eitaa logo
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
2.6هزار دنبال‌کننده
280 عکس
45 ویدیو
2 فایل
✍️ [ آدمی] سخنی به لفظ در نمی‌آورد، جز آنکه فرشته نگاهبانی نزد او حاضر است [و آن را می‌نویسد] (ق - 18) 📝یادداشت‌های زهرا محسنی‌فر راه ارتباطی: @z_mohsenifar https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
مشاهده در ایتا
دانلود
جان‌به‌لب‌شده‌ها حق دارند لب به گلایه باز کنند و طبیعی‌ست که کارد‌به‌استخوان‌رسیده‌ها از عصبانیت خونشان درنیاید. اما تنها به‌سیم‌آخرزده‌ها قید اخلاق را می‌زنند و ترمز‌بریده‌ها حد و حدود نگه نمی‌دارند. دل‌درگرونظام‌‌داده‌ها، راه و چاه را به دولت نشان می‌دهند و پای‌کار‌انقلاب‌ایستاده‌ها از دولت کار می‌کشند. اگر اضطرار مجوز اکل میت باشد، استیصال، هرگز مجوز نیست. آبرو، بومرنگ نیست که بیخ ریش صاحبش برگردد. تیری است که وقتی از چله کمان رفت، رفت. تیغ نقد اگر سازنده باشد، چه حاجت به نیش تخریب و تهمت! مملکت ارث پدر محرومین است و آنکه لباس کارگزاری می‌پوشد، برای خدمت‌رسانی دندش‌ نرم است. اگرچه شرافتِ مکان به صاحب‌مکان است و حُرمت امامزاده به متولی، اما در قاموس خدمتگزاری، جایگاه‌ها باید مورد احترام باشند؛ هم از طرف مردم و هم از جانب جایگاه‌داران. حرمت‌نشناسی یکی از این دو، مجوز بی‌حرمتی دیگری نیست. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
در این میزانسن ناشیانه، او عقده را جایگزین غیرت، شیعیان غالی را جایگزین باورِ جمهورِ شیعه و نیاز حاکمیت به "دیگری" را جایگزین واقعیت متقن تاریخی کرده است. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
در این میزانسن ناشیانه، او عقده را جایگزین غیرت، شیعیان غالی را جایگزین باورِ جمهورِ شیعه و نیاز حاک
🔴خرده‌نقدی به درشتگویی دخانچی! 🔺شیوه‌ی نظریه‌پردازی دخانچی شبیه زیگموند فروید است؛ کنار گذاشتن روش علمی و تکیه به تراوشات فکری. برای فروید، جرقه‌های ذهنی حکم قطعیات عینی را داشت. خیالبافی متهورانه، عنصر اصلی ساخت نظریات فروید بود از این رو او به تعبیرخواب علاقه‌ی خاصی داشت. زیگموند با پایه‌گذاری روان‌درمانی، بی‌ربط‌ها را باربط می‌کرد تا انسان منقطع از وحی را با مالیخولیا هیپنوتیزم کند. فروید برای انسانِ نشسته بر لبه‌ی هزاره‌ی دوم، حرف جدید داشت، نه حرف صحیح. شهوتِ ذهنِ تنوع‌طلب، بدیع بودن را به منیع بودن ترجیح می‌دهد. آنچه دخانچی از رابطه‌ی "قدرت" و "مادر" گفته، شبیه چیزی است که فروید به آن "عقده‌ی ادیپ" می‌گفت؛ سرخوردگی کودک در رقابت با والدِ همجنس برای تصاحب والدِ غیرهمجنس! پیامد این عقده‌های خیالی، تحکیم عقده‌گشایی جنسی در حاکمیت سیاسی غرب معاصر است. عقده‌ی شیعیانِ (به اصطلاح غالی) از برخورد خشن حاکمیت (پدر) با قربانی (مادر)، چیزی است که دخانچی سعی در ارتباط آن با شیوه‌ی حکمرانی سیاسی شیعه دارد. در این میزانسن ناشیانه، او عقده را جایگزین غیرت، شیعیان غالی را جایگزین باورِ جمهورِ شیعه و نیاز حاکمیت به "دیگری" را جایگزین واقعیت متقن تاریخی کرده است. 🔻ترکیب "میزانسن"، "میخ و پهلو"، "شیعیان غالی"، "روانپریشی" و "تحمیق"، صحنه‌آرائی بدیعی است که جای واقعیت منیع را گرفته. دخانچی با "اهریمن‌سازی" از "غالیان" (بخوانید خُرزوخان) برای معرفی مقصر توسعه‌نایافتگی، میخ خود را به پهلوی اندیشه فرو کرده و خود به آنچه منتقد است، متّصف شده. قرار دادن شرح سیاسی حدیث کسا در مقابل واقعه‌ی"میخ در پهلو"، تداعی‌کننده‌ی دوگانه‌ی اسلام رحمانی-اسلام طالبانی است که دخانچی اگرچه خود را سمت اسلام رحمانی نشان داده اما سلسله‌ی علما و قاطبه‌ی عامه‌ی شیعه را با خشونتی تکفیرگونه نواخته است. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
یمن، دکان عطاری الهی است و آنها که شامّه به منجلاب دنیا نیالوده‌اند، بوی خدا را از صنعاء و عَدَن استشمام می‌کنند. عقیق سرخ یمن، سکه‌ی عشق نبوی است که بر رکاب انگشتریِ آنها که در رکاب شهادت علوی هستند، ضرب شده. اُویس‌های پیامبر ندیده‌‌ی یمن، پیامبر را بر دیده نشاندند تا دریدگان عالم را از چشم بشریت بیندازند. خاطر پیامبر را پابرهنگان صُفّه‌نشین عزیز داشتند و شکمبارگان سفره‌نشین، سنّت او را از خاطر بردند و ذلیل شدند. خادم حرم نبوی، حرمت‌شناسان‌ صعده‌اند و خائن به آیین احمدی، حرمت‌شکنان سعودی‌. فضیلت مجاهدان، یمنِ جنگ‌زده را امروز مدینه‌‌ی فاضله‌ی مقاومت کرده تا پیوندش با اُم‌ّالقرای جهان اسلام، شیاطین شهرفرنگ را به گوساله‌های سامری حجاز، پیوند بزند. آزادی بیان، دم خروسی است که از زیر پالتوی جنتلمن‌های تروریست عیان شده و مردان خدا زیر سایه‌ی اهل کساء از اسارت اوطان به آزادی روان رسیده‌اند. 🔺پ.ن: تصاویر مربوط به اجتماع میلیونی یمنی‌ها در بزرگداشت پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) در شهرهای صنعاء، صعده، الحدیده، الحزم و بیضاء است. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
🔴در حالی که کارگران هفت‌تپه برای رسیدن به مطالباتشان باید از هفت‌خوان رستم بگذرند، متهمان پرونده‌ی ه
🔺بُرش، لازمه‌ی قضاوت‌های دشوار است و بریدن، عاقبت پرونده‌های کشدار. تمام‌کنندگی، هنر مصلحانِ باپشتکار و تمامیت‌خواهی، شگرد مفسدان باپشتوانه است. دانه‌درشت‌هایی که بیت‌المال را رُفتند، پرونده‌کُلُفت‌اند و خُرده‌کارگرانی که به زندان رفتند، مگر چه گفتند؟ خصوصی‌سازی، ویژه‌خواری برنمی‌دارد و آنکه پشت فرمان اقتصاد نشسته، باید با برداشتن رأس فساد نشان دهد فرمان دست کیست. 🔻ضرب‌الاجل اگر لُوث شود، تهدیدها مضحک می‌شوند و وعده‌ اگر فوت شود، امیدواری‌ها مشکل. برای خلع‌ید مفسدان نباید دست‌دست کرد و از پاپی شدن مجرمان نباید پاپس کشید. مختومه کردن پرونده‌ها، حواشی را خاتمه می‌دهد و حاشیه‌سازان را از حاشيه‌ی امن به متن عدالت می‌کشاند. ✍زهرا محسنی فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
ترامپ غول مرحله‌ی آخر نیست که با دخیل بستن به غول چراغ جادوی بایدن بتوان دخلش را آورد. بایدن هم چندان علیه‌السلام نیست که اگر نفرینش دامن ترامپ را گرفت، علیه اسلام شرّی به‌پا نکند. آن یکی داغ سردار بر دلمان گذاشت و این یکی چیزی در کاسه‌مان نخواهد گذاشت. ترامپ عصاره‌ی فضولات و بایدن استاد فضول‌های آمریکاست. دوئل کاکل‌طلا با خواب‌آلود برای ما برنده ندارد اما بازنده‌ی آن حتما آمریکاست. آنها که از این انتخابات انتظار فرج می‌کشند، مدت‌هاست در رسیدگی به مشکلات مردم در غیبت کبری به سر می‌برند. دنیا اگر بر پاشنه‌ی عدل نچرخد از عطسه‌ی بزی پست‌تر است. اگر عطسه‌ی ترامپ قمارباز یا خلسه‌ی بایدن سیاست‌باز بورس ما را بالا و پایین کرد، باید پرتقال‌فروش عادل را در اقتصاد پیدا کنیم. امشب، شام‌آخر آمریکاست و نان‌عشای ربانی همان ایالت‌ها هستند که تکه‌تکه شده‌اند تا روح مجسمه‌ی آزادی پیش چشم شیطان مجسم از کالبد لیبرال دموکراسی خارج شود. تایتانیک، در شورش امواج غرق شد تا در حسرت به گل نشستن، آب از سر بگذراند. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴کارتونیست و تروریست، دو روی یک سکه! 🔸فرقه‌های انحرافی منتسب به اسلام نظیر داعش که عمدتا دستپخت استعمار کهنه و نوین هستند، خشونت را به عنوان سمبل اسلام به دنیا معرفی کرده و با جنگ و خونریزی ناحق بر چهره رحمانی این دین آسمانی، چنگ کشیده‌اند. به همان اندازه که خشونت محکوم است، اهانت نیز مذموم است. شاید انتظار بیجایی است که پدرخوانده‌های داعش، به حمایت از پیامبر رحمت (ص) اهانت را در کنار خشونت محکوم کنند و از آزادی بیان برای دمیدن در هیزم تفرقه و نفرت استفاده نکنند. آنکه با کشیدن کاریکاتور، ترور شخصیت می‌کند روی دیگر سکه‌ی همانی است که با کشیدن اسلحه، ترور شخص می‌کند. آنها که در تفرقه‌افکنی کار و بارشان سکه شده، این تشابه را به خوبی می‌فهمند اما پرده‌ی آزادی بیان را روی واقعیت می‌کشند تا آزادانه و بدون مزاحم به کشیدن نقشه‌های استعماری خود مشغول باشند. 🔸اسلام در اروپا گسترشی فزاینده دارد و مفاهیم عدالت، آزادی و برابری را به چالش کشیده است. سرمایه‌داری مدرن با شناخت دقیق از مبانی اسلام، آن را برای توده‌های مردم الهام‌بخش دیده و نگران آن است که این مفاهیم از خار در چشم و استخوان در گلو به اسب تراوایی تبدیل شود که به یکباره قدعلم کرده و سفره‌ی بهره‌کشی غرب از انسان‌ها را لگدمال کند. 🔸امپراطوری رسانه‌ای غرب، آگاهی را بر مردم حرام کرده و قرائت‌های یک‌طرفانه و مغرضانه را به خورد ذهن‌های بی‌خبر از هرجا می‌دهد. نفرت ظاهری نسبت به ادیان الهی، نتیجه‌ی مهندسی افکار عمومی است، غافل از آنکه روح یکتاپرستی با مهندسی قلب‌ها، محبت باطنی را به معماری باشکوه جوامع غربی تبدیل خواهد کرد. انتظار می‌رود جوامع نخبگانی غرب، دست آیین‌ستیزان را در دست‌درازی به ساحت پیامبر اسلام (ص) برای آحاد غرب‌نشینان رو کرده و اجازه ندهند خداناباوران برای دوری جوامع و انسان‌ها از یکدیگر، بیش از این زیر بازی کنند. 🔸از نگاه انسانی اسلام، مردم غرب در انتخاب آیین و سبک زندگی مختار و محترمند اما بی‌احترامی به مقدسات سایر ادیان و مذاهب در هیچ آیین منصفانه‌ای پذیرفته شده نیست. احساسات و حساسیت‌های دین‌باوران باید محترم شمرده شود و از تحریک گسل‌های فرهنگی و اعتقادی به بهانه‌ی واهی آزادی بیان باید اجتناب کرد. 🔻غرب در سراشیبی انحطاط است. این گزاره بیش از آنکه یک پیش‌بینی باشد، یک واقعیت مستدل است. تاریخ‌خوانده‌ها، طومارها دیده‌اند که پیچیده شده. اقتصاددانان، سرمایه‌ها دیده‌اند که بر باد رفته. جامعه‌شناسان، اجتماعات دیده‌اند که پراکنده شده. غرب بر لبه‌ی تاریخ زوال نشسته و دیر یا زود سکندری خواهد خورد. تکلیف ما در این اضمحلال، عبرت‌آموزی است. امروز غربزدگی بیش از آنکه روشنفکری باشد، بی‌کلّه‌گی است. به طناب پوسیده‌ی غرب هرکه دست‌آویزد، از دست می‌رود. ✍زهرا محسنی‌فر ✅ با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
🔺گوش‌های ما مخملی نیست که دست چدنی را زیر دستکش مخملی نبینیم. دست سردار نمک داشت و سفره‌ی امنیتش همه را نمک‌گیر کرده بود اما انقلاب ما دو واحد نمک‌شناسی به مسئولان بدهکار است. آزموده را آزمودن خطاست اما لیبرال‌ها در اعتماد به غرب، سردار آزمون و خطا شده‌اند. آن یکی شمشیر پولادین را از رو بسته بود و این یکی با پنبه سر می‌برد. شاهین ترازوی بصیرت، یک کیلو پنبه را با یک کیلو پولاد میزان می‌کند. چوب خدا مثل عصای موسی بی‌صداست. بر گُرده‌ی فرعون نه، بر کمر نیل می‌زند. آمریکا در شکاف ایالت‌ها غرق خواهد شد. دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجد و دو دوست در یک دل. باید کند دندان لق دوستی با جمهوری‌خواه و دموکراتی را که برای فرمانروایی بر سرزمین پادشاهان لخت، دست به یقه شده‌اند. گرگ، گرگ است؛ از هر طرف که بخوانی. آنها که به زیارت شیطان بزرگ امید دارند، نایب‌الزیاره‌ی کوتوله‌های شیخ‌نشین هم باشند. 🔻وقتی نبض تالار شیشه‌ای سعادت‌آباد به پشم گرگ‌های وال‌استریت بند است، عجیب نیست که بورس به پیشواز برنده‌ی آبی کاخ سفید، فرش قرمز پهن کند. حافظه‌ی تاریخی ما، تورم نقطه‌به‌نقطه نیست که امروز را فول اچ‌دی نشان دهد و دیروز را برفکی. برجام، سیبل تاریخی برای نقطه‌‌زنی اهل عبرت است. تا بوده، نان بازو خورده‌ایم اما قصه‌ی نان «جو» همان داستان «گندم ری» است. به غیرخدا هر که امید بست، با کدخدا بست و به خدا هر که امید داشت، ناامید نشد. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
🔴چرا برجام آخرین تجربه‌ی اعتماد به غرب نخواهد بود؟ 🔻اگر تصور می‌کنید پس از تجربه‌ی تلخ #برجام، دیگ
🔺🔺بازخوانی یادداشت ۴ ماه پیش کانال؛ فشار بر معیشت مردم تا قبول مذاکره مجدد با آمریکا ادامه خواهد داشت!
«هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسان‌ها». خانم‌معلم گرمه‌ای از روی تخت بیمارستان، تعهد را با رسم شکل بر تخته‌ی جان ما کشید و دست از جان کشید. نه نشان شوالیه داشت و نه فن‌پیج اختصاصی. از پرداخت مالیات هم معاف نبود. نشان تعهد در بی‌نشانی است و شهرت هنرمند در گمنامی است. تعلیم مجازی، مجاری تربیت را بسته است، اما مرحومه ، پرورش حقیقی را در بودجه‌بندی آموزش مجازی‌اش جا داد. این شعبده نیست، ترجمان هنر متعهد است. امروز کلاسش تعطیل شد تا آنها که برای مدیریت ضعیف باید پای تخته‌ی سین‌جیم بیایند، جیم بزنند و به تعطیلات بروند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
حذف فیزیکی اهل حق، حماقت همیشگی اهل باطل است. درختی که در کشتزار معرفت الهی ریشه بدواند، به ضربه‌ی تبر بت‌های بزرگ، شاخ و برگ نو می‌گستراند. میراث‌دار خاندان بزرگ آنیلی از ارث محروم شد تا میراث ماندگار خمینی کبیر شود... ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
حذف فیزیکی اهل حق، حماقت همیشگی اهل باطل است. درختی که در کشتزار معرفت الهی ریشه بدواند، به ضربه‌ی ت
مغناطیس انقلاب خمینی، قطب‌های جغرافیایی را بهم ریخت. بلوک شرق و غرب شکاف خورد تا «لاشرقیة و لاغربیة» در مرز خاور و باختر سربرآورد. پیر جماران، عصای موسوی خود را در حوضچه‌ی تمدن غرب تکان داد تا لجن‌های اومانیسم رو بیایند و سردمداران لیبرالیسم پیش چشم غرب‌باوران از رو بروند. اما دم مسیحایی روح‌الله گرم که به اراده‌ی قلب سلیمش مرده زنده می‌کرد و در کارخانه‌ی انسان‌سازی‌اش، صنعتگری می‌نمود. اکسیر عشق خمینی، پیاله‌های مس وجود را به زرّ ناب پالوده کرد و بیابان تشنه‌ی فطرت را به آب حیات آلوده! زکزاکی‌ها را خمینی از سیاه‌لشگری ازلی به کنشگری ابدی رساند. آنیلی‌های چشم‌آبیِ چشم‌‌و‌دل‌سیر، اسیر گوشه‌چشم او شدند تا به آزادگی رسیدند. دارالقرار خمینی، ادواردو را از فِراری فَراری داد تا حسن‌عاقبت حیات را با حسن‌عافیت فیات معاوضه کند. بازی دنیا مالک یوونتوس را بازی نداد تا بازی مافیا، برچسب گل‌به‌خودی را روی پیشانی او بچسباند. حذف فیزیکی اهل حق، حماقت همیشگی اهل باطل است. درختی که در کشتزار معرفت الهی ریشه بدواند، به ضربه‌ی تبر بت‌های بزرگ، شاخ و برگ نو می‌گستراند. میراث‌دار خاندان بزرگ آنیلی از ارث محروم شد تا میراث ماندگار خمینی کبیر شود. امام ما سلطان صادرات انقلاب بود و امام‌دیده‌های امام‌نچشیده‌ سلطان واردات شدند. هنوز هم جنگ ما جنگ فقر و غناست. ادواردوی اشراف‌زاده‌ی بنده‌ی خدا شرافت دارد به آقازاده‌های ژن‌خوب بنده‌ی اشرفی. اخلاص، برگ برنده‌ی امام‌شناسان است و اختلاس، گرین‌کارت خدانشناسان. امام‌زادگان انقلابی اهل نجابتند و نجیب‌زادگان قلابی اهل جیب‌بری. فاصله از تفکر امام، فاصله‌ی طبقاتی می‌آورد و چسبیدن به غرب، از هم‌گسستگی اجتماعی. دیروز نگاه جهان به پیر جماران بود و امروز نگاه دگردیسان به واشنگتن‌دی‌سی! https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
قلم قاضی بغداد که بر زمین افتاد، بهلول فرصت را غنیمت شمرد و گفت: «جناب قاضی کلنگت را بردار!» قاضی نگاه عاقل اندر سفیهی به بهلول کرد که مشاعرت کجا رفته؟! قلم کجا و کلنگ کجا؟! بهلول که همیشه پاسخی کوبنده در آستین داشت، گفت: «با این قلم و احکامی که نوشته‌ای، چه خانه‌ها که بر مردم خراب نکردی. خانه‌خراب! بردار آن کلنگت را». «خیر دنیا و آخرت شما در رسیدگی به حال محرومان است» این را امام پابرهنگان گفت. اگر بر سر یقه‌سفیدهای اهل ساخت‌و‌پاخت آوار نشد، اما خانه‌به‌دوشان بی‌خانمان را آواره کرد، جایش لب کوزه است نه در کتاب قانون. کارگزاری که چشم به دهان اهل قدرت داشته باشد و ناله‌ی محرومان در او اثر نکند، به فتوای من بر او نماز بخوانید. آه مظلوم، خشک و تر نمی‌شناسد و دامن‌گیر است. عدالت، اگر با سلطانِ ترک‌فعل‌ها دست‌به‌یقه شد، عدالت است و الّا گریبانگیری از قربانیان ترک فعل، ضعیف‌کشی است. اگر جنبه‌های انسانی در اجرای احکام جایی ندارد، ربات‌ها مجریان گوش‌به‌فرمان‌تری هستند. بله قانون بد، بهتر از بی‌قانونی است، اما اجرای بدِ قانونِ بد را کجای دلمان بگذاریم؟! https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴رسانه‌ی تراز، رسانه‌ی شاغول! 🔹رسانه اگر تراز نباشد، شاغول آویخته است. رسانه‌ی آویخته، با جابجایی بند قبای این و آن، مواضع پاندولی می‌گیرد. رسانه‌ی تراز، سنگ بنای خود را بر فونداسیون آرمانخواهی می‌گذارد تا دیوار روشنگری‌اش تا ثریا کج نرود. 🔸اشتباه به عرض بعضی‌ها رسانده‌اند که دفاع از شخصیت‌های نظام را دفاع از شخصیت نظام می‌دانند. رسانه‌ی تراز، بادیگارد ترازاول‌ها نیست، پاسبان آرمان‌های انقلاب است. آرمان‌خواهی برای نظام شخصیت می‌آورد. تاریخ انقلاب گواه است که هرکه روی افراد قمار کرد، باخت! 🔹اعتبار جریانات سیاسی را باید به ترازوی حق محک زد، نه به آرم و اتیکت انقلابی که بر سینه‌ی آنها حک شده. هسته‌ی آرمان‌خواهی را نباید به پوسته‌ی جریان‌محوری عرضه کرد. سُرنا را نباید از سر گشاد آن نواخت. دروازه‌ی حریف را باید به غضنفرها نشان داد. 🔸رسانه‌ی شاغولی، لاجرم لاپوشانی می‌کند. از میان آرمان‌ها لایی می‌کشد. برای خوش‌خوشک نام‌و‌نشان‌دارها، در ساحت حق‌طلبی «یؤمن ببعض و یکفر ببعض» است. در هندسه‌ی مطالبه‌گری، مواضع سینوسی دارد. در نقد عدالتخواهانه، تبعیض ظالمانه می‌کند. توجیه‌گری شتابزده، تکذیبیه‌ی غیرصادقانه و ماله‌کشی استادانه را برای رضای خدا انجام می‌دهد تا قربة الی‌الله از نظام دفاع کند. دوستی دیرینه‌ای با خاله خرسه دارد. 🔹آرمان‌گرایی، حریت می‌خواهد اما بند اسارت رسانه‌های شاغولی به جاهای بالا وصل است. وابستگی طیفی رسانه‌ها، مرزکشی کاذب می‌آفریند تا بکش‌بکش‌های جناحی، روح آرمان‌خواهی را شرحه‌شرحه کند. توهم توطئه، قوت لایموت این رسانه‌هاست. عینک سیاست‌زدگی بر چشم شاغولی‌ها، کوررنگی می‌آورد تا کوه نیازها و منافع مردم به چشمشان نیاید. 🔸انقلاب، بیش از رسانه‌چی به بوقچی نیاز دارد تا صدای محرومان را در هیاهوی دعواهای سیاسی به گوش اهلش برساند. بوقچی تراز، با نقد دلسوزانه‌ی صاحب‌منصبان و دفتر‌ و‌ دستک‌داران، حافظ شخصیت نظام است. 🔹وقتی نگاهبان آرمان‌خواهی انقلاب به ضعف عدالت‌گستری اشاره می‌کند، رسانه‌های عدالتخواه باید دو موتوره این عقب‌افتادگی را با حساب‌کشی مستثنی‌ناپذیر، صریح، شفاف و عادلانه از همه‌ی افراد و جریانات، جبران کنند. در این کارزار سخت، اختیار با ماست تا یکی را انتخاب کنیم؛ تراز یا شاغول! https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
قبل‌ترها، شماره‌‌موبایل‌های رُند برای درآوردن چشم حسودها بود. دقیق یادم‌ نیست که از چه زمانی پای تقویم به این چشم‌و‌هم‌چشمی‌ها باز شد، از ۹۶/۶/۶ بود یا شاید عقب‌تر. ٢٠٢٠/٠٢/٢٠ نسخه‌ی اینترنشنال برای باراندازی بارداران فرنگی‌پسند بود. ٩٩/٠٩/٠٩ پیچ تاریخی بشرِ ضایع برای صرف فعل «زایش» است و ١۴٠٠/٠۴/٠۴ آخرین شانس سده‌ی ١۴ هجری شمسی است تا کسی در آن از قافله‌ی جاهلیت مدرن جا نماند. زنده‌ها را که شمردند، برای اینکه کم نیاورند، به سراغ قبرها رفتند. در جاهلیت، تعداد افراد قبیله حکم فالوورهای پیج اینستاگرام را داشت؛ هرچه کیلویی‌تر، بزرگِ قبیله خف‌و‌خوف‌تر! بسم‌الله الرحمن الرحیم الهیکم‌ التکاثر، حتی زرتم المقابر ... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
وقتی جناب پرزیدنت امید دارد که آمریکا به شرایط ٢٠ ژانویه ٢٠١٧ باز گردد، یعنی در محاسباتش انتقام ترور دولتی سردار سلیمانی محلی از اعراب ندارد، یا قابل مصالحه است. این پالسها در دستگاه محاسباتی دشمن اینگونه تحلیل می‌شوند: «ایران به مذاکره نیاز دارد و حاضر است برای آن خون بدهد و از خون‌خواهی هم بگذرد.» خون اما محاسبات رفقای بایدن را به‌هم می‌زند و سودای مذاکره را بر باد می‌دهد. ✍زهرا محسنی‌فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴آتش افکار عمومی و انتقام آبسرد عین‌الاسد، انتقام لنگه‌کفش حاج قاسم بود. حاج قاسمی که لنگه‌کفشش هم در بیابان‌های شامات و عراق، نعمت بود. ضربه‌ی مغزی ملایم، عطش شورای عالی امنیت ملی را خواباند، اما آب‌سردی بر آتش انتقام سخت ریخت. ترامپ صورت خود را با سیلی موشکی سرخ نگه داشت. وقتی اوج تهدید شوالیه‌های دیپلماسی، خودکار پراکنی و فشار ایمیلی است، جنتلمن‌های پشت میز مذاکره گزینه‌ی نظامی روی میز می‌گذارند. سایت نطنز، قالیشویی تورقوزآباد نبود که به کاهدان زده باشند. زدند و خود را به آن راه زدیم تا امروز دانشمند ما را در راه بزنند و آه‌مان درآید. حادثه‌ی آبسرد، نزاع خیابانی از نوع تسویه حساب خانوادگی نیست که بتوان آن را در افکار عمومی ماستمالی کرد، پدرکشی سیاسی-امنیتی-علمی است. پدر مقاومت را که کشتند، بجای قصاص، سیلی زدیم تا دشمن به خودش بیاید و سوراخ دعا را پیدا کند. دوران «بزن‌در‌رو» که تمام شد، سیاست «یکی بزنند، ده‌تا می‌خورند» آمد، اما در اجرای سیاست‌های دفاعی که مصلحت‌سنجی کردیم، رسیدیم به ورطه‌ی «نزنیم، می‌زنند». دنیای امروز دنیای گفت‌و‌گو نیست، دنیای کوفت‌و‌کوب است؛ دنیای بزن‌بزن است و اگر خود را به خواب بزنیم، در خانه لگد را می‌خوریم. نفتکش‌ها اگر با پرچم ایران به ونزوئلا رسیدند، ناخدای باخدا داشتند که از کدخدا نترسید. خدای کعبه، خدای ابابیل هم هست. سجیل در کمان داریم و به امداد خدا گمان نداریم. مکانیزم ماشه، کاردستی آنهایی‌ست که برای امضای قراردادهای بین‌المللی، سندروم دست بیقرار دارند. آقای جمهوری اسلامی! تا آتش افکار عمومی سرد نشده، انتقام آبسرد را بگیر و الا سرمایه‌ی اجتماعی آب خواهد رفت. بزدلان سیاسی، پوست خربزه زیر پای انتقام سخت می‌گذارند تا هم پیاز تحریم اشکمان را درآورد و هم چوب مذاکره کشکمان را بسابد. نامحرمِ پَست را به پستوی خانه راه نمی‌دهند. پرستوهای آژانس را از پست بازرسی‌ها رد نمی‌کنند. اصلا ما بی‌شناسنامه‌، اما برای جاسوس شناسنامه‌دار، فرش قرمز پهن نمی‌کنند تا رد قرمز به آسفالت بیندازد. این انقلاب، خونبهای شهدا و میراث امام شهداست که رهبری معظم با خون دل آن را نگاهبانی می‌کند. در خون‌خواهی از بدخواهان آن اهمال نکنید. آقای جمهوری اسلامی! با تو هستم. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴نان «جو» و رگ هویت ایرانی 🔹️در آمریکا پالان عوض می‌شود، اقتصاد فعلی ما جفتک می‌خورد و کرک و پر اثر پروانه‌ای می‌ریزد. اوضاع انتخاباتی آمریکا که قاراشمیش می‌شود، ماله‌به‌دستان وطنی قرشمال‌بازی درمی‌آورند. 🔸️پرچم ینگه دنیا توسط مردمش آتش می‌گیرد و اینجا عده‌ای لنگ باز می‌کنند تا از روی پرچم یانکی‌ها رد نشوند.از پاپ کاتولیک‌تر در ام‌القرای جهان اسلام زیاد داریم که برای آبروی نداشته‌ لیبرال ـ دموکراسی، دایه‌ مهربان‌تر از مادر می‌شوند. بزک‌سرای چشم‌آبی‌ها مثل دفتر مرکزی رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد در ایلینوی، در تهران شعبه‌ مرکزی دارد. 🔹️اگر با اقتصاد ایزوله‌ ریالی نمی‌توان به توسعه‌ خیالی رسید، با اقتصاد لوله‌ لیبرالی به چه چیزی می‌توان رسید؟ در برابر اقتصاد مقاومتی، جبهه‌ مقاومت راه انداخته‌اند تا معیشت مردم، سپر انسانی برای بقای حکومت دلار آمریکایی باشد. وقتی نبض تالار شیشه‌ای سعادت‌آباد به پشم گرگ‌های وال‌استریت بند است، عجیب نیست که بورس به پیشواز برنده‌ آبی کاخ سفید، فرش قرمز پهن کند. 🔸️مدیریت وصله‌پینه‌ای، هنر آنهاست که برای وصل شدن به آمریکا پیله کرده‌اند. اقتصاد کج‌دار و مریز مثل برج‌های دوقلوی آمریکا روزی فرومی‌ریزد، اگر ام‌الامراض غرب‌زدگی را درمان نکنیم. تکانه‌های بین‌المللی، برج‌ پیزای اقتصادهای لم داده به غرب را منارجنبان می‌کند تا هیچ جنبنده‌ای از آسیب سونامی‌های اقتصاد غربی در امان نباشد. به آفتاب بی‌زوال برجام قسم، مذاکره چراغ جادو نیست که غول بی‌شاخ‌و‌د‌م آمریکا را با ما مهربان کند، تا بالمره به آرزوهای بی‌عمل‌مان برسیم. 🔹️هتل کوبورگ، همان حمام فین کاشان است که در آن، جنتلمن‌های دلاک برای زدن رگ هویت ایرانی، تیزی به دست می‌گیرند. جمهوری‌خواه و دموکرات، سر و ته یک کرباسند و خیار مذاکره با شیطان را از هر طرف که بخوریم، آخرش تلخ است. وقتی در مزرعه‌‌ ظرفیت‌های داخلی «گندم ری» داریم، چرا به نان «جو» دل ببندیم. گرگ را از هر طرف که بخوانیم، گرگ است؛ چه مزاحم برجام باشد و چه رفیق ٣٠ ‌ساله‌‌. 🔸️هنوز رد خون گرم روی آسفالت آبسرد باقی است که بزدلان سیاسی سایه‌ دروغین جنگ را در صورت انتقام سخت، روی سر مردم نشان می‌دهند. شبح مذاکره در حال بلعیدن مفاخر درخشان ماست. رگ خواب ما وقتی دست دشمن افتاد که چشم اسفندیار وطن را بر آب حیات خودباوری بستیم و سودای مذاکره، پاشنه‌ آشیل ما شد تا درِ تعاملات بین‌المللی همچنان بر پاشنه‌ اعتماد به غرب بچرخد و چرخه‌ نیمه‌عمر سانتریفیوژهای ما با چرخ کارخانجات نیمه‌جان ما یکجا برچیده شود. خون شهید اما آب حیات عشق است که در رگ انقلاب ما روانه می‌شود. روزنامه وطن امروز / ۱۰ آذرماه ۱۳۹۹ ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
آب، راه خود را می‌یابد. دیر و زود دارد اما سوخت و سوزش بیشتر است. دل آدم می‌سوزد برای خانه‌هایی که پارک آبی می‌شوند. برای ماشین‌هایی که به پارکینگ نمی‌رسند. برای کسبه‌ای که کرکره‌ را پایین می‌کشند. برای عابرانی که پاچه را بالا می‌دهند. آب، راه خود را می‌یابد؛ مثل راه توجیه که برای مسئولین باز است... شاکر آسمانیم و دعاگوی زمین، که روی ما را زمین نگذارد. «یا ارض ابلعی ماءک...» پ.ن: تصویر مربوط به آب‌گرفتگی بندر ماهشهر پس از بارش باران ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
نجیب، جیب ایران است اما عجیب نیست که در اقتصاد شیر در شیر، از ثروت ارزساز ارزش‌آفرین‌اش، ریال ارزشمندی برای خوزستان جیب به جیب نشود. چاه‌های نفت، شیره‌ی خوزستان را کشیده‌اند و سدهای بزرگ، رودهای خروشانش را رگ‌به‌رگ کرده‌اند. چپق فلرها و اگزوز کارخانه‌ها، آسمان نیلگون خوزستان را قیرگون کرده‌ است. با این همه، برای پرداخت طلب‌های قانونی‌اش چرتکه می‌اندازند تا برای یافتن حقوق پرداختی‌اش، ذره‌بین به دست بگیریم. آنجا هم که با سلام و صلوات بودجه‌ای اختصاص می‌یابد، مثل ماهی در دریای محرومیت خوزستان و اقیانوس بی‌تدبیری مدیران، گم می‌شود. اینها همه درست اما اصل ماجرا اینجاست که با استمرار مدیریت ناکارآمد، پروژه‌ها یکی پس از دیگری زخمی و بودجه‌ها - کم یا زیاد - ردیف‌ردیف حیف‌و‌میل می‌شوند. از ترک‌فعل‌های مدیران بومی و به‌به و چه‌چه حامیان پایتخت‌نشین آنها، مغز آدم سوت می‌کشد و نیازی به قانون سوت‌زنی هم نیست. ترک‌فعل‌ شبیه ترک‌پست است، که اگر در گردنه‌های اُحد حراست از منافع مردم و خدمت به آنها اتفاق بیفتد، نظام اسلامی زخم برمی‌دارد. این حجم از محرومیت و نابسامانی در خوزستان با وجود این حجم از ثروت و منابع خدادادی، اتفاقی نیست. آقای سازمان بازرسی کل کشور! آقای فرمانده‌ی کل سپاه! برای آبگرفتگی که ورود کرده‌اید، ممنونیم. با همین فرمان سراغ دردهای دیگر خوزستان هم بروید تا آه و افسوس‌ها را به دعای خیر تبدیل کنید. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴ترکمانچای دبش و مالیخولیای ارس‌خواری 🔹در بزم پیروزی ، اردوغان ترکمانچای دبش به علی‌اف تعارف می‌زند. ‌اف به این سراب امپراتوری عثمانی که سلطانبول را به مرض استسقا کشانده و به مالیخولیای ارس‌خواری رسانده. 🔹ارس علیا و سفلی، شاهکار شاه‌گربه‌های قاجار است که زمین می‌دادند تا حرمسرا بخرند و الا آرش کمانگیر، هزاران سال پیش، از بینگول ارس تا سرحد جیحون را برای ایران سند منگوله‌دار‌ زده بود. 🔸، درب‌و‌داغان شده بود اگر در کودتای چند سال پیش، دست غیب همسایه‌ جنوبی‌شرقی‌اش، نمک نداشت. آن روزها در سوراخ موش رفته بود و امروز جاروی وقاحت به دمش بسته تا فردا که دوباره خوار و خفیف شد، عاقبتی بهتر از صدام نداشته باشد. 🔸ایران، لنگرگاه ثبات است اما آنها که سیاست خارجی‌شان در چرخش به شرق و غرب‌گردی است، پیچ حکومت‌شان بر پایه‌های سست نژادپرستی هرز خواهد شد و در پیچ‌های تند تاریخی، سرنگون می‌شوند. شوروی، گنده‌تر از ترکیه بود اما تجزیه شد. داعش آدمخوار، به گور مادرش هیلاری خندید که بتواند تمامیت ارضی ایران را ناخنک بزند. تن سردار خودخوانده‌ قادسیه در گور طعمه‌ موران شد اما از گندم ری نخورد. کسی ۲ واحد تاریخ معاصر در حلق اردوغان بریزد تا کمتر قدقد کند. 🔹دیپلماسی جای لوس‌بازی نیست که تهدید علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی را بتوان با احضار سفیر پاسخ داد و انتظار داشت دولت ضخیمه‌ ترکیه در تنهایی به کارهای بد خود فکر کند. زبان دنیا را اگر بلد باشیم می‌فهمیم تنها راه پاسخ به تهدید این است که اجداد تهدیدگر را جلوی چشمش احضار کنیم و الا با رمل و اسطرلاب دیپلماسی، سیاه‌چاله‌های نابودی دشمن را کشف می‌کنند نه تله‌ تنش را! با این فرمان که جلو می‌رویم، قصه‌ زبان‌درازی همسایه‌ها گویا سری دراز دارد. حسن همجواری، نباید همسایه را صاحبخانه کند. اختیار چهاردیواری خود را داریم و به کسی بفرما نزده‌ایم. آن که سند تک برگ دارد، سراغ معاهده‌ بین‌المللی نمی‌رود. کسی این 4 کلمه حرف حساب به فارسی سلیس را برای اردوغان به ترکی استانبولی ترجمه کند. . 🔹در عالم همسایگی بنای ایران بر مماشات است اما زمین‌خواران بلندی‌های جولان و زمین‌خوردگان خاورمیانه‌ جدید؛ که سگ دست‌آموزشان داعش نتوانست پاچه‌ ایران را بگیرد، بدانند دست انتقام خدا به خونخواهی فخری‌زاده‌ها از آستین وارثان سلیمانی بیرون خواهد آمد تا اراضی اشغالی را از آشغال‌های غربی و عربی و عبری پاکسازی کند. از ترکیه تا قدس راهی نیست اما قبه‌الصخره که آزاد شود، ایاصوفیا شاباش می‌دهد. 🔻محور مقاومت از غده‌ سرطانی و شیطان بزرگ که زهرچشم بگیرد، کوتوله‌های شیخ‌نشین و سلطانبول‌های آرازخوان، ماست‌ها را کیسه می‌کنند. روزنامه وطن امروز/ ۲۴ آذرماه ۹۹ ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
🔴کوتاه در رابطه با اظهارات دیروز جناب پرزیدنت صحبت‌های دیروز رئیس‌جمهور، عجیب نبود. پارادایم مذاکره، یک مزاحم داشت که دک شد. برجام بدون مزاحم قاعدتا باید جواب دهد و الّا معلوم می‌شود که مشکل از خود برجام است. اگر مشکل از خود برجام باشد، یعنی فرقی نمی‌کند در واشنگتن دی‌سی فرمان دست چه کسی است. اگر فرقی نکند که در آمریکا جمهوری‌خواه حاکم است یا دموکرات، یک سوال اساسی برای ملت مطرح می‌شود؛ اصولا چرا اقتصاد مملکت، ٧ سال در هوای مذاکره و توافق، معطل ماند؟ اگر مردم پاسخ این سؤال را متوجه شوند، برخی جریانات سیاسی باید برای همیشه چهارگوشه‌ی تشک سیاست را ببوسند و کفش‌های خود را آویزان کنند. پس طبیعی‌ست که هرگونه پیش‌شرط برای بازگشت آمریکا به برجام، برجام را به خطر می‌اندازد. در اینصورت، مهم نیست که کارکرد برجام چیست؛ بازگشت آمریکا به آن، به هر قیمتی که شده، یک دستاورد محسوب خواهد شد، حتی اگر چیزی به ایران نماسد و امتیازهای بیشتری هم از او گرفته شود. صحبت انتقام و غرامت که واویلاست و اصلا نباید مطرح شود. تنش منطقه‌ای هم سم است و حالا اردوغان یک شکری خورد. تا ترامپ است، تحریم به معنای جنگ است، اما همین‌که بایدن سر کار بیاید، تحریم جدید برای آمریکا مصرف داخلی خواهد داشت و برای ایران احتمالا یک مشت کاغذپاره خواهد بود. 🔺از امروز تا خرداد ١۴٠٠، صحبت‌های رئیس جمهور را باید در این فضا تحلیل کرد. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
طی‌الارض دنیا وادی مورچگان است و جنود سلیمان را با خوابگاه موران کاری نیست. کلونی‌ به‌هم‌تنیده‌ی خاکیان، گذرگاه لشکر افلاکیان است. سردار سپاه اما «منطق‌النمل» می‌داند و به نجوای ما از مور کمتران هم التفات دارد. شیشه‌ی عمر آن سرو روان، تاب آه ما پرورش‌یافتگان گلخانه‌ی دنیا را نداشت. عرق شرم هنوز بر پیشانی فرودگاه بغداد نشسته است که چرا در طی‌الارض سلیمانی، برج مراقبتش سربه‌هوا بوده تا ملک سلیمان- از بحر تا نهر- یکپارچه غرق ماتم شود. ولی در سردخانه‌ی دنیا، قاسم هنوز زنده است و آتش درونش از هرم نفس‌های مجاهدان راه قدس، زبانه می‌کشد... در شام سرد شهادت قاسم‌بن‌الحسن، مه غلیظ ماتم بر دل‌هامان نشست و اشک حسرت بر گونه‌هامان سرازیر شد. اما قسم به تنفس صبح انتقام که حرارت خورشید عدالت، دود از جمجمه‌ی مجسمه‌ی آزادی بلند می‌کند تا شبنم اشک لاله‌ها از گونه‌ی زمین بخار شود. کجاست آصف صاحب‌نفسی که به زمزمه‌ی اسم اعظم، بساط ما دنیانشینان را به طرفئ‌العینی به پیشگاه سلیمانی ببرد تا از لذت تماشای مقام «عند ربهم یرزقون» پا از لجه‌ی دنیا برکشیم؟ کجاست هدهد خوش‌خبری که در هیاهوی جیک‌جیک مستانه‌ی آن کاکل‌طلا، ناگهان بشارت آورد که قمارباز به عذابی شدید گرفتار شده و دیگر جیکش درنمی‌آید؟ دنیا زندان مؤمن است و سرباز راه خدا با قفس تن می‌جنگد. شهادت، آزادگی می‌آورد تا مبارزان رسته از بند تن، با وسعت روح بجنگند. دست قاسم، زمین نینوا را در آن شام آخر لمس کرد تا برای ورود به میدان مبارزه‌ی بعد از شهادت، از «قاصم ‌الجبارین» رخصت بگیرد و فاتحه‌ی «شیطان بزرگ» را بخواند... بلند شو مرد! بلندشو و ببین که شاه‌نشین چشم‌هامان از آتش اشتیاقت همه بخاراست و برای تو که امیر سفرکرده‌ی این سامانی، «بوی جوی مولیان آید همی» می‌خوانیم و برای بی‌سروسامانی خودمان «فاتحه مع الصلوات»! از اشک ما یتیمانت، عرش خدا می‌لرزد و مگر عرش خدا همین دل‌های نازک یتیمان شهدای مدافع حرم نیست که شب‌های جمعه‌ی همه‌ی تاریخ، چشم به ساعت انتقام دوخته‌اند؟ اما فدای سرت این اشک‌ها؛ قدم بر خیال ما بگذار و خیال کن که رود آموی، پرنیان شده است. بلند شو خانه‌ات آباد؛ بلند شو ای انار سرخ رسیده‌ای که در آن شب یلدای بی‌صبح، صد دانه‌یاقوت را روی سنگفرش خیابان‌های دل‌مان پاشیدی تا بعد از تو هیچ کس رو به دوربین خوشی‌های زندگی نگوید سییییب! هزار نامه نوشتیم برایت و هزار راه گشتیم سراغت. ما راه نمی‌دانیم؛ تو نامه نمی‌خوانی؟ بلند شو مرد! بلند شو ای شور شیرین این دنیای تلخ! برای ما مسلمان‌شده‌های آن لبخند آسمانی‌ات، دیری است که پیامی نفرستاده‌‌ای. بلند شو و یک‌بار دیگر، برای ما که در کیش مهر تو هستیم و مات محبتت، بنویس: انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم... منتشر شده در روزنامه مجازی حق‌دیلی http://haghdaily.ir/# @lafzeghalam
🔴هفت نکته در مورد اطاله‌ی رسیدگی به پرونده : 1⃣ پرونده‌های بزرگ نیازمند زمان کافی برای بررسی همه‌ی ابعاد مسأله هستند. درست، اما آیا زمان دوسه ساله برای بستن پرونده‌ی هفت‌تپه کافی نیست؟! 2⃣ اطاله‌ی دادرسی، مسائل را مشمول مرور زمان کرده و متغیرهای جدیدتری به معادله اضافه می‌کند تا حل آن دشوارتر شود. متغیرهای جدید لزوما در متن پرونده نیستند و ممکن است فرامتن‌های تأثیرگذاری از جنس حاشیه باشند. 3⃣ زمان در حل پرونده‌های قضایی موضوعیت دارد. نوشدارو قبل از مرگ سهراب مفید است. وقتی بیت‌المال بر باد می‌رود، زندگی کارگران ویران می‌شود، افکار عمومی هاج و واج می‌ماند، رسانه‌های معاند ماهیگیری می‌کنند و... گذر زمان برای صدور رأی، سم است. 4⃣ در گذر زمان، مراجع تصمیم‌گیری برای پرونده و اثرگذاری بر آن متعدد می‌شوند؛ قوه‌ی قضائیه، سازمان خصوصی‌سازی، دیوان محاسبات، مجلس شورای اسلامی، هیأت داوری و... آشپز که چند تا شود، غذا یا شور می‌شود یا بی‌نمک! 5⃣ کشدار شدن پرونده‌های بزرگ، امکان سیاسی‌کاری و لابی‌گری را افزایش می‌دهد. متهمی که با قید وثیقه آزاد است، بیکار نمی‌نشیند و برای تأثیرگذاری بر جریان دادرسی عادلانه، هر آنچه بتواند می‌کند. 6⃣ پرونده‌های بزرگی که به واسطه‌ی طولانی شدن دادرسی، اخبار آن بر سر زبان‌ها می‌افتد و در رسانه‌ها دست به دست می‌شود، افکار عمومی را تشنه‌ی احکام سنگین می‌کند و هرگونه حکم ضعیف یا متوسط - حتی اگر عین عدالت باشد - به منزله‌ی ماستمالی کردن موضوع و سر و ته پرونده را با سلام و صلوات به هم آوردن است. 7⃣ اطاله‌ی دادرسی گاهی معلول بازیگری منصب‌داران پشت‌پرده‌ای است که پایشان در پرونده گیر است. زمان می‌خرند تا از این دولت به آن دولت و از این قوه به آن قوه فرجی شود. اقتدار دستگاه قضا در رسیدگی سریع و صریح به پرونده‌های گل‌درشت است که می‌تواند سرمایه‌ی اجتماعی را افزایش دهد. ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺غیررسمی یعنی نگین انگشتری امت اسلامی که خودش انگشترهای پیشکش را بر انگشت پیشکسوت صداپیشه، عوض به در می‌کند تا بگیرد و یکی از آنها فیت انگشت او شود. غیررسمی یعنی دست محبت حضرت آقا که روی شانه‌ هنرمند رادیو می‌نشیند و عکس دسته‌جمعی خانم‌ها و آقایان با آقای دوست‌داشتنی، پنجشنبه‌های بیت را کارت‌پستالی می‌کند.  https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648