم شاید هنوز نتوانستی با این موضوع کنار بیایی ؛ ولی تورا به فرق شکافته آقا #امیرالمومنین " علیه السلام" و چشمان دریده #قمر بنی هاشم " علیه السلام" قسمت می دهم که با این موضوع کنار بیا تا مورد رحمت و راءفت #خداوند متعال قرار بگیری و نزد بانوی دو عالم #حضرت زهرا " سلام الله علیها" و #زینب کبری " سلام الله علیها" رو سفید شوی و حرفی برای گفتن در مقابل مادران سایر شهدا داشته باشی .
🦋🦋 پدرو مادر عزیزم #آرزو دارم اگر #شهید شدم #پیکرم در کنار سایر شهدا در گلزار #شهدای قم دفن شود تا #روحم بتواند در #مراسم روضه های شبهای محرم
که در این مکان شریف برگزار می شود #شرکت کند ..😭😭
🏴🏴؛ می دانید که عاشق روضه ی #حسین " علیه السلام" هستم ؛{{{{{ البته اگر راضی هستید . }}}}}
❇️پدر و مادر عزیزم همچنان صبور باشیدو عشق به ولایت در وجودتان موج بزند و آشکار باشد .
💢مبادا حرفهای دیگران شمارا از خط #ولایت دور کند و نیت به نظام و #سپاه بد بین نمائید
✅✅ پدر و مادر عزیزم اکنون که ۳۳ ساله شده ام و به این جایگاه رسیده ام از شما ممنونم چون با #تشویق شما و با دعای خیر شما بوده است که سربه راه مانده ام
و #نوکر اهل بیت شده ام ؛
💔💔حلالم کنید اگر در حق شما بدی کرده ام و اکنون که به سن #پیری رسیده اید نسبت به رسیدگی به شما کوتاهی کرده ام ؛ مرا حلال کنید ؛ اجرتان با حسین و زینب.
" سلام الله علیهم اجمعین"
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت بیست و یک... 👉
ادامه دارد ....👉
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
»»» آیه ی روز :
**********
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ
مؤمنون-115
آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدهایم، و بسوی ما باز نمیگردید؟
**********
نکته ها:
قرآن براى آفرینش انسان اهدافى را بیان كرده است از جمله:
- عبادت. «و ما خلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون» [120] من جن و انس را نیافریدم جز براى این كه عبادتم كنند (و از این راه تكامل یابند و به من نزدیك شوند).
- آزمایش. «خَلَق الموت والحیاة لیَبلوكم ایّكم احسن عملاً» [121] (خداوند) مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید، كه كدام یك از شما بهتر عمل مى كنید.
- براى دریافت رحمت الهى. «الاّ مَن رحم ربّك و لذلك خلقهم» [122] مگر كسى كه پروردگارت به او رحم كند و(خداوند) براى همین (رحمت) مردم را آفرید.
حضرت على علیه السلام فرمود: «رحم اللّه امرء عرف قدره» خداوند رحمت كند كسى را كه ارزش و اعتبار خود را بشناسد. [123] و بداند از كجا آمده، اكنون در كجاست وسپس به كجا مى رود.
امام حسین علیه السلام فرمود: «انّ اللّه ما خلق العباد الاّ لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه» خداوند متعال بندگانش را نیافریده است مگر براى این كه او را بشناسند، آن گاه كه او را شناختند، عبادتش كنند و چون خدا را عبادت كردند، با پرستش و عبادت او از پرستش غیر او بى نیاز شوند. [124]
حضرت على علیه السلام فرمود: «الدّنیا خُلقت لغیرها ولم تخلق لنفسها» [125] دنیا براى دیگرى آفریده شده و براى خود آفریده نشده است. (دنیا وسیله اى است براى رسیدن به آخرت)
آرى، كسانى كه همه ى هدف هاى خود را در درون دنیا جستجو مى كنند، زمین گرا و زمین گیر مى شوند. چنانكه در آیه ى 176 سوره اعراف آمده است: «اخلد الى الارض»
هر دم از عمر گرامى هست گنج بى بدل مى رود گنجى چنین هرلحظه بر باد آه آه
-----
120) ذاریات، 56 .
121) ملك، 2 .
122) هود، 119.
123) غررالحكم.
