eitaa logo
"کانال کمیته بانوان ج. رزما
328 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
34 فایل
اهداف ۱- رعایت بهداشت اخلاق اجتماعی و ادبیات وحدت آفرین حماسی. ۲- همدلی ویکپارچگی ملی در برابر دشمنان بیگانه . ۳- بالابردن آستانه تحمل ملی ، در شرایط متشنج. ۴- توجه اکید به حفظ امنیت ملی وحفظ آرامش اجتماعی در برابر دشمنان.
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت بیست و پنجم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب ✋ سلام رفقا ؛ سلام همرزمان عزیزم در گلستان و تهران و سایر نقاط کشور ؛ ✍اکنون که در حال نوشتن این مطالب هستم ؛ همان و خوب و خوشبینانه را دارم که در بدو ورودم به داشته ام و ذره ای از انگیزه ام در جهاد و خدمت به نظام‌ و آرزوی شهادت کم‌نشده است ؛ 🇮🇷🇮🇷 وقتی وارد این سازمان مقدس (سپاه) شدم ؛ ↩️ گفتم خدایا دوست دارم در کنم که کارو مشغله و سختی را داشته باشم تا را که بابت آن به ما می دهند کاملا باشد که به طور داوطلبانه خدمت در را انتخاب کردم ⏺و اکنون بعد از ۱۵ سال با وجود طی نمودن دوره های سخت و دشوار و دست از جهاد نکشیدم و دل را به دریا زدم و با اربابم همچنان 🇮🇷یکی از ترین صابرین هستم که در را بالا نگه داشته ام . ❣❣رفقا دنیا خیلی کوچک و زود گذراست نکند که متعلقات و زر وزیورهای دنیوی بین شما و شهادت فاصله بیندازد ؛ ❣❣ 🕊🌹 اگر آرزوی دارید نباید وابستگی داشته باشید ؛ 🇮🇷 همسنگران عزیزم ؛ رفقا ؛ به دستورات فرماندهان خود گوش فرا دهید ؛ ❤️خط مشی شما خط باشد ؛❤️ ❇️ افکار گروههای انحرافی و ضد ولایی در وجودوفکر شما تاثیر نگذارد؛ هر چند که شما زرنگ تر از این حرفهاهستید ؛ 💠همسنگران عزیز هر چه آموزش بیشتر ببینید در میدان رزم حرف بیشتری برای گفتن دارید ؛💠 🔰 ان شاء الله باید تا کامل استکبار جهانی ؛ از جمله و به پیش برویم و این! 🇮🇷 مقدس انقلاب اسلام را با عزیزمان به آقا زمان " عجل الله تعالی فرجه شریف" برسانیم . 🌷 امیدوارم که اگر بدی ازبنده در طول مسئولیت هایم دیده اید به خودتان ببخشید و کنید . (و من الله التوفیق)🌷 (جانباز شهید مهدی {قاسم} غریب)🌷 (۱۳۹۴/۴/۱۶جبهه سوریه)🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 قسمت بیست و پنجم ..👉 پایان ...👉 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
»»» آیه ی روز : ********** قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىَ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا کهف-110 بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! ********** نکته ها: در این آیه هم توحید، «الهٌ واحد» هم نبوّت، «یُوحى الىّ» و هم معاد، «لقاء ربّه» هم امید به رحمت الهى، «یرجوا» هم تلاش در رسیدن به آن، «فلیَعمل» و هم اخلاص در عمل «لایُشرك» آمده است. از این جهت پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: اگر تنها آیه ى آخر سوره ى كهف بر امّت من نازل مى شد، براى آنان كافى بود.(120) در روایات بسیارى در ذیل این آیه، از اهمیّت اخلاص و خطر ریا و شرك خفىّ، سخن به میان آمده است. امام رضا علیه السلام مأمون را در حال وضو گرفتن دید كه غلامش روى دست او آب مى ریزد، امام با تلاوت جمله ى «ولا یشرك بعبادة ربّه احداً» به او فهماند كه در وضو و كارهاى عبادى، كمك گرفتن شرك، و موجب بطلان عمل است.(121) در حدیث آمده است: هر كس هنگام خوابیدن این آیه را بخواند، هر ساعتى كه بخواهد از خواب بیدار مى شود.(122) ----- 120) تفسیر درّالمنثور. 121) تفسیر مجمع البیان؛ البتّه در كتاب اصول كافى (ج 3، ص 69) مسئله ى كمك در وضو درباره خود حضرت رضاعلیه السلام مطرح شده كه امام اجازه نداد كسى آب روى دست مباركشان بریزد. 122) تفسیر نورالثقلین. ********** پیام ها: - نباید خود را بیش از آنچه هستیم معرّفى كنیم، پیامبران خود را بشر مى دانستند. «أنا بشر مثلكم» - شرط نبوّت، انسان بودن است تا پیامبر در عمل نیز الگوى دیگر انسان ها باشد. «أنا بشر مثلكم» - رهبران الهى باید جلو غُلوّ و مبالغه ها را بگیرند. «أنا بشر مثلكم» - براى كار خدایى كردن، حتّى امید به پاداش الهى كافى است گرچه یقین نباشد. «فمن كان یرجوا... فلیعمل» - امید در انسان باید به صورت یك حالت دائمى و پیوسته باشد، نه لحظه اى. «فمن كان یرجوا» - امید بدون عمل، كارساز نیست. «یرجوا، فلیعمل» - مرگ براى همه حتمى است، امّا ارزشمندتر آن است كه انسان آرزوى ملاقات با خدا را داشته باشد. «یرجوا لقاء ربّه» - شرك، به هر نحوى باشد ممنوع است. «لایشرك بعبادة ربّه احداً» - ارزش كارها در سه جهت است: اصل كار، انجام دهنده ى كار ونیّت و هدف آن. در این آیه هر سه جهت آمده است. «عملاً صالحاً، من كان یرجوا، و لایشرك بعبادة ربّه» - این آیه، هم توحید در الوهیّت را بیان مى كند، «الهكم اله واحد» هم توحید در ربوبیّت و عبادت را. «لا یشرك بعبادة ربّه احداً» ********** https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاکسپاری تعدادی از شهدا در مناطق پایتخت از فردا 🔹رئیس ستاد هماهنگی شهدای گمنام شهرداری تهران: بنا به درخواست مردم ، تعدادی از شهدای گمنام در روزهای آینده در چهار منطقه تهران تشییع و در آرامگاه ابدی خود قرار می‌گیرند. https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت_پنجاه_چهارم سجاد دوباره موبایلش را از جیبش بیرون میکشد و از ما دور میشود . بعد از چند دقیقه باز میگردد و رو به من میگوید _با شهریار صحبت کردم یکم دیگه میاد . دوباره درد پایم شروع میشود . آخ بلندی میگویم . سوگل با هول و ولا میگوید _چی شد ؟ +پام خیلی درد میکنه _یکم صبر کن +چاره ی دیگه ای ندارم چشم هایم را میبیندم و منتظر میمانم . ۱۰ دقیقه ای میگذرد اما خبری از شهریار نیست . درد پایم بیش از اندازه زیاد شده است . از درد عرق کرده ام و زیر لب ناله میکنم . سوال های متعددی در ذهنم چرخ میخورند اما توان بحث کردن را ندارم . بغض به گلویم چنگ میزند و اماده ی تلنگری برای گریه کردن هستم که صدای ذوق زده ی سوگل در گوشم میپیچد _آقا شهریار اومد چشم هایم را آرام باز میکنم و شهریار را میبینم که نفس نفس زنان از تپه پایین می آید . لبخند بی جانی از سر شادی میزنم . شهریار سریع کنار پایم مینشیند ، انگار سجاد همه چیز را از پشت تلفن برایش توضیح داده است . چادر را از روی پایم کنار میزند ، سجاد که بالای سرم ایستاده به محض کنار رفتن چادر سر بر میگرداند و دوباره از ما دور میشود . با خیال راحت نفسم را بیرون میدهم . شهریار تند تند از من سوال میپرسد _چقدر وقته از تپه افتادی ؟ +حدودا یک ساعت _دردت زیاده ؟ +خیلی نگاهش را به صورت رنگ پریده ام میدوزد ؛ نگاهش پر از دلسوزیست . سر بر میگرداند و میگوید _نفس عمیق بکش قبل از اینکه فرصت پیدا کنم چیزی بپرسم درد زیادی به پایم حجوم می اورد . بلند داد میزنم +شهریار ! شهریار کلافه میگوید _فقط نفس عمیق بکش نفس کشیدن هم برایم سخت است چه برسد به نفس عمیق . قطره های اشک بی اختیار از گوشه ی چشمم سر میخورند . درد مدام بیشتر و بیشتر میشود و تحملش برای من غیر ممکن است . بازوی شهریار را میگیرم و با گریه میگویم +شهریار ترخدا دارم از درد میمیرم دوباره نگاه دلسوزانه ای به من می اندازد و با عجز زمزمه میکند _ببخشید ولی مجبورم دستم از روی بازوی شهریار سر میخورد . حتی دیگر توان نگه داشتن دستم را هم ندارم . سوگل که تا به حال با چهره ای رنگ پریده و ترسان به پایم خیره شده بود به خودش می آید . 🌿🌸🌿 《پیش از اینت بیش از این ، اندیشه ی عشاق بود مهرورزی تو با ما شهره ی آفاق بود》 حافظ 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت_پنجاه_پنجم دستم از روی بازوی شهریار سر میخورد ، حتی دیگر توان نگه داشتن دستم را هم ندارم . سوگل که تا به حال با چهره ای رنگ پریده و ترسان به پایم خیره شده بود به خودش می آید و میگوید _آروم باش عزیزم چیزی نیست داره شیشه ها رو در میاره الان دردت آروم میشه با تعجب میگویم +شیشه ؟ سوگل انگار از حرفی که زده پشیمان شده است . دوباره درد به پایم حجوم می اورد ،از شدت درد بدنم بی حس میشود و چشم هایم آرام آرام سنگین میشود . دیگر نمیتوانم در برابر درد مقاومت کنم . چشم هایم ناخودآگاه بسته میشود و دیگر چیزی نمیفهمم . ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ با احساس سوزشی در دستم چشم هایم را باز میکنم . نگاهی به دستم میکنم و سوزن سرم را در دستم میبینم . پرستار متوجه بیدار شدنم میشود ، لبخند گرمی میزند _به به بلاخره بیدار شدی ؟! لبخند کم رنگی میزنم و سر بر میگردانم مادرم را میبینم که کنار تخت نشسته و آرام و بی صدا گریه می کند ، شهریار هم کمی دورتر به دیوار تکیه داده است . اتفاقات صبح در ذهنم تداعی میشود و تازه متوجه میشوم که در بیمارستان هستم . نگاهی به پایم میاندازم ، با آتل بسته شده است . پرستار از اتاق خارج میشود و هنگام خروج میگوید _وقتی سرم تموم شد خبرم کنید به سمت مادرم بر میگردم . دستم را میگیرد و میان دستانش میفشارد _سلام عزیزم چقدر دیر بیدار شدی گریه اش شدت میگیرد . گریه های مادرم کمی من را میترساند ؛ میترسم مشگل پایم عمیق باشد . با ترس میپرسم +چرا گریه میکنید ؟ سعی میکند خودش را کنترل کند _این وضعیت پاته میخوای گریه نکنم !؟. اصلا چرا انقدر دیر به من خبر دادید ؟ شانه بالا می اندازم +من از هیچی خبر ندارم برای خومم سواله شهریار کنار مادرم می آید و چیزی در گوشش میگوید . با تمام شدن حرف شهریار گریه ی مادرم بند می آید و با اکراه از روی صندلی بلند میشود و از اتاق خارج میشود . شهریار سریع جای مادرم مینشیند و بلخند پهنی میزنم _سلام به خواهر خسته . وقت خواب ؟ با خنده میگویم +منو تا توی گور هم بزارن باز تو سر به سرم میزاری ، مگه وضعیتمو نمیبینی؟ _اولن دور از جونت دومن حالا مامانت دوتا قطره اشک ریخته فکر کردی چه خبره . دوباره میخندم . تنها کسی که میتواند من را در بدترین شرایط بخنداند شهریار است . سوال ها مجددن به ذهنم حجوم می آورند . خنده ام را جمع میکنم و جدی میگویم +من چند تا سوال دارم بهم جواب میدی ؟ 