انتخاباتی بدون "نماینده" و "نمایندگی"
این روزها همه مشارکت پایین این دوره از انتخابات را به مشکلات اقتصادی و معیشتی و در نتیجه دلسردی مردم از اصلاح این اوضاع نسبت می دهند. این البته حرف نادرستی نیست اما وقتی به مشارکت بالای ۵۰ درصد برخی استان های محروم کشور دقت می کنیم بایستی در این قضاوت تردید کنیم.
اما حقیقتا مشارکت پایین ریشه در کجاها دارد؟ چگونه این ماجرا را ببینیم که به خودمان و مخاطب مان ادرس غلط ندهیم؟
مسایل اقتصادی و معیشتی هر چند بسیار مهم و تاثیرگذار است اما حتی در دوران حاضر که دوران غلبه ساحت تمتع مادی انسان است، نمی تواند پیشران اصلی مسائل انسانی باشد. آدمی حتی در دوران نیست انگار کنونی نمی تواند یکسره در چنگال مادیات گرفتار آید.
دلسردی و یاس وجود دارد اما مختص به ایران نیست. در جهان کنونی در هیچ کجا افقی روشن در برابر مردمان وجود ندارد. دوران کنونی حتی از اصل اولیه خود یعنی "اصل پیشرفت" روی گردانده و عنان کار خویش را به تکنیک و تکنولوژی سپرده است. و تکنولوژی راه خود را می رود و کاری به انسان ندارد. در چنین اوضاعی کجا می توان به سیاست و سیاست مداران امید بست؟ کدام سیاست مدار است که بتواند حقیقتا "نماینده" مردم باشد. نماینده در واقع آشکارکننده وضعیتی است که ان را نمایندگی می کند. اگر مرد میدان سیاست "زبانی" درخور این وضع نداشته باشد چگونه به خود اجازه می دهیم که نماش را نماینده بنامیم. او چه چیزی را نمایندگی می کند؟ به زبان اوردن مشتی شعار و حرف های رایج و کلیشه ای که در مجلات و صفحات مجازی به کرات پخش و تکرار می شود کسی را نماینده مردم نمی کند. بماند که حضرات از پس همین تکرار مکررات هم بر نمی آیند. غالبا نمی دانند و نمی توانند علت حضور خود را به درستی توضیح دهند. اساسا بیشتر از انکه زبان حال داشته باشند به تبلیغات و پروپاگاندا امید بسته اند که همان را هم در نازل ترین سطح ممکن در اختیار دارند. خیلی هنر کنند بعد از مدتی که به مجلس رفت و آمد کنند اندکی به قوانین واقف می شوند و وا اسفا که نماینده فهم درستی از ماهیت قانون نداشته باشد و الا با درک غلط از قانون به ورطه مهلک محافظه کاری خواهد افتاد. طبیعتا مراد از این بیان بی قانونی و هرج و مرج و زیر میز زدن نیست. کسی که چنین برداشتی از این حرف دارد شاید بیشتر باید به فلسفه وجود قانون بیندیشد. اگر قرار بود انقلاب که یک تحول مستمر و دائمی است در بند و چنگال قوانین اسیر آید دیگر دوام و استمرار انقلاب شعاری بیش نخواهد بود. و شاید عده ای که گاه و بی گاه از تضاد و تعارض انقلاب و نظام گفته اند هم دچار همین کج فهمی از قانون بوده اند.
حتی انهایی که همچنان شعار شفافیت شان به کوس رسوایی بی عقلی شان مبدل گشته هم نمی دانند با مردم چه بگویند. شفافیت که البته امر مطلوبی است اما از خود بپرسیم آیا در هر زمانی می توانیم با شعار شفافیت مردم را دعوت به حضور کنیم؟ آیا همه امور حسن در هر زمانی می توانند پیشران مردم باشند و آنان را به حرکت وادارند؟
وقتی شفافیت سرایان زبان و توانایی به صحنه کشاندن مردم را ندارند آنها که سعی می کنند خود را در مقابل پدرخوانده ها جلوه دهند هم به طریق اولی کاری از پیش نمی برند. همانهایی که تمام هم و غم شان عبور از اصول گرایی سنتی است. می توان از انها پرسید مگر شما چه مزیتی نسبت به اصول گرایان دارید؟ که اینچنین به خود می بالید و از این پیروزی دلسرد کننده خوشحالید؟
اری دلسردی وجود دارد حتی آنهایی که رای داده اند هم دلسردند اما از سر احساس تکلیف و وظیفه رای داده اند. ای کاش می توانستیم این دلسردی را نوید بخش طلب و انتظاری در میان جامعه بدانیم که چشم به راه "زبانی نو در سیاست" است. انتخابات صحنه حضور مردم است. حضور با رای دادن فرق دارد. مثل روزهای راهپیمایی است که حس و حال خاصی به ما دست می دهد و ما برای هیچ غرضی بیرون نیامده ایم. بلکه بیرون امده ایم که بیرون امده باشیم. کدامین زبان است که بتواند مردم را به صحنه حضور بیاورد؟ و احساس حضور و نشاط را در انها به غلیان بیاورد؟ ما معمولا روز انتخابات را اولا و بالذات روز انتخاب اصلح می انگاریم هر چند در لفاظی ها و حرافی هایمان به "حضور حداکثری" تاکید می کنیم. در همین تاکید هم تاکیدمان بر "حداکثری" است تا "حضور". حال انکه خود حضور مردم و حس و حالی که آنها از این حضور دارند می تواند حرکت ایجاد کند. ما چشم انتطار چنین زبانی در سیاست هستیم و البته می دانیم که دوران طلوع سیاستمداران بزرگ گذشته است چه در شرق و چه در غرب. ما به سیاست فعلی امیدی نداریم. سیاستمداران ما کوتوله شده اند. و البته ما هم شاید به طلب مان واقف و خوداگاه نباشیم و اگر کسی اگر از مردم بپرسد که دقیقا چه می خواهند؟ نتوانند جوابی روشن بدهند تا جایی که حتی ممکن است در اصل وجود چنین طلبی شک نماییم.
📜قرآن هنر است📜
خود قرآن هنر است؛ خود قرآن یک اثر هنریِ خدایی و الهی است؛ یک اثر هنری است. حالا افرادی که صاحب نظرند و صاحب دقّتند و صاحب تدبّرند، بتدریج یک چیزهایی از گوشه کنارهای این اثر هنری را در طول تاریخ فهمیدهاند؛ از جمله اینکه مثلاً قرآن هنر تصویر دارد، یعنی حوادث را تصویر میکند؛ [مثل] این کتابی که نوشتهاند: التّصویر الفنّی فی القرآن؛(۱۴) تصویر هنری در قرآن. قرآن وقتی خیلی چیزها را میخواهد بیان کند، یک منظرهای را، مثلاً منظرهی قیامت را، شما ببینید در قرآن با چه بیانهای متنوّع و متعدّدی قیامت و صحنههای قیامت و عرصهی قیامت جلوی چشم انسان تصویر شده؛ یا عرصهی جهاد تصویر شده: «وَ العادیاتِ ضَبحاً * فَالموریاتِ قَدحاً»؛(۱۵) این تصویر است، دارد نشان میدهد. میشود گفت که خب سوار اسب شدند، اسبسوار رفت طرف میدان، امّا اینکه در این آیه میآید قسم میخورد به آن اسبی که دارد نفَسنفَس میزند، قسم میخورد به آن اسبی که سُمش به سنگ میگیرد و مثلاً جرقّه میزند، این [دارد] تصویر میکند منظره را.
در سورهی مبارکهی بقره در وصف منافقین این آیهی شریفه «مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات»،(۱۶) این تصویر، یک بُعدی از ابعاد منافق است؛ این منافقی است که اوّل از روی هیجان یک ایمانی آورده، اِستَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم، [امّا] مرضی که در دل او بوده موجب شده که خدا این نور را از او بگیرد: وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات؛ تصویر میکند؛ این تصویرِ یک بُعد از ابعاد شخص منافق است. بعدش بلافاصله یک بُعد دیگر: «اَو کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعدٌ وَ بَرقٌ یَجعَلونَ اَصابِعَهُم فی آذانِهِم مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ المَوت»،(۱۷) این هم یک بُعد دیگر از ابعاد منافقین بوده. «صیّب» باران تند است. خب باران که رحمت است امّا در کنار این باران، رعد هست، برق هست، این [فرد] میترسد؛ ظلمات هست، از آن میترسد؛ از بارانش بهره نمیبرد امّا از رعد و برقش میترسد؛ همان که در سورهی منافقون «یَحسَبُونَ کُلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِم»(۱۸) [آمده]؛ این ابعاد منافق را بیان میکند؛ ببینید قرآن تصویر [میکند]. خب این را شما میخواهید بیان کنید، شما میخواهید این تصویر را که در کلام هست و معجزه است، به ذهن و دل مخاطبِ خودتان منتقل کنید؛ این خیلی هنر بزرگی است، هنر عظیمی است.
(بیانات رهبر انقلاب در دیدار با قاریان قران ۱۴۰۲/۱۲/۲۲)
✅نوروز و روز نو ✅
معلّیبنخنیس خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است، حضرت به او میفرمایند : «أتدری ما النیروز؟»(۲) آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیهی نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو!
روزِ نو یعنی چه؟... روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است... بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
(آقا ۱۳۷۷/۱/۱)
📢اگر سرّ «لیله القدر» و سرّ «نزول ملائکه» را در شبهای قدر بدانیم، همه مشکلات ما آسان میشود.📢
ماه مبارک رمضان که ماه مبارک است ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم؛ یعنی رسول خدا واصل شده است و بعد از وصول، ملائکه را و قرآن را نازل کرده است. به قدرت او ملائکه نازل میشوند؛ به قدرت ولی اعظم است که قرآن نازل میشود و ملائک نازل میشوند.
ولیّ اعظم، به حقیقت قرآن میرسد در ماه مبارک و شب قدر، و پس از رسیدن، متنزل میکند به وسیله ملائکه- که همه تابع او هستند- قرآن شریف را، تا به حدی که برای مردم بگوید.
قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست. قرآن سرّی است بین حق و ولیّ الله اعظم که رسول خداست، به تبع او نازل میشود تا میرسد به اینجایی که به صورت حروف و کتاب در میآید که ما هم از آن استفاده ناقص میکنیم.
و اگر سرّ «لیله القدر» و سرّ «نزول ملائکه» در شبهای قدر- که الآن هم برای ولیّ الله اعظم حضرت صاحب- سلام الله علیه- این معنا امتداد دارد- سرّ اینها را ما بدانیم، همه مشکلات ما آسان میشود.
تمام مشکلاتی که ما داریم برای این است که، ما محجوبیم از اینکه واقعیت را آن طور که هست و نظام هستی را به آن طوری که تنظیم شده است، مشاهده کنیم.
ما گمان میکنیم که حیاتِ در اینجا چیزی است و نبودن در اینجا نقصی است، در صورتی که حیات در اینجا نازله آن حقیقتی است که از عالم غیب آمده است و موت- اگر چنانچه موت انسانی باشد- رجوع به همان مرتبهای است که در اول بوده است، و البته مراتب مختلف و شئون مختلف است.
و ما امیدواریم که از فیض ماه مبارک و فیض عید ماه مبارک- که عید وصال است- ما هم حظّی ببریم که بتوانیم در این مشکلاتی که بر ما وارد میشود، سرفراز بیرون بیاییم.
تمام چیزهایی که انبیا آوردند، مقصود آنها به ذات نبوده است؛ تشکیل حکومت مقصود به ذات نیست برای انبیا. دعوتها هر چه میشود مقدمه است برای اینکه انسان را بیدار کنند، انسان را بفهمانند به «او»، ارائه بدهند به «او» که چه بوده است و چه هست و چه خواهد بود و عالم چه جور است وضعش با ذات مقدس حق تعالی.
