eitaa logo
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
2.6هزار دنبال‌کننده
282 عکس
45 ویدیو
2 فایل
✍️ [ آدمی] سخنی به لفظ در نمی‌آورد، جز آنکه فرشته نگاهبانی نزد او حاضر است [و آن را می‌نویسد] (ق - 18) 📝یادداشت‌های زهرا محسنی‌فر راه ارتباطی: @z_mohsenifar https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
مشاهده در ایتا
دانلود
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
🔺غیررسمی یعنی نگین انگشتری امت اسلامی که خودش انگشترهای پیشکش را بر انگشت پیشکسوت صداپیشه، عوض به در
نیمه‌ پنهان ماه🌙 ویروس منحوس ماه‌هاست ماه را پشت ابر برده و از انظار عمومی دور کرده اما نیمه‌ پنهان ماه را می‌توان پنجشنبه‌ها در یک اتاق کوچک خودمانی در بیت رهبری رؤیت کرد. ستاد استهلال تلسکوپ نمی‌خواهد؛ ماه را باید به چشم غیرمسلح و بدون تشریفات دید. جعبه‌ جادو اگر چشم بصیرت داشته باشد و دوربین را سمت غیررسمی‌های حضرت ماه بچرخاند و از دیالوگ مردم عادی با او پرده‌برداری کند، باید به شکرانه‌اش نماز عید خواند!  یعنی امام جامعه که روی سجاده‌ سپید ساده‌اش، پشت به قبله رو به خلق می‌نشیند و نافله‌ بعد از فریضه‌اش، چاق‌سلامتی با میهمانان و خوشامدگویی به اهل مجلس می‌شود. غیررسمی یعنی آن آقای سینی ‌به دستی که وسط صحبت‌های آقا، بی‌توجه به کائنات، چای بین میهمانان تقسیم می‌کند. یعنی همان حبه ‌قندی که بین انگشت شست و اشاره، مدتی جا خوش می‌کند و با حرکت دست می‌رود و می‌آید تا حرف‌های مهم و جدی آقا تمام شود و قند در دل قند آب شود. غیررسمی یعنی همان مستندساز سبیل ‌نعل‌اسبی که رودرروی رهبر محاسن ‌سفید به علمای اعلام تیکه می‌اندازد و همه‌ جمع به اتفاق فخر علمای زمان‌شناس، می‌خندند. غیررسمی یعنی رهبر روشنفکری که برخلاف نظر آقایان کفن‌پوش و سجاده ‌به‌دوش، فیلم مارمولک تبریزی را شایسته‌ استقبال می‌داند، نه اعتراض و اینگونه مجوز شوخی با همه‌ اصناف را به کارگردانان سینما و تلویزیون می‌دهد، تا اهل کسوت جنبه‌ خود را بالا ببرند. غیررسمی یعنی صدای ماچ‌های رگباری رهبری بر گونه‌ پیشکسوت هنرمند که چک‌چک فلش دوربین‌ها را همزمان با ضربان قلب بینندگان، به شماره می‌اندازد. غیررسمی یعنی آن آقایی که ساکن وادی محبت ناب است، با شعبده‌ بوسه‌ای، یک‌تیر و سه‌نشان می‌زند؛ هم آرزوی بچگی جوان المپیادی منتقد و جسور را برآورده می‌کند، هم معمای پیچیده‌ نارضایتی او را حل می‌کند و هم موتور انگیزه و امیدش را روشن می‌کند. غیررسمی یعنی یاد ایام کردن حضرت آقا با آن پیرمرد مأخوذ به حیا و زنده کردن خاطره‌ مشترک سال‌های دور وقتی که موقع مصافحه و بغل کردن، نزدیک بود با هم بیفتند! غیررسمی یعنی نگین انگشتری امت اسلامی که خودش انگشترهای پیشکش را بر انگشت پیشکسوت صداپیشه، عوض به در می‌کند تا بگیرد و یکی از آنها فیت انگشت او شود. غیررسمی یعنی دست محبت حضرت آقا که روی شانه‌ هنرمند رادیو می‌نشیند و عکس دسته‌جمعی خانم‌ها و آقایان با آقای دوست‌داشتنی، پنجشنبه‌های بیت را کارت‌پستالی می‌کند.  