🌿🌸🌿 《ای نفس خرم باد صبا از بر یار آمده ای ، مرحبا》 سعدی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معجزه اذان سلام بر ابراهیم ✋ حسين الله کرم در ارتفاعات انار بوديم. هوا كاماً روشــن شــده بود. امدادگر زخم گردن ابراهيم را بست. مشغول تقسيم نيروها و جواب دادن به بي سيم بودم. يكدفعه يكي از بچه ها دويد و باعجله آمد پيش من و گفت: حاجي، حاجي يه سري عراقي دستاشون رو بالا گرفتن و دارن به اين طرف مي يان! با تعجب گفتم:كجا هســتند!؟ بعد با هم به يكي از سنگرهاي مشرف به تپه رفتيم. حدود بيســت نفر از طرف تپه مقابل، پارچه سفيد به دست گرفته و به سمت ما مي آمدند. فوري گفتم: بچه ها مسلح بايستيد، شايد اين حُقه باشه! لحظاتي بعد هجده عراقي كه يكي از آن ها افسر فرمانده بود خودشان را تسليم كردند .🥀🥀🥀🥀 من هم از اينكه در اين محور از عراقي ها اسير گرفتيم خوشحال شدم. با خودم فكركردم که حتماً حمله خوب بچه ها و اجراي آتش باعث ترس عراقي ها و اســارت آن ها شــده. بعد درجه دار عراقي را آوردم داخل سنگر. يكي از بچه ها كه عربي بلد بود را صدا كردم. 🥀🥀🥀🥀 مثل بازجوها پرسيدم: اسمت چيه، درجه و مسئوليت خودت را هم بگو! خودش را معرفي كرد و گفت: درجه ام سرگرد و فرمانده نيروهايي هستم كه روي تپه و اطراف آن مستقر بودند. ما از لشكر احتياط بصره هستيم كه به اين منطقه اعزام شديم. پرسيدم: چقدر نيرو روي تپه هستند. گفت: الان هيچي!! چشمانم گرد شد. باتعجب گفتم: هيچي!؟جواب داد: ما آمديم و خودمان را اســير كرديم. بقيه نيروها را هم فرستادم عقب، الان تپه خاليه! دوباره با تعجب نگاهش كردم و گفتم: چرا !؟ گفت: چون نمي خواستند تسليم شوند. 🥀🥀🥀🥀 تعجب من بيشتر شد و گفتم: يعني چي؟! فرمانده عراقي به جاي اينكه جواب من را بدهد پرسيد: اين المؤذن؟! اين جمله احتياج به ترجمه نداشت. با تعجب گفتم: مؤذن!؟ اشك در چشمانش حلقه زد. با گلويي بغض گرفته شروع به صحبت كرد و مترجم سريع ترجمه مي كرد: به ما گفته بودند شــما مجوس و آتش پرستيد. به ما گفته بودند براي اسام به ايران حمله مي کنيم و با ايراني ها مي جنگيم. باور كنيد همه ما شيعه هستيم. 🥀🥀🥀🥀 ما وقتي مي ديديم فرماندهان عراقي مشــروب مي خورند و اهل نماز نيســتند خيلي در جنگيدن با شما ترديد كرديم. صبح امروز وقتي صداي اذان رزمنده شما را شــنيدم كه با صداي رسا و بلند اذان مي گفت، تمام بدنم لرزيد. وقتي نام اميرالمؤمنين را آورد با خودم گفتم: تو با برادران خودت مي جنگي. 🥀🥀🥀🥀 نكند مثل ماجراي كربلا ... ديگــر گريه امان صحبت كردن به او نمي داد. دقايقــي بعد ادامه داد: براي همين تصميم گرفتم تسليم شوم و بار گناهم را سنگين تر نكنم. لذا دستور دادم كسي شليك نكند. هوا هم كه روشن شد نيروهايم را جمع كردم و گفتم: من مي خواهم تسليم ايراني ها شوم. هركس مي خواهد با من بيايد گوشه ای از زندگی سراسر https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
حتما بخونید بشدت پیشنهاد میشه👆
