🔹سنت عملی🔹
📣 نبیه بری، رئیس وقت جنبش امل لبنان
فردی مسیحی تصمیم میگیرد در شهر صور محلی برای فروش بستنی فراهم کند. تهیه این محل بیش از ۷۵ هزار لیره لبنانی برای او هزینه برداشت. در آن سالهای دهه شصت این مبلغ اندک نبود. او این محل را خرید و کار خود را شروع کرد. اما فتوایی از شیخ موسی عزالدین در میان شهر پخش شد. فتوا این بود که «خوردن بستنی نزد مسیحی حرام است.» این فتوا کار خودش را کرد و کسب و کار بستنی فروش مسیحی از رونق افتاد. این مسئله به گوش امام صدر رسید، این اتفاق بر امام سخت آمد. به هر حال امام ترجیح داد که فتوایی بر خلاف فتوای منسوب به شیخ عزالدین صادر نکند و باعث نشود که شیخ عزالدین به سختی بیفتد. بنابراین، راهی را برای حل این مسئله در پیش گرفت که میتوانیم آن را «سنت عملی» بخوانیم.
ایشان مانند همیشه نماز جمعه را اقامه کرد. او تصمیم گرفت که در روز جمعه این مسئله را پایان دهد. پس از نماز، امام در حالی که عدهای از مردم هم او را همراهی میکردند، از حسینیه خارج شد. وقتی که به بیرون حسینیه رسیدند، امام به همراهان گفت: دوست دارد پیادهروی کند.
او گفت: خدایا! چه هوای خوبی! دوست دارم کمی پیادهروی کنم.
امام پیادهروی را آغاز کرد و عدهای هم او را همراهی کردند. رفتهرفته بر جمعیت افزوده میشد. امام به راه خود ادامه داد تا به بستنیفروشی رسید و در مقابل بستنی فروش ایستاد. او از پیش محل بستنیفروش را پرسیده بود. او با صدای بلند به همراهان گفت: چقدر این مغازه زیباست!
گفتند: اینجا بستنیفروشی است.
امام گفت: واقعاً خوردن بستنی در این هوا لذت بخش است. خیلی وقت است بستنی نخوردهام!
امام به درگاه بستنیفروشی رسید. بستنیفروش مسیحی از مغازه خارج شد و به امام خوشامد گفت. امام هم سلام کرد.
امام گفت: میخواهیم بستنی بخوریم. به ما بستنی بده.
بستنیفروش از درخواست امام شگفتزده شد. به امام نزدیک شد و گفت: سید، من مسیحی هستم!
امام با صدای بلندی که همه میشنیدند، گفت: من دین تو را نپرسیدم، تو بستنی فروش هستی یا نه؟
بستنی فروش گفت: بله که هستم.
امام گفت: پس میخواهیم بستنی بخوریم، برای ما بستنی بیاور. منتظر چه هستی؟
بستنی فروش از شدت خوشحالی خم شد تا دست امام را ببوسد، امام موسی دستش را به سرعت عقب کشید. بستنی فروش به همه بستنی داد. اخبار ماجرای «سنت عملی» امام به سرعت میان مردم پخش شد و فتوای تحریم خوردن بستنی از مسیحی را بیاثر کرد.
📚 وبسایت امام موسی صدر
#امام_موسی_صدر
#بستنی_فروش
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹من آماده ام برای مسلمان شدن🔹
📣 آیت الله العظمی شبیری زنجانی
در زمان شاه مىخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مىشد. به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار مىخريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.
هيچ كس به جز واعظ مشهور مرحوم حسینعلی راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولان گران آمد، و گفتند: فقط اينكه آخوند است، اعتراض كرده!
بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و خفيفش {خوار} نمايند! راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
گفت: حقيقتش اين است كه اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خريدهام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كردهايد زياد است و من راضى نيستم از بيتالمال مردم، قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم.
بهت و تعجّب همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است من آمادهام براى مسلمان شدن.
📚 جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۶۵۸
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#حسینعلی_راشد
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹گاه نجنگیدن سخت تر از جنگیدن است🔹
📣 دکتر صادق طباطبایی
امام موسی صدر مرتب به یاسر عرفات تذکر میدادند که مراقب باشید و در دام تحریکات فالانژیستها نیفتید. اسرائیلیها درصددند بین شما دعوا راه بیندازند. به محض اینکه بین شما و لبنانیها گلولهای رد و بدل شود، تبلیغات راه میاندازند که فلسطینیها در اینجا به اسم میهمان آمدهاند، اما خود اشغالگر شدهاند. فالانژیستها بیهیچ بهانهای میگفتند، وجود فلسطینیها باعث شده است تا اسرائیل زمینهای ما را بمباران و خانههای ما را ویران کند. حالا بعد از درگیری طبیعتاً مشکل دو چندان میشود. یکی از روزها فالانژیستها به اتوبوس حامل فلسطینیها حمله میکنند. آنها قصد داشتند با عمل متقابل پاسخ بدهند، اما با فشار آقای صدر از این کار جلوگیری شد.
از حسن تصادف بنده و یکی از دوستان نیز در آن ماجرا حضور داشتیم. ساعت ۱ بعد از نیمه شب بود که دایی جان گفتند: همگی برخیزید تا برویم. یاسر عرفات درخواست کرده تا با او ملاقاتی داشته باشیم.
اسم یاسر عرفات را که میشنوید، شخصیت امروز او در ذهنتان جلوه نکند. او آن روز یک آدم ضعیف و لرزان و ذلیل نبود، که تنها اداره چند پاسگاه به او سپرده شده باشد. یاسر عرفات آن سالها یک قهرمان و اسطوره مقاومت و شخصیت درخور اعتنایی بود که هرکس از هرگوشه دنیا سعی میکرد امضایی از او داشته باشد، یا به نوعی ملاقاتی با او داشته باشد، یا عکسی با او به یادگاری بگیرد. عرفات آن دوران یک چنین قهرمانی بود.
به هر حال به دیدار او رفتیم. به اتاق که وارد شدیم، بسیار مضطرب و پریشان قدم میزد. به آقای صدر رو کرد و با حالت پرخاشگری گفت: تو دایم میگویی سکوت کن! سکوت کن! تحمل کن! تحمل کن! ببین چی برای من کادو فرستادهاند؟
کارتونی بود که بسیار زیبا بستهبندی شده بود. درِ آن را باز کردیم. سر یک کودک شش ماهه فلسطینی را بریده بودند، توی چفیه بستهبندی کرده بودند و از طرف فالانژیستهای لبنان برای یاسر عرفات فرستاده بودند! لحظة ناراحت کنندهای بود.
آقای صدر گفتند: تو شخصیتی انقلابی هستی؛ یک فرمانده و یک قهرمان هستی. اگر الاَّن بجنگی، یک فرمانده قهرمان هستی، اما اگر نجنگی، یک مجاهد قهرمان خواهی بود. مواقعی هست که نجنگیدن، سختتر از جنگیدن است. مواقعی هست که یک مجاهد قهرمان نباید دست به اسلحه ببرد. الاَّن یکی از آن مواقع است.
📚اندیشۀ ربوده شده، صفحۀ ۳۰۳
#امام_موسی_صدر
#دکتر_صادق_طباطبایی
#یاسر_عرفات
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹تخریب موجهین🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
پیش از پیروزی انقلاب یک بار با آقای آذری قمی، آقای حاج سید مهدی روحانی و آقای مشکینی در مجلسی بودیم. آقای مشکینی پرسید: علمایی هستند مانند آقای آخوند همدانی و آقای حاج سید احمد خوانساری که به حسب ظاهر عادل هستند، ولی در مسیر انقلاب نیستند و در مقابل، علمایی هستند مانند آقای صدوقی که از نظر علمی و وجهه مردمی در مرتبه بعد هستند، ولی در مسیر انقلاب هستند. اینکه آن علمای درجه اول را سد راه اسلام معرفی و از میدان خارج کنیم، شرعا چه حکمی دارد؟ همچنین پرسید: تخریب ساختمان های دولتی مانند بانک ها برای مختل کردن نظام شاهنشاهی چه حکمی دارد؟
آقای آذری گفت: تخریب بانک ها اشکال دارد، ولی تخریب وجهه آن علما اشکال ندارد.
من و آقای حاج سید مهدی گفتیم: این کار ضربه به اصل انقلاب است. در همه جا سعی می کنند موجهین را جزو خودشان معرفی کنند، ولی شما می خواهید علمای موجهی را که مردم آنها را آزموده اند و به تقوا و علم شناخته اند، مخالف قلمداد کنید! با تخریب علمای موجه، خودتان خراب می شوید، زیرا دشمنان تبلیغ می کنند که افراد موجه و بزرگ که مریدان و مقلدان بسیاری دارند، این انقلاب را قبول ندارند. شما که در مرتبه آقای آخوند و آقای خوانساری نیستید که حرف شما را بپذیرند.
آقای آذری و همفکرانشان تصور می کردند که با تخریب و منزوی کردن مخالفان انقلاب، به انقلاب کمک می شود، در حالی که این کار ضربه به اصل انقلاب و سبب تاخیر در پیروزی آن می شد. من و آقای حاج سید مهدی معتقد بودیم: اگر انقلابیون کار درست انجام بدهند، مخالفان خود به خود به انزوا کشیده می شوند و مشکلی هم پیش نمی آید، ولی برخورد با بزرگان برای انقلاب مشکل ایجاد می کند.
📚 جرعهای از دریا، ج ۴، ص ۶۵۱ - ۶۵۲
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#آیت_الله_آذری_قمی
#مخالفان_انقلاب
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مقداری تحریف🔹
📣 حجت الاسلام رضا مختاری
یک بار در کتاب جرعه ای از دریا، ایشان مطلبی را از آقای مرتضی حائری نقل کردند بدین مضمون که در جلسه ای، به مناسبتی آقای حائری فرموده بودند که بیشتر مردم فلان شهر ترسو هستند. بنده به ایشان گفتم: اگر این را چاپ کنیم که به مردم آن شهر بر می خورد و بهتر است بنویسیم برخی از مردم فلان شهر ترسو هستند.
ولی آیت الله شبیری گفتند: نه اگر اینطور بنویسیم که دروغ است. یا اصلش را نقل نکنید و یا عین آن را نقل کنید.
و این چنین شد که ما به خاطر این فرمایش دقیق ایشان، اصل حرف آقای حائری را نقل نکردیم. چون ایشان حاضر نشدند مقداری مطلب را تحریف کنند.
📚 شققنا: مصاحبه با حجت الاسلام رضا مختاری، ۱۳۹۹/۳/۹
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#رضا_مختاری
#تحریف
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مگر من جزء اصول دین هستم؟🔹
📣 آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
خاطراتی که من از امام دارم و اثر بسیار عمیقی در روح من گذاشته، این است که شبی در خدمت ایشان بودیم. نام برخی افراد به میان آمد. بعضی از افرادی که حضور داشتند، خدمت حضرت امام عرض کردند که: آقا! این افراد نظام را قبول ندارند.
حضرت امام فرمودند: خیر، اینها نظام را قبول دارند؛ شما را قبول ندارند.
به امام عرض کردند: آقا! ما کی هستیم. اینها شما را قبول ندارند.
گوینده این حرف، راست هم می گفت؛ زیرا اشخاص مورد بحث، حضرت امام را قبول نداشتند. خواهش می کنم به جواب حضرت امام با دقت گوش کنید. حضرت امام خیلی عادی فرمود: خوب، قبول نداشته باشند. مگر من جزء اصول دین هستم؟!
خدا را گواه می گیرم که من از این عظمت روحی حضرت امام بر خود لرزیدم. با خود گفتم: او کجا است و ما کجاییم. او چگونه فکر می کند و ما چگونه!
📚 همپای انقلاب، خطبه های نماز جمعه تهران (۱۳۶۸/۶/۳)، ص ۴۷۷
#آیت_الله_موسوی_اردبیلی
#امام_خمینی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹از کاباره تا مهدیه🔹
📣 حجت الاسلام استاد قرائتی
من كسی را ديدم كه كاباره و سينمایی را داشت، يك زمانی خدمت او رسيديم و ايشان يك مرتبه در اواسط صحبت محكم به سر خودش زد و شروع به گريه كرد. بعد گفتم كه برادر چه شد؟
گفت: الان يادم می افتد كه زمان طاغوت، چقدر جوان را آلوده كردم و چقدر كمك به ساواك كردم. عكس شاه می آمد و جوان های خوبی كه در سينما بودند، اين ها به احترام شاه بلند نمی شدند، من اين ها را از روزنه شناسایی می كردم و بعد به ساواكی ها خبر می دادم.
شروع كرد به گفتن جنايات خود و يك مرتبه سالن سينما را داد و آنجا را مهديه كرد و آنجا مركز تبليغات اسلامی و فيلم های سالم شد و اين معناي ذکر است. من خودم خيلي جاها رفتم، سخنرانی كردم و به من گفتند كه اين جا قبلاً مركز شراب خواری بوده است. «يحيي الارض بعد موتها» زمين زنده می شود، بعد از آنی كه مرده بود. دل ها زنده می شود، بعد از اين كه مرده بود.
📚 درس هایی از قرآن، پخش تلویزیونی مورخ 1360/11/9
#استاد_قرائتی
#خاطرات
#تحول_نفسانی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹رافت و مدارا🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
مرحوم حاج آقا روح الله خاتمی - پدر آسید محمد خاتمی رئيس جمهور اسبق - انسان بسیار ممتازی بود. شنیدم یکی از روسای ادارات نزد ایشان رفته بود و فهرستی مثلا ۲۵ نفره را از افرادی که باید از ادارات اخراج شوند به وی نشان داد، آقای خاتمی گفته بود: نه این تعداد درست نیست، باید ۲۷ نفر باشد.
آن رئيس اداره گفته بود: نه همین تعداد است.
آقای خاتمی مجددا گفته بود: نه ۲۷ نفر است.
آن رئيس گفته بود: چطور؟
آقای خاتمی جواب داده بود: یکی هم من و شما. هر کسی نقطه ضعفی دارد و اگر بناست افراد به نقاط ضعفشان مواخذه شوند، چرا من و شما جزو این گروه نباشیم. چرا با مردم با تنگ نظری برخورد می کنید؟ باید با رافت و مدارا با مردم برخورد کرد.
