#تمرین ۶۱
#ارسالی_مخاطب
در یک روز آفتابی و زیبا، در دل یک دشت سرسبز و پر از گلهای رنگارنگ، یک موش کوچک نشسته بود. چهرهاش پر از غم و ناراحتی بود. موش با چشمان بزرگ و معصومش به دور و برش نگاه میکرد. در کنار او، یک تخممرغ سفید و درخشان قرار داشت که به نظر میرسید تنها و بیکس است.
گلها با رنگهای شاداب و خوشبو در اطراف موش و تخممرغ میرقصیدند و نسیم ملایمی در هوا جریان داشت. آسمان آبی و صاف بود و خورشید با نور طلاییاش همه جا را روشن کرده بود. اما هیچکدام از این زیباییها نتوانسته بودند غم درون موش را کم کنند.
موش به تخممرغ نگاه میکرد و در دلش احساس تنهایی میکرد. او نمیدانست چرا این تخممرغ در اینجا تنها مانده است. شاید کسی آن را جا گذاشته بود یا شاید تخممرغ به دنبال کسی میگشت. موش تصمیم گرفت که به تخممرغ نزدیکتر شود و با او صحبت کند.
موش با صدای نرم و ملایمی گفت:«سلام، تخممرغ! چرا اینجا تنها نشستهای؟» تخممرغ در سکوت باقی ماند و هیچ پاسخی نداد. موش احساس کرد که شاید تخممرغ هم مانند او غمگین است.
او به یاد آورد که همیشه در زندگیاش دوستانی داشته که در کنارشان خوشحال بوده است. حالا که تنها بود، احساس میکرد که هیچ چیز نمیتواند او را شاد کند. موش تصمیم گرفت که به تخممرغ کمک کند. شاید اگر او را به خانهاش ببرد، بتوانند با هم خوشحالتر شوند.
موش به آرامی تخممرغ را برداشت و با احتیاط به سمت خانهاش حرکت کرد. در دلش امید داشت که با دوستی و محبت، میتواند غم را از چهرهاش پاک کند. او میدانست که حتی در سختترین لحظات، دوستی و محبت میتواند همه چیز را تغییر دهد.
در نهایت، موش و تخممرغ به خانهاش رسیدند. او تصمیم گرفت که از تخممرغ مراقبت کند و به او محبت کند. شاید روزی تخممرغ هم به او لبخند بزند و غم را از چهرهاش دور کند. در آن دشت زیبا، با گلها و آسمان آبی، دوستی جدیدی شکل میگرفت که میتوانست زندگی هر دوی آنها را تغییر دهد.
✍🏻ریحانه صیادی
🤩سپاس بابت انجام تمرین؛
ان شاءالله موفق باشید و قلمتان پربرکت.🌷
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#درست_بنویسیم
تهدید/تحدید
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تهدید به معنای «ترساندن، بیم دادن» است: «شمشیر بر کشید و او را تهدید به مرگ کرد.»
اما تحدید یعنی «حدّ و مرز جایی را مشخّص کردن» و بیشتر در اصطلاح تحدید حدود به کار میرود، یعنی «تعیین کردن مرزهای سرزمینی»
غلط ننویسیم | ابوالحسن نجفی
❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#نقد_داستان
سلام و نور
🔹داستانک شما را خواندم.ذهن خلاقی دارید!
🔹تصاویر خوبی داشتید.
اما:
🔸بهتر بود لابلای عشق روباه به لاله، اتفاقات و صحنههای بیشتر و جذابتر و خلاقانهتری میآوردید.
🔸پایان داستان را با یک ضربه تمام کنید!
🔸داستان را ویرایش کنید و علائم نگارشی را به اندازه به کار بگیرید.
✅موفق باشید
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
هدایت شده از کتاب نما
📚انتشارات کتاب نما منتشر کرد
رمان : "تفنگدار مسجد شاه"
🔸مشخصات :
نویسنده : مسلم عارف
نوب چاپ : اول 1403
تعداد صفجه : 288
قطع : رقعی
🔸#معرفی_کتاب:
رمان "تفنگدار مسجد شاه" داستانی جذاب و خواندنی از زندگی #میرزا_کوچک_خان_جنگلی را روایت میکند. این کتاب با روایت وقایع و مبارزات میرزا کوچک خان در دورهی جنبش جنگل، خواننده را به دنیای پرتحرک و پرماجرای آن زمان میبرد.
نویسنده تلاش کرده است با زبانی روان و گیرا، پیچیدگیهای زندگی و اندیشههای این قهرمان ملی را بازتاب دهد. او نه تنها به جنبههای تاریخی و سیاسی ماجرا پرداخته، بلکه لایههای عاطفی و انسانی شخصیت #میرزا_کوچک_خان_جنگلی را نیز بهخوبی به تصویر کشیده است.
#تازه_های_نشر
#رمان #قیام_جنگل
🔸ارتباط با ناشر :
📞 09927170056
📲@Adm_ketab
📚لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768
هدایت شده از کتاب نما
آیین رونمایی کتاب رمان "تفنگدار مسجد شاه " با حضور مسئولین و کارشناسان و علاقمندان به کتاب
#تازه_های_نشر #رمان #تفنگدار_مسجد_شاه
#رمان #قیام_جنگل
🔸ارتباط با ناشر :
📞 09927170056
📲@Adm_ketab
📚لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768