يابويه شالت فرحتي من أنشلت انت ابتابوت
پدر جان شادی از کنارم رخت بربست وقتی جنازهات در تابوت تشییع شد
موحش البيت ابلا علي وينك علي صحت ابصوت
خانه بدون علی وحشتآور است، فریاد برآوردم ای علی کجایی
يخنگني من دونه الهوى ابريتي الهوى گوه ايفوت
بدون او هوا مرا خفه میکند، هوا به سختی وارد ریههایم میشود
عيدي اختلف هاي السنه عيدك امبارك ياموت
امسال عید من فرق کرد، ای مرگ عید تو مبارک
ايامك سعيده راحت اوياك
روزهای خوش عید همراه تو دفن شد
خذاك الموت مني و وين الگاك
مرگ تو را از من گرفت، دیگر کجا پیدایت کنم
الموت اويه التحبه ايصير جنه
مرگ با کسی که او را دوست داری بهشت میشود
صباح المگبره ياعيد اهلنه
صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار میکنیم
یا عید الفطر المن بعد جای
ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمدهای
یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای
هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند
ویه اهل الهله الگطعت الضله
از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد
صباح المگبره یا عید اهلنه
صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار میکنیم
🖤🔹🖤🔹🖤🔹🖤
منا بدت قصتي ترى من وصى اخوي العباس
حکایت من از همین جا شروع شد، وقتی برادرم عباس را به من وصیت کرد
من گله امانه ابذمتك زينب يراعي النوماس
وقتی به او گفت ای باغیرت، زینب را امانتی به دست تو سپردم
حسيت روحي ابكربله وحسين اخوي ابلا راس
خود را در کربلا و برادرم حسین را سر بریده احساس کردم
وعندي يتامه ابلا خيم هيچ انرسم عندي احساس
و گویا یتیمانی بدون خیمه مانده دارم، چنین احساسی در من به وجود آمد
احس ابروحي ع التل مو بالخيام
خود را بر روی تل احساس کردم و نه درون خیمهگاه
وأروحن ع الهزل مچتوفه للشام
و سوار بر شترهای لاغر و ناتوان دستبسته سوی شام میروم
ونمر اعله الغري وأنصيح كلنه
و از کنار سرزمین نجف عبور میکنیم و همه یک صدا ندا میدهیم:
صباح المگبره ياعيد اهلنه
صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار میکنیم
یا عید الفطر المن بعد جای
ای عید فطر دیگر برای چه نزد من آمدهای
یاهو الراح ابوه خل یبچی ویای
هر که پدرش را از دست داده باشد، بیاید با من گریه و زاری کند
ویه اهل الهله الگطعت الضله
از بازگشت عزیزان امید ما قطع شد
صباح المگبره یا عید اهلنه
صبح عید فطر، در قبرستان با اهل و عزیزانمان دیدار میکنیم
#ترجمه_یاعیدالفطر
کانال لطمیات حب الحسین اصلی
🔺نوحه «یا عید الفطر» با ترجمه کامل🔺 #محمد_الجنامـے #ترجمه_یاعیدالفطر
نوحه ای بسیار غمگین در مدح امیر المومنین ع از زبان حضرت زینب س 🖤
34.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه «روحی و سندها» با ترجمه کامل🔺
#محمد_الجنامـے
#ترجمه_روحیوسندها
«روحی و سندها»
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : وسام الشویلي
💠⚜💠⚜💠⚜💠
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
💠⚜💠⚜💠⚜💠
گالوا ابیا عمل تطلع لو خلص یفلان عمرک
گفتند ای فلانی، اگر عمرت تمام شود با چه عمل صالحی در محشر حاضر میشوی؟
و گالوا ابوکت المنیه منهو تتوقع یحضرک
و گفتند: هنگام اجل، انتظار داری چه کسی در کنار تو حاضر شود؟
والگبر موحش و مظلم گول شمحضر لگبرک
و قبر وحشتآور و تاریک است، بگو چه چیزی برای قبرت آماده کردهای؟
جاوبت و دموعی تصب و احچایتی من الگلب
با چشمانی اشگبار جواب دادم و جوابم از ته قلب بود
کل التگولونه صعب ای یگلبی سولف امرک
گفتم: آنچه میگویید برای من سخت است، آری ای قلبم سخن بگو
جاوبنی گلبی ابفطرته لمن سالته
وقتی از قلبم سوال کردم، از روی فطرت به من پاسخ داد
کل اعتمادی بهالحچی بالله و رحمته
با این سخن، همه امید و اعتماد من به خدا و رحمت بیکران اوست
الرحمه مددها الزهره و ولدها
رحمت و یاری آن، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
💠⚜💠⚜💠⚜💠
ادری های اذنوبی جمره و دنیتی اعله الجمره تنفخ
میدانم گناهانم اخگر آتشین است و هوای دنیا باعث بیشتر شدن گناهانم میشود
و ادری بالشیطان راید اخضع و لاحکامه ارضخ
و میدانم شیطان میخواهد مطیع او باشم و از دستورات او فرمان برم
حرب عالنها علیه و نیته الافکاری یمسخ
علیه من اعلام جنگ کرده و نیت او منحرف ساختن افکار من است
لکن آنه ابهالملحمه لابس درع حب فاطمه
اما من در این جنگ سپر محبت فاطمه را بر تن کردهام
بالدنیا هیه الحاکمه و حاکمه ابعالم البرزخ
اوست که در دنیا حاکم من است و در عالم برزخ نیز حکم از آنِ اوست
و یوم القیامه فاطمه کلشی بدیها
و در روز قیامت همه چیز در دستان فاطمه است
حاشاها تترکنی و آنه ابچی علیها
حاشا مرا ترک کند، حال آنکه من گریه کننده مصیبت او هستم
توفی وعدها الزهره و ولدها
به وعدهاش وفا میکند ... فاطمه و فرزندان مطهر ایشان
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
💠⚜💠⚜💠⚜💠
گالوا اشگد مال عندک گلت اشگد عندی قصاید
به من گفتند چقدر ثروت داری؟ گفتم ثروتم تعداد قصیدههای عزای من است
گالوا اشگد ذهب خازن گلت حب الزهره زاید
گفتند چقدر طلا و جواهرات اندوختهای؟ گفتم محبت فاطمه مرا کافی است
گالوا اشراید و اگلهم بس رضا الزهراء راید
گفتند چه میخواهی؟ و گفتم فقط خوشنودی فاطمه را میخواهم
من ترضه عنی ام الحسن یعنی اضمنت جنه عدن
اگر مادر حسن از من راضی شود، یعنی ورود به بهشت برین را ضمانت کردم
خدمتها عندی اجمل وطن ذخری ساعات الشداید
خدمت به ایشان نزد من برترین وطن است، ذخیرهی من به هنگام سختیهاست
ابعدنی یا رب عن درب اهل الکراسی
خدایا مرا از مسیر طالبان جاه و مقام دنیوی دور گردان
خلینی وی های الخدم مرفوع راسی
بگذار همراه این خادمان سربلند بمانم
السلطه و مجدها الزهره و ولدها
پادشاهی و مقام، مخصوص فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
ادری بالزهره حنینه اتشیل حملی و ما تذبنی
فاطمه مهربان است، نمیگذارد بار من بر زمین بماند
اتگول یا ربی جهنم ما یطبها الی یحبنی
میگوید، خدایا کسی که محب من باشد وارد جهنم نمیشود
شلون انسه الچان یبچی و الیواسینی علی ابنی
کسی که در عزا و مصیبت فرزندم با من همدردی میکرد را چگونه فراموش کنم
چالطیر باچر تلتقط شیعتها خدام السبط
فردا همچون پرندهای که دانه میچیند، خادمان حسین را از دیگران جدا میکند
بحسین کلمن مرتبط یلگه قصر الجنه مبنی
کسی که با حسین ارتباط دارد، کاخی آماده در بهشت خواهد یافت
فاطمه تامر والحشر سمعا و طاعه
فاطمه فرمان میدهد و محشر گوش به فرمان اوست
واتگول یا رب شیعتی بحکم الشفاعه
و میگوید: خدایا شیعیانم مورد شفاعت من هستند
الجنه و خلدها الزهره و ولدها
بهشت و جاودانگیاش، از آن فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
💠⚜💠⚜💠⚜💠
کل شخص وی الیحبهم باچر اهناکه وقوفه
همه انسانها همراه محبان اهلبیت در صحرای محشر خواهند ایستاد
و چنی بالزهراء تطلع بالحشر موقف نشوفه
و گویی که حضرت زهرا میآید و این صحنه را قطعا خواهیم دید
تشتکی و بارینه یسمع و الظلمها ما یعوفه
فاطمه شکایت میکند و خداوند میشنود، خداوند ظالمان فاطمه را رها نمیکند
ایگلها شکوتچ عالضلع؟ تلگه و یصب منها الدمع
به او میگوید: آیا از شکستن پهلو شکایت داری؟ فاطمه گریان پاسخ میدهد
عباس ابو الغیره الورع ابیا ذنب گطعوا چفوفه
خدایا، به کدامین گناه دستان عباسِ باغیرت را قطع کردند؟
یا ربی هذی شکوتی چفوف ابو الغیره
خدایا شکایتم این است، شکایتم دستان بریدهی ابالفضل باغیرت است
لو ما گطعهن ما مشت زینب اسیره
اگر این دستان قطع نمیشد زینب به اسارت نمیرفت
یهضم فگدها الزهره و ولدها
از دست دادن ابالفضل مصیبت بزرگی است، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
گالولی شمحضر عمل یوم القیامه
به من گفتند برای حساب روز قیامت چه عمل صالحی اندوختهای؟
طاحن دموعی و جاوبت بس الخدامه
اشکم جاری شد و پاسخ داد: فقط خدمت در مجالس اهلبیت
روحی و سندها الزهره و ولدها
امید و تکیهگاه جان من، فاطمه و فرزندان مطهر ایشان است
حبهم نعیمی و مرقدی ابدار السلامه
محبت ایشان نعمت و جایگاه من در بهشت برین است
#ترجمه_روحیوسندها
527_28077082001152.mp3
15.41M
▪︎ القصيدة
▪︎ [ روحي و سندها ]
▪︎ اداء | #محمد_الجنامي
▪︎ كلمات | #وسام_الشويلي
#ويبقى_الحسين
#محمد_الجنّامي
basem_shah mardan (1).mp3
1.57M
امیر المؤمنین یا شاه مردان |فارسی|
اثر فاخر #ملا_باسم_الكربلائي
تهدمت والله أركان الهدى، وانطمست والله نجوم السماء و أعلام التقى، وانفصمت والله العروة الوثقى، قتل ابن عم محمد المصطفى، قتل الوصي المجتبى، قتل علي المرتضى، قتل والله سيد الأوصياء، قتله أشقى الأشقياء. 🖤
آجرك الله يا صاحب الزمان.
#آجركم_الله_يا_مؤمنين.😭😭😭
49.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺قصیده «تاج الخدم» با ترجمه کامل🔺
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : كرار حسين الكربلائي
#محمد_الجنامـے
#ترجمه_تاجالخدم
«يَا تَاج الخَدم»
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : كرار حسين الكربلائي
💚◽️💚◽️💚◽️💚
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
💚◽️💚◽️💚◽️💚
أَحبَّك كلمة عَطشّانه تروّت من دمعتي
محب تو هستم، محبت کلمهای تشنه است که از اشکهایم سیراب شد
يَمَحبوبي وعشگ روحي عشّت حَتى بصفنتي
ای محبوب من، محبت من به تو حتی در سکوت من است
يالعايش بين أَنفاسي وحتَى أَنفاسي تگول آهواه
ای که در میان نفسهایم قرار داری و حتی نفسهایم میگوید محب حسین هستم
أَسمك أَقرب من روحي آنسه الدنيا وما آنساه
اسم تو نزدیکتر از جان من است، دنیا را از یاد میبرم اما آن را هرگز از یاد نمیبرم
مَا أَعشّگ غيرك ثاني هوَه المثلَّك وين الگاه
غیر از تو عاشق کس دیگری نمیشوم، غیر از تو کجا یافت میشود
يَا ثار الله
ای خونِ خدا
مَا خَايف لو ضيَّعت اسنيني
هراسی ندارم گر عمر من از دست من برود
بس خايف تنشف دمعة عَيـني
اما هراس دارم مبادا اشک چشم من خشک شود و برایت گریه نکنم
غيرك مااكو إِنسّان يبچيني حَسّيـني
انسانی غیر از تو وجود ندارد که مرا وادار به گریه کردن کند
حَبيتَك أَلم يا تَاج الخدَّم
دردمندانه عاشق تو شدم ای تاج و سرور خادمان
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
💚◽️💚◽️💚◽️💚
حرام اعيوني ما تبچي يبعد عيوني انته
محال است چشمانم برایت اشک نریزند، ای که چشمانم فدای تو
اشتريت جروحَك ابروحي وفرح أَيامي بعته
زخمهای تو را با جان خریدم و شادی روزهایم را فروختم
مَاأَريد أَيامي ابدونَّك انته اجمل منّ الاّيام
روزهای بدون تو را نمیخواهم، تو زیباتر از روزهای عمر من هستی
اعله خيامك لو ما ابچي سنيني احسّبها رماد اخيّام
اگر برای خیمههایت گریه نکنم، سالهای عمرمن برابر با خاکستر خیمههاست
من احسّب عُمر دموعي الف واربعميّة عام
اگر بخواهم عمر اشکهایم را بشمارم، عمر آنها هزار و چهارصد سال میشود
وتكبر ڪَل عَــام
و هر سال بزرگتر میشود
يالجرّحَك اكبر من أَيامي
ای که زخم تو بزرگتر از روزهای من است
واقَع انته وَعايش بأحلامي
تو حقیقت هستی و در رویاهای من وجود داری
الوجهَك اعطش والگاه گدامي ضَامي
تشنهی روی تو میشوم و آن را روبروی خودم مییابم، تشنهای
وَابصدّرَك سَهم ...
و درون سینهات تیر سه شعبه قرار گرفته ...
يَا تَاج الخدَّم
ای تاج و سرور خادمان
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
💚◽️💚◽️💚◽️💚
أَحبَّك وانته سالفتي يَبو الحُب والمحنة
محب تو هستم و حکایت من فقط تو هستی ای اهل محبت و مهربانی
يَدَّمعَة أُمي شفت امي تگلّك بعد اهلنّه
ای اشک مادرم، من مادرم را شنیدم که میگفت: تو همه اهل و بستگان ما هستی
يا حنية والدتي الما شَايف من عدّها اثنين
ای مهربانی مادرم که مثل آن را ندیدهام
مِنْ زغري تلولي وتقره يُمّه الخير باب حسّين
از کودکی لالایی میخواند و میگفت ای مادر همه خیر و برکت در آستانه حسین است
الزلمة الزين ايسمّونَه امن يسمّونه خادم زين
مرد واقعی کسی است که او را خادم شایسته حسین نام نهند
لَتعوف حَسّيــنْ …
حسین را ترک نکن
يالحبّك فُطره ابگلب الفاهم
ای که محبت تو از روی فطرت در دل انسان خردمند است
هنياله العاش ابحبّك هايــم
خوشا به حال کسی که شیفتهی عشق تو زیست
خَادم واتباها ابّين الوادم خَادم
خادم هستم و در میان مردم به این لقب افتخار میکنم
مَاعيش ابندم
و هرگز پشیمان نخواهم شد
يَا تَاج الخدّم
ای تاج و سرور خادمان
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
💚◽️💚◽️💚◽️💚
عرفت الدّنيه ما تسوه اذا مو انت بيها
دریافتم که دنیا هیچ ارزشی ندارد اگر تو در آن نباشی
دخليني اَظل يَمك بعت روحي اشتريها
بگذار در کنار تو باشم، خریدار جان من باش
آنه ارخص من دَمعاتي ياليمّك دَمعاتي هواي
من ارزانتر از اشکهایم هستم، ای که اشکهایم در کنار تو بسیار است
ما اهتم الهالعالم مَا دَامك يحسّين اوياي
ای حسین، به عالم اهمیت نمیدهم تا وقتی که تو در کنار من هستی
وامخلّي ابين اچفوفك كل عمري الرّايح والجاي
و همهی عمر گذشته و آیندهام را وقف و در اختیار تو گذاشتهام
يَا ضَي عيناي ….
ای نور چشمانم
يَا جرحي العَايش ابين جروحي
ای زخمی که در میان زخمهایم قرار داری
لو ميّت ابچي وتسمع نوحــي
اگر مرده باشم باز گریه میکنم و نالههای مرا میشنوی
سلّمتَك گلبي يا مَذبوحي وروحي
جانم را تقدیمت کردم ای امام سر بریده
من روحي أَهم
ای که از جانم مهمتر هستی
يَا تَاج الخدّم
ای تاج و سرور خادمان
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
💚◽️💚◽️💚◽️💚
عمَّت عيني الوكت خله الخلگ تنظر خَواتَّك
چشم روزگار کور باد، باعث شد مردم خواهرانت را ببینند
عليهن حرگوا الخيمه وجمر سَحگن بناتَّك
خیمهی ایشان را سوزاندند و دخترانت پای بر اخگرهای آتشین گذاشتند
فهمني شلون ابچيلك يالصدّرك بالخيل انداس
به من بفهمان چگونه برایت گریه کنم، ای که اسبها روی سینهات پایکوبی کردند
وزينب تسمع ضحكتهم چي جسمَّك ظَل ابلا راس
و زینب صدای خندههایشان را میشنید، چون پیکرت بدون سر ماند
واشگد عصبة اعلى السادة العلويات ابدا حرّاس
و برای بانوان علوی بسیار سخت است که بدون نگهبان بماند
بَعد العَبّاس ….
بعد از رفتن عباس
ابرّمحَك واتشوف اخيامَّك تلهب
بر بالای نیزهای و خیمههایت را در آتش میبینی
علوّياتَك بالهيمَه وتنحَب
بانوان علویات گریان در بیابان ماندهاند
زينب ظَلت بَعدك تتعَذب زَينب
زینب بعد از تو برای عذاب و سختی کشیدن ماند
مَا عدها خيم
زینب خیمهگاه ندارد
يَا تَاج الخدّم
ای تاج و سرور خادمان
بالعالم شفتَك عالم ثَاني
در جهان، تو را جهانی دیگر دیدم
ما اهتم لو غيرَّك ينساني
اهمیت نمیدهم اگر کسی غیر از تو مرا فراموش کند
وبلا حُبك ضاَيع تلگاني … آني
و بدون محبت تو، مرا گمگشته مییابی ... من
مِن دونَّك عَدم ..
بدون تو برابر با نیستی و فنا هستم ...
يا تَاج الخَدَّم
ای تاج و سرور خادمان
#ترجمه_تاجالخدم
4_5879831191959375795.mp3
18.72M
قصيدة [ يا تاج الخدم ]
◗ اداء || #محمد_الجنامي
◗ كلمات || #كرار_حسين_الكربلائي
◗ شهادة الامام زين العابدين ع
◗ المكان - #العراق #كربلاء_المقدسة
◗ هيئة شباب علي الاصغر علية السلام
50.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه«عشگتک باحساسی» با ترجمه کامل🔺
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : حسین الساعي
مترجم : عبـاس رزیـجـي
#محمد_الجنامـے
#ترجمه_عشگتکباحساسی
«عشگتك باحساسي»
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : حسين الساعي
ذکری : ليالي استشهاد اميرالمومنين ١٤٤٣
🏴✨🏴✨🏴✨
عشگتک باحساسی یا حامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
یا علی هالکون دونک لو ذهب ماریده
ای علی این جهان اگر طلا باشد، بدون تو آن را نمیخواهم
الما یعیش ابطاری حبک دنیته شتفیده
کسی که به عشق تو زندگی نکند، دنیا چه سودی برای او خواهد داشت؟
بلقیامه ایفوز کلمن من علی تاییده
در قیامت هر کس مهر تایید علی را داشته باشد، نجات خواهد یافت
اهناک من دون الایادی الله یلزم ایده
در آنجا از بین همه دستها، خداوند دست او را میگیرد
شموخی و نبراسی یا حامی الحمیه
هیبت و چراغ هدایتم هستی ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
من الزغر وصانی عودی و هیه دوم اببالی
در کودکی پدرم مرا وصیت کرد و وصیتش همیشه در خاطرم ماند
لو تضل من دون والی لو علی بس والی
یا بدون ولی بمان یا فقط علی ولی تو باشد
علی اصل الدین هوه عالی فوگ العالی
علی اصل دین است و مقام او والاتر از والاییهاست
افلان و افلان الاجتنه ذول اجو من تالی
فلان و فلانی که آمدند، اینها بعد از مولا مدعی شدند
ولائک مقیاسی یاحامی الحمیه
ولای تو میزان من است ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یاحامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
لونی واحد للمنیه و ما ابدّل لونی
رنگ و اعتقاد من یکی است و تا روز مرگ آن را تغییر نخواهم داد
بلولایه الحیدریه الوادم ایعرفونی
مردم مرا با ولایت حیدری میشناسند
الاعادی بلعقیده فنهم ایلاگونی
دشمنان هرگز نمیتوانند در مقابل اعتقاد من بایستند
حاشه لو مولای ازلف شعره من اجنونی
ای مولای من، هرگز یک تار مو از این دیوانگیام را کم نخواهد کرد
عرفتک نوماسی یاحامی الحمیه
تو را ناموس خودم یافتم، ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
ما شفت بلدنیه مثلک یحن لهله و گومه
در دنیا نظیر تو را ندیدم که اینگونه با خویشان و یارانش مهربان باشد
یگضی لیله اویه الیتامه ودمعته مسجومه
شب خویش را همراه یتیمان میگذراند و اشک او جاری است
لو وصل یوم الملاحم یضل یرعب یومه
اگر روز جنگ فرا رسد، آن روز او هولناک خواهد بود
ایسکّت الدنیه ابصرخته لو زعل بلحومه
در میدان اگر غضبناک شود، با یک فریاد دنیا را غرق در سکوت میکند
تجندل کل قاسی یا حامی الحمیه
هر جنگجوی سرسخت را نابود میکنی، ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
الیل یحچیلی ابحسرتک و الخلگ محزونه
شب از حسرت تو برای من میگوید و مردم غمزده و اندوهگیناند
علی یتعنّه الیتامه و دمعته بعیونه
علی نزد یتیمان میرود و اشک در چشمان او جاریست
و ابطلعته ایشد لثامه حتّه لیعرفونه
و هنگام بیرون آمدن از خانه نقاب میبست تا شناخته نشود
و اهما ما یدورنه حیدر لاچن ایحبونه
و ایشان نمیدانستند این شخص حیدر کرار است، با این حال او را دوست داشتند
ابدلیلی و ابراسی یاحامی الحمیه
در دل و خاطرم هستی ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
علی ما عنده حمایه و ما مشه اباعلامه
علی نگهبان نداشت و در جمع محافظان دیده نشد و خودنمایی نکرد
ایگابل الفقره ابحسرته و ما یشیل الثامه
با حسرت در کنار فقیران مینشست و نقاب خویش را برنمیداشت
یا ملک مثله حنین و ینسه کل آلامه
کدام پادشاه مثل او مهربان است و همه دردهایش را از یاد میبرد
منحنی و کل لیله حافی یعتنی لایتامه
هر شب پابرهنه و خمیده سوی یتیمان میرفت
یبعد اهلی و ناسی یا حامی الحمیه
ای اهل و خویشانم فدای تو، ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
عشگتک باحساسی یاحامی الحمیه
با نفسهایم تو را نوشتم ای حامی حمیت
کتبتک بانفاسی یا حامی الحمیه
با احساسم عاشق تو شدم ای حامی حمیت
🏴✨🏴✨🏴✨
#ترجمه_عشگتکباحساسی
AUD-20220520-WA0014.mp3
12.68M
قصیدة ؛ عشگتكباحساسی
الرادود ؛ ملامحمدالجنامي
الشاعر ؛ حسینالساعی
#یبقیٰ_الحسیـن
#محمد_الجنامـے
#صاحـبالونّـہالحزینـہ
#صاحـبالحنجـࢪهالذهبیّـہ
39.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نوحه «بویه علی» با ترجمه کامل🔺
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : مصطفی العیساوي
مترجم : عبـاس رزیـجـي
#محمد_الجنامـے
#ترجمه_بویهعلی
«بویه علي»
الـرادود : محمـد الجنامـی
الشاعـر : مصطفی العیساوي
ذکری : ليالي استشهاد اميرالمومنين
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه... الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
دفنتك بويه و ابيا حال رديت
تو را به خاک سپردم و با چه حال زاری بازگشتم پدر جان
يدفنونه ابگبر واحد تمنيت
آرزو کردم ما را در یک قبر دفن میکردند
يضحكة بيتنه وياشمعه البيت
ای خنده و شادی خانه ما و ای شمع فروزان آن
كون الموت ياخذ عمري ياريت
ای کاش مرگ جان مرا بگیرد ای کاش
يكون للگبل باب
ای کاش برای هر قبر درب وجود داشت
تسير يمه الأحباب
تا عزیزان سوی آن روانه شوند
فگدته ابهالمسیه... الگبل خيمه عليه
در این شامگاه او را از دست دادم ... او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان علی
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه... الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
رجعت البيتنه و احضن بالهدوم
به خانه بازگشتم و لباسهایت را در آغوش گرفتم
و اشم ابريحتك يا بويه كل يوم
و هر روز عطر تو را میبویم ای پدر جان
عين ابنك بعد ما شافت النوم
چشم فرزند تو دیگر بسته نشد و به خواب نرفت
اشلون ينام ليله الگلبه ملجوم
چگونه شب را به خواب رود آنکه دلش زخمی باشد
علي الما لمتك گاع
ای علی، ای که زمین نمیتواند عظمت تو را در بر بگیرد
شگلك يوم الوداع
در روز خداحافظی به تو چه بگویم
خذت مني المنيه ... الگبل خيمه عليه
اجل او را از من گرفت ... او خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه... الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
گلتها بحسرتي و ابدمعي اليسيل
با حسرتم و اشک جاریام گفتم
وداع الي نحبهم يأخذ الحيل
وداع عزیزانمان توان را از آدم میگیرد
اذكرك بويه من ابچلچل الليل
پدر جان، هنگامی که شب فرا رسد تو را یاد میکنم
صعب جرح الابن لو والده ايشيل
زخم فرزند بسیار سخت میشود اگر پدرش از دنیا کوچ کند
ربيت ابحضنك اسنين ... يبويه آنه الحسين
سالها در دامانت زندگی کردم ... پدر جان منم، حسین هستم
مشه و اشلون بيه ... الگبل خيمه عليه
رفت و نمیدانم چاره چه سازم ... او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه... الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
گالوا عيد گالت العيد شيريد
گفتند عید فرا رسید ... گفتم عید چه میخواهد؟!
تره الما عنده ابو ما يفرح ابعيد
کسی که پدر نداشته باشد، با آمدن عید شادمان نمیشود
صحت يا عيد غرب عني بعيد
فریا زدم ای عید از من دور شو
بعد عيدك امبارك بويه شتفيد
دیگر گفتن عیدت مبارک چه سودی دارد پدر جان
دفنه الفرح وياه
شادی را همراه او در خاک دفن کردیم
ابونه الما نسيناه
پدر ما که او را از یاد نبردیم
ذكرته المغربيه...الگبل خيمه عليه
به هنگام مغرب او را یاد کردیم...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه...الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علي
ولدك من رحت منها الفرح ضاع