⭕️ سنگ‌نوشته مزار دکتر امیرحسین فردوس، استاد دانشگاه ایندیانای آمریکا، بعد از ۵۰ سال زندگی در آمریکا 🔺کفِ میدون باش🔻 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴خطاب به همه کسانی که تابوت شهدا را می‌گیرند اما وصیت نامه شهدا را نمی‌خوانند 🔶 بزرگواران شهید اگر شهید شد، اگر به این مقامی رسید که قلب شما را تکان داد، به خاطر یک سبک زندگی ویژه است تمام وصایت نامه شهدا دو نقطه محوری دارد ⬅️محور اول حفظ حجاب زنان ⬅️محور دوم ولایت فقیه ⏪پس خواهرم تو خودت هم با عمل به همین وصیت شهید، میتوانی یک شهید باشی یادت باشد با بی حجابی وجود اورا آزارمی دهی. https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در اغتشاشات اخیر هدف حجاب نبود؛ موضوع تقابل ۲ نماد بود حجت‌الاسلام و المسلمین عالی: امروزه مهم‌ترین نماد فرهنگی غرب عریانی و برهنگی است و موضوع اصلی تقابل دو نماد است. کم شدن و اختیاری شدن پوشش، آزادی روابط دختران و پسران، جا افتادن همجنسگرایی و در نهایت فروپاشی خانواده‌ها از اهداف دنباله‌داری است که معاندین در سر دارند. https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷غبارروبی زنان ارمنی ایران در آستانه سال نو میلادی 🔹در آستانه آغاز سال جدید میلادی و در فاصله میلاد حضرت مسیح (ع) تا آغاز سال ۲۰۲۳ زنان هموطن ارمنی کشورمان با خرید نمادها و تزیینات ویژه کریسمس و غبارروبی کلیسا و مراکز عبادت خود به استقبال سال نو می روند. 🔹یکی از هموطنان ارمنی ساكن تبریز در خصوص مراسم ویژه سالروز تولد مسیح(ع) می گوید: «در این روز ارامنه در كلیساها جمع شده و با روشن كردن شمع در فضایی روحانی به راز و نیاز می پردازند. به گفته وی، هموطنان ارمنی در این مراسم روح و روان خود را با دعا و استعانت از درگاه پروردگار صیقل می دهند و سرشار از عشق و زندگی به خانه های خود باز می گردند.» https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ ادیسون میگوید: 🔺 من دو دلیل مهم است 🔷 یکی پشتکار فراوانی که داشتم 🔶 و دیگری مادرم که همیشه با شوق تمام مرا نابغه خطاب می کرد. طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋️سلام علیکم https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8 کانال استیکر زیبا https://eitaa.com/joinchat/2926772331C924995da3d کانال نهج‌البلاغه ای سخنان زیبا https://eitaa.com/sokhananeziba ابرگروه فرهنگی عاشورا https://eitaa.com/joinchat/181207277C8946281769 لطفا کانالها وگروههای مارا معرفی فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز سردتر میشوند لحظه ها... دقیقه ها... روزها... برگرد که جهان محتاج گرمی دستان توست السَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🔴 زن انقلاب اسلامی 🔷بی شک زن انقلاب اسلامی قدرتمندترین زن در تاریخ انقلاب های جهان میباشد این زن، توانست چندین گفتمان بر علیه زن را شکست دهد. زن انقلاب اسلامی توانست الگوی زن سنتی خانه نشین را کنار زده و با الگوی هرزگی زن غربی که گفتگوی قالب رژیم پهلوی بود، به مبارزه برخیزد و مردان را هم به میدان مبارزه بیاورد. 🔶باید زن انقلاب اسلامی دوباره بازنگری شود و معنویت وآزادگی و شوق به تعالی وپیشرفت او، زمانی که تمام دنیا به دنبال الگوی زنی آزاد از قید ارزش های دینی بود، او چگونه توانست به طور منحصر به فرد و ارزشی عمل کند، را مورد بررسی و تجلیل قرار دهیم. این زن تاریخ متفاوتی را در دنیا رقم زده است. https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا