یا حضرت اُمّالبنین
اُمّالبنين بودی اگر تا قبل آن روز
از بعد عاشورا دگر اُمّ الشهيدی ...
#السلام_علیک_یا_ام_العباس
#سلام_بر_مادر_پسرها
@koocheyeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه اُمّ البنین وار ایستاده اند ؛
در پای این انقلاب ...
#مادران_شهدا
#ام_البنین_های_زمان
@koocheyeshahid
🔹محصولات عطاری و خوراکیهای ضروری خود را از فروشگاه سلامتمحور مهدیار تهیه کنید.
🙏تضمین کیفیت و قیمت را از ما بخواهید.
🔸با حمایت خود، ما را در فضای مجازی دنبال و به دوستانتان معرفی کنید.👇
🆔 @organicmahdiyar313
🔺فروشگاه عطاری و محصولات سلامتمحور مَهدیار
🌷 #شهید_شناسی (41)
🔺فضلالله ابوعلی بیست و یکم مرداد 1347، در شهر سردشت زیدون از توابع شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش نجف و مادرش گلشاد نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هشتم اسفند 1362، در عملیات خیبر، در هورالهویزه به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال 1375 پس از تفحص، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
📿 شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷اینجا کوچه شهید است👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
💠 #این_وصیت_نامه_ها
🌷 فرازهایی از وصیتنامه
بسیجی شهید فضلالله ابوعلی
📝بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
📝هدف من که به جبهه آمدم، برای اینکه بتوانم خدمت کوچکی به اسلام و قرآن بکنم.
📝اول سخنم [را] با شما امت حزبالله و همیشه در صحنۀ زيدون، بخصوص سردشت دارم. ای برادران! بسیج و مسجد را پر کنید و راه ما را که راه حسین(ع) است، ادامه دهید که انشاءالله پیروزی نزدیک است.
📝برادران! همۀ ما خواهیم رفت ولی چه بهتر که در راه خدا برویم. باید ما جوانان برویم و کار صدام را یکسره کنیم و به تمام ابرقدرتها نشان خواهیم داد که با یک کشور اسلامی، نمیتوانند طرف شوند و نخواهند هم [طرف] بود.
📝پدرم! صبر و مقاومت کنید. من امانتی بودم نزد شما که باید امانت را به صاحبش بدهید. پدرم! به برادرانم بگو که در شهادتم گریه و زاری نکنید و ادامهدهندۀ راه ما باشید و خدا را شکر کنید که یکی هم از خانواده شما به جمع شهداء پیوسته است و همیشه امام را فراموش نکنید و در دعای کمیل و توسل و در نماز جماعت، شرکت کنید و هر هفته در روزهای جمعه، برایم قرآن بخوانید.
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔸 ... این وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند، مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. "امام خمینی"
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
کار پدران را ؛
پسران یاد بگیرند ...
🔺حضور فرزند شهید سیدحسن نصرالله در حرم مطهر حضرت معصومه (س)
🔸سیدمحمدمهدی فرزند شهید سیدحسن نصرالله روز گذشته با دستان مبارک امام خامنهای معمم به عمامه مجاهد سید شهدای امت شد.
🔹رهبر انقلاب به سیدمحمدمهدی فرمودند: "راه پدر را ادامه دهید" و انگشتری را به ایشان هدیه دادند و گفتند: "این را نگه داشته بودم که اگر سید آمد به او هدیه کنم".
@koocheyeshahid
🔺شهید حبیبالله جوانمردی؛ شهید 16 سالهی انقلاب اسلامی و اولین شهید شهرستان بهبهان
@koocheyeshahid
📚 #کتاب_حبیب_خدا
خاطـرات شهیـد حبیبالله جوانمـردی
{{شهید ۱۶ سالهی انقلاب اسلامی}}
🌷شهید شاخص استان خـوزستان🌷
➰➰➰ در سال ۱۴۰۳ ➰➰➰
🔰 ادامه خاطره تیپ (خواهر شهید)
📖 صفحه 41
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🔹یادم هست سال 1378، گروهِ صبح بخیر ایران آمده بود بهبهان برای تهیه برنامه و پخش زنده از تلویزیون. همین آقای واحدی و دوستانش. در آن سفر، صدا و سیماییها گفتند میخواهیم دیداری هم داشته باشیم با خانوادهیِ اولین شهید بهبهان.
🔹مسئولین شهر به ما گفتند و ما هم گفتیم قدمشان روی چشم، تشریف بیاورند. وقتی آمدند منزل و نشستند، من هم رفتم و قاب عکسِ حبیبالله را آوردم و گذاشتم گوشهای. آقای واحدی که داشت با ما صحبت میکرد، تا چشمش خورد به عکس حبیبالله، یک لحظه ساکت ماند!
🔹همینطور زُل زده بود به عکس و چشم از آن بر نمیداشت. بعد نگاهی به ما کرد و گفت: ببخشید. یه سؤال دارم از شما.
🔹گفتم: بفرمایید. گفت: چرا تیپ و قیافهیِ شهیدِ شما با همهیِ شهدای انقلاب فرق می کنه؟! اصلاً تا به حال من شهیدِ دوران انقلاب که چهره و تیپش اینطور باشه رو ندیدم؛ اون هم یه نوجوانِ شانزده ساله.
🔹بعد ادامه داد: این شهید اصلاً قیافهاش به بسیجیهای بعد از انقلاب میخوره. عین شهدای دفاع مقدسه. من هم به خنده گفتم: یعنی ممکنه که شهید این عکس رو بعد از شهادت گرفته باشه؟
🔹آقای واحدی سری تکان داد و گفت: من هم از همین در عجبم. بعد گفتم: توی این عکس، حبیبالله محاسنش رو کوتاه کرده بود. و الا اگه عکسهای دیگرِ اون رو ببینید تعجبتون بیشتر میشه.
🔹آقای واحدی هنوز خیرهوار داشت به عکس نگاه میکرد. در ادامه گفتم: حبیبالله همیشه ریشش رو بلند نگه میداشت. میگفت میخوام یه روزی محاسنم رو به خون خودم آغشته کنم.
🔹این جمله را که گفتم، آقای واحدی بندهیِ خدا زبانش بند آمد. فقط گفت: این شهید، عجیبه. واقعاً عجیبه!
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#ادامه_دارد
🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
با سلام و عرض ادب خدمت همه همراهان گرامی:
▪️امروز ۴ دیماه؛ سالروز درگذشت مادر این حقیره، هدیه به روح ایشون و همه درگذشتگان، بر محمد و آل محمد، صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اطلاع_رسانی
مستند شهید سید رضی موسوی
امشب ساعت ۲۳:۳٠
شبکهٔ سوم سیما
#شهید_سید_رضی
#اولین_سالروز_شهادت
@koocheyeshahid
🌷 #شهید_شناسی (42)
🔺لیلا ابوعلی سوم دی 1316، در شهرستان آبادان به دنیا آمد. پدرش ممل، کشاورزی میکرد و مادرش سمل نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. خانهدار بود. بیست و پنجم بهمن 1362، در حملات موشکی بهبهان به شهادت رسید. پیکرش را در همان شهرستان به خاک سپردند. فرزندانش سهیلا و سیروس فتحیبنهصفری نیز شهید شدهاند.
📿 شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷اینجا کوچه شهید است👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
19.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | مصاحبه با پاسدار شهید نورالله مزارعمؤقر (20 ساله)
▪️پ.ن: این فیلم در چادر دسته والعادیات، گروهان حضرت ابوالفضل، گردان فجر شهرستان بهبهان، در تاریخ 28 آبان 1365، در پلاژ اندیمشک ضبط شده است.
🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊دیگر تا شهادت قاسم ساعتی بیشتر نمانده است...
🎙وقتی آوینی شهادت حاج قاسم را روایت میکند...
📺 کلیپ اختصاصی و دیدنی به مناسبت سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی
📲دانلود فایل باکیفیت از طریق
https://aparat.com/v/1bKYB
🌹اینجا کوچه شهید است👇
@koocheyeshahid
51.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | نیروهای گروهان حضرت علیاکبر در حال آموزش شلیک با آرپیجی
▪️پ.ن: اردوی سه روزه گردان فجر شهرستان بهبهان از لشکر 7 ولیعصر، قبل از عملیات کربلای پنج در تاریخ 17 آذر 1365، در پلاژ اندیمشک. برخی از افرادی که در فیلم مشاهده میکنید، به شهادت رسیدهاند.
🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
📚 #کتاب_حبیب_خدا
خاطـرات شهیـد حبیبالله جوانمـردی
{{شهید ۱۶ سالهی انقلاب اسلامی}}
🌷شهید شاخص استان خـوزستان🌷
➰➰➰ در سال ۱۴۰۳ ➰➰➰
🔰 زردآلو (یکی از دوستان شهید)
📖 صفحه 42 و 43
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🔸به همراه تعدادی از بچههای محل برای گردش و تفریح رفته بودیم روستای منصوریه؛ یکی از روستاهای آن موقعِ بهبهان.
🔸آنجا سرسبز بود و باغهای میوهیِ بسیاری داشت. دو طرف جاده که آدم میرفت، درختها سر از باغ بیرون آورده بودند و میوههایش حسابی چشمک میزدند.
🔸آدم دلش میخواست تا ده ساعت هم که شده، زیر یکی از آن درختها بایستد و با سنگ میوههایش را بزند و تا میتواند بخورد.
🔸همینجور با دوچرخه، رکابزنان داشتیم توی جاده میرفتیم که سرِ راهِمان دیدیم مقداری زردآلو که بیاختیار دهانِ آدم را آب میانداخت، از درخت افتاده روی زمین.
🔸همهی بچهها با عجله از دوچرخهها پایین آمدند و شروع کردند به جمع کردن و پشتِ سرِ هم لُمباندن.
🔸من و حبیبالله هم چون دیدیم زردآلوها همینطور روی زمین ریخته و کسی کاری به آنها ندارد، پیاده شدیم و مقداری از آنها را جمع کردیم.
🔸در همین حین و بین که هر کی داشت میوه جمع میکرد و میریخت توی شکمش، یکدفعه از دور، باغبانِ سن و سال بالایی شروع کرد به داد و بیداد کردن سرمان و دویدن به سمتِ ما.
🔸فهمیدیم صاحبِ باغ است و حسابی شاکی شده! بچههایی که همراهمان بودند، تا باغبانِ خشمگین را دیدند فیالفور نشستند سرِ دوچرخههایشان و در طولِ یک چشم به هم زدن جیمفنگ شدند و زدند به چاک.
🔸من هم که دیدم آنها رفتند و خودم و حبیبالله تنها ماندهایم بیش از پیش هول شدم. گفتم: حبیبالله. سریع فرار کنیم که اگه این باغبون اومد، تیکّه بزرگمون گوشمونه.
🔸خواستم برم که حبیبالله دستم را گرفت و نگهام داشت. گفت: بذار بیاد. و بعد میوهها را که سرِ سوزنیاش هم به زبانمان نخورده بود گذاشت گوشهای.
🔸باغبان آمد و دوباره شروع کرد به داد و بیداد کردن که چرا دست به میوهها زدید و خوردید و بردید؟
🔸واقعاً آنطور هم که بچهها میوه خوردند و به هیچ چیز رحم نکردند، باغبان حق داشت اینقدر عصبانی باشد.
🔸حبیبالله به آرامی به باغبان گفت: پدر جان. من فکر میکردم این میوهها همینطور اینجا ریخته و کسی هم کاری بهشون نداره و همهاش هم از بین میره. گفتم اسراف میشه که برداشتم. حالا که ماجرا رو فهمیدیم، دستنخورده گذاشتیمش کنار.
🔸باغبان یک لحظه شرمنده شد. متوجه شد انگار جنس حبیبالله با آنهایی که فرار کردند تفاوت میکند. دیگر چیزی نگفت.
🔸بعد حبیبالله گفت: اما پدرجان. من در هر صورت اشتباه کردم و به خاطر اینکه بدون اجازه دست به میوههای شما زدم، صد تا صلوات برای پدرِ خدا بیامرزت میفرستم و یک روز رو هم براش روزهیِ مستحبّی میگیرم.
🔸باغبان همینطور هاج و واج مانده بود! گفت: نه پسر جان. همهیِ میوهها رو بردار. من راضیام. اما حبیبالله دست به میوهها نزد. سرِ دوچرخه را برگرداند و از باغبان خداحافظی کرد و آمدیم شهر.
🔸صد صلوات و یک روز روزه را هم برای پدرِ آن باغبان به جا آورد. نه در قبالِ خوردنِ حتّی یک دانه زردآلو. فقط به خاطر اینکه بیاجازه دستش به میوههای آن باغبان خورده بود!
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#ادامه_دارد
🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
59.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | نوحهخوانی حاج صادق آهنگران در جمع خانوادههای معظم شهدای عملیات کربلای پنج بهبهان
▪️پ.ن:
اینفیلم بیست سال پیش در تاریخ 18 دی 1383، در جاده شهید صفوی (محل بمباران شیمیایی گردان فجر بهبهان) ضبط شده است. 🔺نشر دهید و با ما همراه باشید👇 https://eitaa.com/koocheyeshahid