📚 جرعهای از دریا، ج ۴، ص ۶۳۵
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#آیت_الله_خاتمی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ادب و احترام🔹
📣 حجت الاسلام استاد قرائتی
به عیادت یكى از مراجع رفتم، ایشان از جاى خود بلند شد و عمّامهاش را به سر گذاشت و نشست، علّت را پرسیدم. فرمود: به احترام شما.
من تقاضا كردم راحت باشد و استراحت كند، ایشان قبول كرد و فرمود: حال كه اجازه مىدهى عمّامه را بر مىدارم.
شاید من تمام درس هایى كه در محضرش خواندهام فراموش كرده باشم، ولى این خاطره هنوز در ذهنم مانده كه به احترام من بلند شد و عمّامه به سر گذاشت.
📚 خاطرات استاد قرائتی، ج ۱، ص ۴۷
#استاد_قرائتی
#خاطرات
#احترام
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مبالغه، دروغ، فحاشی ممنوع🔹
📣 حجت الاسلام سید محمود دعایی
من برنامه یکی دو ماهه اول {رادیو انقلاب} را که مرتب و منظم کرده بودم، خدمت امام بردم. ایشان مروری کردند و بعد مرا خواستند و فرمودند که من برنامهها را دیدم، مجموعا خوب بود، اما دو تذکر دارم. یکی اینکه سعی کنید مبالغه نکنید و دروغ هم نگویید. حقیقت را بگویید و اضافه هم نگوئید. همان حقیقت تأثیر خودش را دارد. دوم این که در برنامه ها فحاشی نکنید.
به عرض ایشان رساندم که بنای ما حتی الامکان همین است، منتهی من نمی دانم کدام مطلب خلاف بوده که نظر شما را جلب نموده است.
ایشان اشاره کردند به یک مطلبی که من آن را از جزوه ای که مرحوم چمران در اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان آمریکا نوشته بود نقل کرده بودم. من از این جزوه که یک جزوه تحلیلی در مورد وقایع ۱۵ خرداد بود، مطالب زیادی نقل کردم و آنها را در برنامه رادیویی به منظور دفاع از حرکت امام در جریان ۱۵ خرداد و افشای ادعاهای دورغین شاه مبنی بر اصلاحاتی که ادعا کرده بود، خواندم. در نهایت هم بیان کردم که شاه مدعی است امام از فئودال ها است، در صورتی که امام یک وجب زمین ندارد.
امام فرمودند: نه، این طور نیست که یک وجب زمین نداشته باشم. ما در خمین یک قطعه زمین داریم که در اختیار اخوی است. ایشان کشاورزی می کند و درآمدش را بین فامیل و فقرا تقسیم می کنند. این که من زمین ندارم خلاف واقع است، شما واقعیت را بگویید.
📚 گوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، ص ۸۵ الی ۸۶
#سید_محمود_دعایی
#امام_خمینی
#خاطرات
#دروغ
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹همه اینجا فاسقند؟🔹
✍🏻 آیت الله نصرالله شاهآبادی
آقای خویی میفرمود: روزی به استقبال آسیّد حسین - فرزند آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی - رفته بودیم. در خان النّص، دیدم که تعدادی از طلّاب هم به احترام آسیّد ابوالحسن تا خان النّص برای استقبال آمدهاند. اذان ظهر شد. هر کس گوشهای ایستاد و نماز را فرادی خواند.
در همین حال عربی آمد و به من گفت: سیّدنا! كلّكم فسقة؟! یعنی همهٔ این جمعیّت فاسق هستند که به هم اقتدا نکردند؟! آقای خویی میفرمود: من از حرف این عرب خیلی خجالت کشیدم که چرا با وجود این همه طلبه، اقامهٔ نماز جماعت صورت نگرفت.
📚 حدیث نصر، ص ۳۹۲
#سید_ابوالقاسم_خوئی
#شیخ_نصرالله_شاه_آبادی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ایثار🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
گاهی باید ملاکات، کسر و انکسار و مصلحت اهم بر مهم مقدم شود. گاهی مومنی خودش را در معرض توهین قرار میدهد برای یک مصحلت اهم. از آقای آ سید عبدالله شرف الدین شنیدم می گفت: موقعی که کشور لبنان با فرانسوی ها جنگ داشت، پدر ما برای نجات شیعیان گرفتار در چنگ فرانسوی ها، خیلی شدید در مقابل آنها خضوع می کرد تا شیعیان را از مرگ و اعدام نجات دهد.
📚 جرعه ای از دریا، ج ۳، ص ۴۷۸
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#آیت_الله_العظمی_بروجردی
#ایثار
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin