D1739076T18629998(Web)-mc.mp3
4.06M
🚙یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یه کوچه قشنگ، یه ماشین آبی با یه دوچرخه مشغول حرف زدن بودن.
🚲 ماشین آبی داشت از ماجرایی که براش پیش اومده بود برای دوچرخه تعریف می کرد. از ماجرای ماشین پلیس ...
🔎موضوعات قصه:
#ماشین
#سیبک_و_قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/a51627
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1739078T13476992(Web)-mc.mp3
285.3K
🖤سلام حضرت زهرا، سلام کوثر عشق
سلام ما به تو ای هاله ی پیمبر عشق
🏴سلام ای گل خوشبو، سلام یاس نبی
سلام همدم مولا، سلام ام أبی ...
🔎موضوعات قصه
#دهه_فاطمیه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1739070T14095423(Web)-mc.mp3
4.45M
🏞توی یه مزرعهی سبز و خرم، چند تا مرغ و خروس با جوجههای رنگارنگشون زندگی میکردن.
🐈البته توی این مزرعه چندتایی هم گربهی بازیگوش بودن که بعضی وقتها سربهسر همدیگه میذاشتن...
🔎موضوعات قصه:
#خروس
#شب_بخیر_کوچولو
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/r68890
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737724T14651554(Web)-mc.mp3
4.12M
👵🏻توی آسمونا،اون بالا بالاها ، بالای ابرا، یه خانوم پیر زندگی میکرد که اسمش سرماخانوم بود. سرماخانوم خیلی پیر بود و موهای سفید و بلندی داشت که تا روی زمین میرسید.
🥰 اون موهاشو می بافت و لابلاش دونه های مروارید می ذاشت تا قشنگتر بشه و ..
🔎موضوعات قصه:
#زمستان
#قصه_های_خاله_نوشی
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/s07396
#شغل
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737996T15412332(Web)-mc.mp3
1.76M
🐦ضرب المثل «زاغ سیاه کسی رو چوب زدن» وقتی به کار می ره که کسی، کسی دیگه رو می پاد و می خواد ببینه اون چی کار می کنه، و از چیزهای پنهان و رازهایی آگاه بشه که براش سودمنده...
🔎موضوعات:
#دخالت
#ضرب_المثل
#یک_مثل_یک_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/z26226
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736986T17036671(Web)-mc.mp3
4.7M
👳🏻♂روزی نصرالدین با خداوند در حال راز و نیاز بود و از درگاه او طلب هزار سکه طلا میکرد.
👨🏻🦱 مرد طلافروشِ خسیسی که در همسایگی او زندگی میکرد، راز و نیاز نصرالدین با خداوند را شنید و تصمیم گرفت تا نقشهای بکشد و نصرالدین را رسوا کند....
🔎موضوعات_قصه:
#خساست
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda