پیامهای سورۀ نور - آیۀ ۲۸:
۱. ورود به خانۀ دیگران با علم به نبود کسی در آنجا، حرام است. «فَلا تَدْخُلُوها»
۲. ورود اجازۀ قطعی میخواهد، «حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ» ولی برگشتن نیاز به صراحت صاحب خانه ندارد، بلکه به مجرد پیدا شدن علائم نارضایتی بازگشتن لازم است. «قِیلَ»
۳. ورود به خانه مردم نیاز به اذن و اجازه دارد خواه اذن دهنده صاحب خانه و مالک باشد، یا مقام مجاز دیگر نظیر حاکم اسلامی. (جمله «یُؤْذَنَ» مجهول آمده تا اصل اذن را ثابت کند و نامی از اذن دهنده نیامده است)
۴. توقّف در کنار خانۀ مردم #ممنوع است. «ارْجِعُوا»
۵. نپذیرفتن مهمان ناخوانده جایز است. «ارْجِعُوا»
۶. عذر صاحب خانه را بپذیریم. «ارْجِعُوا» و خود را به صاحب خانه تحمیل نکنیم. «ارْجِعُوا فَارْجِعُوا»
۷. صفا، صمیمیّت و نداشتن توقّع بیجا، از برکات #اخلاق اسلامی است. «ارْجِعُوا فَارْجِعُوا»
۸. راه خودسازی و #تزکیه، عمل به آداب اسلامی و مراعات حقوق مردم است. «ارْجِعُوا أَزْکی لَکُمْ»
۹. گاهی #رشد انسان به این است که سر او به سنگ بخورد. «ارْجِعُوا أَزْکی لَکُمْ» هر برگشتی شکست نیست. «أَزْکی لَکُمْ»
۱۰. ملاک در تنظیم روابط اجتماعی مردم، رشد و #طهارت است. «أَزْکی لَکُمْ» (اوامر و نواهی خداوند کلید رشد و طهارت است.)
۱۱. علم خداوند به عملکرد ما #رمز تشویق و تهدید ماست. «بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»
پیامهای سورۀ عنکبوت - آیۀ ۳۲:
۱✅. وجود اولیای الهی در جامعه، مانع نزول قهر الهی است. «إِنَّ فِیها لُوطاً»
۲.✅ انبیاء و پیروانشان، از قهر الهی در امانند. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
۳✅. فرشتگان، یکایک افراد را میشناسند. «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها»
۴. ✅گاهی مردان حقّ، در نهایت غربت بودهاند. (تنها فرزندان لوط به پدرشان ایمان داشتند!) «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ»
۵.✅ فرزندان، هنگام تضادّ فکری میان والدین، میتوانند راه #حقّ را انتخاب کنند. «وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ» (فرزندان لوط، راه پدر را بر راه مادر ترجیح دادند.)
۶. ✅زن، شخصیّتی مستقل دارد و میتواند تحت تأثیر #مرد یا نظام اقتصادی و فرهنگی خانواده قرار نگیرد. «إِلَّا امْرَأَتَهُ»
۷. ✅وابستگی #رمز نجات نیست وارستگی رمز نجات است. «لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ» (همسر لوط، به او وابسته بود، امّا خود وارسته نبود.)
۸. ✅عنوان اجتماعی مهم نیست ایمان و عملکرد معیار است. «إِلَّا امْرَأَتَهُ» (همسر پیامبر بودن به تنهایی ارزش نیست، همراهی و تبعیّت از او ارزش است)