eitaa logo
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
11.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
45 ویدیو
3 فایل
ادبیات خوانده‌‌ای که قصه می‌نویسد، تدریس می‌کند و به دنبال رویاهاست🌱 • 📚کتاب‌ها: آیه‌های جنون/ چاپ هشتم در دست چاپ: نجوای هر ترانه‌/ رایحه‌ی محراب در دست نگارش: آن شب ماه گم شد/ ابر و انار • خانه‌ی خودمانی‌تر: @leilysoltaniii ادمین کانال: @maryaarr
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام لیلی جان قلمم اون قدر گیرا نیست که بخوام با قلم مثل شما دلبری کنم و دلی رو بلرزونم و به یاد معشوق حقیقی بندازم... ولی یه چیزی رو میدونم یه نگاه یه صدا یا شاید هم یه مهر یه مهر عمیقِ دیده نشده بین من و شما من رو وادار کرد که برای عزیز های  ندیده ام :) قدمی بردارم هر چند من لایق اون نیستم ولی به حتم شما شایسته اون هستید هر چند که قبلا هم به نیابت همه مسلمون ها زیارت میرفتم اما این بار ویژه اسمتون رو گذاشتم پای گره های پنجره فولاد زمزمه وار خوندم اون ذکری که دلم رو به آتیش میکشید... خودم را که در حرم میبینم بی اختیار دست و پایم را گم میکنم خودم را آنقدر نا چیز حس میکنم آن طور که لیاقت درد و دل کردن هم ندارد با شما که بزرگی ات از تمام هستی فرا تر است اما مهربانی شما باز هم مجابم میکند کم کم زبان دلم باز میشود... از شمال از جنوب از شرق یا غرب در هر نقطه ای ایستاده باشم رو به روی شما جهت ها به هم میریزد قطب نما ها حرکت را از یاد میبرند مثل قلب من که وقتی دست میگذارم روی آن و خم میشوم مثل لب هایم که شیرینی کلمات ذوب‌شان میکند! مثل زبانم وقتی به چرخش می افتد السلام علیک یا... و ناخود آگاه گوشه چشمانت تر می‌شود من عادت کرده ام همواره نزدیک دروازه ورودی آستانت درنگ کنم و پرچم سبز را که باد عاشقشان شده است را به شمارش بگیرم یک دو سه... هشت هشت عدد متبرکی است برای همه مشهدی ها و تمام زائرانی که رضا را میشناسند و "غریب" صفتی عجیب  عجین شده است با خوی مسافرانی که این جا اتراق میکنند بابا... بابای خوبی ها... خواهرانه برای همه محب هایت دعا میکنم... الهی که همان طور که  ضامن آهو شدی... ضامن دل های بی قرار و بی رمغ ماهم بشوی .... . . خیلی دلم میخواست تو روز های بی قراری و شلوغی و پر مشغله زندگی تون برسه دستتون تا آبی باشه روی آتیش زندگی پر از نار اخه تنها جایی که آدم رو به زندگی توی دنیای پر از ظلم و ظلمات و کنار اومدن و تلاش کردن برای حق؛ نوید و امید میده همین جاست فرستنده دختری دیار عاشقانہ‌ ها ‌؛ از بهشت هشتم  :)
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام لیلی جان قلمم اون قدر گیرا نیست ک
حرفای دختر خوش قلم‌مونو بخونید و راهی حرم بابای آهوها بشید💛 خیلی ممنونم عزیزِ ندیده‌ام، خیلی ممنونم☘ ببینید چقدر هوای همو دارید! ندیده و نشناخته! خدا برای هم حفظمون کنه❤️
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
حرفای دختر خوش قلم‌مونو بخونید و راهی حرم بابای آهوها بشید💛 خیلی ممنونم عزیزِ ندیده‌ام، خیلی ممنونم☘
یه چیز دیگه! هفته‌ای نیست که اسمتون تو قنوتای من خونده نشه. دعا می‌کنم برای رفع گرفتاری، حاجت روایی و عاقبت به‌ خیری همه‌ی بچه‌های رایحه‌ی محراب🌱 و از همه مهمتر! دیدنشون تو رکاب فرمانده‌ی جنتلمن سبزپوش💚 شما هم بلند آمینشو بگید. همه‌ی بچه‌های رایحه‌ی محراب یعنی کسایی که همیشه بهم انرژی مثبت دادن، کسایی که تا الان فقط نظاره‌گر بودن و کلامی با من و رایحه‌ی محراب صحبت نکردن و کسایی که گاها تندی کردن و قضاوت. عزیزید برای من و رایحه‌ی محراب❤️ التماس دعا🌾
راستی سلام! سلام به همه‌ قشنگای خدا🦋 بی‌هوا واسه غصه خوردنات یه چیزی بگم؟! اینطوری نمی‌مونه که :)
سلام! به دلم افتاد تو این ماه مبارک، یه سری از فرازای دعای جوشن کبیرو باهم بخونیم‌. اسمشونو گذاشتم "تَشَفی"! تشفی یعنی: شفا یافتن، بهبود جستن. آرامش خاطر یافتن :) راستی! من و مخلوقات عزیزمو که تو دعاهای خیرتون فراموش نمی‌کنید؟🌸
🌾 _ يَا مُنْتَهَی الرَّجَايَا ای اوجِ امیدواری‌ها! @Ayeh_Hayeh_Jonon
🌿 _ يَا مَلْجَأَ كُلِّ مَطْرُودٍ ای پناه هر رانده شده... @Ayeh_Hayeh_Jonon
4_5823227470073038488.mp3
4.52M
🎵 با من بخوان تا این ترانه را با سفر کنم... . @Ayeh_Hayeh_Jonon
🪴 _ دلفریبان نباتی همه زیور بستند دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد... @Ayeh_Hayeh_Jonon
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام لیلی من♥️ نماز روزت قبول درگاه حق!🌱 لیلی جون الان داشتم نماز می‌خوندم وسط نماز یهو دلم برات تنگ شد.. هی فکر کردم خدایا چیکار کنم رفع دلتنگی بشه..! آخرش به ذهنم رسید یه زیارت عاشورا بخونم به نیابتت تقدیم کنم به بابا مهدیمون😇🌱 باورت نمیشه وقتی تمومش کردم دلم آروم گرفت.. ان شاء الله دل تو هم آروم بگیره.. خیلی دلتنگتیم زود بیا پیشمون😘🌱 ان شاءالله عاقبت بخیرشی سرباز امام زمان💚
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام لیلی من♥️ نماز روزت قبول درگاه حق!
سلام! سلام! امروز دلم گرفته بود، برای شما و رایحه‌ی محراب! این وسط از خودم و آیه‌های جنون حسابی شکار بودم که چرا تموم نمیشه؟! طفلک بچه‌هام با چشمای مظلوم بهم خیره شدن و گفتن: ببخشید! ولی دیگه چیزی نمونده که قصه‌مون به سر برسه!🥺 دل منم که رئوف و رحیم! بغلشون کردم گفتم: شما ببخشید! از پشت سیستم نشستن و خونه نشینی خسته شدم! به شما غر زدم. شما که هیچوقت تو قلب و ذهن من به سر نمی‌رسید! اومدم تلگرام و با این پیام رو‌به‌رو شدم. بغضم گرفته بود، تبدیل شد به اشک! بابت این همه خوبی و محبت💚 خدا برای من حفظتون کنه و همینطور وجود پر مهرتونو☘ کلی انرژی و حال خوب گرفتم برای ادامه🦋 و دلم آروم گرفت... التماس دعا
سلام به عزیزای ندیده‌ام🌿 تو این شب قشنگ و سراسر رحمت، خیرترینای خدا رو براتون می‌خوام . التماس دعا برای لیلِ قصه‌ها...