خانم باغکی خادم اعتکاف به نقل از یکی از مادران معتکف که تمایل به مصاحبه ندارد چنین می گوید :
مدتها بود وضعیت اقتصادیمان خوب نبود تا بتوانیم به اعتکاف برویم.شاید برای همه هزینه کمی باشد اما برای ما اینطور نبود و زندگی با ما ملایم نبوده است.
دخترم بیقراری می کرد و میدانستم همسرم دست و بالش خالی است ولی با این وجود با همسرم درمیان گذاشتم و او نیز مقدار اندکی پول فراهم کرد و همین مبلغ تنها پولی بود که داشتیم .
همسرم اطلاع داد که باید به یک سفر بسیار ضروری بروم و این پول را که برای اعتکاف داده ایم تمام دارایی نقدمان است و اگر بپذیری سفری که از واجبات است را بروم و اعتکاف برای سال بعد موکول شود.
بازهم ناراحتی زیاد نبود چون دخترم این موضوع را نمیدانست و دلش بیشتر نمیشکست؛ همسرم به سفر رفت و گویی در یکی از نمازخانه های بین راهی مشغول دردودل با خدا میشود و میگوید هم این پول را به زن و بچهام ندادم تا دلشان شاد شود و هم از آن طرف اینقدر پول زیادی نیست که سفرم را با آن به اتمام برسانم.او عنوان میکند: در دل مشغول سرزنش خود و راز و نیاز باخدا بوده که یکدفعه صدای پیامک گوشی همراهش را میشنود، بعد از دیدن پیامک متوجه میشود مدتی قبل پولی را به عنوان قرض به شخصی داده بود که اصلا از یاد برده بود و دقیقا لحظه ای خدا به دادش رسیده که فقط به او متوسل شده بود.
در سالهای زندگیم دخترم را اینچنین خوشحال ندیده بودم و باید بگویم همسرم با تمام سختی مردانه پای زندگیمان مانده است و خیلی ها به صبرمان غبطه میخورند.
#خبرگزاری_فارس
#اعتکاف_مادر_و_کودک
╭┅─────────┅╮
🏖 @konje_khalij_bu
╰┅────────