وقتی رفتی، شادی نیز فرزندانت را ترک کرد
يا جرح السمه الما ضمتك گاع
ای زخم آسمان که زمین جایگاه تو نیست
السفينه اتحسها ميته بدون الشراع
کشتی که بدون بادبان باشد، احساس میکنی بیجان و حرکت است
اشريلك عمر لو ادري ينباع
اگر بدانم عمر آدمها قابل خریدن باشد برایت عمر دیگری میخریدم
صحت شيرجع الراح
فریاد زدم آنچه از دست رفت را چه چیزی باز گرداند
ذكرتك و الدمع صاح
تو را به یاد آوردم و اشکم فریاد برآورد
بعد شيرجعه اليه...الگبل خيمه عليه
دیگر چه چیزی او را نزد من بازگرداند...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
الابو لو فارك الدار
پدر که از خانه برود
الابن حس روحه خطار
فرزند، خود را میهمان این خانه احساس میکند
مشه وراح من اديه... الگبل خيمه عليه
رفت و او را از دست دادم ...او که خیمه و پناه من بود
بويه بويه بويه علي بويه
پدر جان ای علی
#ترجمه_بویهعلی
بويه علي _ محمد الجنامي(M4A_128K).mp3
25.68M
قصیدة ؛ بویه علی
الرادود ؛ محمدالجنامي
#محمد_الجنامـے
#حب_الحسین_یجمعنا
#للترجمه
🔺بالتراب_بیت۲
🔸اسـأل صـرت يـمّ الـحـسـن ... هوّه انتي لوعمـري اندفن
🔹سوال میکنم ای مادر حسن ... این تویی که دفن شدی یا عمرم
🔸دِ ردّي عـــلـــيّـــه
🔹جواب مرا بده
🔸عيـن الشـمـاتـه تصـد الّــي ... وهـذا انـا مــا چـنّـي عـلي
🔹چشم بدگویان به من نگاه میکند ... و این من انگار علی نیستم
🔸جـمـر فـرگـه بـيّـه
🔹آتش فراق در من است
🔸عــايـش غـريـب بديـرتــي ... وبــس الله يـدري بعلّـتـي
🔹در دیار خودم غریب زندگی کرده ام ... و فقط خدا مشکل مرا میداند
🔸اعله حالي شبديّه
🔹بر این حال من از دستم چه کاری بر میآید
🔸بگلبي حچي ومن ينحچي ... تختنگ روحي من البچي
🔹در قلبم حرف ها است و هنگامی که بازگو میشود ... جانم از گریه خفه میشود
🔸حــرت يـالـزچـيّة
🔹سردرگم شده ام ای فاطمه
🔸بالمـــصاب .. الگلب ذاب
🔹در این مصیبت .. قلب ذوب شد
🔸وانعمت من كثر البچي النواظر
🔹و چشمان از گریهی زیاد کور شد
🔸أنه اشتاگ .. والـــفــراگ
🔹من دلتنگ میشوم .. و فراق
🔸مــايـنحـمل ويـجـرّح المـشـاعر
🔹تحمل نمیشود و احساسات را زخمی میکند
#للترجمه
🔺بالتراب_بیت۳
🔸ليـلـيّه اعـوفن منـزلي ... ضايـع وادورنّـچ هــلــي
🔹هر شب خانه ام را رها میکنم ... گم شده ام و دنبال تو میگردم همه کسم
🔸وانادي على اسمچ
🔹و نامت را صدا میزنم
🔸مـن الـزمِ تـراب الگـبر ... انحب واطيحن مـنكسر
🔹وقتی خاک قبر را میگیرم ... ناله میکنم و شکسته میافتم
🔸مـن اشـمّه اشـمّـچ
🔹وقتی بویش میکنم تورا استشمام میکنم
🔸بـاب الـگـبـر مـاينفتح ... بـس فاتـح بگلـبي جرح
🔹در قبر باز نمیشود ... فقط در قلب من زخم باز کرده است
🔸حنـيـني يلـچــمـچ
🔹نالهی من تورا به درد میآورد
🔸حاچيني يالبيچ الدوه ... گعديلي خل نرجع سوه
🔹با من سخن بگو ای که دارای دوا هستی ... برایم بیدار شو بگذار باهم برگردیم
🔸اريـد ابقـى يــمّـچ
🔹میخواهم کنارت بمانم
🔸تــگـعديــن .. تشوفين
🔹بیدار میشوی .. میبینی
🔸حالة عليَ المو علي هسّه صاير
🔹حال علی را که الان علی نشده
🔸أنه اشتاگ .. والـفراگ
🔹من دلتنگ میشوم .. و فراق
🔸مـايـنـحـمل ويـجـرّح المـشـاعر
🔹تحمل نمیشود و احساسات را زخمی میکند