124) بحار، ج 5، ص 312.
125) نهج البلاغه، حكمت 463.
**********
پیام ها:
- آفرینش انسان، هدفدار است. «أفحسبتم انّما خلقناكم عبثا»
- همه ى محاسبات انسان، واقع بینانه نیست. «أفحَسِبتم»
- در كار خداوند عبث و بیهودگى راه ندارد. «أفحَسِبتم... عَبَثا»
- زندگى دنیا بدون آخرت، بیهوده ولغو است. «عَبَثا»
- انسان مسئول و متعهّد است. (باید خود را براى پاسخ گویى در قیامت آماده كنیم). «أفحسبتم ... لا ترجعون»
- هدف آفرینش انسان، در این جهان خلاصه نمى شود. «أفحسبتم...لاترجعون»
**********
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
به زبان خودمونی و روان ....
🛑 ویژه کودک و نوجوان 🛑
❓چی شد که به خونه حضرت زهرا س حمله کردن؟
❓چرا حضرت فاطمه س دفاع کرد از امام علی ع ، چرا خود امام علی باهاشون حرف نزد؟
❓چرا حضرت زهرا س گفتن شبانه من را غسل و کفن و دفن کن و کسی را خبر نکن 😭❓
این کلیپ رو حتما حتما به کودک و نوجوان خودتون نشون بدین و تاریخ بدون تحریف رو به دست نسل بعدی مون برسونیم...
(البته جوانان هم خیلی از این کلیپ استقبال کردن)
#سیدکاظم_روحبخش
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
Moghadam-13951204[04].mp3
7.45M
میرزاوندالتماس دعای فرج🍂🍁🍂
😭😭😭
مداح آقای مقدم
سلام آقای مهربون
بازم گدای خونتون
اومده با یه قلب خون مهمون نمیخوای
اومده با روی سیاه
با کوله باری از گناه
تا بیاره به تو پناه مهمون نمیخوای
دستای خالیمو ببین
آشفته حالیمو ببین
بی پَر و بالیمو ببین دردت به جونم
آخه گناه منه پَست
راه ظهور تورو بست
از گناهام دلت شکست دردت به جونم
… دردت به جونم ، ای مهربونم …
هِی رفتم و باز اومدم
ولی نکردی تو ردم
به محض اینکه در زدم منو خریدی
تو گلی و من خارتم
هی باعث آزارتم
ولی تا گفتم یارتم منو خریدی
… دردت به جونم ، ای مهربونم …
داره میاد صدات آقا
صدای گریه هات آقا
کاشکی بشه برات آقا روضه بخونم
خوش اومدی به روضمون
اگه میشه یه کم بمون
میخوام که واست آقاجون روضه بخونم
میسوزم از عمق سینه
روضه ی امشبم اینه
یه مادری تو مدینه تو بستر افتاد
وقتی یه عده بی حیا
ریختن در خونه ی ما
مادر پیش چشم بابا تو بستر افتاد
یه نانجیب که کافره
با افرادش پشت دره
صدا صدای مادره فِضه خُزینی
چشم علی رو نَم گرفت
دل خدارو غم گرفت
محسنمو ازم گرفت فِضه خُزینی
… دردت به جونم ، ای مهربونم
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت پنجاهم
موبایل را کنار گوشش میگزارد و بعد از سکوت کوتاهی خطاب به شخص پشت تلفن میگوید
_الو ، سلام .
خوب گوش کن ببین چی میگم .
حرف هایی که الان بهت میگم رو به هیچکس نمیگی و جلوی بقیه هم عکس العمل خاصی از خودت نشون نمیدی .
دلم میخواهد بدانم با چه کسی صحبت میکند ، گوش هایم را تیز میکنم بلکه بفهمم .
سجاد چند قدمی جا به جا میشود و بعد ادامه میدهد
_الان آروم از باغ میای بیرون .
مغازه آقا نادر رو که یادته کجا بود ؟
میای اونجا .
نزدیک اونجا یه تپه هست میای پایین تپه فقط سریع بیا ، خودت یه بهونه ای جور کن که کسی شک نکنه .
فکر میکنم دارد با سوگل صحبت میکند چون لحنش دستوری و خودمانی هست .
برای چند ثانیه سکوت میکند .
