eitaa logo
خوشه چین
153 دنبال‌کننده
352 عکس
47 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حلیت موسیقی🔹 📣 علامه محمد تقی جعفری روزی به آقای خامنه ای گفتم: بیایید نظر حضرت امام را در مورد موسیقی مقداری توجیه کنیم. به این شکل که بگوئیم امام به جهت مصلحتی که احساس کردند حکم به حلیت این قیبل موسیقی ها دادند. ایشان گفت: نه زیرا من با جدیت و دقتی که از امام در فقه سراغ دارم، نمی شود گفت که امام نظر واقعی اش غیر از نظر فتوایش بوده است. پس آنچه گفته است نظر واقعی فقهی اخیر وی بوده است. وقتی که سخن به اینجا رسید آقای دکتر خوئینی گفت: من از آیت الله امامی کاشانی شنیدم که گفت من خود از حضرت امام شنیدم که فرمود: این موسیقی که الان از رادیو تلویزیون ما پخش می شود، اگر از رادیو و تلویزیون همسایه و غیر اسلامی پخش شود، من فتوی به حرمت آن می دهم. 📚 یاد یار، قادر فاضلی، ص ۸۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹من نیازی به این پول ندارم🔹 📣 آقای داوود آهنگران از استاد جعفری برای ايراد سخنرانی در يك جلسه دعوت شده بود. پس از پايان سخنرانی، شخصيت مهمی كه در آن جلسه حضور داشت، به جهت قدردانی از ایشان، با احترام تمام خواست مبلغ يك ميليون تومان به ايشان اهدا نمايد، اما استاد در قبال تقاضای او فرمودند: من نیازی به این پول ندارم. این مبلغ نزد شما باشد و اگر احیاناً افرادی به جهت گرفتاری مالی به من مراجعه نمودند، نامه می دهم و شما مبلغ تعيين شده را به آنها بپردازيد. بعد از آن، افرادی با يادداشت هايی از استاد جعفری، به محلی كه پول در آن جا سپرده شده بود، مراجعه نموده، مبالغی را دريافت می كردند. فردی كه مبلغ يك ميليون تومان را به اين كار اختصاص داده بود، با مشاهده اين عمل استاد، مبلغ پنج ميليون تومان ديگر نيز به پول اضافه كرد. بدين ترتيب، تمام مبالغ مزبور، طی مدتی با يادداشت های ایشان به افراد نيازمند پرداخت شد. 📚 وبسایت انتشارات علامه محمدتقی جعفری، بخش خاطرات ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ارزش انسان🔹 📣 علامه محمدتقی جعفری عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است، ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی {ع} است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: 《قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ》 ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد. وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی {ع} از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند. 📚 باشگاه خبرنگاران جوان ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شیخ چنین کن، چنان کن🔹 📣 علامه محمدتقی جعفری در اولین سفر حج كه با تعدادی از دوستان و فضلا همسفر بودم، در فرودگاه جدّه متوجه شدم تعدادی از اهالی روستایی از اطراف مراغه به علت نداشتن روحانی كاروان، ناراحت و مضطرب هستند. از همراهان خود پوزش طلبيده، جهت انجام مناسك حج به جمع روستاييان پيوستم. در اين سفر، بيش از ديگر سفرها لذت بردم، چون آن‌ها عنوان خاصی برايم قائل نبودند و مرا به صورت دانشمند و استاد و اين چيزها نمی شناختند. آنان خيلی ساده و بی پيرايه دور من جمع می شدند و ضمن طرح مسائل شرعی خود، از برای اطمينان، حمد و سوره خود را نيز می خواندند. حتی برای صدا زدن من، عنوان «شيخ» را به كار می بردند و پيوسته دستور می دادند: شيخ! چنين كن و چنان كن. برای من بسيار شيرين بود كه در ميان آن‌ها باشم و بدون تشريفات و بی ريا، با آن‌ها دعا بخوانم و برخی از مسائل حج را برای آن‌ها بگويم. 📚 وبسایت انتشارات علامه محمدتقی جعفری، بخش خاطرات ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹صدای پتک همسایه🔹 📣 آقای رسول مسعودی ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیت‌الله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار می‌کرد. من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت 5 بعد از ظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حین طرح سۆالم، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می‌رسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من می‌توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند. در جواب این سخن من گفت: نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه‌ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می‌کنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می‌زند و به من قدرت می‌دهد، و با خود می‌گویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می‌زند و خسته نمی‌شود، اما تو که نشسته‌ای و مطالعه می‌کنی و می‌نویسی، خسته شده‌ای؟ بنابراین، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می‌گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می‌شوم! 📚 پایگاه اطلاع‌رسانی استاد محمدتقی جعفری، ۱۳۹۵/۱/۲۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin