eitaa logo
لالایی خدا
17.1هزار دنبال‌کننده
989 عکس
274 ویدیو
57 فایل
🌹راه ارتباطی شما با مدیر کانال: 🍃 @modir_lalaiekhoda 🍃 🔴قرار ما : شنبه و چهارشنبه ساعت ۹شب 🔴 لینک آرشیو برنامه های لالایی خدا در سایت کتاب فطرت https://ketabefetrat.com/lalaeikhoda/ 🔴کانال حاج آقا محسن عباسی ولدی: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
26.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 | ✅شهدای ما با الگو گرفتن از حضرت قاسم بن الحسن یاد گرفتند که به کم قانع نباشند و بزرگ فکر کنند... ⁉️شهید مرحمت بالازاده کی بود؟ از رییس جمهور وقت چه درخواستی داشت؟! 🎙حجت الاسلام @abbasivaladi
⭐ ماه ربیع الاول، بهار زندگی است 🔺️ رهبر انقلاب: بعضی از اهل معرفت و سلوک معنوی معتقدند که ماه ربیع الاول، ربیع حیات و زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابی‌عبدالله جعفربن‌محمدالصّادق ولادت یافته‌اند و ولادت پیغمبر سرآغاز همه‌ی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است. @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
دیشب شاهد بودیم رئیس جمهور ایران در سازمان ملل با با مردم دنیا حرف زد. مدعیانِ بلد بودن زبان دنیا بگویند از چه می‌دانند. کاش آنها می‌فهمیدند بین زبان تملّق داشتن برای دشمنان و نیش تیز داشتن برای دوستان ایران با بلد بودن زبان فطرت تفاوت از زمین تا آسمان است. زبان فطرت است. ✅ نشانی صفحه حجت الاسلام عباسی ولدی: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi @abbasivaladi
بچه های لالایی خدا سلام💐 🔴 همونطور که قبلاً گفته بودیم، عمو عباسی مشغول انجام یه کار خیلی مهم هستن و فعلا نمیتونن برای شما عزیزان برنامه جدید ضبط کنن. ‼️ضمن عرض پوزش از شما عزیزان، تصمیم داریم یه مدّت قصّه های لالایی خدا رو براتون بذاریم😍 ✨دوستای خوب لالایی خدا! دعا یادتون نره. ✅ راستی، این لینک مستقیم آرشیو برنامه های لالایی خدا در سایت کتاب فطرته 👇👇👇 https://ketabefetrat.com/lalaeikhoda/ @lalaiekhoda
♨️♨️ 🔴 به بهانه گرامیداشت هفته دفاع مقدس ✅ قسمت اول 🍃یه سال، روزِ اوّل فروردین به دوستام پیشنهاد دادم برا عید دیدنی به همراه خونواده‌هامون به آسایشگاه جانبازان بریم. دوستام از پیشنهادم استقبال کردن و با همدیگه راه افتادیم. به دم درِ اون جا که رسیدیم،‌ یکی از دوستام جلوتر از بقیّه رفت تا پرس و جو کنه به کدوم قسمت ساختمون و به کدوم بخش باید بریم. 🍃چند دقیقه بعد که بر گشت، از قول پرستارِ اون جا گفت: «چون عید بوده، خونواده‌ها جانبازاشون رو بردن خونه‌». تو فکرم اومد دیگه باید برگردیم که دوستم حرفش رو ادامه داد: «البتّه پرستار گفت: فقط یه جانباز هست که نرفته خونه‌شون». 🍃 منم گفتم: اصلاً فلسفۀ‌ اومدن ما مشخّص شد. اومدیم تا روز اوّل عید، این جانباز رو از غربت بیاریم بیرون! 🍃وارد ساختمون آسایشگاه شدیم. سکوت عجیبی حاکم بود. به اتاق اون جانباز راهنمایی شدیم. با مردی حدود سی و خورده‌ای ساله رو به رو شدیم که به شکم روی تخت خوابیده بود؛ یه جانباز قطع نخاعی که خیلی وقت بود روی تخت به همین حالت دراز کشیده بود. 🍃بعد از یه گپ و گفت دوستانه، خیلی زود با همدیگه صمیمی شدیم. احساس کردم که می‌تونم یه سؤال خاص ازش بپرسم. بهش گفتم: اگه یه سؤال بپرسم، ناراحت نمی‎شی؟ 🍃گفت: نه، بپرس. گفتم: تو که خیلی وقته به این حالت خوابیدی و این همه داری سختی می‎کشی،‌ از دست خدا ناراحت نیستی؟ ازش گلایه نداری؟ تا این رو گفتم، انگار که سؤال عجیب و غریبی پرسیده باشم،‌ با حالت خاصّی گفت: نه،‌ اصلاً گِله‌ای ندارم!‌ خدا رو شکر،‌ خدا رو شکر! 🍃واقعاً نمی‌دونستم به خاطر چی، این قدر خدا رو شکر می‌کنه. از لحنش کاملاً معلوم بود که حرفاش،‌ بازی با واژه‌ها نیست و از ته دلش داره خدا رو شکر می‌کنه. 🍃تو فکر حرفای اون بودم که با ادامۀ حرفاش، به سؤالم جواب محکم‌تری ‌داد: شرایط من که خوبه. اگه می‌خواید کسی رو ببینید که مشکل داره،‌ باید برید دیدن فلان جانباز که ... . 🍃حرفاش برام خیلی غافلگیر کننده و به نظرم عجیب می‌اومد. آخه ما یه شب تا صبح که می‎خوابیم، باید هِی غلت بزنیم و این ور و اون ور ‌بشیم، تو مریضی هم به خاطر محدود شدن، ‌خیلی زود خسته می‌شیم و حوصله‌مون سر می‌ره. گاهی به قدری خسته می‌شیم که به خدا گلایه هم می‌کنیم. واقعاً آدم چه قدر باید اهل شکر باشه که با این همه مشکل، بازم خدا رو فراموش نکنه و ازش ممنون باشه!؟ 🍃به کمک پرستار،‌ تلفن اون جانباز رو پیدا کردیم و به خونه‌شون زنگ زدیم. مادرش گوشی رو برداشت. نشونی خونه‌شون رو گرفتیم و راه افتادیم. ⬅️ادامه دارد.... 📚 ، کتاب پنجم، صفحۀ ۱۸۷ @abbasivaladi
♨️♨️ 🍃قسمت دوم 🍃رسیدیم درِ خونه. در زدیم. زن میان‌سالی در رو باز کرد. بعد از سلام و علیک وارد شدیم.سمت چپ، یه اتاق کوچیک بود. گوشۀ اتاق، یه تخت بود که یه جوون روش دراز کشیده بود. اون جوون از گردن به پایین قطع نخاع بود. جز سرش، هیچ جای بدنش حس نداشت. 🍃گفتگو شروع شد: کلاس دوم راهنمایی، خرّمشهر ... . معلّم در حال درس دادنه که بمبارون هوایی می‌شه. یکی از بمبا روی سقف کلاس می‌افته و سقف، رو سر دانش‌آموزا خراب می‌شه. دوستاش جلوی چشماش پر پر می‌شن. خودشم تیرآهن سقف می‌افته روی گردنش و قطع نخاع می‌شه. 🍃حالا بیشتر از بیست ساله که از اون روز گذشته. اون جوون تو همۀ این مدّت، جز سالی دو سه بار که با آمبولانس یه چرخی تو شهر می‌زنه،‌ کنج خونه افتاده و داره روزگار می‌گذرونه. 🍃ازش پرسیدم: تو که از گردن به پایین حس نداری،‌ وقتی مریض می‎شی،‌ از کجا می‌فهمی؟ گفت: نمی‌فهمم. گفتم: پس چه طور مداوات می‎کنن؟ گفت: به قدری بیماریم پیشرفت می‎کنه که به عفونت تبدیل می‌شه و از بدنم بیرون می‎زنه. اون وقته که دکترا می‎فهمن و درمونم رو شروع می‎کنن. 🍃خدایا! من تا حالا این طوری به «درد» نگاه نکرده بودم. درد چه نعمت بزرگیه و من چه بندۀ غافلی هستم! من رو ببخش که تا حالا هر وقت درد به سراغم می‌اومد، ازت آروم شدنش رو طلب می‎کردم،‌ بدون این که اون رو نعمت بدونم و شکرش رو به جا بیارم. 🍃بهش گفتم: به چی علاقه داری؟ گفت: به کتاب خوندن. گفتم: می‎خونی؟ گفت: نه. گفتم: چرا؟ گفت: برا خوندنِ کتاب باید اون رو دستم بگیرم و ورق بزنم؛ ولی من که نمی‎تونم این کار رو انجام بدم. اگه بخوام کتاب بخونم، باید مادرم کتاب رو جلو چشمم بگیره و ورق بزنه؛ امّا اون، همۀ وقتش رو برا من گذاشته.‌ مگه می‎تونم ازش توقّع این کار رو هم داشته باشم؟! 🍃خدایا! تا حالا به هر نعمتی فکر کرده بودم؛ ولی دیگه به این فکر نکرده بودم که حتّی دست گرفتن کتاب و ورق زدن اون، خودش یه نعمته. از طرف تو چه قدر نعمت و از طرف من چه قدر غفلت! 🍃وقتی جایی از صورتش می‎خارید،‌ به مادرش می‎گفت: «صورتم می‎خاره» و بعدشم نشونی می‎داد که کجای صورتشه: سمت چپ،‌ پایین چشمم،‌ نه کمی بالاتر ... دیگه داشتم گیج می‌شدم از این همه نعمتایی که توشون غرق بودم و حتّی لحظه‎ای بهشون فکر نکرده بودم. هر چی فکر می‎کنم،‌ یادم نمی‎آد تا اون وقت برا خاروندن صورتم خدا رو شکر کرده باشم. 🍃بهش گفتم: یک سؤال. گفت: بپرس. گفتم: ناراحت نمی‎شی؟ گفت: نه. گفتم: بیشتر از بیست ساله، از وقتی نوجوون بودی تا حالا که سی و خورده‌ای سال از عمرت گذشته، کنج خونه‌ای. با این همه مشکل، از خدا گلایه نداری؟ ازش ناراحت نیستی؟ 🍃تا این رو شنید، حالش تغییر کرد و گفت: نه!‌ نه!‌ خدا خیلی خوبه،‌ خیلی خوب. شکر خدا، شکر خدا! این حرف رو که زد، دیگه با همۀ‌ وجودم پیشش احساس کوچیکی ‎کردم. مادرشم می‎گفت: «مناجاتای سحر پسرم با خدا دیدن داره». چه قدر دوست داشتم یه بار وقت سحر پیشش بودم و مناجاتای اون رو با خدا می‌دیدم! 📚 ، کتاب پنجم، صفحۀ ۱۸۷ @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃عاشقی را به وجد می‌آری، یوسفانه تبسمی داری به کدامین ملیح رفتی که، چهره‌ای سبز و گندمی داری؟ 🍃وصف آیینه کار شاعر نیست، از لب خود شنیدنی هستی کاش می‌شد خودت بگویی که از خودت چه تجسّمی داری 🍃با یقین می‌رسم به این معنی، چارده نور واحدی، یعنی؛ عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری 🍃کفر را جذبه‌های لبخندت، چاره‌ای نیست جز مسلمانی خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسّمی داری 🌷میلاد پیامبر اکرم رسول مهربانی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و امام صادق علیه السلام را به همه عاشقان و دلدادگان اهل بیت علیهم السلام تبریک عرض می‌کنیم. @abbasivaladi
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 💐می‌گرده ماه تو مدار جمال محمد می‌ریزه عالم به‌ هم از جلال محمد 💐شده آسمون و زمین غرق فریاد صلی‌الله علی محمد و آل محمد 🎙 حاج مهدی رسولی صلی الله علیه و آله علیه السلام @abbasivaladi
در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران خداوند پرده از راز موفقیت پیامبرش بر‌می‌دارد. با استناد به این آیه می‌شود گفت تا وقتی در روابط خویش با مردم، خوش اخلاق و نرم خو نباشیم، حتی اگر قوی‌ترین منطق و استدلال را داشته و حتی اگر پیامبر باشیم، موفق به مردم نخواهيم شد. آیا برداشت من از آیه درست است؟ ✅ نشانی صفحه حجت الاسلام عباسی ولدی: https://virasty.com/mohsen_abbasivaladi @abbasivaladi
🌹 🌹 🌹 🌹 🌸 🌸 🌸 🌹 🌹 🌸 ❤️ میلاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق (علیه السلام) مبارک باد. 😃 ۱۵ درصد تخفیف ویژهٔ هفدهم ربیع 💚 انتشاراتی که بنا داره با چاپ کتاب های سبک زندگی و تربیت دینی، قدمی در زیبا شدن زندگی تان بردارد. ⏳ مهلت: تا جمعه (۱۳ مهر) 🎁 کد تخفیف را (اینجا) ببینید. 🛍 برای خرید به سایت کتاب فطرت مراجعه کنید و کد تخفیف رو بالای صفحه پرداخت وارد کنید👇 🌐 http://ketabefetrat.com 📋 فهرست کتاب ها (کلیک کنید) 🌹کتاب های سبک زندگی را از ما بخواهید👇 ╭━━⊰ ❀ 💚 ❀ ⊱━━╮ @ketabefetrat ╰━━⊰ ❀ 🌱 ❀ ⊱━━╯
😣 دیگه خسته شدی❓ 😏از صبح که پا می‌شی باید بشوری و بسابی و غذا درست کنی و به بچه‌هات برسی❓ ☹️احساس می‌کنی عمرت هدر رفته و همش خرج شوهرت و بچه‌هات شده❓ ‼️ صبر کن..! 👇 💚 برای تغییر، هیچ وقت دیر نیست... 📣 برگزار می‌کند: دورِ پنجم دوره آموزشی_مطالعاتی«» 😲 بیش از ۳۰،۰۰۰ ثبت نامی و ۹۷ درصد رضایت در چهار دورِ گذشته.(نظرات‌شون رو اینجا بخون) 👤 با نظارت و تدریس: حجة الاسلام ✅ راستی کاملا رایگانه، تهیّه کتاب‌های دوره هم با تخفیف ویژه‌س و آخرشم گواهی شرکت در دوره می‌گیری. 🔹 پس تا دیر نشده بسم الله، ثبت نام کن: ktft.ir/40 🌹 اگه دوست داری تو خوب شدن حال دیگران سهیم باشی، این پیام رو حداقل به ده پونزده تا از رفیقا و گروه‌هایی که داری بفرست. ✍🏻 اگه مشکلی بود در خدمتیم: 🆔 @Madari40 🔰توضیحات بیشتر در کانال تربیتکده آیین فطرت: https://eitaa.com/tarbiatkadeh