این بار به من نگاه میکند .
نگاهش را از من میگیرد و دور میشود انگار میخواهد چیزی بگوید که من نفهمم .
نمیدانم چه میگوید اما حتم دارم هر چه که هست درباره ی من هست .
سعی میکنم زیاد به این موضوع فکر نکنم .
دلم میخوهد پایم را ببینم اما سجاد مدام من را نگاه میکند انگار میداند چه فکری در سرم میگذرد .
اگر بفهمد میخواهم پایم را ببینم نمیگذارد .
کم کم درد پایم بیشتر میشود .
باید پایم را ببینم حداقل بفهمم دلیل این همه درد چیست .
سرم را بر میگردانم تا سجاد را ببینم . انگار حواسش به من نیست .
لبخند کوچکی میزنم و چادرم را میکشم تا از روی پایم کنار برود .
سرم را آرام بالا می آورم اما چیزی نمیبینم .
سعی میکنم خودم را بالا بکشم بلکه چیزی ببینم که ناگهان سردی چیزی را روی گونه ام احساس میکنم که سرم را به سمت چپ هل میدهد .
صورتم را که بر میگردانم با قیافه ی درهم سجاد رو به رو میشوم .
سریع چادر را روی پایم می اندازم .
🌿🌸🌿
《دل ز تن بردی و در جانی هنوز
درد ها دادی و درمانی هنوز》
امیر خسرو دهلوی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی 🦋
نویسنده: میم بانو
قسمت_پنجاه_یکم
صورتم را که بر میگردانم با قیافه ی در هم سجاد رو به رو میشوم . سریع چادرم را روی پایم میاندازم .
چطور آمد که من متوجه حضورش نشدم ؟
سجاد اخم تصنعی میکند
_چرا انقدر لجبازی ؟
با حالت عاجزانه ای میگویم
+پام درد میکنه . میخوام ببینم این همه درد برای چیه .
ابرو بالا می اندازد
_الان مثلا ببینی دردت درست میشه ؟
با کلافگی سرم را به سمت مخالف بر میگردانم و ساعدم را روی چشم هایم میگزارم .
درد کم کم دارد امانم را میبرد .
چند دقیقه در سکوت میگذرد .
هر بار که نگاه میکنم میبینم سجاد دارد من را دید میزند . انگار میداند منتظر فرصتی هستم تا پایم را ببینم .
دردم به حدی رسیده که تحملش برایم سخت شده است .
ساعدم را پایین می اورم و دوباره به سجاد نگاه میکنم .
برای یک لحظه به او دقت میکنم .
چقدر با همیشه فرق دارد .
چه کسی فکرش را میکرد پسر نجیب و سر بزیری مثل سجاد حالا انقدر جدی و محکم شده است .
آنقدر متفاوت است که نمیتوانم باور کنم این همان سجاد قبلیست .
امروز به من ثابت شد که سجاد در شرایط سخت یک مرد به تمام معناست .
با شنیدن صدای پا دست از کاویدن سجاد بر میدارم .
به بالای تپه چشم میدوزم که سوگل را میبینم .
پشت سرش شهروز دست در جیب شلوار جینش کرده و با غرورازتپه پایین می آید .
با دیدن شهروز انگار سطل آب سردی روز سرم خالی کرده اند .
چه میخواستم و چه شد .
آمدم از دست شهروز فرار کنم بدتر گیر شهروز افتادم .
سوگل با دیدن من سریع از تپه پایین می آید وکنارم مینشیند .
چشم هایش نگران ، اجزای صورتم را میکاود . دستم را میگیرد و میفشارد و با نگرانی ای خواهرانه میگوید
_چی شده نورا ؟
به پایم نگاه مکنم . سوگل رد نگاهم را دنبال میکند و متوجه میشود . دوباره من را نگاه میکند
_خیلی درد داری ؟
+تقریبا . دردش هی داره زیاد میشه
دوباره صدای پای شهروز باعث میشود سرم را بر گردانم
🌿🌸🌿
《عمری گذشت و ساختم با نداشتن
ای دل چه خوب بود اگر تو را هم نداشتم 》
ناشناس
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
╭━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╮
@kanonbanovaniranmoghtader
╰━━⊰🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷°🇮🇷⊱━━━━━╯