eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
726 دنبال‌کننده
515 عکس
203 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب شهادتنامه عشاق امضا می‌شود.... شهید و تعدادی از حین کار سوخت‌ریزی.... آری بهشت را به بها دهند... نه بهانه... ای بهشت حقیقی... امشب، ما را از بهانه‌ها گذر بده... 😭 شهدا! من در هر حال خوش و وقت خاص، یادتان کرده و می‌کنم😭 باور نمی‌کنم شما توجه نکنید، یاد نکنید... ‌در بزم امام شهید https://eitaa.com/lashkarekhoban
این چندمین شب قدری‌ست که مرا واردش میکنی ای خدا؟ من از وقتی شناختن را فهمیدم و جنگم با خودم و دنیا و تو به صلح رسید، عاشقت بوده‌ام... اصلا به لطف همین عشق، خیلی شب قدر داشته‌ام درین زندگی... شب‌های شکستن و سوختن و دوباره سر برآوردن... در نبرد بچه‌های این ملت در جبهه‌هایی که به قلم تصویرشان می‌کردم، شبهای قدری درک کردم.... در هر شهیدی که از او نوشتم و سرودم. به لحظه شهادتش رسیدم و با اشکهای بی‌صدا کلمات را شستم و پاکیزه کردم تا توان حمل معنای باشکوه وصل تو را داشته باشند، شب قدری برایم مهیا کرده بودی خدایا... در رنج‌هایی که در قامت شکسته اما صبور و باشکوه یک جانباز وفادار می‌دیدم، در شب‌هابی که پای دردهای همسر جانبازم، تماشاگری بی‌دست و پا بودم که فقط سوختم و دم نزدم، قدری برایم در نظر داشتی... در سال‌های طولانی، که پای به پای خاطرات و زندگی بتده مخلصت، رزمنده مهربان و پرتلاشت حسن طهرانی مقدم زیستم و مشق بزرگ‌شدنهایش را نوشتم، راه‌هایی برایم نشان دادی ... به خاطر همه این رنج‌ها و حرمان‌ها، کلمه‌ها و اشکها و لبخندها، قدرها و آیه‌های نور ممنونم... ممنونم.. خدایا! مهربانی و بزرگی تو و غیرت شهدا عجیب طمع‌کارم کرده به حیات ابدی که آن را فقط سزای خوبان مقرب قرار داده‌ای... عیوب مرا هم بپوشان، من همینم که می‌بینی😭 مرا در حسرت ... و به مرگ در بستر نمیران.. من سالهای سال فکر می‌کردم با نثار ارجمندترین سرمایه‌هایم بالاخره توجهت را جلب می‌کنم... اما... آه! تو دیرپسند بودی و بنده‌های محبوبی داشتی که دلبری می‌کردند با اخلاص و جهاد و اخلاق و ایثارشان... 😭😭 تو فقط جنس ناب می‌خریدی و من اسیر هیاهوها و غبار اعتبارات بودم...😭😭 خدایا! امشب، ذلیل‌ترین بنده‌ات منم! دور از وطن حقیقی، با دست خالی اما عاشق دیدار ... خدایا! چه کنم که نمی‌توانم عشق بیکران و بزرگی و کرامتت را نبینم... با من آن کن خدایا که دیگر نگران روز حسرت نباشم😭 این فقط از دست قادر خودت برمی‌آید و من، درسی در مکتب عشاق خونین تنت فرا گرفته‌ام که امیدم را کثیر کرده... اصلا من ، جای دیگری ندارم بروم... ای خدااا مرا ما را هر کس را که حب علی و آل علی، بیقرارش کرده، ذلیل دنیا و عقبی نکن😭 خودت، ما را هم ببین و بشنو... و تا هر جا که به دردت می‌خوریم قدرتمان بده در مبارزات زندگی، کم نیاوریم و به دردی بخوریم.. یا الله... و... دعایی که با شرمندگی میخواهم از هر کس که این کلمات را می‌خواند، در حق من و همه خواهرانم ( که همسران جانبازانی دردمند، صبور، شکور و بی‌ادعایند) بکند، برای جانبازانمان، سلامتی همین تن بال‌وپرشکسته، صبر و عزت و عافیت... و به ما همسران جانبازان، خلوص نیت و قدرت روحی و جسمی برای روشن نگه داشتن خانه‌هایی که جنگ یادگار ماندگاری در آنها نهاد و درک روزی که به مولایمان عرضه بداریم: آیا به عهدمان وفا کردیم؟😭 https://eitaa.com/lashkarekhoban