🔹با او بیعت می کنم🔹
📣 آیت الله شیخ محمد جواد مغنیه
بر اثر جوسازی هایی که در سطح کشور و حتی در محیط منزلمان بر علیه موسی صدر صورت گرفته بود، در نشستی با حضور ریاست جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس لبنان، و رؤسا و رهبران فرقه ها، مذاهب و ادیان آن کشور که امام موسی صدر نیز به عنوان رهبر مجلس اعلای شیعیان لبنان حضور داشت، تریبون را در دست گرفتم و با صراحت تمام، از حضور موسی صدر در لبنان اظهار تأسف نمودم و در یک سخن گفتم: «اگر می خواهید لبنان، آرامش، آسایش و امنیت و صلح را به روی خود ببیند، ناگزیر از اخراج موسی صدر از خاک لبنان هستید.»
هیچ تعبیر نادرستی نبود که یاد داشته باشم و در آن مجلس در حقّ امام موسی صدر نگویم. به هر تقدیر، سخنان من پایان یافت و نوبت به امام موسی صدر رسید. او سخنانش را با تجلیل کم نظیر از من آغاز کرد و ادامه داد: «اگر می خواهید عزّت، کرامت را در این کشور احیا کنید و دانش دوستی و تکریم بزرگان و فرهیختگان را به ملّت بیاموزید، باید تصویر علامه شیخ محمد جواد مغنیه را در قاب طلا بگیرید و در هر کوی و برزن، نصب نمایید. ما همگی مرهون شیخ جواد مغنیه هستیم.»
بزرگی، سعه صدر، گذشت و تواضع امام، مرا در آن مجلس آب کرد و تمام وجودم را شرمندگی و خجالت فرا گرفت، بدون هیچ تأخیر و بی اختیار، تریبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر این کوه عظمت و صبر و اسوه تواضع و فروتنی، سر کُرنش فرود می آورم و در حضور شما بزرگان و شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی، با او بیعت می کنم.
📚 خاطراتی از امام موسی صدر
#شیخ_محمد_جواد_مغنیه
#امام_موسی_صدر
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹در آغوش امام🔹
✍ حجت السلام سید ابوذر عاملی
روزی شیخ محمد جواد مغنیه در حسینیه شهر نبطیه لبنان بر بالای منبر بود که امام موسی وارد مجلس شد. وی چند روز پیش از آن سفری به شوروی کرده بود تا پروژه عظیم ساختمان بیمارستان را در آنجا به مناقصه بگذارد. آن زمان پیمان کاران شوروی پروژه های عمرانی را با هزینه کمتری نسبت به رقبای غربی خود اجرا می کردند.
به محض این که چشم مرحوم مغنیه در بالای منبر به امام موسی افتاد، موضوع بحث خود را عوض کرد و به حملات همیشگی خود به ایشان ادامه داد و گفت: اسلام از کسانی که ادعای مسلمانی دارند ولی از بلاد کفر، شرک و الحاد دیدن می کنند بیزار است و ...
او لحظاتی جلوی مردم و در حضور خود امام موسی صدر به وی تاخت. امام موسی هم فقط نشسته بود با کمال متانت سر به زیر انداخته و به زمین نگاه می کرد. قرار بود سخنران بعدی مجلس خود او باشد. به هر حال سخنان مرحوم مغنیه پایان یافت و از منبر پایین آمد. در همان لحظه امام موسی از جا برخاست تا بالای منبر برود. پیش از آن به سوی محمد مغنیه رفت و او را جلوی مردم در آغوش کشید، مردم از حرکت امام به شوق آمدند و خود مرحوم مغنیه هم تکان خورد.
📚 عزت شیعه، صفحه ۱۷۸
#امام_موسی_صدر
#شیخ_محمد_جواد_مغنیه
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹در آغوش امام🔹
✍ حجت السلام سید ابوذر عاملی
روزی شیخ محمد جواد مغنیه در حسینیه شهر نبطیه لبنان بر بالای منبر بود که امام موسی وارد مجلس شد. وی چند روز پیش از آن سفری به شوروی کرده بود تا پروژه عظیم ساختمان بیمارستان را در آنجا به مناقصه بگذارد. آن زمان پیمان کاران شوروی پروژه های عمرانی را با هزینه کمتری نسبت به رقبای غربی خود اجرا می کردند.
به محض این که چشم مرحوم مغنیه در بالای منبر به امام موسی افتاد، موضوع بحث خود را عوض کرد و به حملات همیشگی خود را به ایشان ادامه داد و گفت: اسلام از کسانی که ادعای مسلمانی دارند ولی از بلاد کفر، شرک و الحاد دیدن می کنند بیزار است و ...
او لحظاتی جلوی مردم و در حضور خود امام موسی صدر به وی تاخت. امام موسی هم فقط نشسته بود با کمال متانت سر به زیر انداخته و به زمین نگاه می کرد. قرار بود سخنران بعدی مجلس خود او باشد. به هر حال سخنان مرحوم مغنیه پایان یافت و از منبر پایین آمد. در همان لحظه امام موسی از جا برخاست تا بالای منبر برود. پیش از آن به سوی محمد مغنیه رفت و او را جلوی مردم در آغوش کشید، مردم از حرکت امام به شوق آمدند و خود مرحوم مغنیه هم تکان خورد.
📚 عزت شیعه، صفحه ۱۷۸
#امام_موسی_صدر
#شیخ_محمد_جواد_مغنیه
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin