eitaa logo
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
2.5هزار دنبال‌کننده
244 عکس
29 ویدیو
2 فایل
✍️ [ آدمی] سخنی به لفظ در نمی‌آورد، جز آنکه فرشته نگاهبانی نزد او حاضر است [و آن را می‌نویسد] (ق - 18) 📝یادداشت‌های زهرا محسنی‌فر راه ارتباطی: @z_mohsenifar https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
مشاهده در ایتا
دانلود
«هزار نامه نوشتیم برایت و هزار راه گشتیم سراغت. ما راه نمی‌دانیم؛ تو نامه نمی‌خوانی؟ بلند شو مرد! بلند شو ای شور شیرین این دنیای تلخ! برای ما مسلمان‌شده‌های آن لبخند آسمانی‌ات، دیری است که پیامی نفرستاده‌‌ای. بلند شو و یک‌بار دیگر، برای ما که در کیش مهر تو هستیم و مات محبتت، بنویس: انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم...» 🔴شماره دوم نشریه «رایات و روایات» منتشر شد. به بهانه دومین سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت شهید سلیمانی با نگاهی تبیینی به گفتمان جبهه مقاومت صاحب امتیاز: مرکز فرهنگی رسانه بیداری مدیرمسئول: شهرام رستمی‌فر سردبیر: زهرا محسنی‌فر دبیر تخصصی: رها عبداللهی علاقه‌مندان جهت تهیه نسخه چاپی نشریه می‌توانند از مسیرهای ارتباطی زیر اقدام نمایند: 🔻تماس با شماره‌های: ۰۶۱۳۵۵۳۰۷۹۸ ۰۹۳۰۵۶۱۹۵۶۵ 🔻پیام به دایرکت صفحات اینستاگرام: @majalebidari @resanebidari_ir https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
بلند شو مرد! بلندشو و ببین که شاه‌نشین چشم‌هامان از آتش اشتیاقت همه بخاراست و برای تو که امیر سفرکرده‌ی این سامانی، «بوی جوی مولیان آید همی» می‌خوانیم و برای بی‌سروسامانی خودمان «فاتحه مع الصلوات»! از اشک ما یتیمانت، عرش خدا می‌لرزد و مگر عرش خدا همین دل‌های نازک یتیمان شهدای مدافع حرم نیست که شب‌های جمعه‌ی همه‌ی تاریخ، چشم به ساعت انتقام دوخته‌اند؟ اما فدای سرت این اشک‌ها؛ قدم بر خیال ما بگذار و خیال کن که رود آموی، پرنیان شده است. بلند شو خانه‌ات آباد؛ بلند شو ای انار سرخ رسیده‌ای که در آن شب یلدای بی‌صبح، صد دانه‌یاقوت را روی سنگفرش خیابان‌های دل‌مان پاشیدی تا بعد از تو هیچ کس رو به دوربین خوشی‌های زندگی نگوید سییییب! https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
پیرمرد یزدی عاشق انقلاب بود. جنگ که شد، در خرمشهر ساکن بود و برای رزمنده‌ها نان می‌پخت. یک پسرش هم‌رزم جهان‌آرا بود و در همان خرمشهر شهید شد. پسر دیگرش نوجوان بود و در حاج عمران عراق شهید شد. خوشحال بود که برای انقلاب چیزی تقدیم کرده. تا آخرین لحظه دغدغه‌اش نظام و رهبری بود. حاجی بابا صدایش می‌کردیم. مرتب خواب فرزندان شهیدش را می‌دید. با آن‌ها زندگی می‌کرد... حالا امشب حاجی بابای ما مهمان عمو محمد تقی و عمو رضاست... و شاید هم مهمان فاتحه‌ای نثار عزیز سفرکرده‌ی ما بفرمایید.🙏 «شهيد چهارمی كه برانكاردش را روي زمين گذاشتند، نيم تنه‌ای بود كه سر نداشت. تركش شانه‌هايش را پاره پاره كرده بود و پايين تنه‌اش هم به كلی وجود نداشت. روی هم رفته مشتی گوشت له شده با دل و روده‌ی اويزان روی برانكارد قرار داشت. از باقيمانده‌ی موهای فرفری و تنه‌ی نسبتا پر جسد تشخيص دادم اين جنازه‌ی تقی محسنی‌فر است. آخر موهای تقي فرفری و هيكلش چاق بود. او را كه در آن وضعيت ديدم، حالم بد شد. خيلي ناراحت شدم. يادم افتاد تقی با چه حجب و حيایی در خانه‌مان می‌آمد. در می‌زد و می‌پرسيد: سيدعلی خونه‌اس؟ توی دلم گفتم: خدا به داد مادرت برسه تقی...» بریده‌ای از روایت سیده زهرا حسینی از شهادت محمدتقی محسنی‌فر ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
بستگان کمند دلگرم به آتشی که سرد نمی‌شود... درست دو هفته بعد از یلدای سال ١٣٩٨، در میانه‌ی یکی از غم‌انگیزترین شب‌های به‌هم پیوسته‌ی تاریخ، ناگاه تسبیح دل میلیون‌ها انسان آزاده در زیر سقف آسمان خدا پاره گشت و صد دانه یاقوت بر سنگ‌فرش سرد فرودگاه بغداد پخش شد. شهادت، قسمت ازلی قاسم بود تا در هیبتی هزارتکه و در مشایعت خون و دود و آتش تا ابدیت عروج کند... متن کامل منتشر شده در روزنامه فرهیختگان ۱۴ دی ماه ۱۴۰۱👇 https://farhikhtegandaily.com/universitynewspaper/3776/3/ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست سلیمانی که بر زمین افتاد، سرنوشت سرزمین قدس به دست سلیمانی‌ها افتاد. خواستند سایه‌اش را از سر ما کم کنند، امروز سایه او بر دیوار ندبه سنگینی می‌کند. خواستند او را قطعه‌قطعه کنند، اما در اقصی نقاط عالم اسلام، تکثیر شد. حذف فرمانده سپاه قدس، صورت مسأله‌ی آزادی قدس را پاک نکرد، قدس را زودتر از لوث غاصبان پاک خواهد کرد. خدای حاج قاسم سریع‌العِقاب است. سریع‌الحساب است. 🔺فیلم ادای احترام شهروند مسیحی به تندیس در منطقه ضاحیه بیروت https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
تا شهید نباشی، شهید نمی‌شوی. این دو دو تا چهارتای عشق است. میان ما و بطلمیوس چه فرق است وقتی که او زمین را مرکز کائنات می‌دانست و ما، «منیّت» را اساس جهان‌بینی‌؟ ما این‌سوی حجاب ظلمانی نفس اسیریم و شهید آن‌سوی حجاب نورانی روح ایستاده و به آزادگی رسیده. بله ما با هم خیلی فرق می‌کنیم. بقا مختص ذات اوست؛ یابن آدم! اسمع! افهم! ماسوی را برای فنا آفریده‌اند. فرق است میان دست و پا زدن در جیفه‌ی دنیا و دست و پا زدن در خون اولیا. این یکی باتلاق اسفل‌السافلین است و آن یکی سکّوی معراج قاب قوسین. هیچ جنبنده را از تیغ دروگر مرگ زنهار نیست، اما چگونه شهید حیثیت مرگ را به بازی می‌گیرد آنگاه که گلوله و آتش و تیر را تنگ به آغوش می‌کشد؟ ای شهید! کجا به تو کیمیاگری آموخته‌اند که زهر هلاهل مرگ را در کام خود احلی من العسل می‌کنی؟ چگونه زمهریر سرد فنا را با سلسبیل مطبوع بقا طاق می‌زنی؟ این موت اختیاری است یا کوچ انتخابی؟ نمی‌دانم. هر چه هست، شهادت جایگاه سِر است و شهید محرم راز. قسم به عصر که ما در خسارتیم. بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟ ای خسرو شهیدان عالم! ای لنگر آسمان و زمین! ای دردانه‌‌ی بی‌مثال خلقت! ای حرارت فزاینده‌ی عشق در طول سده‌ها و هزاره‌ها! ای نشسته بر اریکه‌ی سفینه النجاه! ای حسین! آغوش تو برای تشنگان شهادت باز است؛ به وسعت دنیا، به وسعت عقبی. ما را تشنه کن. ما را کشته خواه. ما را به آغوش کش. ما را زنده کن. ✍🏻 https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648