صد مُلک دل به نیم‌نظر می‌توان خرید و خوبِ خوبان در معامله‌ای که بخوبی جوش نخورده، بی‌تقصیر است. بالای سردر بیت رهبری باید برای رسانه‌های اندرونی و بیرونی بنویسند: «لطفا در معامله‌‌ محبت آقا با مردم دخالت نکنید». سال‌هاست که کانال‌های خبری و بی‌خبری، شناخت آقای زمانه‌شناس را از اوضاع و احوال جامعه، کانالیزه و گل‌وبلبلی نشان می‌دهند، تا همیشه این سوال برای مردم کوچه و بازار بی‌پاسخ بماند که آیا می‌توان با رهبری درددل و از او انتقاد کرد. بله، غیررسمی می‌توان چشم‌ در چشمان پرمحبت آقا دوخت و او را بی‌محبت خطاب کرد و صورت ماه از این کم‌لطفی نه‌تنها مکدر نشود، بلکه از شدت محبت به گوینده‌ منتقد، گل بیندازد. بعضی‌ رجال سیاسی بلندپایه که موقع شنیدن انتقاد، وجنات‌شان داد می‌زند عصبی‌اند و نمی‌توان آنها را با یک من عسل هم خورد، بروند سعه‌ صدر یاد بگیرند. یک جوان جهادی می‌تواند رهبر جامعه را نقد کند که چرا با توصیه‌ و دستور به صاحب‌منصبان برای جوانگرایی در انتصابات فشار نمی‌آورید و پاسخ بشنود که کلید جوانگرایی در انتصابات، جوانگرایی در انتخابات است.  پنجشنبه‌های غیررسمی باید به زیارت آقای شهدا رفت تا معلوم شود سلیمانی‌ها چگونه به آب حیات زنده شدند و بر ما اهل قبور، چرا باید فاتحه خواند. نیمه‌ پنهان ماه را هرکه به چشم دل ببیند، از جزر و مد عشق گریزی ندارد.  روزنامه وطن امروز/ ۶ دی ماه ۹۹ ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
دنیا بازیچه‌ی دست یهود است و غرب، ستاد اجرائی فرمان ترامپ! در دنیایی که بازیگران حرفه‌ای هم بازی می‌خورند، باید کارگردان بود. جایی که قانون جنگل حاکم است، «قدرت» راز بقاست. دلار، اقتصاد دنیا را وابسته‌ی گاوچران‌ها کرده. استعمار مدرن که شاخ و سم ندارد. بر عصای شیطان هرکه تکیه کرد، آشیانه بر دهانه‌ی آتشفشان ساخت. گاوهای شیرده می‌دانند که به بهانه‌ی امنیت باید دوشیده شوند. از مارش جنگ فرار می‌کنند تا موسیقی صلح، شیر آنها را زیاد کند. سلام، اسم رحمان است و سلامتی، سین اول سفره‌ی رحمت الهی. سلامت، نعمت مجهول است ولی شیطان بزرگ، ولی‌محنت جائر. برای نعمت، از ولی‌محنت نباید منت‌کشی کرد. ایران، ستاد اجرائی فرمان امام است و «ما همه سرباز توایم خامنه‌ای» را خانم‌ها هم می‌توانند بخوانند. دیروز پای مردان ما معبر مین را فتح می‌کرد تا از معرکه به سلامت عبور کنیم و امروز دست زنان ما معبر سلامت را فتح می‌کند تا از معرکه‌ی ویروس مین‌شمایل به‌درآییم. تا روحیه‌ی خودباوری را به مردم خود تزریق کنیم و ملت ما در برابر ویروس غربزدگی واکسینه شود. ، درد ندارد اما آن‌ورآبی‌ها را بدجوری می‌سوزاند. زن و مرد ندارد؛ هرکس مرد این میدان است، بسم‌الله و هرکس چشم دیدن اقتدار ما را ندارد، به‌سلامت! ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
دورت بگردم، از روزی که رفتی، نفَس زمین در سینه‌ی زمان حبس شد و روزهای بی‌‌توبودن، ضربان تقویم را به شماره انداخت. امشب دوباره کرنومتر تاریخ بر روی آن شب تلخ، صفر می‌شود تا بی‌سروسامانی ما، نو به نو شود. هجرت تو، مبدأ تاریخ انتقام است. آن شام آخر که از شام برگشتی، فرق تاریخ مقاومت در جغرافیای عراق شکاف خورد. ما فرق کرده‌ایم و دیگر آن آدم‌های پارسال نیستیم. در آن شب یلدای تاریخ که صددانه یاقوت را بی‌نظم و ترتیب بر پوشش سخت سنگفرش فرودگاه بغداد پاشیدی، تسبیح دلمان پاره شد. از آن روز، ترَک‌های چینی نازک تنهایی خود را با هجوم یاد تو بند می‌زنیم. گرمی عشق تو در خون ما غلیان می‌کند و آتش محبتت از ما شقایق‌های سینه‌سوخته ساخته. قلب‌های مرده‌ی ما با شهادتت، قاسم‌آباد شد تا سرزمین وجودمان، یکپارچه ملک سلیمان شود. در آخرت تکیه‌ی ما به همان دست خاتم‌نشانی است که آخرین بار به لنز دوربین‌ دنیا سپردی. به زیبایی چشم‌های مهربانت قسم، ما هرگز اجازه نمی‌دهیم که نگاه آسمانی تو در درون ما گم شود. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
محور اسلام امام، کنشگری ربانی و شالوده‌ی اسلام آمریکایی، تخدیر رُهبانی است. مکتب پیرجماران، در بعد اجتماعی زیراب «به‌من‌چه» را می‌زند، تا کسی نتواند به تربیت‌شدگان کارخانه‌ی انسان‌سازی روح‌الله بگوید، «به‌تو‌چه»! «نگذارید این انقلاب به دست نااهلان بیفتد» را اگر جدی می‌گرفتیم، هفت‌تپه‌ها به دست اسدبیگی‌ها نمی‌افتاد. میراث خمینی کبیر را همین عتیقه‌های دست‌به‌فرمان دارند شوخی‌شوخی زیرخاکی می‌کنند. مجمع تشخیص مصلحت نظام را ساخته‌اند تا بقیه‌ی مسئولین به کارشان برسند و مصلحت‌سنجی را بگذارند برای اهلش. بزرگترین مصلحت، عمل به اصول قانون اساسی است. قانونی که بندبندش مملو از پارتی‌بازی به‌نفع بیچارگان و پابرهنگان و محرومین است، اما موقع عمل به آن که می‌رسد، بند پ در واگذاری بیت‌المال به سرمایه‌داران نورچشمی، پدر ولی‌نعمتان انقلاب را درمی‌آورد. اعتراض به وضع موجود و راضی نشدن به آن، درونمایه‌ی انقلاب متعالی خمینی و زیربنای تمدن‌ساز گام دوم انقلاب خامنه‌ای است که باید تا انقلاب مهدی (عج) این نهضت ادامه داشته باشد. آنها که وضعیت مردم خوزستان را همیشه در شرایط حساس کنونی قرار داده‌اند، سلطان بحران‌اند و آنها که احساس تکلیف را از امامین ماضی و مضارع گرفته‌اند، تا انقلاب امام غایب، وسط میدان‌ حاضرند. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
روزی که آن مردک پیروزمندانه پرچم را توییت کرد، گفت: «دنیای پس از سلیمانی، جای امن‌تری است»! بیچاره نمی‌دانست که آتشِ مرگ برای ققنوس، آب حیات است و زمین بازی تازه به دست بریده‌ی سلیمانی افتاده... @lafzeghalam
🔴جرقه‌های طومارپیچ 🔸در مقابل سپاهیان ابوسفیان، مدینه در لاک دفاعی فرو رفته، در حلقه‌ی محاصره‌ی نظامی گرفتار شده و در موضع ضعف قرار داشت. در جدال سنگی سخت با کلنگ پیامبر (ص) برای حفر خندق، سه جرقه‌‌ی پیاپی برخاست و قوه‌ی عاقله‌ی عالم را به مکاشفه برد تا فتح ایران و روم و یمن را در آن آتش‌پاره‌ها ببیند و پیروانش را به گسترش اسلام بشارت دهد. منافقین اما در دل، او را نیشخند می‌زدند که محاصره‌ی نظامی کجا و فتح امپراطوری‌ها کجا! آنچه پیامبر (ص) در جرقه‌های کلنگ دید، منافقین در بدر و احد و خندق ندیدند. 🔸آتش جنگ تحمیلی تازه فروکش کرده بود و ایران کشوری جنگ‌زده بود که امام خمینی (ره) به امپراطوری بلوک شرق نامه نوشت و آینده‌ی شوروی و کمونیسم را عبرتِ موزه‌ی تاریخ سیاسی جهان دانست. لابد کمونیست‌های وطنی در آن روز به سخره می‌گفتند انقلابی جنگ‌زده کجا و فروپاشی یک ابرقدرت کجا! امام، صدای خورد شدن استخوان‌های مارکسیسم را در هیاهوی عالم به وضوح شنیده بود. آنچه امام در خشت خام مکاتب مادی دید، گورباچف در آینه‌ی ابرقدرتی ندید. 🔸در چنبره‌ی کارزار فشار حداکثری و در اوج سخت‌ترین تحریم‌های بشری علیه ملت ایران، امام خامنه‌ای سرنوشت آمریکا را همان سرنوشت کشتی تایتانیک دانست که غرق خواهد شد. لیبرال‌هایی که رو به کدخدا سجاده می‌اندازند، به استهزاء در این گفته می‌نگرند که فشار تحریم اقتصادی کجا و پیش‌بینی غرق شدن ینگه‌ دنیا کجا! یقینا آنچه امام خامنه‌ای در جرقه‌های شورش داخلی آمریکا می‌بیند، غرب‌پرستان در ثبات مهد لیبرال دموکراسی نمی‌بینند. 🔺در پرتو جرقه‌‌ای، می‌توان طومار نظامات عالم را در هم پیچیده دید یا به اشارت نگاهی در هم پیچید. نظام تربیت الهی، دیده‌ها را تیزبین می‌کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
کنگره‌ی آمریکا مثل کنگره‌های طاق کسری فرو می‌ریزد. معترضین به گور کریستف‌کلمب می‌خندند. ابرقدقد در مهد لیبرال دموکراسی تخم دوزرده می‌گذارد. گاوچران‌ها هفت‌تیر می‌کشند و شیر شیخ‌نشین‌ها از ترس خشک می‌شود. خرها از فیل‌ها جفتک می‌خورند. تایتانیک تا افق، کرال سینه می‌رود. سنتکام باد می‌کارد و سنا طوفان درو می‌کند. بابانوئل جای خود را به جوکر می‌دهد. دیوانه‌ای سنگ به شیشه می‌زند و پشت شیشه‌ی ضد گلوله قایم می‌شود. زنیکه‌ی موفرفری، شیشه‌شورِ دبلیوسیِ چهارشنبه‌ی سیاه واشینگتن‌دی‌سی می‌شود. جارو رشتی در ایالات منفجره، کمیاب می‌شود. پرچم آمریکا، زیرانداز براندازان آمریکایی می‌شود. زیباکلام جیغ می‌کشد. سایه‌ی جنگ داخلی بر ساحل امن دنیا سایه می‌گستراند. و... ایرانی‌ها تا صبح تخمه می‌شکنند... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
«آیه‌ی تطهیر»، در مقام عصمت‌اللّهی صدیقه (س) است، سبحان اللّه. «حدیث کسا» در منزلت آل‌اللّهی کوثر (س) است، الحمدللّه. «سوره‌ی هل‌اتی»، در بیان فنای وجه‌اللّهی زهرا (س) است، لا اله الا اللّه. «حدیث لولاک»، در شأن کبریائی فاطمه (س) است، اللّه اکبر. مظلومیت فاطمه (س) اما در تسبیحات حضرت زهرا (س) نیست. تطهیر و کسا و هل‌اتی و لولاک را مادر سادات پشتوانه‌ی «خطبه‌ی فدکیه» کرد تا همه‌ی هستی‌اش را برای مبارزه‌ی با ظلم به ولی‌الله فدا کند. ساکن حرم ستر و عفاف ملکوت و پرده‌نشین سرای لاهوت، همان بانوی پرجبروتی است که با گریه‌ی سیاسی دل سنگ را آب می‌کرد و سنگ‌دلان را نقره‌داغ. اشک را فاطمه (س) برای شیعه سلاح کرد. سیدة‌النساء با خطبه‌خوانی، فاتحه‌ی علی‌نشناسان نسناس را خواند. تبلیغ چهره‌به‌چهره را وجیهة‌الله (س) بنیانگذاری نمود، آنجا که خود را خانه به خانه با غديردیدگان علی‌گریزان رو در رو کرد. زهرا (س) اما با چهره‌های علی‌ستیز مذاکره نکرد و از آنها روی برگرداند و سلامشان را بی‌پاسخ گذاشت تا سکوت معصوم برای ما حجت دشمن‌شناسی باشد. سلام زهرا (س) در پژواک تاریخ به تمام سلسله‌ی ولی‌شناسان شیعه تا روز قیامت خواهد رسید. مسیحای علی (ع) اما وصیت‌نامه‌ی سیاسی‌-الهی‌‌اش در سکوت شب خوانده شد تا گره‌ای کور در کار مشکل‌گشای هستی بیندازد و چاه را محرم شب‌های تنهایی ولی‌الله‌الاعظم کند. درک آستان ملک‌پاسبان و حریم بی‌نام و نشان‌ دردانه‌ی مصطفوی اما خارج از طاقت آفرینش است تا معمای هستی و راز سر به مهر خلقت تا روز قیامت باقی بماند. السلام علیک یا صدیقة الشهیدة... @lafzeghalam
🔴هرجا برخورد با پوست‌کلفت‌ها زیرپوستی شد، مردم حق دارند فکر کنند کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. دادگاه‌های علنی مثل مجازات‌های ملأعام برای انتقال حس «قِلِفتی» به شبکه‌ی فساد است. دستگاه عدالت آنگاه که در بستر شفافیت حس دباغی را به یاغی‌ها منتقل کند، پوست می‌اندازد. اگر کار به جای باریک کشید، همه جا تاریک شد، ریگی به کفش کسی است. سرمایه‌ی اجتماعی می‌تواند با معجزه‌‌ی شفافیت دوپینگ کند. آقایان! یک‌بار تا آخر خط شفافیت بروید؛ ارزشش را دارد. @lafzeghalam
🔴عاقبت روزی در آینه‌ی فطرت «ارابه‌ی مرگ» را می‌بینیم! 🔻متن کامل این داستان کوتاه را در روزنامه مجازی حق دیلی به آدرس زیر بخوانید. http://haghdaily.ir/?nid=11&pid=83&type=0 @lafzeghalam
🔴ترامپ رفت اما ترامپیسم هنوز هست! ترامپ، آمریکای بدون روتوش بود. از آن عجوزه‌های کریهی که بزک‌کنندگان غرب را به دردسر انداخت. آنها که در تبلیغ غربگرایی گنجشک را رنگ کرده و جای قناری جا می‌زدند، در مقابل موطلای روسیاه جا خوردند. هرچه فوکویاما در مورد لیبرال‌دموکراسی بلغور کرده بود، ترامپ جوید و نشخوار کرد. او برای جهاز هاضمه‌ی تمدن غرب وحشی، لقمه‌ی گنده‌تر از دهان بود که فرو رفت و گلوگیر شد و برای جهانخواران خوش‌اشتها، نه راه پیش گذاشت و نه راه پس. عصاره‌ی فضولات امریکا، به زباله‌دان تاریخ پیوست تا در ضایعاتیِ سرمایه‌داری مدرن هم قابل بازیافت نباشد. ترامپ، بَزک‌پذیر نبود اما تحریف‌پذیر، چرا. «پرزیدنت ترامپ»، اگرچه واقعیتی عریان از زوال آمریکا بود، اما ترکیب وصفی «ترامپ دیوانه»، کلمه‌ی حقی بود که اراده‌ی باطلی در آن برای سازندگانش مستتر گردید. می‌شد تمام کاسه و کوزه‌های بی‌تدبیری را سر دیوانه‌ای شکست که جفت‌پا وارد بازی دنیا شده تا زیر میز نظم نوین جهانی بزند. می‌شد هیچ به روی خود نیاورد که بازی دنیا اصولا همین لگدپراکنی‌های جهان‌اولی‌ها و نظم نوین جهانی همین زیر میز امنیت جهان‌سومی‌ها زدن است. می‌شد ظهور ترامپ گور‌به‌گوری را یک بدشانسی برای برجام، آن معجزه‌‌ی دیپلماسی گوگولی‌مگولی، دانست که اجازه نداد از زمین لم‌یزرع مذاکره، گلابی رفع تحریم بروید. می‌شد هیچ به روی مبارک نیاورد که این قبر مذاکره با شیطان بزرگ که روی آن فاتحه می‌خوانند، میت ندارد. می‌شد در فهم این واقعیت خود را به تجاهل زد که عمر برجام دست کدخدای دهکده‌ی جهانی بود و ترامپ فقط وسیله بود. لعن و نفرین آمریکوفیل‌های داخلی به دامن ترامپ گیر می‌کند اما به پر قبای آمریکا، نه. قمارباز برای وجهه‌ی امریکا وصله‌ی ناجور نبود، اصل وجهه‌ی ناجور آمریکا بود. ترامپ هرچه بود رفت، اما ترامپیسم که همان چهره‌ی عریان فرهنگ گاوچران‌هاست، هنوز هست. جنتلمن‌های کراوات‌پوش هم حالاحالاها نمی‌توانند برای پادشاه لخت دنیا لباس آبرو بدوزند. همه می‌دانند که بایدن، خرزهره با روکش شکلاتی است. اگرچه «جو»، بَزک‌ خورش ملس است و چند وقتی قلم‌های روزمزد و حنجره‌های بی‌ترمز را سرگرم می‌کند، اما آخرش می‌گذارد در کاسه‌ی لیبرال‌ها تا کاسه‌ی چه‌کنم چه‌کنم دست بگیرند. برای راه‌اندازی موتور اقتصاد ما، تایتانیک نمی‌تواند تک‌چرخ بزند. بایدن تیغ تحریم را با پنبه‌ی دیپلماسی سمباده می‌کشد. برای شیطان بزرگ، انقلاب ۵٧ تا انقلاب مهدی (عج) همواره محور شرارت و بزرگترین حامی تروریسم است و مهم نیست چه کسی در ینگه دنیا از خر شیطان پایین می‌آید و چه کسی سوار بر خر مراد می‌شود. جمهوری اسلامی زیر کارزار فشار حداکثری استخوان ترکانده اما استخوان‌های پوسیده‌ی ریگان‌ها شهادت می‌دهند، ترامپ‌ها و بایدن‌ها وارث آرزوهایی هستند که به گور می‌روند. روزنامه وطن امروز/ ۴ بهمن ماه ۹۹ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴خواصی که خط امام را رها می‌کنند، خط ویژه‌ای می‌شوند! روزانه هزاران کشیده‌ی آب‌نکشیده بر صورت‌ها نواخته می‌شود و کسی ککش نمی‌گزد، اما سیل واکنش‌ها، سیلی نماینده مجلس به سرباز خط ویژه را خط یک خبری کشور کرد. ما در عصر امپراتوری رسانه زندگی می‌کنیم. رسانه، پیش و بیش از هر حاکمیت سنتی بر افکار عمومی استیلا دارد. ابرقدرتها بدون شیپورهای رسانه‌ای، بوق هم نیستند. ترامپ هم که باشی، بدون توییتر جیکت در نمی‌آید. خوب یا بد، فشار افکار عمومی با هدایت رسانه‌‌ها، اولویت‌های کاری زمامداران را تعیین می‌کند. اگر از قضای آمده، رسانه در خدمت حق و عدل قرار گیرد، سریعتر و صریح‌تر از انحنای شمشیر عدالت، کجی‌ها را راست می‌کند. پشت هر سیلی، یک ذی‌حق و یک بی‌حق ایستاده است. سرخی سیلی به لحظه‌ای می‌رود اما روسیاهی‌اش ممکن است تا ابد برای نوازنده باقی بماند. تفرعن، سندروم دست بیقرار می‌آورد. تب خاص بودن، از علائم بالینی مرض ویژه‌خواری است. خواصی که خط امام را رها می‌کنند، خط ویژه‌ای می‌شوند. خط BRT، تافته‌ای جدابافته است تا مردم را سوار کند نه اینکه تافته‌های جدابافته در آن مردم را پیاده کنند. به بهانه‌ی ترافیک کاری نباید ترافیک را پیچاند. مجوز ورود به بهارستان، مجوز ورود به خط تندرو نیست. تندروهایی که قانون را یکی در میان لایی می‌کشند، باید ترمزشان را کشید. آنکه از روی تکبر توگوشی می‌زند را باید کاری کرد که گوشی دستش بیاید. در جمهوری اسلامی مسئولین خادم‌اند، نه ضارب. کار راه‌اندازند نه ترافیک‌ساز. مردم‌نوازند نه سیلی‌نواز. شأن نمایندگی کجا و هنر نوازندگی کجا؟ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648