و ما دستمان از این مسائل کوتاه است و امیدواریم که به برکت اولیای خدا، ما هم یک آشنایی ضعیفی پیدا بکنیم و بعض از حجب، از پیش چشم ما برداشته بشود. خدای تبارک و تعالی که میفرماید که: اللهُ نُورُ السَّموات وَ الْاَرْض و هُوَ الاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظاهِرُ وَ الباطِن، این را ما با قلبمان، با وجودمان ادراک کنیم، نه ادراک علمی، مشاهده، ادراک علمیاش آسان است، لکن رسیدن به آنجایی که انسان دریابد این مسائل را، این کار مشکلی است و محتاج به مجاهدت، و انبیا و اولیا با مجاهدات خودشان به این مسائل رسیدهاند.
(صحیفه امام ج۱۹ ص۲۸۴)
#شب_قدر
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو بچه های جهاد اسلامی به مناسبت روز قدس منتشر کردند. نمیدونم ولی داشتم با خودم فکر می کردم که آیا این رزمندگان با چه حال و هوایی قرآن می خونند؟ اصلا احساس می کنی سوره علق رو خداوند به اینها نازل کرده که قرائت کنند. حس و حال "اقرا" های غار حرا رو آدم میتونه توی تونل های غزه حس کنه. اقا فرمودند که غزه رو قرآن سرپا نگه داشته : "این [قرآن] است که توانسته این ذُروه و قلّهی استقامت را در غزّه و در فلسطین، بخصوص در خود غزّه، به دنیا نشان بدهد؛ این [اثر] قرآن است. این، [آن] صبری است که قرآن میخواهد؛ این استقامتی است که قرآن توصیه میکند؛ این پاداشی است که قرآن به صابرین وعده میدهد؛ این است که اینها را نگه داشته".
ای کاش کل امت اسلامی میتونستن با غزه هم افق شوند و دوباره قران بخونند.
#غزه
#اقرا
هدایت شده از سرزده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست تو شر اسرائیل را از این جهان کم میکند.
@sarzadee
هدایت شده از خانه طلاب(بنیان ها)
مـــا بــــا گذشت نزدیک به سی سال از حادثهی انقلاب اسلامی، جا دارد که یک نگاه کلان و یک نگاه فراگیر به این حادثه بیندازیم.
نگاههای جزئی، نگاه به حوادث میانهی راه
و نگاه به افتوخیزها، خیلی گویا نیست...
رهبر انقلاب
محفل گفت و گو
نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد
یکشنبه ها | ساعت 14
مدرسه جامعه المهدی.عج.
@khanehtolab
هدایت شده از خانه طلاب(بنیان ها)
جلسه اول_نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد.mp3
45.3M
محفل گفت و گو
نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد
جلسه اول
یکشنبه 2 اردیبهشت ماه
مدرسه جامعه المهدی
خانه طلاب
@khanehtolab
هدایت شده از خانه طلاب(بنیان ها)
جلسه دوم_نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد.mp3
50.88M
محفل گفت و گو
نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد
جلسه دوم
یکشنبه 9 اردیبهشت ماه
مدرسه جامعه المهدی
خانه طلاب
@khanehtolab
هدایت شده از خانه طلاب(بنیان ها)
جلسه سوم_ نگاه کلان به انقلاب اسلامی و ضرورت نقد.mp3
43.96M
محفل گفت و گو
نگاه کلان به انقلاب و ضرورت نقد
جلسه سوم
یکشنبه 16 اردیبهشت ماه
مدرسه جامعه المهدی
خانه طلاب
@khanehtolab
به لطف الهی توفیق داشتیم در ایام سالگرد شهادت استاد شهید مطهری سلسله نشست ها و گفتگوهایی را با عنوان "شهید تفکر" برگزار نماییم. این جلسات برای خود من حرف ها داشت. امیدوارم دوستانی که این جلسات را استماع می نمایند هم بتوانند نسبتی را با این شهید عزیز برقرار نمایند.
صوت جلسات 👇👇👇👇
.
... شهید تفکّر ...
🔹 گفتگو به مناسبت شهادت استاد مرتضی مطهری(ره) و روز معلم
#شهید_تفکر
@soha_sima