و دردهای من همه از عشق است....
وقتی در ابتدای جوانی؛ همه زندگی و آرزوهایم را بستم به پیوند با زندگی غریبانه رزمندهای که زخمش هرگز خوبشدنی نبود، گفتنی نبود، شنیدنی نبود، فهمیدنی نبود؛ فقط زیستنی بود؛ در سکوت؛ با صبر
و دردهای من همه از عشق است
وقتی فکر کردم قلم میتواند رازدار آن شور شیرین و کمیاب باشد که انسان را به لقا خدا میکشاند... سوال کند برای کشف معمای وصال و محرم کلمه باشد برای رسیدن به شهود حق؛
فکر کردم قلم باید پاک باشد؛ طاهر باشد؛ عالی باشد؛ در خدمت خود صاحب کلمه باشد....
آه بله مهدی جان
دردهای من همه از عشق است!
شکسته؛
بسته؛
گاه خسته از رنجهای ناگهان از پشت!
پای همان عشق هستم و مدام فکر میکنم آیا به دردتان خوردهام؟
عیارم مشخص شده است در برابر ادعاها و آرزوهای بزرگی که روزگاری داشتم😭
یعنی هنوز میتوانید روی من حساب کنید؟!
یا نکند همه راه را در وهم پیمودهام
و شایسته این التهابم؟
#حضرت_صاحب
#قلم
#دردهای_من_همه_از_عشق_است
#مرد_ابدی
#تسنیم
https://eitaa.com/lashkarekhoban